هلیکوپتر، بازیگران و دوربین «چ»، بر روی پایه چرخان
پانته‌آ یکتا هادی اسلامی تا به حال دو سیمرغ (جشنواره سی‌ام (مشترک) و سی‌ودوم) برای بهترین جلوه‌های ویژه بصری دریافت کرده و در جشن پانزدهم سینمای ایران نیز در همین رشته داور بوده است. او در اختتامیه سی‌ودومین جشنواره فیلم فجر، بعد از دریافت جایزه‌اش گفت: «از کسی که به جوان‌های ایرانی اعتماد کرد ممنونم، از ابراهیم حاتمی‌کیا.» اعتماد حاتمی‌کیا به هنر صنعت جوان «جلوه‌های بصری کامپیوتری» در ایران و جوانانی که این حرفه را به سینمای ایران وارد کرده‌اند نتیجه امیدبخش و قابل قبولی در فیلم «چ» داشت. در این روزهای اکران «چ»، در کنار بازیگرانی که مردم را برای دیدن فیلم به سینما می‌کشانند و در کنار نام «حاتمی کیا» و «چمران»، طبیعی بودن صحنه‌های فیلم و واقعی بودن جلوه‌های بصری «چ» نیز در جلب مخاطب نقش بازی می‌کند. هادی اسلامی در نیمه دهه سوم زندگی‌اش، موفقیت را در این حرفه تجربه کرده و می‌توان گفت اعتماد سینمای ایران را برای تکیه کردن به این صنعت افزایش داده است. با هادی اسلامی درباره این موفقیت و بازسازی‌های واقعی فیلم «چ» صحبت کردیم.


در فیلم سینمایی «چ» در ۷۱ دقیقه از فیلم جلوه‌های ویژه بصری با استفاده از کامپیوتر ایجاد شده است. مجموع این پلان‌ها و به‌ویژه بخش مربوط به سکانس هلیکوپتر سیمرغ بهترین جلوه‌های ویژه را نصیب شما کرد، صحبت درباره جلوه بصری (کامپیوتری) فیلم «چ» را با سکانس معروف هلیکوپتر شروع کنیم...
سکانس هلیکوپتر به چهار قسمت تقسیم شد، بخش‌هایی با فیلمبرداری از هلیکوپتر واقعی و بخش‌هایی با استفاده از مدل کامپیوتری ساخته شد.
در بخش‌هایی که با هلیکوپتر واقعی فیلمبرداری شد، مدل واقعی بر روی یک سازه چرخان قرار گرفت و دور این سازه بزرگ را پرده کروماکی کشیدند. هلیکوپتر روی این سازه به دور خودش می‌چرخید و بازیگران و عوامل و دوربین هم روی این پایه چرخان قرار داشتند و با هلیکوپتر می‌چرخیدند. تمام صحنه‌های مربوط به بیرون افتادن بازیگران از هلیکوپتر و صحنه‌های مربوط به درگیری و کشکمش در این فضا فیلمبرداری شد.
بخش تیراندازی به هلیکوپتر هم در فضای واقعی فیلمبرداری شد و بخش شکستن دم هلیکوپتر و زده شدن سرها توسط ملخ آن به شکل کامپیوتری بازسازی شد.
طراحی این روش تولید و این بخش‌بندی‌ها توسط چه کسی و چگونه انجام شد؟
در پیش‌تولید آقای زواری که مدیریت پست پروداکشن فیلم را برعهده داشتند در جلساتی با آقای حاتمی‌کیا به یک جمع‌بندی رسیده بودند که چه قسمت‌هایی باید واقعی فیلمبرداری شود و چه قسمت‌هایی باید بازسازی شود. بعد از آن در جلساتی از من و از دیگر همکاران در زمینه طراحی استوری بورد و... دعوت شد و نتیجه آن گفت‌وگو‌ها، طراحی تولید و بخش‌بندی‌هایی بود که ما بر اساس آن کار را به شکل گروهی پیش بردیم.
با درست انجام شدن تک تک بخش‌های این بازسازی و قرار گرفتن آنها در کنار هم، «سکانس هلیکوپتر»، در میان بازسازی‌های کامپیوتری در سینمای ایران شاخص و موفق شد و در فیلم «چ» طبیعی و خوش ساخت از آب درآمد؛ خود شما با نگاه یک متخصص در این باره چه نظری دارید؟
من در حد بضاعت و تجربه سینمای ایران در فیلم «چ» موفق عمل کرده‌ام. دقت و توجه آقای «حاتمی‌کیا» نیز در رسیدن به این کیفیت ما را یاری کرد؛ حالا که این صنعت در سینمای ایران ایجاد شده و دارد جلو می‌رود، لازم است به آن اعتماد کنیم و اجازه بدهیم رشد کند. نظرات مثبتی که درباره ساختار این سکانس دشوار در فیلم چمران ارائه شد، قطعا من را دلگرم‌تر کرده و می‌تواند در پیشرفت صنعت جلوه‌های ویژه کامپیوتری در ایران تاثیرگذار باشد. اعتماد آقای «حاتمی‌کیا» نیز در دیده شدن موفقیت و پیشرفت جلوه‌های بصری کامپیوتری، در سینمای ایران بسیار موثر بود.
با توجه به ورود جوانان بااستعداد در این زمینه، به نظر می‌رسد سینمای ایران توانسته در این بخش از سینما موفق عمل کند و جلوه‌های بصری که در فیلم‌ها با استفاده از کامپیوتر ایجاد می‌شوند طبیعی و واقعی به نظر برسند و کیفیت قابل قبولی داشته باشند؛ در یک مقایسه سینمای ایران را از این نظر با سینمای دیگر کشورها مقایسه کنید...
من معتقدم این مقایسه باید براساس تجربه‌ای که در سینمای هر کشور در این زمینه وجود دارد، انجام شود. از سال‌های اولیه‌ای که ما در فیلم‌های ایرانی استفاده از کامپیوتر را شروع کرده‌ایم، زمان زیادی نمی‌گذرد. ما قدم به قدم جلو آمدیم. برای مقایسه با سینمای خارج از ایران نیز نمی‌توانیم قدم‌هایی را که آنها از ما جلوتر بودند نادیده بگیریم، موقعیت الان خودمان را با آنها مقایسه کنیم و توقع کار عجیبی در این زمینه در سینمای مان داشته باشیم. در زمینه خلاقیت و خیال‌پردازی و داستان‌گویی در سینما هم، همه چیز آرام آرام شکل گرفته و هیچگاه این‌طور نبوده که یک شبه ره صد ساله بروند.
جلوه‌های بصری سینمای ما همخوان با ساختار سینمای‌مان است و جنس خودش را دارد؛ بنابراین اشتباه است که آن را با آنچه در فیلم‌های هالیوودی می‌بینیم، مقایسه کنیم. در ضمن سینمای هالیوود هم در سال سه یا چهار فیلم با استانداردهای خیلی بالا درحد «ارباب حلقه‌ها» تولید می‌کند که جلوه‌های بصری خیره‌کننده و پیشرو دارند.
خلاصه آنکه به نظر من جلوه‌های بصری کامپیوتری در ایران، هنر صنعت نوپایی است و به آرامی جلو می‌رود؛ بنابراین باید به آن اعتماد کرده و زمان بدهیم. البته در این سال‌ها، با وجود کارهای خوب و با کیفیت از جوانان ایرانی، در این زمینه اعتمادسازی انجام گرفته و حاصل آن این است که فیلمسازان به گروه‌های ایرانی اعتماد می‌کنند و کار جلوه‌های بصری فیلمشان را به متخصصان ایرانی می‌سپارند.
با توجه به همه توضیحاتی که دادید با این حال می‌خواهم بدانم، حدودا به لحاظ کیفی و پیشرفت جلوه‌های ویژه بصری، سینمای ایران به کدام یک از کشور‌های صاحب سینما نزدیک‌تر است؟
می‌شود در این زمینه سینمای ایران را با سینمای «فرانسه» نزدیک دانست و مقایسه کرد.
به هر حال جا افتادن استفاده از این هنر صنعت گران و پرداخت دستمزد‌های بالا به متخصصان این رشته در سینما زمان می‌برد...
اتفاقا، استفاده از جلوه‌های بصری کامپیوتری، هزینه تولید را بسیار پایین می‌آورد و دستمزد ما هم در مقایسه با میزان کار و دستمزد دیگر عوامل سینما اصلا بالا نیست، اتفاقا چون سفارش جلوه‌های ویژه بصری همیشه در آخر پروژه‌ها انجام می‌شود، معمولا وقتی فیلمسازها و تهیه کننده‌ها به ما می‌رسند، پول‌ها همه تمام شده و از ما تخفیف می‌خواهند.
اساسا یک سری اتفاقات در سینما دیداری است، مثلا وقتی برای یک سریال تاریخی دکورهای عظیم ساخته می‌شود، همه توجهات به آن سمت جلب می‌شود و از مدیران سینمایی و سرمایه‌گذران گرفته تا نمایندگان مجلس، همه برای بازدید از دکورها و پروداکشن عظیم به پشت صحنه می‌روند؛ در واقع این استقبال‌ها از یک تولید قابل‌لمس صورت می‌گیرد، درحالی‌که تولید در شاخه ما یک شکل مجازی دارد. اصلا زمانی تهیه‌کنندگان به سمت ساخت سکانس‌هایی از فیلم با پرده سبز و بازسازی کامپیوتری می‌روند که می‌خواهند پول کمتری خرج کنند، البته که هزینه تولید به شکل رئال و حضور بازیگر و هنرور در صحنه، بسیار بالاتر است، اما این دلیل نمی‌شود که تولید کامپیوتری خیلی ارزان‌تر تصور شود.
در چمران در بسیاری از پلان‌ها، دکورسازی کامپیوتری انجام دادیم. مثلا در بسیاری از پلان‌ها «پاوه» سال ۵۸ را بازسازی کردیم. امروز «پاوه» با آنچه در فیلم می‌بینید، خیلی تفاوت دارد. در بسیاری از نما‌ها آپارتمان‌سازی‌ها چهره قدیمی را از شهر گرفته است. ما با کار کامپیوتری تمام این نما‌ها را بازسازی کردیم و تصویر «پاوه» را در سال ۵۸ ساختیم، بدون اینکه نیاز به دکورهای آنچنانی باشد.
سیمرغی که برای جلوه‌های بصری «چ» گرفتید دومین سیمرغ شما است...
بله من در جشنواره سی‌ام فیلم فجر نیز، مشترکا با برادران سحرخیز، به خاطر جلوه‌های بصری فیلم «سلام بر فرشتگان» نیز سیمرغ گرفته بودم.
همکاری شما با پروژه «چ» چقدر طول کشید؛ همچنین از کارهای قبلی‌تان بیشتر بگویید...
کار روی فیلم «چ» ۱۶ ماه طول کشید و در این مدت هر روز پانصد و بیست پلان فیلم (حدود ۷۱ دقیقه از فیلم) کار کامپیوتری انجام شد. قبل از این فیلم سینمایی، من با آقای میرکریمی در فیلم سینمایی «یک حبه قند» و با آقای میرباقری در سریال «مختارنامه» همکاری کرده بودم؛ «گلوگاه شیطان» و «صدای پای من» نیز از دیگر پروژه‌هایی است که من کار کرده‌ام.
کار با «ابراهیم حاتمی‌کیا» چطور بود؟
کار با حاتمی‌کیا بسیار سخت است. او آدم خیلی دقیقی است و از هیچ جزئیاتی در کار نمی‌گذرد. برای آقای حاتمی‌کیا خیلی مهم بود که تمام اتفاقات و جلوه‌های ویژه فیلم طبیعی باشد؛ که البته همین نکته برگ برنده و رمز موفقیت «چ» در این زمینه است.
مثلا در یک سکانس گفت‌وگو «چمران» با «شهید وصالی» را در بیمارستان داشتیم. پشت سر شهید وصالی در یک پنجره کوچک، نمایی از شب شهر پاوه اضافه شد. شاید در نگاه اول فکر کنیم که بودن یا نبودن آن پنجره و بازسازی کردن شب پاوه در آن، چه تاثیری در کلیت فیلم دارد؛ اما همان پنجره کوچک حس واقعی بودن را در آن سکانس به مخاطب القا کرد.