درس‌های مدیریتی از المپیک ریو

مترجم: مریم رضایی

بریتانیا در المپیک ریو دوژانیرو ۶۷ مدال شامل ۲۷ مدال طلا، ۲۳ نقره و ۱۷ برنز گرفت و بعد از آمریکا و بالاتر از چین، در جایگاه دوم دنیا ایستاد و یک رکورد ملی ۱۰۸ ساله را از نظر تعداد مدال شکست. تیم بریتانیا در المپیک قبلی در لندن ۶۵ مدال گرفته بود. در واقع، این اولین بار است که کشوری چهار سال بعد از میزبانی المپیک، تعداد مدال‌های بیشتری نسبت به برگزاری این مسابقات در خانه، دریافت می‌کند. در ضمن، مجله تایم از ۲۶ مدال در ۱۷ ورزش مختلف که بریتانیا برای اولین بار به آنها دست یافته، گزارش داده است.

این کشور جزیره‌ای با ۶۵ میلیون نفر جمعیت، چگونه توانسته شرایط را طوری مدیریت کند که علاوه بر رکوردشکنی به چنین جایگاهی در سطح جهان برسد؟ کوتاه‌ترین و سریع‌ترین پاسخی که می‌توان به این سوال داد پول حاصل از «بخت‌آزمایی ملی» است که درآمد حاصل از فروش هر بلیت آن به تیم المپیک بریتانیا اختصاص می‌یابد. باید یادآوری کنیم ۲۰ سال پیش در المپیک آتلانتا بود که بریتانیا تنها توانست ۱۵ مدال با خود به خانه ببرد که بدترین عملکرد این کشور در بازی‌های المپیک تابستانی از سال ۱۹۵۲ محسوب می‌شد. عملکرد وحشتناک در آتلانتا به معرفی طرح بخت‌آزمایی ملی برای ورزشکاران حرفه‌ای منجر شد که یک سال بعد اجرایی شد. اما این کل داستان نیست. بعد از مسابقات ۲۰۱۲ لندن، مقامات بریتانیا تصمیم گرفتند تغییرات مهمی ایجاد کنند که براساس آن یک استراتژی بلندمدت ایجاد و اولویت‌هایی برای تمرکز بر برخی ورزش‌های خاص تعیین شد.

به علاوه، بهترین مربیان به‌کار گرفته شدند و با کمک طرح‌های مشوق براساس عملکرد افراد، به آنها و ورزشکارانی که زیر دست آنها کار می‌کردند، انگیزه‌های فراوانی داده شد. از سوی دیگر تیم فوتبال انگلستان به دلیل مشکلات استراتژیک، امسال در حد تیم المپیک این کشور در آتلانتا ضعیف عمل کرد و در لیگ قهرمانان اروپا مقابل ایسلند شکست خورد. این نشان می‌دهد بریتانیا استعدادهای ورزشی زیادی دارد، اما استراتژی المپیک ثابت کرد همه استعدادها باید به خوبی پرورش یابند. جاناتان پریستلی، معاون ارشد شرکت نرم‌افزاری مولتی تکشن (Multi Taction) نیز در مصاحبه‌ای افزایش منابع مالی را تنها عامل تحول بریتانیا در المپیک ندانسته است. او به سه رویکرد کلیدی که با توجه به آن ها می‌توان از موفقیت این کشور درس گرفت و در رهبری دنیای کسب‌وکار به کار برد، اشاره می‌کند.

بازدهی حداکثری با سرمایه‌گذاری هدفمند

مدیران ورزشی بریتانیا بعد از بازی‌های ۲۰۱۲ لندن، در پاداش‌دهی به موفق‌ترین ورزش‌ها و کاهش بودجه ورزش‌هایی که در آن عملکرد موفقی نداشتند، بسیار هدفمند و انعطاف‌ناپذیر برخورد کردند. این استراتژی در مورد ورزش‌های قایقرانی و دوچرخه‌سواری خیلی کاربرد داشت، به‌طوری که بیشترین مدال‌های طلای بریتانیا در این دو ورزش حاصل شد. پریستلی معتقد است بسیاری از کسب‌وکارها می‌توانند از چنین سطح تمرکزی بهره ببرند و عمده منابع خود را صرف فرصت‌هایی کنند که بیشترین احتمال بازدهی را دارند. او می‌گوید: «طبق تجربه ما، مزیت تیم المپیک بریتانیا در ایجاد محیطی مناسب برای مربیان است تا با منابع چندگانه‌ای از داده‌های ساختاربندی شده تعامل داشته باشند و پربازده‌ترین فرصت‌ها را بشناسند. بزرگ‌ترین چالش آنجا است که می‌خواهیم سرمایه‌گذاری را هدفمند کنیم. به‌عنوان مثال، بسیاری از سازمان‌های بزرگ نمی‌توانند از سرمایه‌گذاری‌های خود در داده‌های بزرگ، بازدهی مورد انتظار را دریافت کنند. در اکثر موارد، سرمایه‌گذاری در قابلیت‌هایی که داده‌های ملموس دارند، بهتر و کم‌ریسک‌تر از رمزگشایی و جایگزین کردن نرم‌افزارهای تحلیل داده است.

دیدگاه انسانی محرک سود حاشیه‌ای

بیشتر مربیان در سطح ملی به داده‌های مشابهی دسترسی دارند. اما در ورزش‌هایی مثل قایق بادی، دوچرخه‌سواری و قایقرانی، بریتانیا استانداردهای کیفی را بالا برده و فرصت‌‌های جدیدی را در پیشرفت عملکرد ربوده است. پریستلی می‌گوید: «تکنولوژی در پردازش حجم انبوه اطلاعات بسیار عالی عمل می‌کند، اما برای تفسیر نتایج و ایجاد ارتباطات معنادار، وجود دیدگاه‌های انسانی لازم است. استفاده از لیست زمانی که ورزشکار طی کرده به تنهایی کمک‌کننده نیست. اما دیدن فیلم سریع‌ترین و کندترین ورزشکاران می‌تواند به یک مربی کمک کند بهترین تکنیک‌ها را شناسایی کند. سازمان‌ها می‌توانند بر کلیه قابلیت‌های تحلیل داده‌های بزرگ سرمایه‌گذاری کنند، اما مکانیزمی که رهبران کسب‌وکار می‌خواهند آن را ببینند و تعامل کنند به همان اندازه مهم است. آینده موفقیت داده‌های بزرگ فقط به مدیریت سرعت برنمی‌گردد، بلکه به معنی درست قرار دادن داده‌های بزرگ در برابر صاحبان کسب‌وکارهایی است که بتوانند دیدگاه انسانی را در کسب‌وکار اجرایی کنند.»

انسجام تیمی تصادفی نیست

بریتانیا در سال‌های اخیر تمرکز خود را بر فرستادن ورزشکارهایی به بازی‌های المپیک قرار داده که بتوانند در قالب یک تیم با انگیزه با هم کار کنند. این کشور سعی کرده رقابت‌های غیرمفید را حذف و انسجام تیمی را تقویت کند. پریستلی معتقد است سازمان‌ها می‌توانند از تمرکز بر همین مساله بهره ببرند. او می‌گوید: «بریتانیا به‌طور خاص در ورزش‌های تیمی و رویدادهایی که حاکی از پرداختن توجه زیاد به انگیزه‌بخشی هر گروه بوده، موفق عمل کرده است.» نمونه خوبی از این موضوع خارج از بازی‌های المپیک، تیم بسکتبال تورنتو راپتورز است که از یک ابزار ساخت شرکت IBM برای ارتقای عملکرد تیمی استفاده می‌کند. حجم انبوهی از داده‌ها از طریق یک میز لمسی و ویدئو وال در اختیار مدیران ورزشی قرار می‌گیرد و به آنها امکان می‌دهد هنگام بررسی تیم‌های برنده فاکتورهای متعددی را در نظر بگیرند.

ترویج فرهنگ موفقیت

دیو بریلزفورد، رئیس فدراسیون دوچرخه‌سواری بریتانیا که موفقیت زیادی در این مسابقات به دست آورد، یک فرهنگ موفقیت در تیم دوچرخه‌سواری ایجاد کرده بود. او استیو پیترز را که یک روانشناس بالینی بود در تیم استخدام کرد. پیترز با ورزشکاران کار می‌کرد تا ترس از شکست را در آنها از بین ببرد. فرهنگ موفقیت فاکتورهای زیادی را در کسب‌وکارهای مختلف در برمی‌گیرد. سازمان‌ها نیز می‌توانند هنگام در نظر گرفتن اثرات بلندمدت تصمیم‌های مهم در کسب‌وکار، از یک رویکرد مشابه بهره ببرند.