یک پرسش شیطنتآمیز؛ المپیک بزرگتر است یا جامجهانی فوتبال؟
من تک، شما همه!
بهروز رسایلی
این روزها رقابتهای المپیک ۲۰۱۶ریو در برزیل در حال برگزاری است و بسیاری از محافل رسانهای در دنیا از همین مسابقات متاثر هستند. غالبا به المپیک، عنوان فراگیرترین مسابقات ورزشی جهان اطلاق میشود که هرگز هم بیراه نیست. به هر حال وقتی تورنمنتی با حضور بیش از ۱۰هزار ورزشکار حرفهای و ممتاز در دهها رشته مختلف برگزار میشود، طبیعی است که حائز اهمیت ویژهای باشد و خیلی از حواسها را به سمت خودش جلب کند. انبوهی از ورزشکاران در بسیاری از رشتهها، چهار سال فقط تمرین میکنند به شوق اینکه ظرف چند روز یا حتی چند ساعت همه مهارت و تواناییشان را در میدان المپیک محک بزنند و مدال خوشرنگ این مسابقات را به ویترین حرفهایشان اضافه کنند.
بهروز رسایلی
این روزها رقابتهای المپیک ۲۰۱۶ریو در برزیل در حال برگزاری است و بسیاری از محافل رسانهای در دنیا از همین مسابقات متاثر هستند. غالبا به المپیک، عنوان فراگیرترین مسابقات ورزشی جهان اطلاق میشود که هرگز هم بیراه نیست. به هر حال وقتی تورنمنتی با حضور بیش از ۱۰هزار ورزشکار حرفهای و ممتاز در دهها رشته مختلف برگزار میشود، طبیعی است که حائز اهمیت ویژهای باشد و خیلی از حواسها را به سمت خودش جلب کند. انبوهی از ورزشکاران در بسیاری از رشتهها، چهار سال فقط تمرین میکنند به شوق اینکه ظرف چند روز یا حتی چند ساعت همه مهارت و تواناییشان را در میدان المپیک محک بزنند و مدال خوشرنگ این مسابقات را به ویترین حرفهایشان اضافه کنند. در اینکه المپیک جذاب است، کوچکترین تردیدی وجود ندارد، اما شاید برگزاری این تورنمنت فرصت مناسبی باشد برای طرح این سوال شیطنتآمیز که المپیک بزرگتر است یا جامجهانی فوتبال؟
از موفقیت یک نفر تا شادی یک کشور
شاید بزرگترین تفاوتی که بین مسابقات المپیک و جام جهانی فوتبال وجود دارد، این باشد که در بسیاری از رشتههای حاضر در المپیک، موفقیتها جنبه «فردی» دارد و آنقدرها معطوف به جمع نیست. بهعنوان مثال همه ما از غلبه حسین رضازاده بر وزنههای سنگین شعفزده میشدیم و احساس غرور و لذت میکردیم، اما این وضع قابل مقایسه نیست با فضایی که مثلا در پی صعود ایران به جامجهانی ۹۸ فرانسه و یا پیروزی بر آمریکا در همین تورنمنت پیش آمد. حتی وقتی بزرگترین دلاورهای ایران در رشتههای مهمی مثل کشتی یا وزنهبرداری وارد میدان مسابقه میشوند، باز میدانیم که تعداد زیادی از مردم دنیا این مسابقات را دنبال نمیکنند، اما زمانی که تیم ملی کشورمان در مرحله نهایی جامجهانی حاضر است، میدانیم و میفهمیم که صدها میلیون بیننده تلویزیونی پا به پای مردم ایران در حال تماشای بازی هستند. حضور در جامجهانی یک فرصت بیبدیل و استثنایی است که به نام فوتبال، حداقل ۲۷۰دقیقه توجه بخش قابل توجهی از مردم دنیا را به سمت کشور خودمان جلب کنیم و بکوشیم تا با تواناییهای فنی و اجتماعی، نظر دنیا را نسبت به خودمان بهبود ببخشیم. این شرایط ابدا قابل مقایسه نیست با آنچه حتی در مهمترین رشتههای المپیک مثل والیبال یا بسکتبال میگذرد.
طی سالهای اخیر تلویزیون کشورمان مستندهای جالبی در مورد بازی ایران و استرالیا یا مسابقه ایران و آمریکا پخش کرده که این مستندها توسط گروههای خارجی تهیه شدهاند. واضح است که چنین موقعیتی برای المپیک قابل تصور نیست. بخش زیادی از این تفاوت، ناشی از محبوبیت بینظیر فوتبال در جهان است که به هیچوجه نمیتواند با سایر رشتهها قابل مقایسه باشد، اما بخش قابل توجهترش به حس فوقالعادهای مربوط است که فقط فوتبال میتواند به مخاطبش اهدا کند. فوتبال مصداق بارز فرمول «یکی برای همه، همه برای یکی» است؛ آنجا که حتی کریس رونالدوی مغرور و پرافاده هم بعد از خروج از بازی نهایی یورو۲۰۱۶ به دلیل مصدومیت، در قالب یک هوادار فرو میرود و پراحساسترین رفتارهای عمرش را روی نیمکت ذخیرهها بروز میدهد. وقتی یک مسابقه مهم فوتبال در جریان است، تمام مردم یک جامعه فرصت دارند تا این تیم را بخشی از وجود و پیکر خودشان به شمار بیاورند، با آن پیش بروند، عقب برگردند، شادی کنند یا غمگین باشند. یادمان باشد سالهاست در بسیاری از کشورهای جهان، ایران را به اسم علی دایی میشناسند؛ فوتبالیستی که شاید بالاترین افتخارش در معادلات فوتبال باشگاهی جهان، نیمکتنشینی در بایرنمونیخ باشد، اما دنیا او را بهعنوان بزرگترین اعتبار ورزش ایران پذیرفته و به رسمیت شناخته؛ حتی بزرگتر از دو ستاره غولپیکری که اخیرا عنوان قویترین مرد جهان را به خودشان اختصاص دادند!
این کجا و آن کجا؟
در فاصله تنها یک روز به مراسم افتتاحیه المپیک۲۰۱۶، رسانههای مختلف اخبار تعجبآوری از بیخبری و بیمیلی مردم برزیل نسبت به این رقابها منتشر کردند؛ فضایی که ابدا قابل مقایسه با برگزاری جامجهانی فوتبال نیست؛ رقابتی که دو سال پیش در همین کشور برگزار شد و تمام سلولهای جامعه را به خودش مشغول کرد. هنوز از یاد نبردهایم تجمعهای اعتراضی گستردهای را که در اعتراض به میزبانی پرهزینه برزیل برگزار شد و یا سیاستمداران برجسته دنیا را که با نهایت شور و شوق، در وضعیتهای مختلف به تماشای این رقابتها نشسته بودند. این همه، بیش از هر چیز دیگری ناشی از هویت ممتاز و متفاوت فوتبال است. اینجا نشانها و مدالها فقط به یک نفرتعلق ندارند، بلکه از آن یک ملت هستند. به نظر میرسد مسابقات المپیک با همه ارزش و اهمیت فوقالعادهاش، وزنکشی اعتبار را به جامجهانی فوتبال میبازد. اگر دنیا نیمنگاهی به المپیک داشته باشد و این خرده توجه را بین دهها رشته مختلف تقسیم کند، هنگام برگزاری جامجهانی فوتبال، تمام جهان با دو چشم خیره به این رویداد میخکوب خواهد شد. تنها کافی است بازتاب جهانی گسترده و حیرتانگیز نمایش خوب تیم ملی کشورمان برابر آرژانتین در جامجهانی اخیر را به یاد بیاوریم؛ مسابقهای که طی دو سال گذشته دو بار مورد اشاره تمجیدآمیز رئیسجمهوری کشورمان نیز قرار گرفته است. نه، فوتبال چیز دیگری است؛ پدیدهای ویژه که از دور به المپیک زل زده و زیر لب میگوید: «شما همه، من تک!»
ارسال نظر