۸ گام بودجهبندی کاربردی برای جیب خانواده
گام نخست
هدف شما چیست؟ عبور از دوران قرض وبدهی؟ پسانداز پول برای یک بازنشستگی رویایی، خریدن خانه مناسب یا افزایش جریانهای درآمدی غیر فعال.
گام نخست
هدف شما چیست؟ عبور از دوران قرض وبدهی؟ پسانداز پول برای یک بازنشستگی رویایی، خریدن خانه مناسب یا افزایش جریانهای درآمدی غیر فعال. هرچه که هست آن را روی یک تکه کاغذ بنویسید. اهداف را باید هر روز ببینید پس آنها را تنها در دفترچهای ننویسید که ماهها باز نمیشود. کمی تصویرسازی کنید. مثلا عکس خانه مورد نظرتان را جایی در خانه بچسبانید که همیشه پیش روی شما باشد. در هنگام عدول از بودجه، نگاهی به این عکس میتواند شما را به راه مستقیم هدایت کند. حتما این کار را انجام دهید. اهداف را اولویتبندی کرده و در هر زمان روی یک هدف متمرکز شوید. مثلا همزمان قصد نکنید که در سال آینده دو مسافرت خارجی بروید، مبلمان را عوض کنید، اتومبیل بخرید… گام به گام.
گام دوم
اسناد و مدارک مالی را آماده کنید. در این گام باید تقویمی برای ثبت درآمد و هزینههای ثابت تهیه شود. شما باید تاریخ حصول درآمد را در این تقویم ثبت کنید. مثلا اگر حقوق شما دو بار در ماه یا هر هفته پرداخت میشود آن را در تاریخ مربوطه یادداشت کنید. مرحله مهم بعدی نوشتن سررسید هزینههای ثابت در روز موردنظر است. این هزینهها شامل قسط مسکن، اجاره خانه، اقساط وام، قبوض تلفن، گاز و برق و آب، بیمه اتومبیل، قسط بیمه عمر، هزینه سرویس فرزندان و هر هزینهای از این دست میشود. هر چند شما میتوانید تقویم خام پیوست را پرینت گرفته و در آن یادداشت کنید، اما توصیه میکنیم در فایل اکسل موارد را وارد کرده و به خاطر کمک به طبیعت از مصرف کاغذ صرف نظر کنید.
گام سوم
شریک زندگی وارد میشود. اگر مجرد هستید به مرحله بعدی بروید، و اگر نیستید باید، باید و باید گامهای بعدی را با شریک تان بردارید. تصمیمگیری شما به تنهایی نه تنها بودجه موفقی را رقم نخواهد زد، بلکه باعث تنفر طرف مقابل از آن خواهد شد، هر چند که بسیار عالی تدوین شده باشد. همانگونه که در این مطلب نوشتهام، همسر شما، بهترین مشاور مالی است. پس اختصاص پول به وزارتخانههای مختلف را با وزیر خزانه داری هماهنگ کنید.
گام چهارم
با بودجه سالانه شروع کنید. چرا؟ چون علاوه براینکه درآمد سالانه تان را میبینید و از این موضوع خوشحال میشوید، به اهداف بزرگتری هم میتوانید دست پیدا کنید. مثلا اگر پس از مشورت با همسر، خرید یخچال ساید بای ساید در لیست اهداف شما قرار گرفته است، نمیتوان آن را در یک ماه خرید، ولی میتوان با پس انداز ماهانه پانصد هزار تومان، ظرف چندین ماه آن را خریداری کرد. این تصویر رسیدن به هدف که پشتوانهای برنامهریزی شده دارد، انگیزه و تعهد شما را به بودجه افزایش میدهد. بودجه سالانه شامل پیشبینی از درآمد سالانه و هزینههای ثابت و متغیر میشود. هزینههایی که در گام دوم مشخص شدند، تقریبا ثابت هستند. خرجهای روزمره شامل هزینههای خواربار، میوه و سبزیجات، حملونقل، پوشاک و درمان میشود. هدف این است که هر چه بیشتر از هزینههای ثابت و متغیر کاسته شده و بر پس انداز افزوده شود و چون این بودجه باید چکش کاری فراوان شود، درصدی سختگیرانه را از درآمد سالانه به هزینهها اختصاص داده و مابقی را پس انداز کنید (سعی کنید با ۶۰ درصد درآمد، خرجها را پوشش دهید). این پس انداز خود به بخشهای مختلفی مانند خواستنیها، بازنشستگی، حساب اضطراری، خیریه و سرمایهگذاری تقسیم میشود.
در این مرحله اهداف نقش مهمی را بازی میکنند. قرار است تا پایان سال چقدر به حساب اضطراریمان افزوده شده باشد؟ به کجا میخواهید مسافرت کنید؟ چه لوازمی را میخواهید خریداری کنید؟ بودجهای سالانه به آن اختصاص دهید و در گام بعد که تدوین بودجههای ماهانه است، گامهای رسیدن به اهداف را بردارید.
گام پنجم
بودجه ماهانه را بنویسید. با توجه به هزینههای متغیر و احتمالا درآمد متغیر هر ماه، بودجه ویژه آن ماه نوشته میشود، ولی هدف رسیدن به چارچوبی است که در افق یکساله ترسیم کردهایم. درصدی را که در بودجه سالانه به هر موضوع اختصاص داده ایم در بودجه ماهانه نیز باید رعایت شود در غیر این صورت پس از یکی دو ماه سررشته امور از دستمان در میرود و مثل گذشته بدون برنامه خرج میکنیم. نوشتن هزینهها در تقویم ماهانه اهمیت زیادی دارد، اگر فراموش کنیم که در بیستم این ماه باید بیمه اتومبیل خود را تمدید کنیم، این هزینه روی تمام ابعاد دیگر بودجه ما تاثیر منفی میگذارد. اهداف را در نظر داشته و با توجه به بودجه سالانه، این گام را بردارید. میتوان از روشی به نام ۶۰ درصد استفاده کرد. ۶۰ درصد از درآمد ما باید صرف هزینههای ثابت و متغیر شود. این موضوع ابتدا باید در بودجه سالانه رعایت شده و با انعطاف پذیری بیشتر هر ماه اعمال شود. ۴۰ درصد باقیمانده صرف پسانداز (اولویت با پر کردن حساب اضطراری است)، خواستنیها (اهداف)، خیریه و سرمایهگذاری (در صورت پر شدن حساب اضطراری) میشود.
منظور حساب اضطراری کنارگذاشتن مبلغی پول برای برخورد با مواقع بحرانی زندگی است چراکه در زندگی باید منتظر غیرمنتظرهها بود. البته این موضوع به معنای انتظار کشیدن برای بلا و بدبختی نیست، بلکه آماده بودن برای مقابله با آنهاست. همه میدانیم که روزهای بارانی جزو طبیعت زندگی ما است. لازم نیست حتما شغل خود را از دست بدهیم، ممکن است مخارجی به اتومبیل ما تحمیل شود که پرداخت آن با درآمد ماهانه امکانپذیر نباشد یا اینکه کیفیت زندگی ما را بسیار ناخوش احوال کند. ممکن است بیماری غیرمنتظرهای پیش آید و موارد متعدد دیگر که برای همه ما رخ داده است. اما میزان پس انداز اضطراری چقدر است؟ برای اینکار باید مخارج ماهانه خود را حساب کنید(با تمام اقساط و وامها و بدهیها و مخارج سالانه مانند بیمه خودرو و...) سپس باید بدانید هدف پس انداز هفت برابر مبلغ فوق است.
بهعنوان مثال اگر زندگی شما -با حفظ استاندارد فعلی- با یک میلیون تومان در ماه میچرخد، هدف پس انداز هفت میلیون تومان در یک حساب کوتاه مدت روز شمار است. این پول در صورت از دست دادن شغل تا هفت ماه با استاندارد فعلی زندگی ما را حفظ میکند، میتوان با تنش کمتر ۷ ماه گذراند تا شغل جدیدی پیدا شود یا اگر اتفاق غیر منتظرهای رخ داد، از پس آن برآمد. برای اینکار به بودجه خود مراجعه کرده و تمام پولی را که به پسانداز اختصاص دادهاید به این حساب سرازیر کنید. هدف این است که هر چه زودتر این حساب پر شود. آن را در یک حساب کوتاه مدت گذاشته و هر ماه به آن بیفزایید. البته یک نکته دیگر را به یاد داشته باشید که برای گام برداشتن در این مسیر بهتر است با مقادیر کم شروع کنید. شاید شرایط فعلی و حقوق کم ماهانه بهانهای باشد که به موضوع فکر نکنیم ولی اهمیت آن و آثار مثبتی که به همراه دارد به قدری زیاد است که بایدخود را ملزم به اجرای آن کنید. لازم نیست ۵۰ درصد حقوق خود را پس انداز کنید (البته اگر امکان داشته باشد بهتر است) ولی میتوان با ۱۰ درصد یا ۵ درصد حقوق ماهانه شروع کرد. مطمئنا این مبلغ تاثیر عمدهای روی زندگی شما نمیگذارد. پس از عادت کردن کم کم این درصد را افزایش دهید. هدف در اینجا این نیست که فرمولی برای همه با انواع مختلف درآمدها آورده شود و هر کس باید با برآورد تراز مالی خود و مشخص کردن میزان پولی که میتواند پسانداز کند شروع کند و مهمترین نکته شروع است حتی اگر با مقادیر بسیار کم باشد. شما باید به تک تک ریالها همچون سربازهای وفادار نگاه کنید. برای آنها برنامهریزی کنید و اختیار آنها را در دست بگیرید. اولین گام در این مسیر برآورد درآمد-هزینه ماهانه و تدوین یک بودجه شخصی کارآمد است. در کشور ما که بیمهها در شرایط حساس پوشش مناسبی ندارند، حقوق عقب افتاده امری بدیهی است و احتمال بیکاری وجود دارد هیچ چیز مهمتر از حساب اضطراری نیست.متاسفانه اتفاقات بد در زمان وقوع از شما در مورد پول سوال نمیکنند و اتفاقا در صورت داشتن آمادگی مالی و روانی کمتر به سراغ شما میآیند.
گام ششم
کار را جدی بگیرید، اما خودتان را نه. زندگی کوتاه تر از آن است که خودمان را زیاد جدی بگیریم. تفریح و سرگرمی را وارد این کار کنید. میتوان چالشهایی را با خودتان یا همسرتان مطرح کنید مانند روشهای کاهش هزینههای خواربار، مسابقه آشپزی، برگزاری جلسات ماهانه مالی در طبیعت، تعریف کردن عناوینی همچون خزانه دار، وزیر اقتصاد، رئیس بانک مرکزی……. این مرحله باید خلاقیت را با چاشنی طنز وارد زندگی کنیم. مثلا خرجهای ماهانه را با بودجه اختصاصی به همسرتان محول کرده و روی خرجهای او نقد بنویسید. از آخرین باری که شما دستور یک غذای جدید را از اینترنت گرفته و آماده کردید چقدر گذشته؟ روزی که احتمال ولخرجی وجود دارد، چنین برنامهای بریزید، اما نکتهای که باید در نظر داشته باشید این است که حتما بودجهای به تفریح و سرگرمی در هر ماه اختصاص دهید.
گام هفتم
به احتمال زیاد اولین بودجه، طرح ایده آل نیست و نیاز به چکش کاری دارد. بودجه سالانه کشور را چندین اقتصاددان و استاد دانشگاه مینویسند و آخر هم چنین طرحی در میآید که یا کسری بودجه داریم یا اینکه برای طرحهای مختلف پول نداریم. پس سخت نگیرید. بودجه باید چکش کاری شود. ۴۰۰ هزار تومان برای خواربار کم است؟ آن را اضافه کنید. چیزی را از قلم انداختهاید؟ وارد بودجه کنید. این بودجه سند آزادی مالی خانواده و تضمینی برای رسیدن به اهداف است پس روی آن کار کنید. یک نکته مهم دیگر آنکه اگر نمیتوانید زندگیتان را با ۶۰ درصد درآمدتان بگذرانید با درصد بیشتری شروع کنید ولی باید بدانید که در این صورت: یا خانه و اتومبیلی دارید که از عهده اقساط و مخارجش بر نمیآیید، قسط و بدهی فراوان دارید که اولویت اول محو آنها به ویژه مواردی با سود زیاد است، یا بچه هایتان به مدرسهای غیر انتفاعی میروند که هزینههای آن بالاتر از توان اقتصادی خانواده شما است، یا آنکه فاصله زیاد بین درآمد و شیوه زندگی تان وجود دارد.
گام هشتم
جلسات ماهانه و برداشت خودکار پول. از دل برود هر آنکه از دیده برفت، پس نگذارید که بودجه ماهانه از پیش چشمان شما رخت بربندد. این سند مهم و معتبر را پرینت گرفته و روی یخچال، دیوار اتاق خواب یا دفتر کار خود بچسبانید. هر ماه در جلساتی که برگزار میشود، نقاط قوت و ضعف آن را بررسی کنید، مواردی را که از مطالعه کتابها و وبلاگهای امور مالی شخصی یاد گرفتهاید اجرایی کنید. به اهداف بلندمدت و تعهدی که دارید پایبند بوده ولی میتوانید بودجه را بازنویسی کنید و انعطاف پذیر باشید. یکی از نکات مهم بودجه، آن 40 درصدی است که به خودمان میپردازیم، پس سعی کنیم در بانکی که حساب حقوقی ما وجود دارد چند حساب دیگر باز کنیم (این کار به راحتی از طریق اینترنت امکان پذیر است، حداقل من در اقتصاد نوین این کار را کرده ام) و بلافاصله پس از دریافت حقوق، آن 40 درصد را به حسابهای مشخص شده واریز کنیم. اگر این حقوق ماهانه تقریبا ثابت است، میتوان با تعریف برداشتهای مستمر، این کار را بهصورت خودکار انجام داد.
ارسال نظر