کلید برنامهریزی مالی خانواده را روشن کنید
آشنایی با اقتصاد خانواده تنها محدود به خانوادههای مرفه و ثروتمند نیست. این علم برای اقشار کم درآمد که اتفاقا دخل و خرجشان همخوانی ندارد، کاربردهای بیشتری خواهد داشت. از نکات قابل توجه در اقتصاد خانواده این است که افزایش درآمد لزوما به معنی بهبود معاش خانواده نیست، بلکه افزایش درآمد افزایش هزینهها را در پی خواهد داشت. برای اینکه بتوانید مدیریت هزینههای خانواده را انجام دهید باید یک نفر بهعنوان خزانهدار یا فرمانده مالی خانواده انتخاب کنید. در این مرحله ممکن است این سوال برای شما به وجود آید که از میان اعضای خانواده، کدام یک برای فرماندهی مالی از همه شایستهتر است؟
بهترین جواب این است که همگی باید بتوانند برای مدتی فرمانده مالی خانواده باشند.
آشنایی با اقتصاد خانواده تنها محدود به خانوادههای مرفه و ثروتمند نیست. این علم برای اقشار کم درآمد که اتفاقا دخل و خرجشان همخوانی ندارد، کاربردهای بیشتری خواهد داشت. از نکات قابل توجه در اقتصاد خانواده این است که افزایش درآمد لزوما به معنی بهبود معاش خانواده نیست، بلکه افزایش درآمد افزایش هزینهها را در پی خواهد داشت. برای اینکه بتوانید مدیریت هزینههای خانواده را انجام دهید باید یک نفر بهعنوان خزانهدار یا فرمانده مالی خانواده انتخاب کنید. در این مرحله ممکن است این سوال برای شما به وجود آید که از میان اعضای خانواده، کدام یک برای فرماندهی مالی از همه شایستهتر است؟
بهترین جواب این است که همگی باید بتوانند برای مدتی فرمانده مالی خانواده باشند. اگر شما یک زوج جوان هستید بهتر است نوبتی و به صورت سالانه فرماندهی مالی خانواده خود را برعهده بگیرید. اگر هم بیش از دو نفر هستید و فرزندانی بالای ۱۸ سال دارید آنها را هم در راهبری اقتصادی خانواده درگیر کنید. این نوع از نگاه به همه اعضای خانواده این فرصت را میدهد که در جریان ریز مشکلات و دغدغههای مالی قرار بگیرند و به درک آنها از شرایط بسیار کمک خواهد کرد. در ضمن در افزایش اعتماد به نفس مالی هم بسیار موثر است. مخصوصا اگر فرماندهی مالی خانواده را برای اولین بار به فرزند ۱۸ سالهتان میدهید، شک نکنید که خدمت بزرگی در حق او کردهاید و مسوولیتی بر گردنش نهادهاید که در زندگی آیندهاش بسیار بهکار خواهد آمد. پس از یاد نبریم که هر سال بعد از توافق بر سر برنامههای مالی باید یک فرمانده هم انتخاب کنیم و این فرصت برای همه وجود داشته باشد. پس هم فرمانده باشید و هم اجازه دهید دیگران این تجربه شیرین را امتحان کنند.
تعامل مناسب اعضای خانواده و همچنین اولویتبندی نیازهای اقتصادی سبب تقویت و سلامت اقتصاد خانواده میشود. نباید این طرز تفکر بین اعضای خانواده بهخصوص فرزندان ایجاد شود که تنها پدر یا مادر خانواده مسوول حل مشکلات اقتصادی هستند. بسیاری از کارشناسان اقتصاد خانواده معتقدند که زنان میتوانند نقش کلیدی در مدیریت اقتصاد خانواده بازی کنند. از دیدگاه آنها زنان در مدیریت و برنامهریزی الگوهای مصرفی در خانواده نقش اصلی را دارند و در جوامع سنتی این نقش در مسیر قناعت در خانواده پررنگتر بود. در قدیم «مصرف» صرفا یک رفتار اقتصادی بیان میشد؛ بهگونهای که افراد غنی به لحاظ درآمد بالا، از کالاهای بیشتری هم استفاده میکردند. حال آنکه امروزه مصرف وسیلهای شده که افراد شخصیت خود را با آن به دیگران نشان میدهند؛ در واقع مصرف به یک رفتار اجتماعی تبدیل شده است.
با توجه به جایگاهی که زن در خانواده بهعنوان مادر و فردی که در انتقال ارزشهای اخلاقی به نسل بعد موثر است، دارد، میتواند در اصلاح الگوی مصرف نقشی بسیار مهم داشته باشد. اگر در خانوادهای مصرف و استفاده از کالاهای مصرفی توسط مادر خانواده مدیریت نشود، اقتصاد خانواده دچار مشکل میشود. همانطور که نقش زن در جامعه سنتی در قناعت، بسیار چشمگیر بوده است، در جوامع مدرن هم در گرایش یا گرایش نداشتن افراد خانواده به مصرفگرایی بسیار موثر است. نکته مهم دیگر آنکه اهداف خاص و در میان گذاشتن آنها با همسر، مانند امضای قرارداد عمل خواهد کرد. این امر نهتنها باعث ایجاد مسوولیت اجتماعی میشود، بلکه به شریک زندگیتان اجازه میدهد در مورد آنها فکر کرده و در رسیدن به اهداف به شما کمک کند.
بخش اساسی دیگر در طراحی برنامههای سالانه مشترک، تعیین اهداف مشترک است. از خود بپرسید که امسال بهعنوان یک زوج یا برای فرزندانتان چه اهدافی دارید؟ پاسخ مناسب به این پرسش میتواند در کنار افزایش احتمال موفقیت به توازن بهتر میان کار و زندگی شخصی شما بینجامد؛ امری که برای دستیابی به آن همسرتان بهترین فرد برای همراهی شماست. هنگامی که اهداف و برنامههای خود را مشخص کردید، یکدیگر را در اجرای این برنامهها مسوول کنید. زمانی که شما از فرد دیگری برای تنظیم برنامههایتان دعوت میکنید، صرفا از او انتظار تشویق و تحسین ندارید، بلکه اجازه میدهید در موقع لزوم از شما انتقاد کند و تذکر دهد. این امر مستلزم آن است که ظرفیت پذیرش انتقاد را داشته باشید و غرور خود را کنار بگذارید. در نهایت پس از اجرای نشستهای سالانه باید پیشرفت خود را در انتهای هر ماه بررسی کنید. در واقع، با آنکه برنامهریزیهای سالانه اهمیت بسیاری دارد، اما به تنهایی منجر به تحقق اهداف شما نخواهد شد. در طول سال پیشرفت خود را مرحله به مرحله مورد بررسی قرار دهید و به صورت ماهانه دلایل پیشرفت و موانع را بررسی کنید تا در صورت وجود ایرادی در فرآیند طراحی شده، بتوانید به موقع آن را تغییر دهید. برگزاری ماهانه این جلسات برای کنترل پیشرفت کافی به نظر میرسد. نکته مهم دیگری که در مسیر مدیریت مالی خانواده باید به آن دقت کنید، موضوع منابع مالی مشترک خانواده است.
ممکن است از خود بپرسید که چگونه برای انجام مدیریت مالی خانواده برنامهریزی کنید؟ اولین گام در این راه تشخیص است. اول باید تشخیص دهید که چه کاری یا به عبارت دیگر مهمترین کار چیست که اگر آن را به صورت فوقالعاده انجام دهید، بیشترین تاثیر را روی زندگی شما میگذارد. مثلا پسانداز، اگر هیچگونه ذخیره مالی ندارید، مهمترین وظیفه در شروع کار همین پسانداز است. با پرسیدن سوالات زیر میتوان شروع کرد: چگونه پسانداز کردن را به امری خودکار و اتوماتیک تبدیل کنیم؟ چگونه از لمس آن دوری کنیم؟ چگونه درصد بیشتری از پول خود را پسانداز کنیم؟ چطور میتوانیم این را به صورت عادتی دائمی درآوریم؟، چگونه میتوانیم انگیزه خود را حفظ کنیم؟ بهعنوان مثال در زمینه امور مالی کسب درآمد جانبی به میزان ۳۰ درصد (فرضی) حقوق فعلی، تکمیل حساب پسانداز اضطراری تا ۱۲ ماه دیگر، نوشتن مخارج و درآمد و برگزاری جلسات ماهانه با همسر و تحلیل نتایج، تلاش برای کسب رضایت از زندگی با شناخت عوامل مالی نارضایتی از زندگی یا رهایی از شر بدهی میتواند مهمترین کار باشد.
همه ما میدانیم که آن ده ثانیه طلایی که مدال طلا را نصیب یک قهرمان المپیک میکند، حاصل تلاشهای بسیار و در طول سالهاست، پس برای انجام یک کار فوقالعاده در زندگی مالی، باید هر روز کاری کرد و البته تمرکز و اجرای گام به گام، از اصول حتمی است. با توجه به محتوای این مطلب، بوی کلیشه از آن به مشام میرسد که ممکن است بسیاری، از خواندن آن صرفنظر کنند. پس برای اینکه در دام کلیشه گرفتار نشوید، همین الان یک قلم و خودکار بردارید یا یک صفحه جدید در کامپیوتر خود باز کنید و یک فعالیت مالی که میخواهید آن را به صورت فوقالعاده انجام دهید، بنویسید و سپس با استفاده از تکنیک نقشههای ذهنی، نقشه راه خود را ترسیم کنید و دست بهکار شوید. البته کارشناسان اقتصاد خانواده توجه به یک نکته را مهم میدانند. به گفته آنها اغلب افراد به دنبال افزایش ناگهانی درآمد خود هستند؛ ولی فکری به حال پسانداز و مهمتر از آن پسانداز اضطراری نمیکنند. اما سوال اینجاست آیا وضعیت همیشه به همین منوال خواهد بود؟ آیا همیشه همینطور حقوق خواهید گرفت؟ این مساله بر کسی پوشیده نیست که زندگی شما سراسر اتفاقات پیشبینی نشده یا خارج از کنترل است.
این حوادث میتوانند مثل از دست دادن فرد مهمی در زندگی، تصادف اتومبیل یا از دست دادن شغل، بد باشند و مانند ملاقات با آشنایی پس از سالها و پیشنهاد شغل رویاییتان یا صاحب فرزند شدن در آمادگی کامل یا یک فرصت عالی سرمایهگذاری، خوب باشند. واکنش به این اتفاقات، (چه از جنبه مثبت و چه منفی آن) نیاز به داشتن کمی آمادگی از سوی شما دارند. به همین دلیل شما باید پسانداز اضطراری داشته باشیم. اما نکته مهمتر این است که برای رویارویی با این موقعیتها چه مقدار پول برای پسانداز کافی است؟ در مورد اینکه چه میزان پول برای پسانداز کردن کافی است، نظرات مختلفی وجود دارد و با توجه به افراد، میزان درآمد و مخارج آنها و شرایط کلی زندگی میتواند متفاوت باشد. مثلا توصیه شده که حداقل برای پوشش مخارج ۶ ماه خود، پسانداز داشته باشید.
البته اگر بدهیهای زیاد و بهویژه با سود بالا دارید، میتوانید نیمی از پول پسانداز را صرف صاف کردن بدهیها کنید. البته اینجا نکته ظریفی وجود دارد. برخی کارشناسان اقتصاد خانواده با توجه به نرخ تورمی عمومی کشور، دریافت وامهای تا ۲۵ درصد سود را نیز به صرفه میدانند؛ البته به شرطی که آن را خرج خرید لوازم مصرفی و لوکس نکنید. پسانداز پولی برای پوشش مخارج شش تا دوازده ماه. این میتواند مهمترین هدف مالی شما باشد و تا زمانیکه این هدف را به سرانجام نرساندهاید، سراغ هیچ کار دیگری نروید. اگر حقوق ماهانه را تا سر ماه خرج کرده و چیزی برای پسانداز باقی نمیماند باید با مقادیر کم شروع کنید و همچنین صرفهجویی را هم به زندگی خود وارد کنید. برای آغاز کار هم مسیر جدیدی را به شما پیشنهاد میدهیم.
اگر انضباط کافی برای پسانداز ماهانه ندارید، بهترین کار گرفتن وام و گذاشتن آن در حساب اضطراری است. احمقانه به نظر میرسد؟ چند سطر بالاتر توضیح دادم که اتفاقا کار بسیار عاقلانهای است. البته تکنیکهای دیگری هم وجود دارد. مثلا انتقال خودکار پول به حساب اضطراری. البته کارشناسان اقتصاد خانواده توصیه میکنند دسترسی به این حساب فقط باید از راه مراجعه به شعبه امکانپذیر باشد؛ چون ممکن است از فردا همه چیز را اضطراری تشخیص دهیم. تجربه نشان داده است که این کار، انضباط بالایی را میطلبد. پس دسترسی به این حساب را محدود کنید و انتقال به آن را خودکار کنید. برای آنکه مرتبا به حساب اضطراری خود دست نزنید باید بین نیازها و خواستههای خود تفاوت قائل شوید. کارشناسان اقتصاد خانواده میگویند غذا، سرپناه و پوشاک نیاز است و مابقی خواستههای شما هستند. خواستهها اگرچه ضروری نیستند، اما پس از رفع نیازهای اولیه در اولویتهای بالا قرار میگیرند. در هر صورت قرار نیست که زندگی انسانهای اولیه را داشته باشیم و فقط به دنبال رفع نیازها. اما هدف این است که برای رهایی از دامی که پیش روی شما گسترده شده است راهنمای کوچکی داشته باشید.
بسیاری را میتوان دید که نیازهای خود را برطرف نکرده و به دنبال خواستههای خود رفتهاند، فارغ از اینکه سطح زندگیشان به چه صورت است. مطمئنا آینده مالی خوبی برای آنها نمیتوان متصور شد. مثلا کسی که توانایی خریدن خانه در منطقه ارزانتری از شهر را دارد، ولی بهدلیل داشتن تفکر ناسالم، چشم و هم چشمی و نیاز به تایید دیگران، نه تنها خانه را در بخشی از شهر که در توان او قرار دارد، نمیخرد (حتی میتواند آن را خریده و اجاره دهد) بلکه به منطقهای گرانتر میرود و خانهای اجاره میکند و حالا چون نتوانسته خانه رویایی خود را بخرد، اتومبیلی فراتر از سطح حقوق و درآمد خود سوار میشود. خواستههای شما پس از رفع نیازها شروع به رشد میکند و برخلاف نیاز که محدود است و در اوایل زندگی به سرعت جمع و جور میشوند، خواستهها زنجیرهای بیپایان از تمام چیزهایی هستند که در دنیا وجود دارد. اتومبیل، تلویزیون، لوازم لوکس خانگی، کلاسهای فوق برنامه و...
اجازه دهید آنچه را که بیش از نیاز ماست کالاهای لوکس نامگذاری کنیم. وجود این کالاها تا جایی در زندگی ما ضروری هستند، بالاخره باید از پول خود لذت ببریم؛ اما نکتهای که باید به آن دقت کرد این است که خواستههای ما در ابتدا با دوست داشتن ترکیب شدهاند. بهعنوان مثال یک فرد ممکن است خرید یک تلویزیون الایدی را دوست داشته باشد و آن را بخواهد. یا آنکه همان فرد پژو ۲۰۶ را دوست دارد و میخواهد. اما پس از مدتی اوضاع دگرگون میشود. پس از مدتی درک میکند که دیگر خیلی دوست داشتنی در کار نیست، صرفا میخواهد. فرض کنید تبلیغات یک شکلات بسیار خوشمزه را دیده و آن را میخرید، خوردن قطعه اول لذت زیادی دارد؛ ولی دفعات بعد این لذت کمتر و کمتر میشود. البته بسیاری از ما نمیفهمیم که از خریدن یا داشتن چیزی لذت نمیبریم و پیوسته در حال ارضای خود به وسیله عوامل خارجی هستیم که متاسفانه این راه به قسمت دوم منحنی کامیابی منجر میشود.
پول بیشتری خرج میکنیم و لذت کمتری میبریم. تشخیص خواستهها بسیار مهم است و همانطور که کارشناسان اقتصاد خانواده توصیه کردهاند به خواستهها هم باید برسیم، اما باید اختیار آن در دست ما باشد. دستگاه سوپر میلیاردی تبلیغات پیوسته به دنبال اختراع نیاز برای من است. ناگهان همه نیاز به تبلت، آیفون، ارتقای لپتاپ، ماشین لباسشویی ۶ موتوره، کمربند لاغری و... پیدا میکنند. کارشناسان اقتصاد خانواده با خرید این اقلام مخالف نیستند؛ اما معتقدند که باید در این زمینه هوشیارانه عمل کنید. هوشیارانه عمل کردن یعنی پس از قرار گرفتن در تشعشع تبلیغات (که البته از آن راه فراری نیست)، سبک زندگی، ارزشها، حقوق، تراز مالی، نیاز واقعی ما به آن کالا را در نظر بگیریم و احساساتی نشویم.
برای شروع میتوانیم لیستی از تمام چیزهایی تهیه کنیم که در سال جدید خریدهایم و سراغ آنها نرفتهایم، چیزهایی که از آنها استفاده نکردهایم، کتابها، دوره آموزشی، سری کاردهای آشپزخانه و... تهیه این لیست به این منظور است که بپذیریم به هم ریختگی وارد زندگی ما هم شده است. البته سازماندهی کردن و دوباره شروع به جمعآوری لوازم اضافه کردن دردی را دوا نمیکند. بهترین روش برای اینکار بودجهبندی و پایبندی به آن است. مطمئن باشید اجناس همیشه حضور دارند. اگر تصمیم به خرید وسیلهای دارید (منظور گوشت و مرغ نیست) حداقل آن را یک هفته به تعویق بیندازید. این تعویق باعث کاهش احساسات میشود و میتوان بررسی بیشتری راجع به قیمت و سایر مزایا و معایب آن کرد.
ارسال نظر