دکه مطبوعات - ۱۹ اسفند ۹۵
The Economist
دو راهی افراطی
ملیگراها در غرب در حال پا گرفتن هستند. بسیاری این موضوع را به برگزیت و انتخاب دونالد ترامپ در آمریکا نسبت میدهند. برای همین بسیاری پیشبینی میکنند فرانسه هم در آستانه خطر ملیگرایی افراطی قرار گرفته است. مجله اکونومیست نیز در این هفته به موضوع انتخابات فرانسه پرداخته است. این نشریه مینویسد: انتخابات ریاستجمهوری فرانسه، اثرات و پیامدهایی فراتر از مرزهای این کشور خواهد داشت و آرایی که در این انتخابات به صندوقها انداخته میشود، میتواند اتحادیه اروپا را به نابودی بکشاند.
The Economist
دو راهی افراطی
ملیگراها در غرب در حال پا گرفتن هستند. بسیاری این موضوع را به برگزیت و انتخاب دونالد ترامپ در آمریکا نسبت میدهند. برای همین بسیاری پیشبینی میکنند فرانسه هم در آستانه خطر ملیگرایی افراطی قرار گرفته است. مجله اکونومیست نیز در این هفته به موضوع انتخابات فرانسه پرداخته است. این نشریه مینویسد: انتخابات ریاستجمهوری فرانسه، اثرات و پیامدهایی فراتر از مرزهای این کشور خواهد داشت و آرایی که در این انتخابات به صندوقها انداخته میشود، میتواند اتحادیه اروپا را به نابودی بکشاند. سالهای بسیار طولانی از آخرین انقلاب یا حتی تلاشهای جدی برای انجام اصلاحات گسترده در فرانسه میگذرد. شرایط رکودی، چه در زمینه اقتصادی و چه سیاسی، سالهای سال دامنگیر فرانسه بوده است؛ کشوری که دههها با وجود جابهجایی قدرت در دستان حزبهای چپ و راست، تغییر محسوسی را تجربه نکرده است.
امسال اما فرانسه با انتخابات ریاستجمهوری روبهرو است. دو حزب سوسیالیست و جمهوریخواه که از زمان تاسیس جمهوری پنجم در سال ۱۹۵۸ قدرت را در این کشور در دست دارند، ممکن است در دور اول رایگیری که در تاریخ ۲۳ آوریل سال جاری میلادی برگزار میشود، از گردونه رقابت خارج شوند بنابراین، رایدهندگان فرانسوی شاید تنها حق انتخاب بین دو کاندیدای طغیانگر را داشته باشند: مارین لوپن (رهبر کاریزماتیک جبهه ملی) و امانوئل مکرون (رهبر تازه کار جنبش آزادیخواه). بر این اساس، پیامدهایی که پیروزی این افراد میتواند به همراه داشته باشد، اغراقآمیز اما واقعی است. پژواک نتیجه انتخابات فرانسه در فراتر از مرزهای این کشور شنیده خواهد شد. در این رابطه، این انتخابات هم پتانسیل نجات اتحادیه اروپا و هم توانایی نابود کردن آن را دارد.پیروزی هر یک از دو کاندیدای محتمل در انتخابات فرانسه میتواند پیامدهای خاص خودش را داشته باشد. پیروزی امانوئل مکرون در این انتخابات، سندی بر محبوبیت لیبرالیسم است و پیروزی لوپن در انتخابات، فرانسه را به کشوری ضعیف، منزوی و پلید تبدیل خواهد کرد.
Mother Jones
ماموریت برای نابودی
ماهنامه مادرجونز برای ماه آوریل خود به سراغ آموزش و پرورش آمریکا در دوره ترامپ رفته است. آموزش و پرورش ایالات متحده در حال حاضر با طرح دوران جورج بوش دوم اداره میشود. در این طرح که نام (هیچ کودکی را جا نمی گذاریم.) بر خود دارد مدارس بهرغم اینکه از استقلال بالایی برخوردار هستند اما استانداردهایی کلی نیز برای آنها در نظر گرفته شده تا آموزش و پرورش این کشور را به اوج برساند. اما مادرجونز هشدار میدهد که طرح فعلی جمهوریخواهان برای آموزش و پرورش، مدارس عمومی را بدون شک و شبهه نابود خواهد کرد.
کریستانیا ریزگا، نویسنده و محقق در این شماره از مادرجونز مینویسد: ترامپ برای آموزش و پرورش ادعا میکند که برای او مدرسه اولویت دارد اما آیا بهراستی همین است یا اینکه وی مدارس را برای یک قیام مذهبی آماده میکند. بنا به نوشته این مجله احتمالا در دوران دیووس، وزیر آموزش و پرورش جدید ایالات متحده، مدارس خصوصی مذهبی به شدت تقویت شوند و دولت ترامپ اولویت خود را به این نوع مدارس اختصاص دهد. دیووس، وزیر آموزش و پرورش آمریکا با «آموی سیون دیک دیووس» ازدواج کرده است. پدر دیک دیووس آنگونه که فوربس میگوید نزدیک به ۵ میلیارد دلار ارزش داراییاش بوده است. پدرش از دهه ۷۰ به این سو نزدیک به ۲۰۰ میلیون دلار به اتاق فکرها و موسسات نزدیک به گرایش های راست افراطی کمک کرده است. آنها از مدارس محافظهکار مسیحی هم حمایت زیادی داشتهاند. حالا نیز که مسوولیت آموزش و پرورش بر عهده دیووس افتاده است، طرحهای احتمالی وی تضمینی برای مدارس خصوصی مذهبی خواهد بود و در این میان سر مدارس عمومی بیکلاه باقی خواهد ماند. اما یک تاجر آمریکایی ۷۵ ساله و نیکوکار در زمینه ساختوساز مدارس در مورد بتسی دیووس میگوید: بتسی مخالف مدارس عمومی نیست اما او بر این باور است که مدارس خصوصی بهتر میتوانند در آموزش و پرورش به اهداف تعیین شده برسند».
Fortune
طرحهای متزلزل ترامپ
دونالد ترامپ در دوران انتخابات خود شعارهای تبلیغاتی بسیاری در زمینه اقتصاد این کشور داد. همین امر موجب شده است تا مجله فورچون به سراغ طرحهای اقتصادی ترامپ و نقاط ضعف و قوت آن برود. به نوشته این مجله، طرح دونالد ترامپ برای شرکتهای بزرگ با ابهام روبهروست. بیشتر این ابهام هم البته از توییتهای گاه و بیگاه وی نشات میگیرد که در آن درباره مسائل مختلف اظهار نظر میکند. او در این توییتها کمپانیها را به سرمایهگذاری کم در داخل ایالات متحده متهم میکند. در مقابل وی از رژه مدیران شرکتها و کمپانیهای بزرگ اقتصادی در بخش غربی (بخش اداری) کاخ سفید استقبال و با آنها جلسات متعددی برگزار میکند. بیشتر آنها، حتی کسانی که با ترامپ مشکل دارند در یک نکته متفقالقول هستند: آنها در تجارت کاخ سفید را شریک خوبی میدانند. این دسته امیدوارند ترامپ هر چه زودتر این کاهش مالیاتی را رقم بزند و هزینههای لازم را برای زیرساختهای اقتصادی تامین کند.
برخی اما میگویند ترامپ توانایی تامین هزینهها را برای زیرساختهای مدنظرش ندارد و این طرحها در حد همان شعارهای انتخاباتی باقی خواهد ماند. همچنین زاویه داشتن برخی از شرکتهای بزرگ، به عنوان مثال شرکتهای فناوری سیلیکون ولی با دونالد ترامپ، کار را برای وی سختتر خواهد کرد. این شرکتها که عمدتا به نیروهای خارجی متکیاند، با طرح مهاجرتی ترامپ ممکن است متضرر شوند و همین امر موجب تقابل بیشتر ترامپ با سیلیکون ولی شود. دستور ۲۷ ژانویه ترامپ برای محدودیت ورود اتباع ۷ کشور به آمریکا موجب شده است برخی از کارکنان این شرکتها از آینده خود بیمناک شوند. بسیاری از مهندسان این شرکتها اساسا یا خارجیاند یا فرزندان مهاجران به حساب میآیند. در حال حاضر اگر قرار بر این باشد که بین خوب یا بد بودن طرحهای اقتصادی ترامپ یک گزینه را انتخاب کنیم، متاسفانه باید به گزینهای غیر از این دو رجوع کرد؛ گزینهای که از «نااطمینانی» حکایت میکند.
National Review
کاپیتالیست هاعلیهکاپیتالیسم
مجله نشنال ریویو در این شماره به سراغ کاپیتالیستها رفته است. این مجله از زاویه دیگر به کاپیتالیستها پرداخته و در آن اشاره کرده است که کاپیتالیستها چندان به اصول کاپیتالیسم پایبند نیستند. این مجله مینویسد: کاپیتالییتها چندان علاقهمند نیستند تا از فرهنگ کاپیتالیسم دفاع کنند. به نوشته این مجله کاپیتالیستها یکی از عوامل اصلی بحرانزایی در کاپیتالیسم هستند. آنها با شیوههایی غیرعقلانی به این مشی و مرام ضربه میزنند. مثلا هنوز معلوم نیست چرا سهامداران و سایر شرکتهای مالی مجبور هستند تا سودهای خود را به سمت شرکتهای ورشکسته ببرند. چنین ریسک انتقالی هم غیرمنصفانه است و هم ضد کاپیتالیسم.
این مجله ادامه میدهد: بخش خصوصی برای دهههاست که از نابسامانی تصمیمات دولتی رنج میبرد. ترامپ باید یک وضعیت نظارتی ایجاد کند که بخشهای مختلف از جمله حوزه اقتصاد را هم شامل شود. دونالد ترامپ و مشاورانش به درستی دستور به اصلاح قانون دادفرانک دادهاند و بر این باورند که این خط مشی مانعی برای شکستهای بزرگ نیست. قانون اصلاح والاستریت و حفاظت مصرفکننده (موسوم به قانون دادفرانک) - که ۲۱ ژوئیه ۲۰۱۰ به امضای باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، رسید - تغییرات بسیاری را بر رویههای مربوط به شرکتهای مالی و غیرمالی آمریکا تحمیل کرده است. این قانون بیش از ۲۳۰۰ صفحه است و همه جنبههای صنعت خدمات مالی آمریکا را تحت تاثیر قرار داده است. این قانون ۱۶ سرفصل دارد و موضوعات گوناگونی را در ارتباط با اصلاحات مالی در بر میگیرد. حالا تیم ترامپ اعلام کرده است که برای لغو این قانون و جایگزین کردن آن با سیاستهای جدید برای تشویق رشد اقتصادی تلاش خواهد کرد. زیرا داشتن موسسات مالی بزرگ که در برابر نظم و انضباط بازار ایمن هستند برای رقابت مناسب نیستند. این امر موجب می شود که فضای رقابتی در بازار از بین برود و در نتیجه شاهد رکود بیشتر شرکتها باشیم.
Men's Journal
جای خود را عوض کنیم
ماهنامه «منز جورنال» در این شماره به سراغ دعوای ترامپ با آرنولد شوارتزنگر رفته است. شوارتزنگر فرماندار سابق کالیفرنیا در زمان جورج بوش دوم به تازگی رو در روی رئیسجمهوری جدید آمریکا قرار گرفته است. هر چند هر دو طرف خود را یک جمهوریخواه میدانند ولی جنجال این دو بیشتر به جنجال یک دموکرات - یک جمهوریخواه میماند. چندی پیش شوارتزنگر در یک ویدیو ترامپ را مورد خطاب قرار داد و گفت که بیا جایمان را با هم عوض کنیم. این مجله مینویسد: شوارتزنگر بازیگر سوپراستار هالیوود به دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا پیشنهاد داده که جاهایشان را با هم عوض کنند. او در یک پیام ویدیویی خطاب به ترامپ گفته با این پیشنهاد میخواهد مردم بتوانند دوباره آسوده بخوابند. دونالد ترامپ تنها در عرصه سیاست با همتایانش درگیر نمیشود، اما رئیسجمهوری آمریکا در این مورد به شدت به جدال لفظی با این هنرپیشه مشهور هالیوودی پرداخت.
او در جمع تعدادی از سیاستمداران، اقتصاددانان و جامعهشناسان در واشنگتن درباره یک برنامه تلویزیونی که خودش قبلا مجری آن بوده و از ژانویه آرنولد شواتزنگر مجری آن شده، گفت: «آنها یک هنرپیشه خیلی خیلی مشهور را استخدام کردند تا جای من را بگیرد. اما همه میدانیم چه اتفاقی افتاد: تعداد بینندگان به ته دره سقوط کرد.» رئیسجمهوری آمریکا سپس ادامه داد: «اگر میشد من حاضر بودم برای آرنولد تماشاچی جمع کنم.» حالا آرنولد شوارتزنگر در یک پیام ویدیویی روی توییترش پاسخ ترامپ را داده و گفته: «هی دونالد! من یک پیشنهاد عالی دارم، چرا ما شغلهایمان را عوض نکنیم؟ تو مجری تلویزیون بشو چرا که متخصص جمع کردن تماشاچی هستی و من شغل تو را میگیرم. آن وقت مردم میتوانند دوباره راحت بخوابند. قبول؟» شوی تلویزیونی «کارآموز» (The Apprentice) برنامهای است که در آن داوطلبان برای استخدام در شرکت ترامپ به رقابت میپردازند. در قسمت «The Celebrity Apprentice» افراد مشهور برای جمعآوری پول بهمنظور صرف در امور خیریه با یکدیگر رقابت میکنند.
Newsweek
سوخترسانی به افراطیون
مجله نیوزویک برای این شماره طرحی از یک کلاه گذاشته که روی آن نوشته شده است: بیا آمریکا را دوباره ناامن کنیم. این نوشته یادآور شعار ترامپ در کمپینهای انتخاباتی است که میگفت: بیا آمریکا را دوباره شکوهمند کنیم. مجله نیوزویک مینویسد: ترامپ با خط مشیهایش در حال سوخترسانی به نیروهای افراطی است. کورت آیشنوالد در این شماره از نیوزویک مینویسد که سخنان خطرناک ترامپ و حالا فرمان مهاجرتی وی تنها عایدیای که خواهد داشت این است که افراطیون را تقویت خواهد کرد. به اعتقاد وی این فرمان مهاجرتی دقیقا همان چیزی است که گروههایی مثل داعش بهدنبال آن هستند. احراری، یکی از اساتید غیربومی که در آمریکا تدریس میکند، میگوید: اگر داعش بهدنبال این بود تا یک سناریو برای اقناع طرفداران خود تهیه کند، شاید تا سال های سال نمیتوانست، اما حالا این سناریو از داخل کاخ سفید برای آنها ارسال شده است تا آنها هم بتوانند وارد بازی شوند. او میگوید: به محض اینکه ترامپ پای خود را به کاخ سفید گذاشت، مسبب بسیاری از مشکلات امروزی آمریکا شد.
احراری بر این باور است که فرمان مهاجرتی و سخنان نفرتپراکنانه موجب میشود افراطیون نهایت بهره را از این موضوع ببرند. او میگوید که نیروهای افراطی افراد کمتجربهای نیستند. آنها برای سال های سال در امور نظامی دوره دیدهاند، با رسانه به خوبی آشنا هستند و به بهترین نحو هم از شبکههای اجتماعی در جهت اهداف خود استفاده میکنند. به اعتقاد این استاد دانشگاه، ترامپ در واقع لقمه را برای نیروهای افراطی آماده کرده است. احراری میگوید: زمانی که آمریکاییها به جنگ هیتلر رفتند بدون مطالعه نرفتند. آنها مطالعه کردند، تحقیق کردند و با یک مطالعه جامع به جنگ نازیها رفتند، اما ترامپ به نظر میرسد همان راه سابق را میرود، بدون آن که مطالعه جامعی در این زمینه داشته باشد و خوراک خبری هیجانانگیزی برای نیروهایی مانند داعش فراهم میکند.
ارسال نظر