گالریهای اصفهان در تنگنا
میلاد مرتجی
هنرمندانی که به هنرهای تجسمی میپردازند، علاوه بر آموزش و فروش آثار خود بهطور مستقیم باواسطهای مواجه هستند که میتواند نقشی بسیار مهم درفروش آثار آنها داشته باشد. گالریها این حلقه اتصال بین هنرمند و مشتری را تشکیل میدهد، مکانهایی که آثار هنری را به نمایش میگذارند و جایگاهی برای عرضه و فروش این آثار هستند. تنوع هنرهای تجسمی از نقاشی و مجسمهسازی گرفته تا خوشنویسی و هنرهای تلفیقی شاهدی بر گستردگی تعداد هنرمندان این حوزه است که بر این اساس میتوان تعداد بالای افرادی را حدس زد که ازنظر اقتصادی وابسته به فروش گالریها هستند.
میلاد مرتجی
هنرمندانی که به هنرهای تجسمی میپردازند، علاوه بر آموزش و فروش آثار خود بهطور مستقیم باواسطهای مواجه هستند که میتواند نقشی بسیار مهم درفروش آثار آنها داشته باشد. گالریها این حلقه اتصال بین هنرمند و مشتری را تشکیل میدهد، مکانهایی که آثار هنری را به نمایش میگذارند و جایگاهی برای عرضه و فروش این آثار هستند. تنوع هنرهای تجسمی از نقاشی و مجسمهسازی گرفته تا خوشنویسی و هنرهای تلفیقی شاهدی بر گستردگی تعداد هنرمندان این حوزه است که بر این اساس میتوان تعداد بالای افرادی را حدس زد که ازنظر اقتصادی وابسته به فروش گالریها هستند. به عبارتی میتوان گالریها را نبض تپنده اقتصاد هنرهای تجسمی دانست که رونق آنها موجب تشویق و تقویت هنرمندان میشود و از دو جنبه بر آنها تاثیر می گذارد. ابتدا دیده شدن آثار هنری و نقد و بررسیهایی که صورت میگیرد و دوم فروش آثار هنرمند که میتواند بهاندازهای بخشی از هزینهها و خلق اثر را برگرداند.
سبد خالی
بارها تأکید شده کالای فرهنگی در سبد خانوارها قرار گیرد اما این صحبتها همچون نوشتن بر روی آب بوده است. تاکنون نهتنها شاهد افزایش سهم کالای فرهنگی در سبد خانواده نبودیم، بلکه روند رو به کاهش آن را نیز در سالهای اخیر مشاهده کردیم. این کاهش در حوزهای همچون کتاب که از دیگر مباحث فرهنگی شاید هزینه کمتری در پی دارد، کاملاً قابلمشاهده است و شمار کتابها میتواند گواهی بر این روند باشد. اگر وضع کتاب را اینگونه ببینیم که شمارش در چهار سال اخیر به یکسوم کاهش پیداکرده باید وضع هنرهای تجسمی را بهشدت وخیمتر از آن ارزیابی کرد. چراکه هنرهای تجسمی بهمراتب قیمتهای بالاتری نسبت به کتاب دارند. این کاهش موجب رکود در گالریها نیز شده و رونق را از این مکانهای فرهنگی گرفته است. بهگونهای که گالریها با مشکلات مالی بسیاری دستوپنجه نرم میکنند و برای اجاره مکان و هزینههای جاری خود با مسائل بسیاری طرف هستند.
تفاوت منطقهای، تفاوت فرهنگی
شاید بعضاً اخبار خوبی از گالریهای تهران بشنویم که استقبال مردم پایتخت از این مکانهای فرهنگی را بدهد و شاید در بعضی شهرها نیز خبر از فروش آثار هنری برسد اما در اصفهان که دارای عناوین فرهنگی متعددی است، خبرهای خوبی به گوش نمیرسد و در بسیاری مواقع وقتی به گالریها رجوع کنید با تعداد اندک جمعیت روبهرو خواهید بود. مرجان مشتاقیان، مدیر گالری مهرگان در گفتوگو با دنیای اقتصاد ضعف بازدید را یکی از مؤلفههای اصلی و مؤثر بر اقتصاد گالریها میداند و میگوید: "متأسفانه رسماً میتوانیم بگوییم که بازدیدکنندهای وجود ندارد و افراد بسیار اندکی در اصفهان به گالریها سر میزنند. علاوه بر این افرادی که به گالری میآیند در بسیاری مواقع فقط بهعنوان بازدید از گالری سر میزنند و بهعنوان خریدار نمیآیند". وی با تأکید بر اینکه میزان بازدیدکنندگان در اصفهان اصلاً قابلمقایسه با تهران نیست، میافزاید: "مخاطب تهرانی برای اثر هنری ارزش قائل است و برای خریدن یک اثر هنری و استفاده از آن در منزل به کاوش و جستجو و درنتیجه خرید از گالری دست میزند اما بازدیدکنندگان اصفهانی که این روحیه را داشته باشند، بسیار کم هستند".
نبود فرهنگسازی در اصفهان برای گالری گردی و خرید آثار هنری یکی از مواردی است که در مصاحبههای اهالی این حوزه با رسانهها دیده میشود. الناز رجبیان، مدیر گالری اکنون در گفتوگو با دنیای اقتصاد با اشاره به این عدم فرهنگسازی به مشکلاتی که این فرهنگ به بار آورده میپردازد و میگوید: "وقتی یک هنرمند اثری در یک گالری به نمایش میگذارد، علاوه بر اینکه میخواهد اثرش دیده شود به دنبال بازگشت سرمایهای که برای اثر خود گذاشته نیز هست. بنابراین برپایی گالریها با چنین کارکردی تعریف میشود". وی ادامه میدهد: "در اصفهان با کمبود مخاطب روبهرو هستم و برای این کار از تبلیغات گوناگون برای نمایشگاهها استفاده کردهام، اما برایم بسیار سخت و بی نتیجه بوده و اگر مخاطب و اقتصاد یک نمایشگاه درست نباشد، آینده خوبی در انتظار این حوزه نخواهد بود".
تعطیلی گالریها
در سه سال اخیر حداقل میتوان از چهار گالری در اصفهان یاد کرد که کارشان به تعطیلی کشید. مشتاقیان میگوید: "کمبود بودجه، استیجاری بودن مکانها و عدم گردش مالی درست در گالری باعث بسته شدن و تعطیلی گالریها شده است. اکنون نیز اگر گالریهایی را میبینیم که در حال کار هستند، گردانندگان آنها مکان استیجاری ندارند و با هزینههای شخصی و علاقهای که به کاردارند در حال فعالیت هستند. خود من تخصصم در حوزه دیگری است و با آن امرارمعاش میکنم و گالری را در کنار آن حفظ کردهام". همچنین رجبیان بابیان اینکه با چنگ و دندان گالری خودم را نگهداشتهام، اظهار میکند: "چند بار خواستار حمایت از جاهای مختلف بودیم اما متأسفانه حمایتی صورت نگرفت. متأسفانه نمایشگاهها هیچ بازگشت مالی ندارد و با هر راهکاری که بشود برای ادامه حیات گالری به تلاش میپردازم اما کار در این حوزه بسیار سخت شده است".
آینده مبهم
با توجه به رکودی که گریبان گیر همه قشرها و اصناف جامعه شده، روندی که تاکنون طی شده گواهی ضربات سنگین بر پیکره جامعه هنری بوده است اما طولانی شدن این وضعیت میتواند منجر به وخیمتر شدن این وضع شود. پس رسیدگی به گالریها در این برهه را میتوان ضروری تلقی کرد. مشتاقیان با تأکید بر اینکه فرهنگسازی مهمترین چیزی است که در اصفهان به آن نیاز داریم، میگوید: "حتی در شهرستانهای دیگر نیز شاهد فروش خوبی از آثار هنری هستیم، اما جالب است که اصفهان در این زمینه اصلاً رتبه خوبی ندارد. باید خانوادهها بهضرورت وجود گالریها آگاه شوند و گالری گردی جزء برنامههای آنها قرار گیرد. همچنین خرید آثار هنری با عنوان چیزهایی ارزشمند در برابر نقره و طلا باید جا بیفتد. آثار هنری از این اشیا باارزشتر است و به اقتصاد کشور نیز کمک بسیاری میکند". وی بابیان اینکه اگر فرهنگسازی درستی انجام نشود، مشکلات برطرف نمیشود، میافزاید: "حتی برگزاری حراجیها و رویدادهای مختلف در اصفهان نمیتواند اثرگذار باشد مگر آگاهی بخشی و فرهنگسازی شود". همچنین رجبیان با اشاره به اینکه تبلیغات درزمینه رونق گالریها میتواند بسیار مؤثر واقع شود، میگوید: "اگر شهرداری به کمک گالریها بیاید و در تبلیغات شهری برنامههای گالریها را تبلیغ کند، شاهد رشد بیشتر مخاطبان خواهیم بود. متأسفانه یکی از دلایل نبود مخاطب عدم اطلاعرسانی و تبلیغات صحیح در اصفهان است".
مدیر گالری اکنون اضافه میکند: "برای اینکه اطلاعرسانی درزمینه گالریها را افزایش دهم نشریه پیک آرت را که به معرفی رویدادهای فرهنگی شهر میپردازد، منتشر میکنم تا علاوه بر برنامههای گالریها رویدادهای حوزه موسیقی و تئاتر نیز اطلاعرسانی شود". وی در پایان خاطرنشان میکند: "تنها انتظار ما دیده شدن و بالا رفتن سطح نگاه مردم به اثر هنری است تا بر اساس آن شاهد ارزشگذاری بیشتر به این آثار و خرید آنها و حمایت از هنرمندان باشیم". بااینکه جامعه گالری داران اصفهان کوچک است اما کوچک شدن هرروزه آنها و در مضیقه قرار گرفتن این گروه، تن لرزان هنرهای تجسمی و حلقه واسطه بین هنرمند و مردم را با تهدید جدی مواجه کرده است. ازاینرو آینده این صنف نامشخص و نیازمند برآورده شدن نیازهای حداقلی آنها از سوی ترجمانهایی همچون شهرداری است و مسلماً عدم توجه به این گروه صدمات بسیاری بر بدنه فرهنگی یک شهر بر جای میگذارد.
ارسال نظر