آنها که می‌مانند و آنها که می‌روند

مهدی محمدی-در آماری که سال ۹۴ از ۱۰۰ شرکت برتر ایران منتشر شد، استان اصفهان از حیث پراکندگی جغرافیایی این شرکت ها، سهمی ۱۱ درصدی داشت که پس از تهران بالاترین بود. در این میان هنوز بخش نفت بالاترین سهم را در تولید و خدمات داراست که نتیجه، رتبه دوم پتروشیمی اصفهان در جمع ۵۰۰ شرکت برتر سال ۹۰ یا ۹۲ و افزایش تولید و صادرات نفت و فرورده های آن است. اما اصفهان چند سالی هست استان اول صنعتی کشور نام گرفته آن هم به خاطر حضور صنایع مختلف در بخش های تولیدی و خدماتی آن!

از چند دهه گذشته بخش فلزات اساسی مانند آهن و فولاد هم در اصفهان سهم بزرگی از تولید را به خود اختصاص داده است. مجتمع ذوب آهن اصفهان یا فولاد مبارکه دو غول صنعتی استان و کشور محسوب می شوند که علاوه بر تولید، سهم اشتغال بالایی در اقتصاد استان را از آن خود کرده اند. تولید صنایع ساختمانی اعم از کاشی، سرامیک و شیرآلات و آجر از دیگر بخش‌های تولیدی اصفهان هستند که علاوه بر استفاده در صنعت ساختمان استان، به دیگر نقاط کشور یا برخی کشورهای خارجی صادر می‌شوند. صنایع دستی در طول تاریخ جزو تولیدات اصلی این خطه بوده که کماکان با تغییرات سبک زندگی و سطح فناوری به حیات خود ادامه می‌دهند و از نقش مستقیمی که در سبد لوازم زندگی خانوار داشته اند حالا به ویترین ها، تزیینات خانه یا کالاهایی با ارزش افزوده بالا تبدیل شده اند که از خریداران مجموعه‌دار تا گردشگران داخلی و خارجی متقاضی آن هستند. یکی از زمینه های عمده اشتغال در استان صنایع دستی است که ۲۵ هزار نفر صنعتگر و هشت هزار کارگاه انفرادی را با ۱۹۶ رشته در بر می‌گیرد.

لوازم خانگی مانند بخاری، اجاق گاز، فرش ماشینی یا مبلمان و دیگر لوازمی که در منازل و محل کار استفاده می‌شود، طیف متنوع و گسترده ای از تولیدات استان را به خود اختصاص داده است. لوازم خانگی اصفهان سهمی ۱۰ درصدی در تولیدات کشور را دارند و فرش ماشینی، ۷۵ درصد کل تولید کشور را دارد. بازار مبلمان اصفهان اگر چه در مقابل تهران کوچکتر است اما تولیدات فاخر و مرتبط با هنر خراطی روی چوب را در سطحی قابل رقابت عرضه می‌کند. غذا، خوراک و نوشیدنی در دو دهه گذشته سهم بیشتری در اقتصاد استان کسب کرده، تولید بیشترین میزان شیر در کشور و رتبه چهارم تولید تخم مرغ از آن اصفهان است، دیگر مواد غذایی مثل غذاهای آماده یا نیمه آماده در استان رونق خوبی دارند که چندتایی از آنها آوازه کشوری هم دارند. دو زمینه تولید دیگر استان، فناوری های نو و پسماند است. بیش از۳۵۰ شرکت دانش بنیان در رشته‌های متنوعی از تولید نانو ذرات گرفته تا صفحات خورشیدی یا ابزار دقیق در حال فعالیت هستند و چندین شرکت مرتبط با نهادهای عمومی به جمع آوری پسماند، بازیافت و بازتولید آن مشغولند.

اما در زمینه خدمات، طیف گسترده ای از فعالیت‌های اقصادی استان را خدمات تشکیل می دهد، زنجیره ای از رستوران‌ها، کافه‌ها و مراکز اقامتی، مشغول به خدمت رسانی برای گردشگران داخلی و خارجی پرشمار یا برآوردن نیاز رو به گسترش سبک تفریح و زندگی در حال تغییر شهروندان اصفهانی را برعهده دارند. بازار اصفهان با تمامی رشته های خود بخش خدمات فروش و توزیع کالاهای مصرفی را بر عهده دارد، کالاهای تولیدی در بخش صنایع دستی، پوشاک یا لوازم خانگی از این دسته اند. اما خدمات فنی مهندسی یکی از تولیدات و صادرات مهم اصفهان را تشکیل می دهد. خدماتی مانند تعمیر و راه اندازی ماشین آلات صنعتی، طراحی ساختمان‌های اداری، خدمات نقشه کشی صنعتی و مشاوره های مرتبط با آن، جزو رشته های پرکاربرد و متناسب با رتبه اول اصفان در صنعت کشور است. اما در حالی که بنا به آمار خانه صنعت، معدن و تجارت، ۳۰ درصد صنایع استان در رکود به سر می‌برد کدام شاخه های صنایع تولیدی و خدماتی در آینده اصفهان پیشرفت خواهند کرد و چه رشته هایی جای خود را از دست خواهند داد؟

دو اتفاق مهم در سال های اخیر اصفهان و صنعت آن را تحت الشعاع قرار داده است: اول جریان تغییر اقلیم که دنباله ای از تغییرات جهانی است، و دیگری آلودگی ناشی از صنایع سنگین موجود در استان که با توجه به کمبود آب و محاصره شهر اصفهان توسط آنها، نه جایی برای توسعه شان مانده و نه اصفهان یا دیگر شهرهای صنعتی استان توانی برای تاب آوردن در برابر آن را دارند. حضور پالایشگاه، پتروشیمی، ذوب آهن اصفهان یا فولاد مبارکه و صنایع تولید آجر و گچ، باعث شده تا اصفهان در معرض خطرات جدی زیست محیطی از جانب کانون های فرسایش بادی و آلاینده های آب و خاک قرارگیرد. در کنار تغییر اقلیم که ناشی از کاهش بارش نزولات جوی در سرچشمه های زاینده رود و همچنین خشکسالی های مزمن در شرق اصفهان است دیگر نمی‌توان امیدی به گسترش صنایع آب بر داشت. در عوض تولید کالا و خدماتی که بتوانند مصرف آب را مدیریت کرده یا کاهش دهند از صنایع خوش آتیه اصفهان محسوب می‌شوند، تولید سیستم‌های آبیاری تحت فشار یا کاشت محصولات کشاورزی با مصرف حداقلی از نیازهای اصلی استان محسوب می‌شوند که رابطه مستقیمی با پایداری امنیت غذایی شهروندان دارند.

بهینه کردن مصرف انرژی به واسطه چشم اندازی که افزایش میزان مصرف آن با گسترش شهرنشینی و استفاده هر چه بیشتر از انرژی در حوزه حمل و نقل و سبک زندگی را نوید می دهد، از صنایعی خواهد بود که مستعد گسترش است؛ همان تغییر اقلیمی که ذکر شد هم مزید بر علت برای ضرورت گسترش استفاده از منابع نوین انرژی خواهد بود. تولید سلول‌های خورشیدی، تجهیزات کوره های خورشیدی یا تولید انرژی از پسماند از این دست صنایع خواهند بود. سوق دادن جهت توسعه صنعتی استان به خاطر اشباع صنایع سنگین و محدودیت منابع خاکی و آبی باعث شده تا بار دیگر مزیت نسبی اصفهان برای گسترش گردشگری و خدمات وابسته به آن مورد توجه قرارگیرد. خدماتی مانند هتل ها و رستوران‌ها، اماکن تفریحی و بالابردن کیفیت آن، به صورت یک لازم و ملزوم برای هم در آمده اند.

بالا رفتن کیفیت و متنوع کردن سبدهای تفریح و غنابخشیدن به تجربه گردشگری باعث ماندگاری حضور گردشگران و به تبع آن بالا رفتن درآمدهای این بخش خواهد شد. در همین زمینه مشاوره برای شناخت ضروریات بازار و نحوه کسب رضایت مخاطب این صنعت در آینده ضروری خواهد بود. اینکه چطور استانداردهای متناسب با شرایط اجتماعی و اقتصادی گردشگران و ایران گردان تعیین شود یا چه تغییراتی در ترکیب آنان رخ می دهد، جزو وظایف حوزه مشاوره محسوب می شود. صنایع دانش بنیان از دیگر زمینه های رشد در فردای اصفهان است که هم نیروی انسانی آن به خاطر وجود دانشگاه هایی مثل صنعتی فراهم است و هم شهرک علمی تحقیقاتی اصفهان زیرساخت های لازم برای تجاری کردن فناوری های جدید را تا حدی فراهم کرده است.

با شروع قرن بیست و یکم که ارتباطات و تولید دانش پیشران توسعه محسوب می شود، جهان در واقع هم یک دهکده جهانی شده و نزدیک شدن سطح رقابت ها باعث ارزشمند شدن ابتکارات در تجارت و لزوم کاهش هزینه های برای ادامه رقابت شده است، این وضعیت در حال تحمیل خود به پارادایم های توسعه در سراسر جهان است و اصفهان هم به عنوان یک کلان شهر که سودای جهانی شدن را در سر می پروراند، ناگزیر از حرکت به سمت گسترش تجارت الکترونیک، تولید دانش و همراهی با تحولات جهانی خواهد بود. در برابر همه این پیش بینی ها آنچه بیش از پیش خودنمایی می کند، اراده جاکن شدن از مدیریت سنتی و ماقبل عصر فراصنعتی در کشور خواهد بود، نقطه ای که باور جمعی نخبگان به این نتیجه برسد که نه پیشرفت بلکه زنده ماندن و تاب آوردن در برابر تلاطمات در کنار ضرورت‌های تحمیلی از سوی طبیعت، گسترش جمعیت، و طیف نیازهای جدید شهروندان محلی خواهد بود که امروز می خواهند جهانی بیندیشند و با استانداردهای آن زندگی کنند.