سوئیسی‌ها شادترند یا لاتینی‌ها؟
نگار حسینی هر از چندی نتایج یک بررسی منتشر می‌شود که در آن شادترین مردم دنیا معرفی شده‌اند. گاهی مردم کاستاریکا شادترین مردم دنیا معرفی می‌شوند، گاهی مردم اسکاندیناوی. بسیاری از اوقات نتایج بررسی‌ها نتیجه واحدی نیست، اما مردم تعدادی از کشورها کمابیش در ردیف شادترین مردم دنیا و مردم تعدادی دیگر در ردیف ناشادترین‌ها قرار می‌گیرند.
به‌طور معمول کشورهایی که مردم در آنها امنیت و درآمد بیشتری دارند یا به لحاظ روانی و اجتماعی اساسا مردم شادتر و راضی‌تری هستند، ردیف‌های بالای جدول شادمان‌ترین‌ها را به خود اختصاص می‌دهند و از سوی دیگر مردم کشورهایی که درگیر جنگ هستند، فقیرند یا وضعیت داخلی نابسامانی دارند در ردیف ناشادترین‌ها قرار می‌گیرند. در هر حال پرچم خوشحال‌ترین‌ها به‌طور معمول یا در دست مردم تعدادی از کشورهای آمریکای لاتین است یا اسکاندیناوی. چندی پیش سازمان ملل متحد گزارشی ارائه داد مبنی‌بر اینکه سوئیسی‌ها شادترین مردم جهان هستند. محققان گالوپ نیز در یک نظرسنجی به این نتیجه رسیده‌اند که مردم آمریکای لاتین از سایر مردم جهان شادترند، اما کدام نتیجه درست است؟ در نهایت سوئیسی‌ها را باید شادترین مردم دنیا تلقی کرد یا آمریکای لاتینی‌ها را؟ پاسخ این است: هر دو این ملل از خوشحال‌ترین مردم دنیا به حساب می‌آیند. باید گفت هم مردم آمریکای لاتین جزو شادترین مردم دنیا به حساب می‌آیند و هم سوئیسی‌ها، اما اینکه نتایج تحقیق گالوپ و سازمان ملل متحد متفاوت است به تعریفی برمی‌گردد که از شادمانی ارائه می‌شود. اگر شادمانی را این گونه تعریف کنید که مردم زندگی‌شان را چگونه می‌بینند و چه برداشتی از شیوه زیستن خود دارند، سوئیسی‌ها را باید شادترین مردم دنیا به حساب آورد. از سوی دیگر اگر شاد بودن را این گونه تعریف کنید که کدام مردم دنیا بیشتر می‌خندند، بیشتر لذت می‌برند و این تجربه هر روزه‌شان است، باید گفت مردم آمریکای لاتین شادمان‌ترین ملل دنیا هستند. اما برگردیم به دو سوال متفاوتی که مطرح شده و از خلال پاسخ‌هایی که به آنها داده می‌شود، می‌توان میزان شادمانی را سنجید.
سوال نخست این است: «مردم چگونه به زندگی خود نگاه می‌کنند؟» پاسخ این سوال را می‌توان از پرسش از مردم سراسر جهان در مورد ارزشیابی زندگی خود با استفاده از ارقام صفر تا 10 سنجید. اختصاص عدد صفر به معنای تجربه بدترین شیوه زندگی و دادن عدد 10، به منزله تجربه بهترین امکان حیات است. با چنین شیوه‌ای سوئیسی‌ها و دانمارکی‌ها بهترین زندگی یا به‌عبارتی شادترین زندگی را تجربه می‌کنند و از سوی دیگر مردم کشورهای توگو، بروندی و افغانستان بدترین زندگی ممکن را دارند.
گالوپ اینکه «مردم زیست‌شان را چگونه زندگی می‌کنند»، با طرح ۱۰ پرسش ارزیابی می‌کند. این پرسش‌ها در مورد تجربه‌های خوشایند و تجربه‌های ناخوشایند مردم هستند. ۵ پرسش در مورد تجربه‌های خوشایند عبارتند از: «احساس خوب تعلق داشتن به یک مکان»، «خندیدن»، «لذت بردن»، «مورد احترام واقع شدن» و «انجام اموری که برای آنها جذاب است». ۵ پرسشی که تجربه‌های منفی را مورد بررسی قرار می‌دهد، عبارتند از: «تجربه تحت استرس بودن»، «تجربه غمگین بودن»، «داشتن مشکل جسمی»، «نگران بودن» و «عصبانی بودن». این تجربه‌ها در قالب دو گروه تحت عناوین شاخص‌های تجربه مثبت و شاخص‌های تجربه منفی طبقه‌بندی می‌شوند. مردم چگونه زیست‌شان را زندگی می‌کننداما سوئیسی‌ها نرخ زندگی خود را بالا ارزیابی می‌کنند به دلیل اینکه در سوئیس تمامی شاخص‌های توسعه انسانی بالا هستند.
امید به زندگی بسیار بالا و درآمدهای خوب از مهم‌ترین دلایلی است که این مردم را در ردیف شادمان‌ترین مردم دنیا قرار می‌دهد. در واقع بسیاری از بررسی‌ها نشان می‌دهند هرچه شما درآمد بیشتری داشته باشید، سطح زندگی‌تان را بالاتر ارزیابی می‌کنید. به نظر می‌رسد این پدیده یک پدیده جهانی است و در تمام کشورهای دنیا کم و بیش چنین نظری وجود دارد؛ بنابراین دور از انتظار نیست که مردم کشورهای ثروتمند دنیا نگاه مثبتی به زندگی خود داشته باشند و مردم کشورهای فقیر، نگاه منفی داشته باشند. اما در جدولی که بر اساس شاخص تجربه مثبت و شاخص تجربه منفی شکل می‌گیرد، این موضوع متفاوت است. در این جدول و در این شیوه از بررسی، لزوما کشورهای ثروتمندتر در صدر جدول قرار ندارند، کما اینکه کشورهایی که در پایین جدول قرار گرفته‌اند لزوما کشورهای فقیرتری نیستند. اینکه یک نفر چگونه به زندگی خود نگاه می‌کند با اینکه یک نفر چگونه زیست خود را زندگی می‌کند، دو موضوع و دو شیوه ارزیابی کاملا متفاوت است.
برای مثال میزان درآمد، این واقعیت را که یک نفر چگونه به زندگی خود نگاه می‌کند تحت تاثیر قرار می‌دهد، اما لزوما اینکه یک نفر زیست خود را چگونه زندگی می‌کند، متاثر نمی‌کند. به‌طور کلی و در یک نگاه جهانی بررسی‌ها نشان می‌دهد هرچه افراد درآمد بالاتری داشته باشند ممکن است به زندگی‌شان نگاه بهتری داشته باشند، اما لزوما زندگی بهتری ندارند. اما احساسات مثبت می‌توانند معیاری برای شادمانی به حساب بیایند. این احساسات می‌توانند دلیلی برای زندگی شادتر تلقی شوند. معیارهایی مانند ارزیابی زندگی، احساسات مثبت و احساسات منفی در مورد شیوه زندگی مردم اطلاعات خوبی به دست می‌دهد.