چین با بیش از ۶/ ۱ میلیون نفر بیشترین نیروی کار مستقیم را در خودروسازی دارد
پراکندگی نیروی کار در خودروسازی
دنیای اقتصاد: درست از زمانی که هنری فورد اولین خط تولید انبوه خودرو در جهان را راهاندازی کرد، مساله نیروی کار در صنعت خودرو به یک مساله حیاتی تبدیل شد. خیلی زود در کشورهای صاحب صنعت خودرو مشخص شد که این صنعت ظرفیت بالایی برای جذب نیروی کار دارد و از نیروی کار ساده تا ماهرترین آنها به راحتی میتوانند در آن جذب شوند. امروزه بسیاری از اقتصادهای نوظهور مانند چین، هند و روسیه به خودروسازی به چشم یک صنعت قابل اتکا برای کاهش بیکاری در جامعه نگاه میکنند. خودروسازی بهطور مستقیم نیز انبوهی از مشاغل را حول خود ایجاد میکند و این یکی دیگر از مزایای آن به حساب میآید.
دنیای اقتصاد: درست از زمانی که هنری فورد اولین خط تولید انبوه خودرو در جهان را راهاندازی کرد، مساله نیروی کار در صنعت خودرو به یک مساله حیاتی تبدیل شد. خیلی زود در کشورهای صاحب صنعت خودرو مشخص شد که این صنعت ظرفیت بالایی برای جذب نیروی کار دارد و از نیروی کار ساده تا ماهرترین آنها به راحتی میتوانند در آن جذب شوند. امروزه بسیاری از اقتصادهای نوظهور مانند چین، هند و روسیه به خودروسازی به چشم یک صنعت قابل اتکا برای کاهش بیکاری در جامعه نگاه میکنند. خودروسازی بهطور مستقیم نیز انبوهی از مشاغل را حول خود ایجاد میکند و این یکی دیگر از مزایای آن به حساب میآید. چین اکنون بزرگترین خودروساز دنیا به حساب میآید و بیش از ۶/ ۱ میلیون نفر را در این صنعت به کار گرفته است. این کشور قصد دارد تا سال ۲۰۵۰ سهم خودروسازی در بازار کار خود را به ۶۵ میلیون نفر برساند. چنین قدرت جذبی در هیچ یک از صنایع دیگر این کشور دیده نمیشود. با این حال در یک دهه اخیر بازار کار خودروسازی برای نیروی انسانی با تهدیدهایی هم مواجه بوده است. تهدیدهایی مانند ورود روباتها و همچنین تغییر ترکیب مهارتی نیروی کار.
خودروسازی باعث جذب میلیونها نفر نیروی کار متخصص در این صنعت و صنایع وابسته میشود و با تغییر و تحولی که در سالهای اخیر صورت گرفته است این نیروی کار تحت تاثیر فناوریهای جدید قرار گرفتهاند و تعداد افراد شاغل در بسیاری از بخشها با کاهش مواجه بوده است. خودروسازی از زمان طراحی تا پس از رسیدن به دست مشتری زنجیرهای از افراد را به خود مشغول میسازد که اغلب آنها نیروهای فنی و متخصص هستند و میتوان گفت این صنعت تاثیر مستقیمی در ایجاد اشتغال پایدار دارد. با افزایش رشد فناوری در تولید خودروها، برخی کارهای گذشته توسط روباتها و دستگاههای امروزی انجام میشود که این کار به معنای کار بیشتر با نیروی کمتر است.
روشهای تولید بخشهای مختلف خودروها تغییر کردهاند و قطعات و ملزومات مورد نیاز امروزه به روشهای متفاوتی نسبت به گذشته تولید میشوند و فرآیند تولید بسیار پیچیدهتر شده است. معرفی مواد و طرحها و مواد جدید مانند انواع آلیاژها و فیبرکربن باعث شده است تا این صنعت به نیروی کار ماهر و انعطافپذیر بیشتری نیاز داشته باشد. خودرو سازان در کنار افزایش فناوری در محصولات و فرآیند تولید باید همواره بهدنبال نیروی کار متخصص نیز بگردند که خود چالشی برای خودروسازی بهحساب میآید. سرعت تغییر در خطوط تولید و لوازم و قطعات یک خودرو نسبت به گذشته تغییرات زیادی کرده است و این موضوع باعث میشود کارخانههای تولیدکننده خودرو نتوانند سطح مهارت کارگران خود را متناسب با رشد فناوری افزایش دهند. این موضوع در خودروسازان مختلف متفاوت است و هرچه یک شرکت به اصطلاح محصولاتی هوشمندتر و پیشرفتهتر داشته باشد در بخش نیروی کار با چالشهای بیشتری روبهرو است. روند تغییرهای بنیادی در شرکتهایی که محصولات متوسطی تولید میکنند شیب ملایمی دارد و نیروهای کار میتوانند خود را نسبت به این تغییرات تطابق دهند و همزمان با معرفی فناوری جدید آن را فرا بگیرند. شرکتها برای مقابله با این کمبودها و چالشها سیاستهای مختلفی را برای تامین نیروی کار اعمال میکنند که بهصورت منطقهای به آموزش نیروهای کار مورد نیاز خود میپردازند. شرکتها برای تامین نیروی متخصص وابستگی زیادی به دانشگاهها دارند و برنامههای تحصیلی با هدایت دانشجویان به سمت رشتههایی که موردنیاز خودروسازی هستند نقش قابل توجهی در تامین نیروی کار بر عهده دارند. علوم فنی و مهندسی از جمله مواردی است که میتواند در تربیت نیروهای مختصص نقش چشمگیری داشته باشند.
در افقی که در برابر خودروسازان وجود دارد، نقش خودروهای کم مصرف با آلودگی پایین بسیار پر رنگ تعریف شده است. رسیدن به این چشمانداز نیازمند فناوری بالا در تولید خودروها دارد که با مصرف بسیار پایین انرژی، کمترین میزان آلودگی را تولید میکنند و این اهداف تنها توسط نیروهای کار خلاق و متخصص امکانپذیر است. خودروسازان هزینههای زیادی را صرف توسعه و تحقیق میکنند. رقابت میان غولهای این صنعت بهگونهای شده است که آنها از نظر بهکارگیری از فناوریهای روز فاصله چندانی با هم ندارند.
غولهای خودروسازی برای تامین نیازهای آینده خود برنامههای متعددی را برای این نیاز خود در دست دارند. برای مثال تویوتا در نیوزلند برای تامین نیروی کار خود زمینههای لازم را برای نزدیک شدن جوانان به خودروسازی فراهم میکند. این شرکت برنامههای الهام بخشی را برای جوانان تدارک دیده است تا با نحوه مدیریت و اداره یک شرکت و کارخانه خودروسازی آشنا شوند و برای ورود به این صنعت انگیزه کافی پیدا کنند. بررسیها نشان میدهد دانش آموزانی که با کارفرمایان چهار یا پنج بار در طول یک دوره ارتباط بودهاند و با کسب و کاری آشنا شدهاند تا پنج بار بیشتر در آینده مشکل اشتغال نداشتهاند. در همین راستا برنامههایی که باعث بازدید هدفمند از کارخانهها میشوند میتوانند در ایجاد انگیزه در دانشآموزان دبیرستانی نقش اثرگذاری داشته باشد. در همین راستا شرکت تویوتا در نیوزلند درهایش را به روی این رده سنی باز کرده است و این موضوع باعث میشود تا استعدادهای درخشانی در آینده به کار کردن در این صنعت تشویق شوند. سرمایههای انسانی یکی از عوامل مهم موفقیت غولهای بزرگ بوده است و شرکتهای بزرگ با داشتن افراد خلاق که پشتکار فراوانی دارند توانستهاند در دنیای پر رقابت خودروها حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشند. نیروی کار، مخصوصا نیروی کار متخصص میتواند در پیشبرد اهداف یک خودروساز نقش موثری داشته باشد. خودروسازان با ارتباطی که بین خود و دانشگاه ایجاد میکنند و همچنین با برنامههایی که باعث میشود افراد جوان نسبت به کار کردن در این بخش از صنعت راغب شوند آینده نیروهای کاری خود را تضمین میکنند. خودروسازان با برنامههایی که اجرا میکنند موجهای کاری را بر اساس نیاز خود به راه میاندازند و در کنار ایجاد اشتغال پایدار در بخش صنعت، به نیازهای خود در آینده هم پاسخ میدهند. خودروسازان آینده به افراد متخصصی نیاز دارند که در زمینه الکترونیک بتوانند به این صنعت خدمت کنند، از این رو این شرکتها با توجه به نیاز بازار و فعالیت رقبا میدانند که در ۵ سال آینده چه تعداد خودروی برقی در خط تولید باید داشته باشند در همین راستا باید برای نیروهای متخصص خود در بخش الکترونیک در ۵ سال آینده برنامهریزی کنند. خودروسازها به خوبی میدانند که داشتن یک نیروی خلاق میتواند وزن حضور یک برند در بازارهای جهانی را با خلاقیتش افزایش دهد. خودروسازان اکنون به خوبی دریافتهاند که نمیتوانند صرفا به نیروی کار متخصص صنعتی برای توسعههای آینده اکتفا کنند، بلکه نیاز به نیروی کار متخصص در حوزههای جانبی مانند دیجیتال و بازاریابی بیش از گذشته احساس میشود.
ارسال نظر