گزارش از نسلی دیگر
حسن همایون
شاعر و روزنامه‌نگار
نسلی دیگر از نویسندگان در یک دهه‌ اخیر پا گرفته است. مراد از این نسل نویسندگان عموما کسانی هستند که سال‌های دهه پنجاه و شصت خورشیدی به دنیا آمده‌اند.

درصد زیادی از آثار ادبیات فارسی اعم از شعر، داستان، نمایشنامه را این دست از نویسندگان خلق و عرضه می‌کنند. بخش مهمی از آثار این نویسندگان مانند هر نسل دیگری از نویسندگان به روایت زندگی‌شان در سال‌های رفته می‌پردازد. زندگی که متاثر از جنگ و انقلاب بوده است. در میان این نسل از نویسندگان برای اولین‌بار است که شمار زن‌های نویسنده و شاعر با مرد‌ها برابری می‌کند بر خلاف ادوار و دهه‌ های پیشین ادبیات فارسی که غلبه با مرد‌ها بود و شمار زیادی از شاعران و نویسندگان از میان مرد‌ها بودند. بی‌شک با قطعیت نمی‌توان ویژگی‌های مضمونی و نوشتاری ثابتی در آثار این نویسندگان و شاعران یافت و هر کس از منظری به موضوعی پرداخته است؛ اما این را می‌توان به قطعیت گفت که مضمون‌هایی چون جنگ، خیانت، تنهایی و از هم‌پاشیدگی روابط اجتماعی از پربسامد‌ترین مضمون‌های روایی این نسل از شاعران و نویسندگان است. میلاد ظریف داستان‌نویس هم بر این مساله تصریح دارد و می‌گوید: «نویسنده‌های جوان یا زیر ۴۰ سال ادبیات ایران چندین واقعه مهم را یا شاهدش بوده اند و در رقم خوردن آن واقعه سهیم بوده و زیستش کرده اند و یا آغاز زندگی‌شان با آن واقعه تلاقی پیدا کرده. انقلاب و جنگ دو واقعه مهم این چهار دهه است که کم‌کم در آثار نویسندگان متولد ۵۴ به این طرف سروکله‌اش پیدا شده است.»

همچنین پرهیز از نگاه مالوف سیاسی و حزبی را که در سال‌های دهه‌ چهل و پنجاه خورشیدی باب بود از دیگر مولفه‌های نوشتاری آثار این نسل می‌توان برشمرد. شاید طرح این موضوع‌های کلی چندان کارگشا و موثر در تحلیل دقیق و فنی و جزئی‌نگر آثار این نسل و ویژگی‌ها و شاخصه‌های نوشتاری آنها نباشد، و قصد ما هم از تدارک دیدن این پرونده‌ مختصر چنین نیست. در یادداشت‌های پیش‌رو از نویسندگان و شاعران خواسته شده است، روایت‌ها و منظر‌هایشان از نوع روایت و ادبیات نویسندگان زیر چهل سال را به دست دهند. از این‌رو روایت نویسندگان جوان از فعالیت هم‌نسل‌هایشان مهم‌ترین هدف این نوشتار‌ها بوده است و هر یک از منظری با این مساله روبه‌رو شده اند.

جواد ‌ماه‌زاده، رمان‌نویس و روزنامه‌نگار و پژوهشگر معتقد است: «اگر داریم از کار نویسندگان زیر چهل سال صحبت می‌کنیم، می‌توانیم با اتکا بر حافظه مطالعاتی یک دهه گذشته خود، به سراغ آنها برویم؛ یعنی دوره نوباوگی و نوپایی جوانان متولد نیمه اول دهه پنجاه که انقلاب، جنگ و تحولات اجتماعی و سیاسی دهه هفتاد را به‌عنوان تجربه زیستی پشت سر گذاشته و از لحاظ محتوایی، مواد و ملات مساعدی برای خلق ادبی در اختیار دارند. اگرچه شاید برای نوشتن از وقایع دهه هشتاد هنوز زود به نظر می‌رسد، اما باید اعتراف کنیم که سال‌های پیش از آن نیز تاکنون به اثری پرمایه، قابل تامل و ماندگار از سوی این نسل راه نیافته است. خیلی‌ها داستان و رمان اجتماعی، سیاسی و جنگی نوشته‌اند اما اگر بنا را بر این بگذاریم که با مراجعه به نزدیک‌ترین بخش از حافظه، باید بتوان اثری شاخص و یگانه را از نویسندگان این نسل نام برد، ترجیح خواهیم داد که همچنان صبر کنیم تا سال‌های آتی از راه برسند و نویسندگان زیر چهل سال نیز به پختگی و ارتقای کیفی بیشتری برسند.» چالش عمده‌ای که نسل نویسندگان و شاعران جدید با آن روبه‌رو است، مساله‌ خلق اثری شاخص و تاثیر‌گذار است. موضوعی که بسیاری از ادبای جوان بر آن تاکید می‌کنند و می‌گویند؛ اکنون وقت قضاوت کردن درباره ماندگاری یک اثر نیست باید گذاشت زمان بگذرد و در نهایت در غربال زمان، به دست آید، از میان انبوه آثاری که اکنون خلق می‌شوند کدام‌یک در حافظه‌ جمعی و افکار عمومی خواهند ماند و سال‌های بعد هم محل رجوع خواهند بود.

جوانی با مد‌گرایی در هم‌آمیخته است و این تاثیر مد فقط در سبک زندگی و نوع پوشش نیست، در خلق و نگارش آثار ادبی هم می‌تواند موثر باشد. یکی از چالش‌های اساسی نسل نویسندگان و شاعران زیر چهل سال همین مساله است. کم پیش نیامده موقعیت‌ها و روایت‌ها و شعرها و داستان‌هایی که مخاطب فکر می‌کند قبلا جایی دیگر هم به آنها برخورده است. این نسل با چالش عدم تمایز میان انبوه نوشتار‌ها روبه‌رو است، کسانی این مساله را ناشی از سانسور می‌دانند و می‌گویند داستان‌ها و شعر‌های متفاوت‌ آدم‌ها وقتی از فیلتر اداره‌ سانسور می‌گذرند، عموما ناگزیر شبیه هم می‌شوند ادعایی که به نظر بی‌ربط نیست و سانسور نقش مهمی در رقم زدن این وضعیت دارد، از طرفی کاهش و نبود تجربه‌های منحصر‌به‌فرد نسل جدید نویسندگان و شاعران هم در این مقوله بی‌تاثیر نیست، موضوعی که ساسان فریدی‌فر بر آن تصریح دارد و می‌گوید: «یکی از آفت‌هایی که می‌توان دید، مد شدن زبانی خاص یا فراگیر شدن فرم و فضایی یک‌شکل است. دقیقا برای همین گاهی می‌بینیم بین خیلی از نوشته‌ها و آثار که از لحاظ کیفیت هم خیلی خوب هستند تفاوتی نیست و انگار نویسنده یک نفر است. اما با این حال به گمان من سرانجام نتیجه بهتری را نسبت به نسل‌های گذشته اما نزدیک به خود به دست خواهیم آورد ولی الان برای دیدن این تفاوت و قضاوت زود است و حداقل نیاز به یک دهه زمان دارد.»

تلاش برای رقم زدن داستان‌های متنوع از نظر فرمی، ژانری و محتوایی و اهمیت دادن به داستان‌های تجربی نیز از دیگر ویژگی‌های این نسل از شاعران و نویسندگان است، موضوعی که علی‌ فاطمی داستان‌نویس در یادداشت‌اش بر آن تصریح داشته و می‌‌گوید: «ادبیات داستانی ایران در یکی دو دهه گذشته با گفتمان‌های مرکزگریزی مواجه شده، گفتمان‌هایی که عمدتا حاصل نگرش نویسنده‌های جوانی است که تلاش کرده‌اند از چارچوب‌های ارزش‌گذاری شده در گذشته فاصله بگیرند و با بیان‌های اکثرا بومی، از روایت‌های نهادینه شده و الگوبرداری شده از آثار ترجمه‌ای فاصله بگیرند. گفتمان‌هایی که با پیش‌زمینه‌ نظریه‌های جامعه‌شناختی، فلسفی، روانکاوی شکل گرفته‌اند و سپس به سمت هویت شخصی خود حرکت کرده‌اند.»

گسترش امکان چاپ و تولید انبوه آثار داستانی و شعر از چالش‌های مهم و اساسی دیگر در یک دهه‌ اخیر است، چالشی که هر روز گسترده‌تر می‌شود، هر آن که «چیزی» می‌نویسد با هزینه‌ شخصی درصدد انتشارش بر می‌آید و دیگر از آن سازو‌کار‌های پیشین و سختگیری‌های قبلی برای نشر آثار ادبی خبری نیست و بر همین اساس در شرایط کنونی با انبوه آثار میان‌مایه و ضعیف روبه‌رو می‌شویم. موضوعی که امیر‌حسین شربیانی بر آن تصریح دارد و می‌گوید: «در نوشتن و انتشار اغلب آثاری که چند وقت اخیر منتشر شده‌اند به نوعی شتابزدگی مشهود است. فقر تئوریک ماجرا و تجربه نکردن گونه‌ ها و ژانرهای متفاوت و یکسان شدن مضمون ها و روایت‌ها هم به نویسنده‌ کتاب‌نخوان برمی‌گردد که بیشتر از آنکه بخواند می‌نویسد هم به فضای جامعه‌ ما و نبود مرجع و کارگاه‌های جدی‌ای که این فقدان را جبران کند.»