حبابی به نام آموزش تئوریک

ایمان صابر
روزنامه‌نگار

تنها آموزش است که می‌تواند جوامع ما را در مقابل فروپاشی تدریجی یا خشونت‌بار حفظ کند.

«ژان پیاژه»

یکی از مهمترین اموری که بشر همواره به‌دنبال آن بوده و از طریق آن اقدام به انباشت علم در طول تاریخ کرده است، امر آموزش است. آموزش در تمامی جوامع از دیرباز مورد توجه بوده است. اگرچه در گذشته آموزش‌ها بیشتر به گونه‌ شفاهی صورت می‌گرفت و فن‌محور بود اما در روزگار ما توجه به آموزش در سطح نظری و به واسطه‌ نهادهای مدرن مورد توجه است. امروزه به واسطه‌ فرآیند جهانی شدن، بشر به راحتی این امکان را یافته است که دست به مقایسه بزند و از رهگذر این مقایسه برای خود و دیگران جایگاه تعیین کند. این امر در آموزش نیز متدوال است. بسیاری از نهادها سالانه با ارائه‌ معیارهایی دست به طبقه‌بندی کمی و کیفی نهادهای مختلف آموزشی در کشورهای گوناگون می‌زنند و در جریان این مقایسه هر کشوری جایگاه خود را نسبت به دیگران بازشناسی می‌کند. در ایران به‌ویژه پس از انقلاب توجه ویژه به امر سوادآموزی عمومی شده است اما عمومی شدن دانش به معنای افزایش کیفیت آن نبوده است. معیار قرار دادن نمرات امتحانات پایان سال، برای پذیرش دانش‌آموز در مقطع بالاتر را می‌توان از مهم‌ترین ضعف‌ها در نظام آموزش کشورمان دانست.

معیار نامناسبی که از کلاس اول دبستان تا برخی از مقاطع آموزش عالیه ادامه دارد و باعث به‌وجود آمدن ساز و کاری به نام شب امتحان شده است. دانش‌آموزانی که به دلایل مختلفی از جمله ترس از مقابله با معلم، عدم بروز ذکر نکردن عنوانی درسی به‌خاطر احساس شرم در برابر هم‌کلاسی‌ها و دیگر ایرادات سیستم آموزشی متمرکز، با کوله‌باری مملو از علامات سوال بی‌پاسخ راهی خانه‌هایشان می‌شوند تا پاسخ این سوال‌ها را در دانش نسبی والدین یا کتاب‌های کمک آموزشی دنبال کنند. در واقع محیط منزل سهم بیشتری در یادگیری مقوله‌های درسی کودکان دارد. حال آنکه در کشوری مثل سوئیس، برعکس این اتفاق قابل مشاهده است و ملاک ارزیابی تحصیلی به هیچ عنوان ارتباط مستقیمی با نمرات پایان دوره‌ تحصیلی دانش‌آموز ندارد. در این نظام تحصیلی با فراهم آوردن فضایی منعطف و قابل هضم با نوع روحیات کودکان که در سال‌های ابتدایی به سرعت در حال تغییر است، سعی شده تا محیط مدرسه به فضایی دلچسب برای دانش‌آموزان بدل شود. پدیده‌ای که اخیرا با عنوان سیستم «کیف در مدرسه» در مدارس ایران در حال پس دادن دوره‌ آزمون و خطاست، در سوئیس از سالیان پیش اجرایی شده است. تمایل دانش‌آموزان به بیشتر ماندن در مدرسه و صرف وعده‌ غذایی نهار مهر تاییدی بر این ماجرا است.

نهاری که توسط ارگان شهرداری تهیه و توزیع می‌شود بیانگر این است که سازمان‌های مرتبط با آموزش و پرورش باید در نهایت تعامل با یکدیگر باشند که متاسفانه به جز توزیع شیر رایگان، آن هم به عنوان تامین کلسیم کافی، هرگز شاهد همکاری‌های اینچنینی نبوده‌ایم. در مقایسه‌ نظام آموزشی ایران با فرانسه بیش از پیش به این نکته پی می بریم که هدف از آموختن و به تبع آن یادگیری، به‌کارگیری تعالیم در زندگی روزمره‌ است. در واقع سیستم آموزشی ما در حبابی به نام آموزش تئوریک محصور مانده و گویا فعلا قصد خارج شدن از آن را ندارد. برگزاری دوره‌های پیش دبستانی در فرانسه به‌صورت رایگان صورت می‌پذیرد. به همین خاطر قریب به اتفاق خانواده‌ها سعی دارند تا کودکان‌شان در این دوره‌ آموزشی بسیار مهم ثبت نام کنند و با توجه به رویکرد آموزش عملی، هم از نقاط قوت فرزندشان آگاهی لازم را پیدا کنند و هم در برابر نقاط ضعف او چاره‌ای جویند که در ادامه‌ مسیر آموزشی، به مشکلی برخورد نکنند.

این کلاس‌ها با تکیه بر خاصیت عملی بودن‌شان در قالب یک آکادمی استعداد یابی نیز عمل می‌کنند تا والدین با آگاهی از این استعداد و قرار دادن آن در پس زمینه‌ ذهنی‌شان، فکری نیز به حال بارور کردن این موهبت خدایی کنند. در ایران اما این دوره‌ها نه تنها رایگان نیست بلکه بعضا با علم بر اهمیت این مقطع آموزشی، مبالغ هنگفتی از والدین دریافت می‌شود. اما عیان است که همگان توان پرداخت این پول را هرگز نخواهند داشت. ما راه را اشتباه رفته‌ایم و مطالبی که بیان شد تنها بخشی از موضوعات را در برمی‌گیرد. کشوری که هم میراث باستانی عظیمی را در حوزه‌ آموزش یدک می‌کشد و هم از آموزه‌های دینی در این زمینه برخوردار است، باید در صدر کشورهایی قرار بگیرد که آموزش را به‌عنوان یک فریضه می‌دانند. کشورهایی مثل سنگاپور، کره جنوبی و ژاپن که گوی سبقت را از مردان و زنان اقلیم آموزش ربوده‌اند و انصافا هم که با آن، خوب جولان می‌دهند.