نشر مویرگی و چالش اعتبار منبع
مهدی بختی
پژوهشگر و کارشناس ارشد ارتباطات و رسانه
این سخن گزافی نیست که انسان هزاره کنونی، گرفتار فضای عنکبوتی پیام‌هاست؛ ما چه از سر آگاهی و به میل خود و چه ناخواسته در راهروها و مجراهای خبری و ارتباطی گونه‌گونی قرار داریم که ما را در مسیر مواجهه با انواع متکثر پیام قرار می‌دهد. افزون بر این، سرعت پراکنش پیام‌ها نیز به‌گونه‌ای است که حتی مجالی برای درنگ بر یک موضوع را از انسان سلب می‌کند.
بروز چنین وضعی در سپهر ارتباطی جهان با پیدایی نسلی از رسانه‌های خرد که امکان تعامل ارتباطی را برای فردفرد شهروندان جامعه فراهم می‌کند، شتاب بیشتری به خود گرفته است و شاید بتوان شرایط کنونی را مصداق گزاره «یک جهان، چندین صدا» دانست.به مدد این رسانه‌ها که علاوه بر سهولت دسترسی، قابلیت تشکیل جماعت‌های مجازی و شبکه‌های ارتباطی بی‌شماری را به دست می‌دهد، هر شهروند می‌تواند در قامت یک فعال رسانه‌ای ظاهر شود و به کنشگری در عرصه انتشار پیام بپردازد. این خود موجبات بروز رخنه در باروی سترگ رسانه‌های بزرگ را فراهم کرده و شاهدیم که در موضوعات گوناگون، دیگر این دست رسانه‌ها نیستند که تسلط دارند و چه بسا خود همین رسانه ها دنباله‌رو سوژه‌های به‌وجودآمده از سوی رسانه‌های خرد باشند. از سوی دیگر قابلیت‌های منحصربه‌فرد این رسانه‌های کوچک باعث شده است هم‌گرایی در ابعاد زمانی و مکانی، همگان را در هر لحظه و هر جا از همه چیز آگاه کند و پیوستگی‌های جمعی مثال‌زدنی‌ای را به وجود آورد. گواه بارز این توانمندی‌ها، رخداد بهار عربی در منطقه غرب آسیا (خاور میانه) بود که بستر شکل‌یابی جنبش‌های مردمی آن در رسانه‌ای چون فیس‌بوک به وجود آمد.در روزهای منتهی به انتخابات اخیر مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری نیز در شرایطی که تبلیغات شهری و گردهمایی‌های انتخاباتی توان بسیج فراگیر شهروندان را مدت‌ها بود که از دست داده‌بودند، شاهد ظرفیت‌های چشم‌گیر رسانه‌های خرد به‌ویژه تلگرام در شکل‌گیری خیزش‌های اجتماعی و پیدایی هم‌نوایی‌ میان اقشار گوناگون مردم در بسترهای مجازی بودیم.اما این همه داستان نیست؛ مشارکت همه افراد صرف‌نظر از تخصص و آگاهی‌شان در فرآیند تولید پیام با نگرانی‌هایی نیز همراه است که مهم‌ترین آن، بحث «اعتبار منبع» انتشار پیام است؛ البته باید توجه داشت که این دغدغه همزمان با همه‌گیرشدن شبکه جهانی اینترنت پا به عرصه وجود گذاشت و طبعا رسانه‌های فردمحوری مانند تلگرام، واتس‌اپ و... را نیز شامل می‌شود.چگونه می‌توان درستی و صحت پیام‌ها را در این رسانه‌ها دریافت؟ در موقعیتی که با اخبار ضد و نقیض روبه‌رو می‌شویم، تکلیف چیست؟ و بی‌شمار پرسش دیگری که معطوف به حل موضوع اعتبار منبع در این گونه رسانه‌هاست، اتکا به داده‌های خبری آنها را به چالش می‌کشد.

اگر بپذیریم پدیده «رسانه» نیز مانند دیگر پدیده‌های اجتماعی دارای مقاطعی مانند زایش، همه‌گیری، تثبیت و چه بسا مرگ است، باید توجه داشته باشیم که رسانه‌های نسل نویی مانند تلگرام و واتس‌اپ دوران طفولیت و همه‌گیری خود را سپری کرده‌اند و در مرحله تثبیت به سر می‌برند و طبیعی است که با نقدهایی نظیر اعتبار منبع و ضرورت پالایش کاربرانش دست‌به‌گریبان باشند. در این میان شاید رسانه‌های بزرگی مانند خبرگزاری‌ها به‌رغم آنکه این رسانه‌ها هماوردهای جدی‌ای برایشان هستند، بتوانند از این تهدید، یک فرصت بسازند تا از رهگذر آن، هم عقب‌افتادگی‌شان را در فرآیند نشر پیام جبران کنند و هم دغدغه اعتبار منبع را برای رسانه‌های خُرد رفع کنند. این موضوع چندی است که از سوی بنگاه‌های خبری عمده در ایران پی گرفته شده است و اکنون شاهدیم که هر یک از آنها کانالی در شبکه پیام‌رسان تلگرام دارند. ورود محتوایی رسانه‌های بزرگ در شبکه‌هایی از این دست عملا هم اهمیت سازوکار رقابت‌جویی در پهنه اطلاع‌رسانی را می‌نمایاند و هم شرایط را برای پالایش پیام‌ها به لحاظ اعتبار فراهم می‌سازد. این فرآیند همنشینی و هم‌زیستی چه بسا بتواند در روند اطمینان به محتوای رسانه‌های نسل نو اثر مثبتی داشته باشد.