آیا کاهش تورم به معنای ارزانی است؟

سید محمد مجیدی

اگرچه ما اغلب کلمه تورم را می‏شنویم، اما در موارد بسیار کمی این مساله شرح داده می‏شود و فرض بر این قرار گرفته است که همه این واژه را می‏شناسند و مفهوم آن را می‏دانند. بنابراین در ادامه سعی می‏کنیم نگاهی به این کلمه بیندازیم. به زبان ساده، تورم به معنی نرخی است که قیمت‏ها طبق آن افزایش پیدا می‏کنند. این نرخ معمولا با درصد نشان داده می‏شود. برای مثال، اگر قیمت یک کالا (برای مثال شکر) در تیر ماه ۱۳۹۴ حدود هزار تومان در هر کیلوگرم باشد و در تیر ماه سال ۱۳۹۵ قیمت آن افزایش پیدا کرده و به هزار و صد تومان برسد، آنگاه تورم این کالا در مدت یکسال برابر با ۱۰ درصد خواهد بود و به معنی آن است که قیمت آن کالا حدود ۱۰ درصد در طول یکسال افزایش یافته است. اکنون به بخش دشوار ماجرا می‏رسیم. کلمه تورم کل که همیشه در رسانه‏ها مطرح می‏شود و اهمیت فوق‏العاده‏ای دارد، وضعیت تورم را در کل کشور نشان می‏دهد. این آمار توسط مرکز آمار یک کشور محاسبه می‏شود و در برخی موارد نیز بانک‏های مرکزی چنین محاسباتی را به عمل می‏آورند.

 

 

اساس کار به این ترتیب است که سبدی از کالاهای مختلف که دامنه وسیعی همچون مواد خوراکی، تولیدی، صنعتی و غیره را در بر می‏گیرند، انتخاب می‏شود و سپس به هر یک از اقلام موجود در آن سبد، یک وزن تخصیص داده می‏شود. رقم کل به دست آمده از جمع شدن تمام اعداد وزنی مقایسه می‏شود و درصد تغییر سال جاری نسبت به سال گذشته، رقم تورم را که در روزنامه‏ها و اخبار عنوان می‏شود، نشان می‏دهد. مشکل این روش این است که کالایی که در سبد تشکیل شده برای تورم وزن بزرگ‌تری دارد، عدد تورم را بیشتر تحت‌تاثیر قرار می‏دهد، مانند مسکن یا خوراکی‌ها. گاهی ممکن است تجربه‏ای که ما از شرایط موجود داریم، با رقم تورم اعلام شده متفاوت باشد که ناشی از این است که تورم در بخش‏های مختلف محصولات متفاوت است. برای مثال ممکن است قیمت محصولات خوراکی ۲۰ درصد افزایش یافته باشد، درحالی‌که افزایش قیمت‏های محصولات صنعتی در طول یکسال ۱۰ درصد و قیمت اجاره‏بها و مسکن خانوار ۵ درصد فزونی یافته باشد. در این صورت اگر وزن سبد کالا در بخش مسکن و اجاره‏بهای آن بزرگ‌تر از موارد دیگر باشد، تورم کل عدد کمتری را که به ۵ درصد نزدیکتر است نشان خواهد داد تا عددی نزدیک به رشد قیمت‏های مواد خوراکی.

این در حالی است که ممکن است تجربه مردم به‌دلیل خرید مستمر محصولات خوراکی تورم بیشتری را نشان دهد. یک مساله دیگر که عموم مردم ممکن است به اشتباه فهمیده باشند این است که کاهش تورم به معنی کاهش سطح قیمت‏ها یا به تعبیر عموم «ارزانی» نیست. تورم به معنی تغییر قیمت‏ها در طول یکسال است. وقتی گفته می‏شود که تورم از ۴۰ درصد به ۱۰ درصد رسیده است به این معنی نیست که کالاها ارزان‏تر شده‏اند بلکه به معنی آن است که از تغییرات شدید در افزایش قیمت‏ها کاسته شده است. برای مثال اگر شکر در دو سال گذشته ۸۰۰ تومان به ازای هر کیلو باشد و در سال گذشته به هزار تومان و در سال جاری به هزار و صد تومان برسد، تورم این کالای خاص به ترتیب ۲۵ درصد در سال گذشته و ۱۰ درصد در سال جاری خواهد بود. همان‌طور که مشاهده می‏شود هر چند تورم این کالا کاهش قابل توجهی یافته است، اما این امر به معنی کاهش قیمت این کالا نبوده، بلکه افزایش قیمت نیز داشته است. تورم شدید برای اقتصاد آسیب‏های زیادی دارد. یکی از آفاتی که تورم شدید دارد، این است که قدرت خرید افراد را کاهش می‏دهد، یعنی هر واحد پول مانند تومان، مقدار کمتری از محصولات را نسبت به سال گذشته خواهد خرید.

برای مثال، اگر نرخ تورم ۱۰ درصد و قیمت یک کیلو شکر در سال قبل هزار تومان باشد، اکنون با هزار تومان حدود ۹۰۰ گرم شکر در سال جاری می‏توانیم بخریم. واژه‏های دیگری نیز در مورد تورم وجود دارد که غالبا مورد استفاده قرار می‏گیرد. از این جمله می‏توان ابر تورم و رکود تورمی را نام برد که می‏توانند تهدیدات مهمی برای نظام اقتصادی یک کشور به شمار بروند.رکود تورمی به وضعیتی گفته می‏شود که در آن نرخ تورم زیاد و نرخ رشد اقتصادی کم باشد، یک مثال از آنچه که در دهه ۱۹۷۰ در ایالات متحده آمریکا در طول بحران نفتی آن سال‏ها اتفاق افتاد و در سال‏های اخیر نیز برای کشور ما مشکلاتی به وجود آورده است. برخلاف انتظار برخی از عموم، تورم صفر یا منفی به صلاح اقتصاد یک کشور نیست، بلکه تورم معتدل می‏تواند به سود آن باشد و منافع تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان را برآورده کند. کشورهایی که تورم بالایی را تجربه می‏کنند معمولا با استفاده از ابزارهای مختلف سعی در تورم‏زدایی کرده‏اند تا بتوانند شرایط اقتصادی پایداری را برای آن کشور فراهم آورند، زیرا این متغیر اقتصادی بر وضعیت تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان یک کشور تاثیر زیادی می‏گذارد.