تیپ شخصیتی برتری طلب (قسمت دوم)

‌میترا‌فری‌نژادفتحی‌

محقق،نویسنده، مربی خودشناسی

Farinezhad_mitra@yahoo.com

در سری مقالات مهر طلبی توضیحات نسبتا جامع و کاملی درباره تیپ شخصیتی مهر طلب دادیم و اشاره کردیم که شخصیت‌های مهر طلب معمولا تمایل زیادی دارند به اینکه دیگران را خوب و عالی و بهتر از خود بدانند. افراد مهر طلب تمام تلاش خود را می‌کنند تا تایید، مهر و محبت دیگران را دریافت کنند؛ در مقابل شخصیت‌های مهر طلب شخصیت برتری طلب قرار دارد. هر چه نگاه فرد مهر طلب درباره خود و دیگران نگاه از پایین به بالا است و در مقابل دیگران تعظیم می‌کند، شخصیت برتری طلب درباره خود و دیگران نگاهی از بالا به پایین و برتری جویانه دارد.

فرد مهر طلب تمایل دارد از دیگران بت بسازد و آنها را پرستش کند اما فرد برتری طلب نگاهی خصمانه نسبت به دیگران دارد و ترجیح می‌دهد که خودش بالاتر و برتر از دیگران باشد. همان‌طور که گفتیم، محبت مهر طلب‌ها از روی مهربانی سالم نیست بلکه به‌دلیل نیاز آنها در محبت کردن و متعاقبا دریافت محبت است؛ شخصیت برتری طلب هم گاهی مهربان و با محبت می‌شود اما در محبت او دو حالت وجود دارد:

۱- محبت می‌کند تا به‌واسطه محبت خود برتری بر دیگران داشته باشد.

۲- تا زمانی محبت می‌کند که لطمه‌ای به قدرت، نفوذ و برتری او بر دیگران وارد نشود.

نکته جالب این است که برتری طلب‌ها هم نیاز به محبت و تایید دیگران دارند اما این نیاز نیز با توقعات عصبی و خصمانه و جهت کسب برتری بر دیگران همراه است. یکی دیگر از تفاوت‌هایی که میان شخصیت برتری طلب و مهر طلب وجود دارد این است که برخلاف مهر طلب‌ها که در ظاهر افرادی وابسته و ضعیف و لطیف هستند، برتری طلب‌ها در ظاهر خود را پر نشاط و جسور نشان می‌دهند. این افراد شدیدا از ضعیف بودن بیزارند و ضعف، ترس، اضطراب، یاس و ناامیدی خود را پنهان می‌کنند. در نهایت آنچه که میان برتری طلب‌ها و مهر طلب‌ها مشترک است احساس ضعف، خشم، ترس، استرس و اضطراب شدید است. پنهان کردن خشم، رنجش و بخش آسیب‌‌پذیر خود یکی از ویژگی‌های درونی شخصیت برتری طلب است. در مواقعی که برتر بودن فرد تهدید شود، آسیب‌پذیری خود را پنهان می‌کند. این عمل که به سرکوب و تظاهر منجر می‌شود، موجب ایجاد کینه، نفرت، دشمنی و بیماری (ذهنی، جسمی، روانی)، غیرفعال شدن برخی از نرم‌افزارهای درونی و... در او می‌شود.

هم مهرطلب‌ها و هم برتری طلب ها، هر دو به دنبال جلب محبت، تحسین و تایید هستند اما روش آنها در جلب تحسین، تایید و محبت دیگران با هم تفاوت دارد. مهرطلب‌ها محبت می‌کنند که محبت دریافت کنند و یکی از نیازهای آنها این است که دیگران آنها را به‌خوبی و مهربانی بشناسند، اما برتری طلب‌ها نیازی به این کار نمی‌بینند و سعی می‌کنند محبت، توجه، تحسین و تایید دیگران را یا از طریق اعمال زور (دیکتاتوری) یا از طریق قدرت و تسلط بر دیگران به‌طور غیر مستقیم، به‌دست آورند. در حقیقت در نظر فرد برتری طلب، قدرت، ثروت و پرستیژ وسایلی برای ایجاد برتری بر دیگران و ارضای نیاز آنها به محبت و تحسین است. میل شدید شخصیت برتری‏طلب به مورد تحسین و ستایش واقع شدن، یکی از نقاط ضعف وی محسوب می‏شود. زیرا در صورتی که موفق به کسب این تحسین و ستایش نشود شدیدا در خود فرومی‏ریزد؛ دچارخودکم‏بینی می شود و اعتماد به نفس او بیش از پیش کاهش می‏یابد و در نتیجه، دچار خشم بیشتر و دلزدگی می‏گردد، تا جایی که ممکن است شخصیت عزلت‏طلب در او تقویت شود. تفکر «شکارچی و قربانی» یا «بازنده - برنده» یکی از تفکرات ثابت در ذهن شخصیت برتری طلب است. از نظر این شخصیت اگر قوی نباشی، اگر حمله نکنی، اگر نجنگی، اگر شکارچی و برنده نباشی پس حتما قربانی و بازنده هستی. برتری طلب‌ها در پی کسب برتری، قدرت و پرستیژ هستند و هراس زیادی از کم، پایین و ضعیف بودن دارند.

شخصیت برتری طلب یا از آن دسته از افراد است که در کودکی در ناز و نعمت بزرگ شده و هر چه که می‌خواسته برای او فراهم شده یا اینکه به زور و بازی‌های مختلف از پدر و مادر خود دریافت کرده است یا در دوران کودکی محرومیت و تحقیر دیده و در مقطعی از زمان یاد گرفته که برای حفاظت از خود با برتری‌جویی، زورگویی و تسلط بر دیگران از قربانی ماندن جلوگیری کند. برتری طلب‌ها یا تمام تلاش خود را می‌کنند که به قدرت، پرستیژ یا ثروت برسند یا اگر به آن دست پیدا نکنند با توهم برتری، زورگویی، غرور بیش از حد و بی احترامی به دیگران می‌خواهند این برتری را به‌دست آورند. این افراد برای اینکه بتوانند برتری به‌دست آورده و آن را حفظ کنند تمام سعی خود را می‌کنند تا بر دیگران کنترل و تسلط داشته باشند. برخی از آنها برای کسب برتری و تسلط بر دیگران، خواسته‌های سلطه جویانه خود را در قالب جملات محبت‌آمیز و خیرخواهانه تحمیل می‌کنند. یکی دیگر از ویژگی‌های برتری طلب‌ها «منفعت طلبی» است. برتری طلب‌ها دیگران را نردبانی برای رشد و پیشرفت خود می‌دانند و در هر شرایطی قبل از هر چیزی به این فکر می‌کنند که: « چه چیزی به من می‌رسد؟! »

خشم و توقعی که در برتری‏طلب‏ها وجود دارد آنقدر زیاد است که در صورتی که در مقابل توقعات خود پاسخ مطلوب خود را نگیرند به خشم بیشتری دچار می‏شوند. در مقاله افسردگی اشاره کردیم که یکی از دلایل بروز افسردگی در افراد، خشم‏، مخصوصا خشم سرکوب‏شده (که در این تیپ شخصیتی به خاطر غرور زیادشان است) است. این خشم تا جایی تلنبار می‏شود که آنها را دچار دلزدگی می‏کند؛ دلزدگی و کسالت تا جایی در آنها رسوب می‏کند که رفته‏ رفته دچار افسردگی می‏شوند. توقع زیادی که شخصیت ‏برتری‏طلب از خود دارد زمانی‏ که بیش از حد توانش باشد و به شکست منجر شود سخت او را آشفته و دلزده می‏کند. کمال‏طلبی در این تیپ‏شخصیتی عمدتا یا آنها را انسان‌هایی حریص و طماع می‏سازد یا به‌طور کل فرد را در زندگی‏اش فلج می‏کند تا جایی که فرد از ترس ناتوان بودن در کسب موفقیت در کارها ترجیح می‏دهد اصلا کاری انجام ندهد و فرار را بر قرار ترجیح می‌دهد. آنچه که شخصیت برتری طلب بهتر است بیاموزد این است که «همه ما در نهایت کمال آفریده شده‏‏ایم.» شخصیت برتری‏طلب باید یاد بگیرد که از خود توقعی بیشتر از توان خود نداشته باشد و بپذیرد که کارهای انسانی همیشه نقص و کاستی‏هایی هم با خود به همراه دارند، به این‏صورت میل به «در کمال مطلق کارها را انجام دادن» را در خود کاهش دهد. این افراد بهتر است یاد بگیرند که «کاری را انجام دهند که دوست دارند و کاری که انجام می‏دهند را دوست بدارند».

شخصیت برتری‏طلب درون خود در جنگ و کشمکش، ترس و اضطراب فراوانی به‌سر می‏برد که تا زمانی‌که با آنها صادقانه مواجه نشود و آنها را نپذیرد از قدرتشان کاسته نمی‏شود. انتقام‌جویی از دیگر ویژگی‌های برتری طلب‌ها است. این افراد همیشه می‌خواهند برتر و بالاتر از دیگران باشند. شکست یا شکستن غرور آنها با برتر بودنشان در تضاد است، پس انتقام گرفتن در واقع واکنش سیستم دفاع روانی وی برای کسب برتری و در نتیجه آرامش خاطر آنها است. یکی دیگر از باورهای غلط برتری طلب‌ها این است که «هیچ‌وقت نباید اشتباه کنند»؛ یا سعی می‌کنند که هیچ‌وقت اشتباه نکنند یا تصورشان بر این است که هیچ‌وقت اشتباه نمی‌کنند و این مساله از موارد توقع بی‌جای فرد از خود است.

برتری طلب‌ها در عشق چگونه‌اند؟

شخصیت برتری طلب غالبا سعی می‌کند که احساساتی نباشد و احساساتی و عاشق بودن در نظر او مسخره است و آن را نشانه ضعف می‌داند، اما اگر شخصیت مهرطلب نیز در او قوی باشد به یک « عاشق برتری طلب » تبدیل می‌شود. عاشق برتری طلب کسی است که محبت می‌کند تا محبت ببیند و در عین حال به تحقیر و تحمیق و برتری طلبی بر شخص عاطفی خود می‌پردازد. برتری طلب‌ها حتی در انتخاب همسر نیز از روحیه برتری طلبی و قدرت طلبی خود استفاده می‌کنند و کسی را انتخاب می‌کنند که هم بر قدرت و پرستیژ آنها بیفزاید و هم بتوانند بر او برتری داشته باشند، به این صورت که در مقابل همسر خود به مبارزه، انتقاد، تحقیر و زورگویی دست می‌زنند تا قدرت را به‌دست گیرند. در واقع کمال طلبی و ایده‌آل گرایی در انتخاب همسر در این تیپ شخصیتی مشهود است. در برخی موارد، تنبیه، تحقیر، تمسخر و ظلم به کودکان باعث تقویت شخصیت برتری‌طلب، کمال‌پرست، مُنتقم، خشک و با توهم شکست‌ناپذیری و حق به جانب و در موارد شدیدتر موجب بروز بیماری نارسیسیزم (اختلال خودشیفتگی) در آنها می‌شود. افراد دیکتاتور در واقع دیکتاتور به دنیا نیامده‌اند بلکه مشکلات دوران کودکی از آنها یک دیکتاتور ساخته است.

تیپ شخصیتی برتری طلب (قسمت دوم)