نقش هوش هیجانی در انتخابات
نویسنده: میترا فتحی
مربی بینالمللی هوش هیجانی و اجتماعی
آدرس ایمیل: info@MitraFathi. com
آنچه تعاملات ما را در هر موقعیتی زیباتر میکند این است که بر خود مسلط بوده و خردمندانه عمل کنیم. ارتباط برقرار کردن کار سختی نیست و نسبت به مسائل دیگر اهمیت چندانی ندارد، نکته مهمتر این است که بدانیم چگونه و با چه کیفیتی با دیگران ارتباط برقرار میکنیم. انتخابات ریاست جمهوری را پشت سر گذاشتیم. موقعیتی که اوج تقابل چند گروه از طرفداران کاندیداهای ریاست جمهوری و همچنین، نقطه رقابت کاندیداهای محترم بود.
نویسنده: میترا فتحی
مربی بینالمللی هوش هیجانی و اجتماعی
آدرس ایمیل: info@MitraFathi.com
آنچه تعاملات ما را در هر موقعیتی زیباتر میکند این است که بر خود مسلط بوده و خردمندانه عمل کنیم. ارتباط برقرار کردن کار سختی نیست و نسبت به مسائل دیگر اهمیت چندانی ندارد، نکته مهمتر این است که بدانیم چگونه و با چه کیفیتی با دیگران ارتباط برقرار میکنیم. انتخابات ریاست جمهوری را پشت سر گذاشتیم. موقعیتی که اوج تقابل چند گروه از طرفداران کاندیداهای ریاست جمهوری و همچنین، نقطه رقابت کاندیداهای محترم بود. در این مقاله میخواهیم بررسی کوتاهی از این اتفاق از منظر دو مهارت یکپارچگی و مدیریت هیجان، در هوش هیجانی داشته باشیم. لازم به تاکید است که این مقاله فقط تحلیل کوتاهی از چهره جامعه از منظر دو مهارت هوش هیجانی است.
۱- یکی از مهمترین مهارتهای هوش هیجانی یکپارچگی درونی و اخلاق مداری است. اینکه ما همیشه استانداردهای بالایی از صداقت و اخلاق داشته باشیم و بر اساس ارزشهایمان زندگی کنیم. این مهارت، ما را توانمند میسازد تا حتی اگر منافع ما تامین نشود باز هم بر اساس اخلاق و ارزشها رفتار کنیم. همچنین، باعث میشود ما با اعتباری که از خود ابراز میکنیم، بتوانیم اعتماد دیگران را جلب کنیم. این اعتبار چطور کسب میشود؟ با صداقت، رعایت اخلاق و یکپارچگی میان گفتار، افکار و رفتار هایمان. این مهارت در پذیرش اشتباهاتمان ما را توانمند ساخته و باعث میشود با رفتارهای غیراخلاقی دیگران نیز برخورد کنیم. این مهارت سبب میشود که ما به انتخابها، باورها، ارزشها و احساسات دیگران نیز احترام بگذاریم.
زمانی میتوانیم بگوییم افراد یک جامعه این مهارت را دارند که به ارزشها، باورها، انتخابات و احساسات یکدیگر احترام گذاشته و در مسائل شخصی یکدیگر دخالت نکنند. زمانی میتوانیم بگوییم افراد یک جامعه این مهارت را دارند که میان گفتار، رفتار و افکار اکثریت افراد آن هماهنگی و تناسب وجود داشته باشد. زمانی میتوانیم بگوییم افراد یک جامعه این مهارت را دارند که به قولها و تعهدات خود عمل کنند و نه اینکه بنا بر منفعت خود قول دهند یا بر اساس منافع خود قول خود را زیر پا بگذارند. زمانی میتوانیم بگوییم افراد یک جامعه مهارت یکپارچگی و اخلاق مداری را دارا هستند که اطلاعات صحیح را به یکدیگر انتقال دهند و زمانی میتوانیم بگوییم افراد یک جامعه این مهارت را دارند که با یکدیگر منصفانه، به دور از ارجحیت قدرت و جایگاه، رفتار کنند. با این اوصاف، فکر میکنید یکپارچگی و اخلاق مداری چقدر در انتخابات اخیر اعمال شد؟
۲- مدیریت هیجانات یکی دیگر از مهارتهای اولیه و ضروری هوش هیجانی است. مدیریت هیجان یعنی اینکه بتوانیم هیجانات خود را به گونهای مدیریت کنیم که هیجان مناسب را در زمان مناسب، با شخص مناسب، در مکان مناسب و با شدت مناسب تجربه کنیم و از آن خروجی مثبتی بگیریم. مدیریت هیجانات پایه و اساس کنترل رفتار است و باعث میشود ما بتوانیم رفتار خود را بر اساس تفکر و با خردمندی انتخاب کنیم و هیجانزده رفتار نکنیم. این مهارت ما را توانمند میسازد تا بتوانیم هیجانات خود را، هر قدر هم که شدید باشند، نگاه و بررسی کنیم و بتوانیم قبل از هر رفتار و واکنشی، فکر کنیم. مهارت مدیریت هیجانات باعث میشود که بتوانیم هیجانات خود را به صحیحترین شکل ممکن ابراز کنیم. رفتار بر اساس هیجانات، اولین و سادهترین راه است اما ممکن است چند دقیقه بعد باعث فوران شدیدتر هیجانات در ما، پشیمانی ما یا آسیب رساندن به روابط و امورات زندگیمان شود. فقدان مدیریت هیجانات به ما میگوید که الان هر هیجانی داری، فورا بر اساس همان رفتار کن. همین فقدان باعث میشود که مردم ما به محض بروز خشم، غم، ترس و دیگر هیجانات، واکنش شدید و غیر عادی از خود نشان دهند.
باعث میشود که به خود اجازه بیحرمتی و فحاشی به دیگران را بدهند؛ باعث میشود که به خود اجازه آسیب رساندن به هموطنان خود را بدهند؛ و در نهایت، باعث میشود که با عدهای از مردمان هیجان زده و صحنهای آشفته مواجه شویم که وقتی از بیرون به آنها نگاه میکنیم، رفتارهایی عجیب و دور از انسانیت ببینیم. متاسفانه آگاهی از هیجانات درون، مدیریت هیجان و کنترل رفتار در بین مردم جامعه ما بسیار ضعیف است و این ضعف باعث میشود چهره زشتی از خود را به جوامع دیگر نشان دهیم. انسانهایی که تا خشمگین میشوند، دست به پرخاش میزنند. انسانهایی که کمتر، نوازش مثبت را بلد هستند، انسانهایی که قبل از اینکه گوش دهند و فکر کنند، دهان به سخن باز کرده و دست به عمل میزنند. متاسفانه در این انتخابات شاهد رفتارهای هیجانی زشتی از جمله فحاشی، تخریب شخصیتی، آسیب به اموال عمومی، شایعه پراکنی و پرخاشگری بودیم. تنها راه برون رفت از این مساله این است که مردم ما بدانند و بپذیرند که خیلی چیزها را بلد نیستند و به رشد شخصیتی خود بپردازند. تنها راه برون رفت از این مساله این است که مسوولین خود را موظف به تدارک موقعیتی بدانند که در آن زمینه و امکانات رشد شخصیتی افراد جامعه، از راههای صحیح خود، فراهم شود. هر آنچه امروز درو میکنیم، محصول بذری است که قبلا کاشتهایم. اگر امروز با اینهمه رفتارهای غیر اخلاقی مواجه هستیم، بهخاطر این است که قبلا، بذر اشتباهی را کاشتهایم.
ارسال نظر