دبیر امور داخلی انجمن حمایت از حقوق کودکان در گفتوگو با «دنیای اقتصاد»:
به رییسجمهور نامه نوشتیم
وحید خاتمی vahyd. khatami@gmail. com در شماره پیش رو به بهانه بازگشایی مدارس به سراغ مدیر انجمن حمایت از حقوق کودکان رفته ایم؛ انجمن حمایت از حقوق کودکان به عنوان سازمانی مستقل، غیردولتی و غیرانتفاعی فعالیت خود را آغاز کرده است. در معرفی این انجمن آمده است: «انجمن حمایت از حقوق کودکان با تکیه بر فعالیتهای جمعی اعضای داوطلب خود، در شناساندن و تفهیم این حقوق به عموم ایرانیان، به برداشته شدن موانع عینی و ذهنی تحقق حقوق کودک و در جهت برخورداری هرچه وسیعتر کودکان این سرزمین از این حقوق، یاری میرساند.
وحید خاتمی vahyd.khatami@gmail.com در شماره پیش رو به بهانه بازگشایی مدارس به سراغ مدیر انجمن حمایت از حقوق کودکان رفته ایم؛ انجمن حمایت از حقوق کودکان به عنوان سازمانی مستقل، غیردولتی و غیرانتفاعی فعالیت خود را آغاز کرده است. در معرفی این انجمن آمده است: «انجمن حمایت از حقوق کودکان با تکیه بر فعالیتهای جمعی اعضای داوطلب خود، در شناساندن و تفهیم این حقوق به عموم ایرانیان، به برداشته شدن موانع عینی و ذهنی تحقق حقوق کودک و در جهت برخورداری هرچه وسیعتر کودکان این سرزمین از این حقوق، یاری میرساند.» گفتوگوی خلاصه شده ما با محبوبه عسگری دبیر امور اجرایی انجمن حمایت از حقوق کودکان در پی میآید:
میشود در ابتدا توضیح مختصری در مورد شکلگیری و اساس فعالیتهای انجمن حمایت از حقوق کودکان بگویید؟
انجمن حمایت از حقوق کودکان در سال ۷۳ بهعنوان سازمانی مردم نهاد، با مجوز وزارت کشور شروع به فعالیت کرده است. هیاتمدیره انجمن هر دو سال یکبار به صورت انتخاباتی تعیین میشود که فعالیتهای آن با نظارت وزارت کشور پیگیری میشود. هدف اصلی انجمن، تبلیغ و ترویج اصول پیماننامه حقوق کودک است، با این شعار که «کودکان جزو مایملک والدین و سایرین محسوب نمیشوند و باید به عنوان انسانهایی مجزا و مستقل در خانواده و جامعه تلقی شوند.» فعالیتهای آموزشی انجمن پیرامون موضوعاتی چون آگاهیبخشی در مورد پیمان نامه حقوق کودک، فرزندپروری و مراحل رشد کودک تعریف
شده است.
گروه مخاطب این انجمن را عمدتا چه افراد و گروههایی تشکیل میدهند؟
گروه مخاطب انجمن طیف وسیعی از داوطلبها، کودکان فعال در پروژههای انجمن، والدین، خانههای سلامت شهرداری و همینطور مهدهای کودک هستند. اکثر این مراکز متقاضی برگزاری کارگاههای مطرح شده برای کودکان و والدین آنها هستند. بخش دیگر فعالیتهای انجمن حمایت از حقوق کودکان به تلاش برای تغییر قوانین به نفع کودکان و اجرایی کردن قوانین موجود در این حوزه اختصاص دارد. از جمله فعالیت حقوقی انجمن ارائه طرح اولیه قانون حمایت از کودکان و نوجوانان است که در سال ۸۱ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. موضوع تلقی جرم عمومی برای کودک آزاری تنها بعد از این لایحه بود که وجهه قانونی پیدا کرد.
فکر میکنید از سال ۷۳ تاکنون چه پیشرفت محسوسی در سطح جامعه در مورد حقوق کودک ایجاد شده که فعالیتهای انجمن حمایت از حقوق کودک نیز در شکلگیری آن نقشی تاثیرگذار داشته است؟
طی فعالیت بیست ساله انجمن میتوان به بازشدن فضای فکری و اجتماعی برای قبول معضلات موجود در وضعیت حقوق کودکان اشاره کرد. مسائلی از قبیل: کودک آزاری یا کودک کار تا آن زمان غالبا مورد انکار قرار میگرفت و مورد قبول واقع شدن این معضلات از طرف جامعه بخشی از این تغییر کلان اجتماعی است.
فعالیتهای اخیر انجمن در چه حوزههایی تمرکز داشته است؟
انجمن حمایت از حقوق کودکان همچنان در زمینههای ذکر شده از جمله بخش حقوقی و آموزشی فعالیتهای خود را ادامه میدهد. بررسی لایحه کودکان بیسرپرست و بدسرپرست در کمیته حقوقی انجمن در حال بررسی است که از طرف انجمن برای رفع نواقص آن و همینطور تماس با مراجع و مسوولین در حال پیگیری است. بهعلاوه در دو هفته گذشته انجمن اقدام به برپایی جشنوارهای با نام «کافه باغ خاطرهها» کرد. اجرای برنامهای مستمر در شبهای ماه مبارک رمضان با عنوان «آسمانیها» نیز که در باغ عقیق کرج از آنتن شبکه دوسیما پخش شد، از دیگر فعالیتهای اخیر انجمن بوده است.
و در پایان چه حرفی برای گفتن باقی مانده است، بگویید؟
در نامهای سرگشادهای از طرف انجمن حمایت از حقوق کودک به رییسجمهور جدید توصیهها و تقاضاهای جدی قابل طرح در حوزه حقوق کودک ذکر شده است، متن این نامه از طریق سایت انجمن (irsprc.org) قابل
مطالعه است.
برای ارتباط با دفتر مرکزی انجمن حمایت از حقوق کودکان علاقمندان میتوانند با شماره تلفن ۸۸۷۳۵۵۹۱ و ۸۸۷۵۹۲۷۹- ۰۲۱ تماس بگیرند.
گزارش جشنواره انجمن (۷و ۸ شهریور ۹۲)
کاش به پنجاه سال پیش برگردم
لوله بلند تفنگ اسباببازیم نقش قلابی را بازی میکرد که با نخی به آهنربایی وصل بود. تخت کوچکم هم قایقی میشد برای موج سواری روی فرش پررنگ و طرح اتاقم. دریاچهای که ماهیهای کاغذی جابهجای آن پخش بودند. ماهیهای منگنه شده که بعد از هر بار صید شدن بار دیگر به پهنای آب بر میگشتند.
صحنه ماهیگیری بچگیهایم را سالها فراموش کرده بودم تا اینکه در باغ موزه هنر پدرومادری را دیدم که به همراه کودکی کنار حوض به جای ماهی بطریهای کف حوض را صید میکردند و چه لذتی از به یاد آوردن گوشه گوشه خاطرههای کودکیام بردم وقتی این صحنه را درکنار سایر ایستگاههای پرجنبوجوش جشنواره خاطرهها دیدم. جشنوارهای که طی دو روز از طرف انجمن حمایت از حقوق کودکان برگزار شد و عواید آن نصیب کودکانی میشدکه در راه گذراندن کودکی خود مسیر دشواری را طی میکنند.
روز قبل آن در کنفرانس تِد (TED) که در دانشگاه شریف برگزار میشد، مهمانان خلاقی دعوت بوند که هر یک از مسیر شگفتانگیز خود از کودکی تا به حال میگفتند. در آن برنامه یکی از سخنرانان به ستاره شخصی کودکی خود اشاره کرد که با پروراندن آن ستاره تا بزرگسالی به چیزی رسید که تنها مخصوص او بود و نه کس دیگر. از آن طرف کم نیستند متولدین دهه شصت و پنجاه که مثل من کودکی بیخاطره خود را به شرایط اجتماعی-سیاسی آن دوران ربط میدهند؛ ولی تجربه جشنواره خاطرهها تلنگری بود برایم که از ریزترین دلبستگیهای کودکی میشود قایقی ساخت که امضای خودت روی آن باشد. کودکیهایی که هر چند در هرج و مرج اجتماعی یا فضای خشک و بیروح دوران جنگ گذشت، اما صرف زندگی کردن در آن دوران اعتباری است تا وعده برداشت محصولی را دهد که در آن دوران کشت شده بود.
برخی بازیهای جشنواره آنقدر تصویر زنده برایم بازسازی میکرد که گویی بخشی از وجود خودم را در آن میدیدم. از منچ و فکربکر گرفته تا اعصابسنج و اریگامی. من که در کودکی ساختن قایق کاغذی را بلد نشده بودم، این بار از روی نقشه و راهنمایی مسوول بازی اولین قایق دستسازم را ساختم. در آن سوی جشنواره،دیوار خاطرهها پر بود از تکه کاغذهایی که کودکهای قدیمی خاطرات آن زمان خود را نوشته بودند. از دختری که وقت شعر خواندن در جلوی صف مدرسهشان ترانهای از خوانندهای لسآنجلسی را خوانده بود تا دیگری که در یک سطر نوشته بود: «وقتی بچه بودم یک بار از خانه فرار کردم ولی قبل از اینکه شب شود به خانه برگشتم.»
کافیشاپ و نمایشگاه کتاب و مزایده بر سر فروش کتابهای باارزشی که به انجمن اهدا شده بود، بخشهای دیگری از این برنامه دو روزه را تشکیل میدادند.جشنی که بانیان اکثرا جوان آن با این بازیها و تصاویر خاطرات زیادی داشتند. همینطور در این جشن دو روزه کم نبودند بچههای خردسال یا سالمندانی که هر یک با نگاهی متفاوت از جوانان امروزی به جشنواره نگاه میکردند. وقت خارج شدن از باغ پدری را دیدم که روی تکه کاغذی بر دیوار خاطرهها مینوشت: «کاش به پنجاه سال پیش برگردم.»
ارسال نظر