گفتگو با غلامحسین مظفری مدیرعامل بانک شهر و گزینه استانداری خراسان رضوی:
اقتصاد ما«بانکمحور» شده است
غلامحسین مظفری متولد ۱۳۴۷ نیشابور به گفته خودش تقریبا در تمام عملیات های ۸ سال دفاع مقدس حضور داشته و به عنوان یک دانشجوی بسیجی در کنار سردارانی چون شهید نورعلی شوشتری و محمد باقر قالیباف جنگیده است. وی پس از پایان جنگ به جهاد دانشگاهی خراسان پیوست و پس از چند سال فعالیت در رده های مختلف به ریاست آنجا رسید. در دوره اول دولت سید محمد خاتمی به عنوان فرماندار نیشابور انتخاب شد و توانست همزمان عنوان جوانترین فرماندار و فرماندار نمونه کشور را کسب کند. پس از آن برای مدتی به عنوان معاون برنامه ریزی در استانداری خراسان فعالیت کرد.
غلامحسین مظفری متولد 1347 نیشابور به گفته خودش تقریبا در تمام عملیات های 8 سال دفاع مقدس حضور داشته و به عنوان یک دانشجوی بسیجی در کنار سردارانی چون شهید نورعلی شوشتری و محمد باقر قالیباف جنگیده است.وی پس از پایان جنگ به جهاد دانشگاهی خراسان پیوست و پس از چند سال فعالیت در رده های مختلف به ریاست آنجا رسید.
در دوره اول دولت سید محمد خاتمی به عنوان فرماندار نیشابور انتخاب شد و توانست همزمان عنوان جوانترین فرماندار و فرماندار نمونه کشور را کسب کند. پس از آن برای مدتی به عنوان معاون برنامه ریزی در استانداری خراسان فعالیت کرد. وی سپس با رای مردم نیشابور به عضویت مجلس شورای اسلامی درآمد و در دوره هفتم مجلس به مدت چهار سال عضو هیئت رئیسه کمسیون تلفیق و برنامه و بودجه بود.مشاورت وزیر راه در دولت نهم ،عضویت هیئت مدیره موسسه اقتصادی کوثر،فعالیت در سازمان سرمایه گذاری شهرداری تهران و عضویت در هیئت مدیره بانک شهر مسئولیت های دیگری است که او پس از پایان کارش به عنوان نماینده مجلس بر عهده داشته است. مظفری که تا چندی دیگر باید از رساله دکترای خود در رشته برنامه ریزی شهری دفاع کند در حال حاضر مدیرعامل بانک شهر است.گفتگوی ما با او در ادامه از نظرتان خواهد گذشت.
چقدر امیدوارید که تیم اقتصادی دولت جدید بتواند انضباط مالی را به سیستم بازگرداند؟
ببینید یکی از قولهای آقای روحانی در دوره انتخابات، این بود که دولت در صد روز اولیه مهمترین مشکلات و چالشهای اصلی را بررسی کند و حداقلهایی را فراهم کند، مردم نیز هم امیدوارند و هم حساس. این زمان گذاشتنها در جامعه ما، در حال جا افتادن است. آقای قالیباف اولین کسی بود که روی پروژههای شهرداری شمارش معکوس گذاشت. مردم هم میدانستند، این پروژه باید راس موعد راه بیافتد و اگر اینطور نشود، حداقل شهردار باید عذرخواهی کند. الان هم مهمترین کاری که تیم اقتصادی دولت باید انجام دهد، همین مهلت صد روزه است. باید وزرای صنعت، معدن و تجارت، کشاوزری، اقتصاد، کار، سازمان مدیریت جدید و بانک مرکزی بنشینند و برای این برنامه صد روزه راهکارهای جدید و کوتاه مدتی پیدا کنند.
یکی از مهمترین مشکلات حال حاضر کشور تامین کالاهای اساسی است. چون متاسفانه وضعیت ما برخلاف تصوری که به جامعه تزریق شده است، وضعیت خیلی خوبی نیست. برداشت من این است تیم اقتصادی دولت یعنی بانک مرکزی، وزرای صنعت، اقتصاد، کشاورزی و ... برخلاف انتقادی که در مجلس مطرح میشد، تیم همراه و در عین حال باتجربهای هستند. همچنین این ایراد که میانگین سنی کابینه بالا است، نیز درست نیست. بدون تردید ما در این شرایط به افرادی نیاز داریم که بتوانند بدون فوت وقت تصمیمات درست بگیرند، زیرا دیگر فرصت آزمون و خطا نداریم. شاید اگر اندکی به ثبات برسیم، برای ورود افراد جوان و کادرسازی فرصت فراهم شود، اما در حال حاضر چنین شرایطی نداریم. به نظر من همه باید درباره مشکلات به اتفاق نظر و درک مشترک برسند تا صورت مسئله برای همه روشن بشود و بعد به سراغ راه حل بروند. در چند سال اخیر، از حنجره وزارای اقتصادی دولت، حرفهای مختلفی در آمده و به همین دلیل مشکلات حل نشده است. اما خوشبختانه تیم فعلی، تیم همراهی است. برای حل مشکلات اقتصادی باید رونق اقتصادی ایجاد شود اما متاسفانه اقتصاد ما به جای اینکه سرمایهمحور باشد بانکمحور شده و همه
اقتصاد ما به بانکها وصل شده است. فراز و نشیبهای سیستم بانکی و بازار پولی و مالی ۳۵ سال گذشته، بانکداری ما را وضعیت خاصی مواجه کرده است.
بانک ها با چه مشکلاتی مواجه هستند؟
در سیستم بانکی، بانک معضلات و گرفتاریهای خودش را دارد. بعضی از سیاستهایی که به بانکها تحمیل شده، درست نبوده است. بخش زیادی از مطالبات معوق بانکها، دولتی است و بانک را فلج کرده است. بانک یک بنگاه اقتصادی است که باید سرمایههای مردم را جذب کند و تسهیلات بدهد و حداقل ۵/۲درصد سود داشته باشد. وقتی حجم مطالبات بالا میرود، هزینه بانکها تامین نمیشود و آنها هم برای جذب سپرده در یک رقابت ناسالم بین خودشان گرفتار میشوند. از طرفی هزینههای تمام شده پول، خیلی افزایش یافته است از آن طرف هم سیاستهای تحمیل شده، سیاستهای محدودکنندهای است. از بانکداری اسلامی هم فقط اسمش باقی مانده است.ما در این حوزه فقط بخشنامه صادر کردیم اما به هیچ یک عمل نکردهایم. وقتی با تولیدکننده قرارداد مشارکتی میبندیم، فقط ظاهر قرارداد را اسلامی میکنیم و میگوییم ما مشارکت کردهایم. در حالیکه ما سود را ثابت میکنیم و فقط در سود شریک میشویم و در زیان شریک نیستیم. به هر حال، خوشبختانه اسم قانون بانکداری ما «بانکداری اسلامی» نیست و «بانکداری بدون ربا» است. البته ریسک بانکها هم خیلی بالاست.
به نظر شما در این شرایط وظیفه اصلی بانک ها چیست؟
وظیفه بانک تامین منابع برای تولیدکننده است و بنگاهها باید تولید کنند و هر دو در سود شریک باشند. اما متاسفانه تولیدکننده ما حرفهای نیست و تولید هم اصولی نیست. در گذشته برای اختصاص منابع به تولید دو بحث مطرح بود: یکی اینکه منابع را به پروژههای کوچک و زودبازده بسپاریم و دیگری اینکه به صنایع بزرگ اختصاص بدهیم تا به تبع آن صنایع پایین دستی و زودبازده هم رشد کنند. دولت نهم از اختصاص منابع به پروژههای زودبازده و کوچک دفاع کرد و منابع را به وامهای خوداشتغالی و زودبازده اختصاص داد اما چون مطالعات دقیقی نداشت، نتوانست موفق باشد و در نتیجه جلوی رشد کارهای زیربنایی نیز گرفته شد. در زمان دولت اصلاحات هم ما این مشکلات را در حوزه تزریق منابع داشتیم، اما خوشبختانه مبلغ وامهای آن زمان کم و در حدود ۳ یا ۵ میلیون تومان بود. در آن دوره، گروه پژوهشی دانشگاه فردوسی تحقیق انجام داد و معلوم شد فقط ۵/۱۷ درصد پول در جایی که باید هزینه میشد، هزینه شده است. در جلسه هیئت دولت نهم هم ما مفصل با آقای احمدینژاد صحبت کردیم و گفتیم در ابتدا که این پولها تزریق میشود خوب است ولی در آینده مشکلاتی به وجود میآورد. قبل از
تزریق پول باید مطالعه و بررسی کرد که در هر جا چقدر باید هزینه شود. ما هنوز به جایی نرسیدهایم که تولیدکننده ما خودش بتواند راهش را انتخاب کند و باید گفت که در کجا به تولید نیاز داریم. اشکال فعلی این است که هنوز تولید ما سروسامان نگرفته و تولید کننده هم مشکلات زیادی دارد. سه سال پیش که قیمت ارز سه برابر شد، سرمایه تولیدکنندگان نیز یک سوم شد. الان خیلی از واحدهای خوب نقدینگی کافی ندارند و با این هزینههای سنگینی که به آنها تحمیل شده است و سودی که باید به بانکها بدهند، واقعا کارشان سخت است. دولت نیز شرایط سختی دارد اما باید امیدوار بود. کنترل تورم یکی از محورهای اصلی برنامههای دولت بوده است. البته درکنار کنترل تورم باید نقدینگی را نیز کنترل کرد. نقدینگی هم باید تزریق شود و هم باید مهار شود. ایجاد این توازن کار بسیار سخت و در عین حال متناقض است.
فکر می کنید راهکار کنترل تورم چیست؟
یکی از راههای آن این است که بانکها باید تزریق پول را کم کنند. زمانی که آقای مظاهری به آقای احمدینژاد گفت من خزانه را چهار قفله میکنم و دیگر هیچ پول نمیدهم، تصمیم درستی گرفته بود. در واقع اصلیترین راه کنترل تورم همین بود. اینکه ما هم تولید را حفظ کنیم و و هم تورم را کم کنیم کار بسیار سختی است اما ما منابع خوبی داریم و میتوانیم تورم را مهار و در عین حال تولید را حفظ کنیم. از طرفی ما باید رابطهمان با دنیا را اصلاح کنیم. واقعیت این است که ما تافته ای جدا بافته نیستیم و هرچه در داخل هنرمند باشیم، بدون تعامل با دنیا کاری از پیش نمیبریم. خوشبختانه -علیرغم آشفتگی اوضاع منطقه- رویکرد دولت جدید در حوزه بینالملل مثبت بوده است.
مهمترین مشکل اقتصاد ایران را در برهه کنونی چه میدانید؟
مهمترین مشکل ما «رکود تورمی» است که از مجموعه سیاستهای اقتصادی دولت قبلی سرچشمه گرفته است. مهار رکود تورمی کار بسیار دشواری است. از طرفی با تورم مواجهیم و از طرف دیگر رشد اقتصادیمان منفی است. اینکه ما در شرایط تورمی با رشد اقتصادی منفی مواجهیم خیلی ناراحت کننده است. این وضعیت یک معادله چند مجهولی، پیچیده و البته قابل حل است. خروج از رکود تورمی، یعنی ایجاد توامان رونق اقتصادی و مهار تورم. ما نتوانستیم شفاف و روشن به مردم بگوییم چه مشکلاتی داریم و برای خروج از وضعیت باید چه سختیهایی را تحمل کنیم. در ترکیه این اتفاق افتاده است. برای خروج از وضعیت، تورم ۸۰ درصدی به وجود آمد اما بعد از ۴ سال چون برنامه داشتند به نقطه مورد نظر رسیدند و رشد اقتصادیشان به نقطه خوبی رسید. من در مقالهای از آقای اردوغان میخواندم که شروع تحول اقتصادی آنها با ۶۰ میلیارد دلار همراه بوده است.pic۱
البته آنها سرمایهگذاری خارجی داشتند.
منظور من هم همین است. این بحثها یک مجموعه به هم پیوسته هستند. برقراری ارتباط با دنیا تاثیر زیادی در رشد اقتصادی دارد. از طرف دیگر بحث استقلال بانک مرکزی هم اهمیت زیادی دارد. بانک مرکزی خزانه دولت نیست که هر وقت پول کم داشت دست درازی کند و هر وقت پول نداشت اسکناس چاپ کند و بدهیهایش به بانک مرکزی را با تغییر نرخ ارز تسویه کند. این کارها آثار بسیار مخرب و طولانی مدتی در اقتصاد خواهد داشت.در عین حال بانکها نیز شرایط بسیار سختی دارندو قدرت عملشان گرفته شده است.آنها هم علاقمند هستند شرایط خوب باشد تا بتوانند وظایف بانکداریشان را انجام بدهند.یعنی بانک باید آزادی عمل داشته باشد و در بحث سود باید بتواند مانور بدهند، تعیین سود برای بانکها درست نیست.
در مجلس هفتم میگفتند نرخ سود باید به اندازه نرخ تورم باشد. اما چنین چیزی در عمل ممکن نیست. نمیشود به اقتصاد فرمان داد و چیزی خواست. بانک باید بتواند با نوآوری و خلاقیت مشتری خوب پیدا کند و با آن کار کند. الان به این دلیل که بانکها نتوانستهاند عملیات متعارف خودشان را انجام دهند،به سمت بنگاهداری رفتهاند و شرکتهایی درست کردهاند که پولشان را در آن بگذارند و سود بیشتری ببرند. در شرایط تورمی هم این کار بهترین کار است. یعنی بانک با پولش ملک و زمین میخرد و سود میکند، در نتیجه پول به بخش تولید نمیرود و تولیدکننده در خارج از شبکه بانکی پولی دریافت نمیکند. حتی بخشنامه بانک مرکزی که میگفت بانکها حق ندارند به شرکتهای خودشان وام بدهند نیز دور زده شد. وقتی ما تحریمهای بینالمللی را دور میزنیم، دور زدن یک بخشنامه داخلی که کاری ندارد (با خنده). خلاصه تمام این اتفاقات تولید را دچار مشکل کرد. در عین حال من به عنوان یک مدیر بانک میگویم که ما هم علاقهمندیم کار بانکداریمان را بکنیم، یعنی پولهای مردم را جذب کنیم وبه تولیدکنندهها بدهیم تا رونق ایجاد شود.
با توجه به تغییرات در ترکیب اعضای شورای پول و اعتبار و اینکه به عقیده بسیاری از کارشناسان نرخ سود باید بیشتر از این باشد تا مردم پولشان را به بانکها بدهند و نقدینگی کنترل بشود، فکر می کنید با ورود تیم جدید اقتصادی این اتفاق باید بیافتد؟
رئیس بانک مرکزی در جلسه معارفهشان تقریبا همین فرمایش شما را تایید میکردند که بالاخره نرخ سود باید متناسب با تورم باشد. البته واقعیت این است که الان سود گرفتن بر اساس نرخ واقعی تورم،هیچ توجیهی ندارد. در واقع باید به تدریج از این مرحله خارج شویم و نمیتوان یکدفعه به بازار یک تصمیم شوکآورداد. در مورد بازار ارز هم همینطور است و نمیشود یکدفعه نرخ دلار را پایین آورد.
اگر شما در بانک خودتان یعنی بانک شهر کاملا آزادی عمل داشتید،چند درصد سود میدادید؟
من فکر میکنم سودی که در حال حاضر به سپردهها تعلق میگیرد، کم نیست، بلکه تورم و در نتیجه نرخ تمام شده پول برای بانکها خیلی بالا است و به همین دلیل نرخ بهرهای که به مردم میدهیم افزایش یافته است اما ما دوست نداریم اینطور باشد، بلکه ترجیح میدهیم مانند بقیه دنیا هزینه تمام شده پول و نرخ بهره پایین باشد. در این حالت ریسک کار هم کمتر است. بانک مرکزی در زمستان سال قبل، بخشنامهای داد و تعیین نرخ سود را آزاد گذاشت. ما تنها بانکی بودیم که نرخ سود سپردههای کوتاه مدت را ۲۵ درصد اعلام کردیم. ابتدا صدا و سیما آگهی ما را پخش نکرد تا اینکه بخشنامه بانک مرکزی -مبنی بر آزادی عمل بانکها در تعیین نرخ سود- را برایشان فرستادیم. بعد از پخش این آگهی موجی در کشور به راه افتاد و ما توانستیم منابع زیادی جذب کنیم. ولی بانکهای دیگر اعتراض کردند و پیشنهاد دادند هماهنگ عمل کنیم. در واقع میان بانکها رقابت ناسالمی وجود دارد. ما در کنار بانکها، بازار پولی نامتشکل دیگری داریم، به نام تعاونیها که از ثمرات دولت قبلی هستند و هنوز هم تحت کنترل بانک مرکزی قرار نگرفتهاند. این تعاونیها با یک شعبه شروع به کار کردند،
سرمایههای مردم را گرفتند، ساختمان خریدند و سود کردند و واقعا مشکلات زیادی ایجاد کردند. مجلس نیز با این کار دولت قبل مخالف بود. در حال حاضر یکی از مشکلات بانک مرکزی ساماندهی این موسسات است.pic۲
شما فرمودید در این دوره بانکها آزادی عمل نداشتند اما علیرغم این مساله ما شاهد رشد چشمگیر ایجاد بانکها و موسسات خصوصی هستیم، دلیل این اتفاق را چه میدانید؟
ببینید هنوز تعداد بانکها خیلی زیاد نیست و اگر اقتصاد درستی داشته باشیم تعداد بانکها میتواند بیشتر از این باشد. البته موسسات با بانکها تفاوت دارند. به نظر من ضوابطی که برای ایجاد بانکها وجود دارد ضوابط سختی است. ورود بانکهای خصوصی، رقابت نسبتا خوبی ایجاد کرده است و از جهاتی توانسته ثبات را به اقتصاد برگرداند.
با توجه به وجود این همه بانک خصوصی، هدف از تاسیس بانک شهر چه بوده است؟
بانک شهر یکی از مردمیترین بانکهای کشور است. در ابتدا این بانک یک تعاونی وابسته به شهرداری تهران بود اما بعد به این نتیجه رسیدیم که بهتر است به بانک تبدیل شویم وشهرداریهای کلانشهرها سهامدار این بانک باشند. در حال حاضرشهرداری تهران ۱۰ درصد،شهرداری مشهد ۸ درصد و سایر کلانشهرها، هر کدام ۷ درصداز سهام این بانک را به خود اختصاص دادهاندکه در مجموع میشود ۷۰ درصد و ۳۰ درصد باقیمانده نیز پذیره نویسی شده است. یکی از کارهای خوب بانک شهراین است که به توسعه زیرساخت شهرها کمک میکند. با این مکانیزم توانستهایم هم به شهرداریها (برای اجرای پروژههای زیرساختی) و هم به مردم تسهیلات بدهیم، البته این تسهیلات را به پیمانکارها دادهایم، نه به خود شهرداریها.چون شهرداریهاسهامدار ما هستند و طبق قانون هیچ بانکی نمیتواند به سهامدارانش وام بدهد.
یعنی، انجام این کارها از طریق بانکهای دیگر ممکن نبود؟
چرا ممکن بود.در حال حاضر تنها ۳۰ درصد از کار شهرداریها از طریق بانک شهر صورت میگیرد. به طور کلی ما یک بانک هستیم و یکی از اهداف ما شهرداریها هستند.
بانک شهر نسبت به سایر بانکها چه برتری و مزایایی دارد؟
به طور کلی ما دو هدف داشتیم، یکی همین کسب سود بود، یعنی شهرداریها میخواستند از طریق تاسیس این بانک سود کسب کنند و هدف دیگر ارائه خدمات خوب به مردم بود. با توجه به ارتباط گستردهای که مردم با شهرداریها دارند،توانستیم خدمات خوبی به مردم ارائه کنیم.هم اکنون در حال راهاندازی سیستم امضای الکترونیک هستیم تا از طریق حذف واسطههای سیستم،یک روانسازی و شفافسازی در سیستم بانک ایجاد شود. با استفاده از این روش میتوانیم صدور چک را به تدریج حذف کنیم. یکی دیگر از خدمات ما، بحث بانکداری مجازی است. در تلاشیم تا در فضاهای شهری که متعلق به شهرداری است، خدمات بانکی ارائه کنیم.با استفاده از این روش مردم میتوانند از طریق اینترنتی که مثلا در پارک ملت مشهد به بانک ما وصل است کارهای بانکیشان را انجام دهند. ارائه این خدمت برای بانکهای دیگر کار بسیار سختی است. در حال حاضرارائه این خدمت در ۵۰۰ مکان قطعی شده است و به طور مثال الان در برج میلاد این خدمت ارائه میشود. در مجموع با توجه به این که یک بانک نوپا هستیم شرایط خوبی داریم.
اخیرا سایتهای اقتصادی خبری درباره رفتن شما به بانک تجارت منتشر کرده اند، این خبر چقدر صحت دارد؟
بله این خبر را زدهاند، بانک تجارت هم پیشنهاد داده بود که به آنجا بروم.
یعنی خبر از سمت بانک تجارت مطرح شده بود؟
سایتها اینطور زدهاند.البته قبلا تماسهای غیررسمیای از سمت بانک تجارت و وزارت اقتصاد گرفته بودند. اما من خودم فعلا برنامهای برای رفتن به بانک تجارت ندارم علاوه بر آن به بانک شهر تعهد دارم و ترجیح میدهم در بانک شهر بمانم.
آخرین بخش سوالهای ما در مورد مطرح شدن نام شما به عنوان یکی از گزینه های استانداری خراسان رضوی می باشد، اولا این قضیه چقدر جدی است؟ دوما با توجه به اینکه شما مدت نسبتا زیادی در بدنه استانداری خراسان کار کردهاید، مهمترین اولویت های استان را چه میدانید؟
ببینید بعد از انتخاب رییس جمهور ابتدا درباره وزرا گمانهزنیهایی شروع میشود و بعد به ردههای پایینتر مثل معاونان و استانداران میرسد. به طور طبیعی اسمهایی هم مطرح و گزینههایی پیشنهاد میشوند و رایزنیهایی صورت میگیرد. البته اسم من هم در بین این گزینهها وجود داشته است. واقعیت این است که ذهن خود من به سمت این کار نرفت اما برخی از دوستان از بنده خواستند فعلا نظر منفی اعلام نکنم و من هم پذیرفتم و گفتم سیستم برای تجربیاتی که ما کسب کردهایم هزینه کرده است پس باید این تجربیات را در اختیار کشور قرار داد.بر همین اساس بنده نه نظر مثبت اعلام کردهام، نه نظر منفی و اگر امکانی فراهم شود در خدمت استانداری هستم. اما اینطور نیست که خودم برای این سمت خیلی فعال باشم. بر اساس اخباری که دارم، گویا نمایندگان لیست ۴ یا ۵ نفرهای را برای استانداری ارائه دادهاند که اسم من نیزدر میان اسامی بوه است. اما تا مرحلهای که به سمع و نظر وزیر کشور برسد و تصمیمگیری بشود راه زیادی مانده و تغییر و تحولات زیادی ممکن است ایجاد شود.واقعیت این است که من اعلام آمادگی کردهام و در خدمت هماستانیهای عزیز هستم. به نظر من
برنامههای ما برای استان خیلی روشن است. ما در ظرفیتهای فوقالعادهای در حوزههای مختلف استان خراسان داریم، از بارگاه امام رضا (ع) گرفته تا سایر منابع با ایجاد زیرساختهای کافی وافزایش جادهها و کم کردن فاصلهها میشود آسایش و آرامش زیادی ایجاد کرد و پول هم درآورد. زمانی که من فرماندار نیشابور بودم، از هر بهانهای یک فرصت میساختیم. یکی از این موارد مسیر ورود امام رضا (ع) به ایران بود که جشنهایی را در این مسیر ترتیب دادیم.مشابه این کار را در شهر باواریای آلمان در مسیر عبور حضرت مسیح (ع) ترتیب میدهند و طبق آمار در هر دو سال ۱۸ میلیون نفر از این ایالت بازدید میکنند و اقتصاد آنجا بر همین مبنا شکل گرفته است. ما هم در استانداری این بحث را مطرح کردیم که امام رضا (ع) فارغ از بعد معنویشان یک فرصت برای شیعیان ایران و جهان هستند و میشود جشنوارههای بزرگی برای ایشان برگزار کرد و خیلی هم پول درآورد و در اقتصاد کشور هم تاثیر گذاشت. فارغ از این در زمینه معدن و تجارت هم فرصتهای خیلی خوبی در استان داریم و زیرساختهایمان هم نسبتا بد نیست. به هر حال تمام گزینههایی که برای استانداری مطرح شدهاند خوب هستند و هرکس
استاندار شد همه کمک خواهند کرد.
به نظر شما برای استانداری باید از نیروی بومی استفاده شود یا غیر بومی؟
بر اساس تجربهای که دارم فکر میکنم نیروهای بومی به دلیل ارتباطات و شناخت بیشتری که دارند بهتر هستند وبهتر میتوانند تصمیم بگیرند.
به عنوان سوال آخر عملکرد شهرداری مشهد در دوره آقای پژمان را چطور ارزیابی می کنید و فکر می کنید چه کسی می تواند شهردار بعدی مشهد باشد؟
به هر حال مشهد شهر ملی است و چهره ملی برای آن عجیب نیست. البته من معتقدم آقای پژمان در این چند سال خیلی خوب کار کرده است. شهرداری مشهد بعد از تهران دومین بودجه را دارد و فاصلهاش با شهرهای دیگر خیلی زیاد است. به نظر من با تجربهای که شهرداری مشهد در دوره مهندس پژمان کسب کرده است،هر چهرهای شهردار بشود باید بتواند به همین میزان موفق عمل کند.به ویژه در حوزه مشارکتها عملکرد شهرداری مشهد خیلی خوب بوده است و باید ادامه پیدا کند. در واقع مشهد خودش یک کشور است و ظرفیت فوقالعادهای دارد و کسی که شهردار میشود باید بتواند با روی باز و گشاده سرمایهها را جذب کند و ثروت خلق کنند. زمانی که میخواستم از جهاد به استانداری بروم ، خیلی از دوستان که به تعبیری خیر و صلاح مرا میخواستند اعتراض کردند و گفتند سمت تو در جهاد به عنوان رییس از سمت فرماندار بالاتر است، اما من به این طبقهبندیها قائل نیستم و معتقدم اگر ما توانستهایم تجربهای کسب کنیم، کشور برای آن هزینه داده است پس باید در هر جایی که نیاز بود خدمت کنیم.
ارسال نظر