مسیرآموزش عادتهای مالی به کودکان
کمی روی واژه صرفهجویی تامل کنید. این واژه چه چیزی را در ذهن شما تداعی میکند؟ حس خوبی به شما دست میدهد یا احساس فقر، محرومیت و یا کمبود میکنید؟ تمام این ذهنیات شما بر روی رفتارهای شما موثر است و رفتارهای مالی شما به شدت روی ذهنیت کودکان شما اثر میگذارد. دوست دارید چه الگویی را در ذهن بچههای خود پرورش دهید؟ کسی چه میداند تولید یک میلیارد آیفون، چه میزان از منابع زمین را مصرف کرده و یا چقدر به گرم شدن زمین کمک کرده است اما وقتی که در هر سال دو بار نمونه جدیدی از این محصول ارائه میشود و در هر معرفی رکورد فروش قبلی شکسته میشود، نشانه این است که ما نمیدانیم به کجا میخواهیم برویم.
کمی روی واژه صرفهجویی تامل کنید. این واژه چه چیزی را در ذهن شما تداعی میکند؟ حس خوبی به شما دست میدهد یا احساس فقر، محرومیت و یا کمبود میکنید؟ تمام این ذهنیات شما بر روی رفتارهای شما موثر است و رفتارهای مالی شما به شدت روی ذهنیت کودکان شما اثر میگذارد. دوست دارید چه الگویی را در ذهن بچههای خود پرورش دهید؟ کسی چه میداند تولید یک میلیارد آیفون، چه میزان از منابع زمین را مصرف کرده و یا چقدر به گرم شدن زمین کمک کرده است اما وقتی که در هر سال دو بار نمونه جدیدی از این محصول ارائه میشود و در هر معرفی رکورد فروش قبلی شکسته میشود، نشانه این است که ما نمیدانیم به کجا میخواهیم برویم. این خطری است که همه ما را تهدید میکند.
مصرفگرایی بهتر است یا صرفهجویی؟
مصرفگرایی و تمایل به داشتن بیشتر، یک رویای آمریکایی (American Dream) است. همه ما آن را شنیدهایم و شاید آرزوی داشتن این زندگی را در سر میپرورانیم. اما اجازه بدهید کمی با خودمان روراست باشیم. آنها به این نتیجه رسیدهاند که سالها تبلیغ مصرفگرایی، زندگیشان را به سمت و سوی خوبی نمیبرد.منظور از آموختن صرفهجویی این است که باید در رویاهای خود بازنگری کنیم و یا اینکه بچههایمان را به شیوهای آموزش ندهیم که داشتن بهترین و بیشترین برای آنها رویا شود. ممکن است این موضوع را بسیار در اطرافیان خود دیده باشید؛ والدینی که همیشه در حال نالیدن از خرید و خرجهای سرسامآور کودکان خود هستند و البته همیشه هم به خواستههای آنها تن میدهند، هرچند که ممکن است این تسلیم شدن، با تاخیری چند ماهه انجام شود. متاسفانه پس از مدتی کنترل این بچهها از دست شما خارج میشود و به احتمال زیاد این فرزندان، شانس کمی دارند که انسانهایی شکرگزار و قدرشناس شوند. آیا این قدرنشناسی کودکان و نوجوانان در حال حاضر به یک تم کلی گپ و گفتهای والدین تبدیل نشده است؟
چگونه رفتار خودمان را اصلاح کنیم؟
البته تغییر عادتها کار بسیار سختی است ولی میتوان یک بازی برد - برد را با خودتان، اطرافیان و مهمتر از همه با فرزندانتان شروع کنید. وقتی شما یک عادت صرفه جویی را تمرین میکنید، چندین هدف را با یک تیر زدهاید: هم اینکه به احتمال زیاد زندگی سالمتری دارید، موفق به کسب یک عادت خوب شدهاید، به جیب نازنین خود که تورم نحیفترش کرده کمک میکنید، میزان پسانداز خود را افزایش میدهید و یک معلم خوب برای فرزندی شدهاید که به رفتارهای شما نگاه میکند. به گفته کارشناسان اقتصاد خانواده اولین عادتی که باید تمرین کنید آموزش مقایسه کردن/ نکردن است. اگر این نگرش را تمرین کنید خیلی از مشکلات میتواند حل شود. بخواهید یا نخواهید فرزندان شما در جامعه با انواع و اقسام افراد روبهرو میشوند. اگر در دوره کودکی شما، تنها یکی دو نفر را میشناختید که لوازم تحریر آنچنانی، لباسهای مارک یا اسباب بازیهایی داشتند که ممکن بود دل شما برای آنها غش برود، اکنون زمانه کاملا متفاوت شده است. الان مقایسه نکردن برای فرزندان شما کار بسیار سختی است و نباید بگذارید بچههایتان در این مسیر تنها بمانند.باید دست به اصلاحاتی در رفتارتان با پول بزنید که البته این اصلاحات شامل بچهها هم میشود. لازم نیست که به آنها سرکوفت بزنید که «شلواری که در اثر بیاحتیاطی پاره کردهای، حاصل اضافه کار و جان کندن من است» این برخورد بچه را در یک موضع دفاعی قرار میدهد. بلکه باید آموزشهای ساده مالی را از کودکی به او بیاموزید. همین که متوجه شود همه لذتها بهصورت آنی پدیدار نمیشوند، شروع بسیار خوبی است. همین که بداند برای داشتن چیزی باید پسانداز کند، شروع خوبی است. هر چه بزرگتر پسانداز بیشتر. نه اینکه بگوییم برای خریدن تبلت باید پسانداز کنی و از فردا پول توجیبی او را ده برابر کنید تا زودتر به آن برسد.
کودک چطور راه رفتن یا حرف زدن را یاد میگیرد
خودتان را به جای او میگذارید و با هجیهای ساده او را آموزش میدهید ؛دقیقا این کار را باید در مسائل مالی هم انجام بدهید. با او گام به گام جلو بروید، هدفگذاری را به او آموزش بدهید، به او بگویید که برای رسیدن به هدف انجام هر کاری صحیح نیست و رعایت حقوق دیگران را به او یادآور شوید، او را تشویق کنید که راه جدیدی را برای رسیدن به هدف بیاموزد، تجربه اش را مکتوب کند و بخشندگی را به او بیاموزید و تمام اینها اگر در سنین دبستان که فرزندان، پدر و مادرشان را بهعنوان کاملترین موجودات زمین میشناسند، انجام شود، بسیار موثرتر است و پس از آن تغییر عادتهایی که خودتان باعث آن بودهاید کار سختی میشود. فرزند را در این سن میتوان به راحتی آموزش مقایسه درست داد. به گفته کارشناسان اقتصاد خانواده، مقایسه درست، مقایسه خودمان با گذشته خودمان است. به این مثالها توجه کنید: «ببین اینجا نوشتهای که داشتن یک مداد رنگی ۲۴ رنگ آرزوی بزرگ تو بوده است، چند وقت بعد آن را خریدی». یا آنکه «ببین اینجا نوشتهای که داشتن یک توپ چهل تکه فوتبال آرزوی تو بوده است، ببین اینجا نوشتهای که کاش من یک تبلت داشتم و با تلاش خود به آن رسیدهای. تلاش تو گذشتن از چیزهای کم اهمیتتر برای رسیدن به هدفت بوده است». یا آنکه «حالا ببین که چقدر به همه آن چیزهایی که میخواستی رسیدهای باید شکرگزار اینها باشی و اگر چیزهای بهتری میخواهی باید ببخشی، باید برای رسیدن به آنها برنامهریزی کنی.» از دیدگاه کارشناسان اقتصاد خانواده این تکنیکها به ویژه اگر از سنین پائین تمرین شود میتواند کارآمد باشد.
بهترین روش پسانداز برای بچهها چیست؟
بی تردید اگر شما پدر و مادر مسوولی باشید احتمالا یکی از بزرگترین دغدغههایتان، پسانداز برای بچههایتان است. پسانداز برای آینده آنها، برای مخارج دانشگاه یا ازدواج یا جهیزیه یا شاید نگران این هستید که آیا این بچه در آینده میتواند شغل درست و حسابی را دست و پا کند یا خیر. یکی از موضوعات خوبی که در دوران کودکی به شما آموزش داده میشد، پسانداز در قلکهای پلاستیکی یا سفالی آن دوران بود. تا اینجای کار خوب بود ولی کاش صرفا به همین جا تمام میشد. در آن زمان به شما آموزش نمیدادند که برای چه چیزی پسانداز میکنی، هدفت چیست، یا هدفها را درست و حسابی تعریف نمیکردند. معمولا پس اندازها صرف خرید لباسی برای عید یا اول مهر میشد. همین الان هم در بسیاری از اوقات پدر و مادرها این کار را میکنند. مثلا فلان بچه هفت ساله تبلت میخواهد، چرا؟ واکنش ما به اینگونه درخواست کودکان چیست؟ واکنش ما به درخواست فرزند به هر دلیل موجه یا غیر موجه این است که در برابر خواست او تسلیم میشویم و البته شرطی هم میگذاریم: «باید برای داشتن آن پسانداز کنی.» اشتباه در همین جا رخ میدهد. پول توجیبی بچه کم نمیشود بلکه ظرف ماهها (یا روزهای آینده) پولی اضافی به بهانههای مختلف به صندوق پسانداز بچه واریز میشود تا نهایتا تبلت را بخرد.درست است؟ البته در پرانتز این نکته را اضافه میکنیم که این روش بسیار بهتر از آن است که بلافاصله هر چه که خواست برای او مهیا کنیم. ولی بچه باید سختی پسانداز کردن یا برنامهریزی را بیاموزد. او باید بیاموزد که رسیدن به این تبلت مستلزم داشتن یک انضباط مالی است. بیاموزد که برای رسیدن به خواستهاش باید از برخی چیزهایی که همیشه در دسترس داشته بگذرد.
راه پیشنهادی
او اگر ببیند که در شیوه زندگی او تغییری ایجاد نشده ولی از آن سو پول اضافی هم برای پسانداز از آسمان! میرسد، اصلا معنی اصلی آن را درک نمیکند. اما راهکار پیشنهادی این است که اگر فرزندتان چیزی را خواست و شما حتی به او پول اضافی هم میدهید که زودتر به تبلت دلخواهش برسد، باید در قبال آن کاری انجام دهد، مثلا کمک در کارهای خانه، جمع آوری امتیازهای مثبت در مرتب نگه داشتن اتاقش و پیشنهاد دیگر اینکه کتابی را بخواند و مجبور باشد تا خلاصهای از آن را برای شما بنویسد، یا نظر خودش را شرح دهد. البته فراموش نکنید که در همه این موارد، باید مانند یک مربی مشتاق در کنار او باشید.شما نباید نگران این باشیدکه اعتماد به نفس فرزند شما در خواستن و نداشتن چیزی کاهش یابد، او در آینده بسیاری چیزها را خواهد دید که قطعا دسترسی فوری به آنها برایش غیر ممکن است، شما باید کاری کنید که عزت نفس او افزایش یابد.عزت نفس کودک خود را چگونه میتوانید افزایش دهید؟ اینکه همیشه در کنارش باشید و راه زندگی را با او بپیمایید.پس میتوان از کودکی به شیوهای آموزش پسانداز داد که این فرآیند هم برای او لذت بخش باشد هم اینکه به خواستههایش برسد.نکته مهم این است که نباید به او قول خرید چیزی را داد و در موعد مقرر، با هزار دلیل و برهان سعی در متقاعد کردن او داشت، بلکه باید با او همگام شد در مسیری که داشتن و شدن فرآیندی است که نیاز به برنامهریزی، انضباط و گذشتن از چیزهای کماهمیتتر دارد و البته نقش مربی که پیمودن این مسیر را لذتبخش میکند هم بسیار حیاتی است.
از خودتان شروع کنید
در این میان نکته مهم دیگر این است این تکنیکها زمانی میتواند موثر عمل کند که رفتار شما والدین نیز در همین راستا باشد و بدانید که همیشه در زیر نگاه تیزبین کودکان قرار دارید. از این رو بهتر است عادات مالی بد خود را نیز اصلاح کنید. کارشناسان اقتصاد خانواده برخی رفتارهای اقتصادی را بهعنوان عادت بد مالی میدانند. این رفتارها شامل عادتهایی همچون خرج کردن پول برای چیزهایی که نیاز نداریم، نداشتن پس انداز، قراردادن پسانداز در انتهای لیست اولویتها، نداشتن بودجه خانگی، خرج کردن بیش از دخل، عدم ردیابی پولهایی که خرج میکنیم و... است. اما آنچه مهم است این نکته است که باید چگونه با این عادتها برخورد کنید. به گفته کارشناسان اقتصاد خانواده برای اصلاح عادتهای بد مالی ابتدا باید بپذیرید که عادتهای بدی دارید. اگر عادتهای مالی بد خود را لیست کردهاید، بررسی کنید که کدام یک بیشتر از همه به جیب شما ضربه زده است. (در صورتی که پولهایتان را ردیابی نکرده باشید، تشخیص آن کار سختی است اما میتوان بهعنوان شروع حسابهای ماه گذشته را بررسی کرد یا از همسر یا دوستان و خویشان نزدیک نظرخواهی کرد.) البته در این میان باید گفت که تمام عادتهای بدی که در شما شکل گرفته پاسخ به نیازی است که در شما وجود دارد و شما نمیتوانید این نیاز را حذف کنید، بلکه باید آن را شناسایی کرده و یک پاسخ مناسب بدهید. مناسبترین پاسخ آن میتواند جایگزین کردن آن با یک عادت خوب باشد.مثلا مهمترین عادت بد مالی میتواند عدم ردیابی پولهایتان باشد. نوشتن مخارج روزانه عادت پسندیدهای است که باید آن را تمرین کنید چون میتواند کاشف عادتهای بد دیگر شما باشد. یک ماه سعی کنید تمامی مخارج ریز و درشت خود را بنویسید و آنها را در دسته بندیهای مختلف مرتب کنید. برای این کار میتوان از دفترچه، نرمافزارهای رایگان یا امکاناتی مانند برخی اپلیکیشن ها استفاده کرد. نکته مهم دیگر در این مسیر آن است که تا زمانی که خودتان و همسرتان دست از مقایسه خود با دیگران برندارید شاید افزایش چندین برابری حقوق، پاداش و پول دریافتی شما تاثیری در زندگیتان نداشته باشد.
ارسال نظر