بودجه ریزی به زبان ساده
مرتضی زارع
کارشناس اقتصادی
بودجه چیست؟ اغلب مردم تصور می کنند بودجه همان درآمد آنها یا میزان پولی است که با کار کردن بهدست میآورند اما جالب است بدانید بودجه، پول و درآمد نیست بلکه نوعی برنامه است. برنامهای که دخل و خرج خانوارها یا افراد را مدیریت میکند. بهمفهوم ساده، بودجه خانوار برنامهای است که در آن کلیه درآمدها برآورد میشود و متناسب با نیازهای مختلف برای خرج کردن آنها اهدافی تعیین میشود. این برنامه در یک بازه زمانی مشخص طرحریزی میشود. برای مثال شما میدانید که آخر ماه دو میلیون تومان درآمد خواهید داشت و از این مبلغ ۷۰۰ هزار تومان اجاره خانه را خواهید داد، ۲۰۰ هزار تومان هزینه شارژ ماهانه است، شاید تصمیم گرفته باشید ۵۰۰ هزار تومان برای خرید خواربار ماهانه هزینه کنید، هزینه حمل و نقل، لباس و.
مرتضی زارع
کارشناس اقتصادی
بودجه چیست؟ اغلب مردم تصور می کنند بودجه همان درآمد آنها یا میزان پولی است که با کار کردن بهدست میآورند اما جالب است بدانید بودجه، پول و درآمد نیست بلکه نوعی برنامه است. برنامهای که دخل و خرج خانوارها یا افراد را مدیریت میکند. بهمفهوم ساده، بودجه خانوار برنامهای است که در آن کلیه درآمدها برآورد میشود و متناسب با نیازهای مختلف برای خرج کردن آنها اهدافی تعیین میشود. این برنامه در یک بازه زمانی مشخص طرحریزی میشود. برای مثال شما میدانید که آخر ماه دو میلیون تومان درآمد خواهید داشت و از این مبلغ 700 هزار تومان اجاره خانه را خواهید داد، 200 هزار تومان هزینه شارژ ماهانه است، شاید تصمیم گرفته باشید 500 هزار تومان برای خرید خواربار ماهانه هزینه کنید، هزینه حمل و نقل، لباس و... سایر هزینههایی هستند که شما لحاظ خواهید کرد.
توجه کنید در این برنامه شما برای هر بخشی از پول خود مخارجی در نظر گرفتید یا به اصطلاح چالهای را با آن پر کردید. کل درآمد شما به اجزای مخارجی مختلفی تقسیم شد. این برابری درآمد و مخارج همان مفهوم ترازنامه در بودجه است. این توازن در دو صورت به هم میخورد، اولا وقتی شما بیش از پولی که درمیآورید بخواهید خرج کنید برای مثال تصمیم بگیرید با همان حقوق دو میلیون تومانی خرید یک دوچرخه را نیز به مخارج خود اضافه کنید که ارزش آن یک میلیون و دویست هزار تومان است، در بودجه شما مخارجی تعریف شده که بیش از توانایی شما است، شما برای خرید آن پول کم دارید یا اصطلاحا «کسری بودجه» دارید. این کمبود یا با استقراض از دیگران یا گرفتن وام از بانک قابل پوشش است. شاید هم بتوانید منبع درآمد جدیدی نیز تعریف کنید مثلا کار دوم یا اضافه کاری. این قرض، بودجه شما در ماههای بعدی و زندگی فرزندانتان را تحتتاثیر قرار میدهد. برای مثال شاید شما مجبور باشید از هزینه خواربار کم کنید تا قسط دوچرخه را بهموقع بدهید. این رفتار بهنوعی مالیاتگیری از افراد خانواده است. شما در ازای خدمتی که به آنها ارائه دادید بخشی از پولی که بهطور معمول آنها از سیستم خانواده دریافت میکردند را کسر کردید.
در حالت دوم شما تمامی درآمد خود را مصرف نمیکنید بنابراین بخشی از پول شما خرج نمیشود که به آن«مازاد بودجه» گفته میشود و موجب میشود تا در برنامههای بعدی خود باعث صرف مخارج مورد نیاز شما و یا بهبود شرایط زندگیتان گردد. بهطور کلی در یک خانواده این پدر و مادر هستند که بودجه را آماده میکنند اما بدون شک سایر اعضای خانواده نیز در تعیین آن تاثیرگذارند. والدین باید بودجه را براساس اندازه خانواده، میزان درآمد و نیازهای مختلف افراد خانواده طرحریزی کنند. برای مثال غذا یک برنامه کلی در بودجه خانواده است اما وجود یک نوزاد در خانواده شکل اجرایی آن را دگرگون میکند زیرا شیرخشک ماهانه متناسب با تغذیه کودک بخشی از بودجه را به خود اختصاص میدهد. اگر هزینههای مسکن، شارژ ماهانه و لباس را کنار بگذاریم، بخشی از بودجه همواره صرف برنامههای آموزشی و بهداشتی اعضای خانواده میشود. بچهها در هرسنی نیاز به گذراندن دورههای آموزشی خاص خود را دارند که حتما باید در بودجه جایی داشته باشد زیرا بدون کسب این مهارتها بازده آنها در آینده برای سیستم خانواده پایین خواهد بود.
با این مقدمه به سراغ بودجه دولت برویم. نخست لازم بهذکر است بررسی بودجه کشور حتی برای کارشناسان مالی نیز امری پیچیده است اما دانستن برخی شاخصهای ساده در آن میتواند دید مناسبی به شما در مورد سیاستهای کلان دولت و نحوه تصمیمسازی آنها برای سال آینده یا در گذر زمان بدهد. همانند آنچه در بالا رفت، دولت نیز بهعنوان متولی اصلی خانوارهای کشور وظیفه دارد همه ساله برنامه خود برای میزان درآمد و نحوه خرج کردن آن را به نمایندگان مردم ارائه دهد.این سند از آن جهت اهمیت دارد که تاثیر مستقیم و قابل توجهی بر سطح کیفی زندگی مردم از ابعادی چون آموزش، بهداشت، اشتغال، مسکن و.. دارد. دولت نیز مانند پدر و مادر یک خانواده ابتدا باید نیازهای افراد مختلف جامعه را بداند. این نیازها از طریق نمایندگان آنها یا نظارت خود دولت مشخص میشود. برای مثال وقتی دولت مشاهده کند جمعیت جویای کار درسن ازدواج زیاد است و هدف افزایش اشتغال در کشور است حتما باید در بودجه خود هزینهای برای رفع مشکل این قشر در نظر بگیرد.
بیایید ببینیم چگونه میتوان از شاخصهای بودجه رفتار دولت در حفظ وضع موجود (مثل دادن یارانهها)، توانایی او در بهبود شرایط و مهمتر از آن سیاست کلی او در سال آینده را ارزیابی کنیم. انگیزه دولت در حفظ ظرفیتهای موجود در بخش مخارج هزینهای (جاری) گنجانده میشود، برای مثال کاهش چشمگیر این شاخص نشاندهنده تغییر اساسی در وضع موجود است. همچنین بهبود و افزایش ظرفیتهای موجود در مخارج سرمایهگذاری (طرحهای عمرانی) دولت جای میگیرد. اما در یک طبقهبندی مهمتر مخارج دولت در قالب چهار دسته شامل امور عمومی، دفاعی، اجتماعی و اقتصادی تفکیک میشود. از مقایسه سهم هر یک از این بخشها با یکدیگر میتوان فهمید برای مثال مسئله اساسی دولت بحث دفاع و امنیت است یا رونق اقتصادی؟ همچنین از مقایسه سهم این بخشها می توان فهمید که آیا دولت تغییری در سیاستهای خود اعمال کرده؟ مثلا وقتی سهم بخش اقتصادی نسبت به سالهای قبل افزایش یافته یعنی دولت تمایلی برای بهبود وضع اقتصادی دارد.
اما بحث مهم دیگر در بودجه چگونگی نحوه تامین آن است. بهطور کلی دولت منابع مورد نیاز خود را از طریق اخذ مالیات، فروش نفت، استقراض و... بهدست میآورد. اگر در بخش منابع (برای مثال) ذکر شود امسال نسبت به سال گذشته درآمد دولت از منابع نفتی کمتر شده و پیشبینی شده است که درآمدهای مالیاتی نسبت به گذشته 30 درصد افزایش یابد، به مفهوم افزایش مالیات در سال جاری خواهد بود. اگر منابع دولت از طریق استقراض قرار است تامین شود باید منتظر کاهش منابع وامدادنی به بخش خصوصی و یا انتشار اوراق مشارکت دولتی بود. جدای از بررسی سیاستهای کلی دولت و منابع تامین آن، یک شاخص مهم دیگر کسری و مازاد بودجه دولت است. مازاد بودجه نشان از آن دارد که وضع مالی دولت خوب است و او توانایی تحقق اهداف خود و حتی پیشبینی طرحهای جدید درآینده نزدیک را دارد. اما در مورد کسری وضع بهگونهای دیگر است. وقتی کسری هزینه های جاری دولت بالا باشد یعنی دولت برای حفظ وضع موجود از منابع نسل آینده استفاده میکند که نشان از وضعیت نامناسب اقتصادی دارد، ولی اگر کسری بودجه مربوط به طرحهای عمرانی باشد بهمثابه نوعی سرمایهگذاری خواهد بود. بنابراین در ارزیابی کسری بودجه باید به نوع آن نیز توجه داشت. در پایان باید گفت در سادهترین حالت شما با بررسی شاخصهایی که گفته شد میتوانید ارزیابی کنید که با بودجه ارائه شده هدف حفظ شرایط موجود است یا بهبود آن؟ سیاست کلی دولت در تخصیص منابع کشور متوجه چه اهدافی است؟ و آیا دولت با منابع موجود و آنچه به ما و آیندگان تعلق دارد بهترین کار ممکن را انجام میدهد یا خیر؟
ارسال نظر