اتاق شیشهای افکار عمومی
شایان ربیعی
عضو گروه فرهنگ و هنر
دیگر شکی باقی نمانده که پیامرسانهای موبایلی بازیگران اصلی فضای رسانهای هستند. آنها به خوبی توانستهاند آینه افکار عمومی باشند. اگر پیش از این دولتها برای سنجش افکار عمومی مجبور بودند لایحه به مجلس بدهند و با صرف هزینههای فراوان همهپرسی برگزار کنند، امروزه دیگر نیازی به این کاغذبازیها و فرآیندهای زمانبر نیست. نبض جامعه بهصورت همزمان و آنلاین آشکار است و موضعگیریهای مردم در تالار شیشهای رسانههای جدید، رصد شدنی است.
شایان ربیعی
عضو گروه فرهنگ و هنر
دیگر شکی باقی نمانده که پیامرسانهای موبایلی بازیگران اصلی فضای رسانهای هستند. آنها به خوبی توانستهاند آینه افکار عمومی باشند. اگر پیش از این دولتها برای سنجش افکار عمومی مجبور بودند لایحه به مجلس بدهند و با صرف هزینههای فراوان همهپرسی برگزار کنند، امروزه دیگر نیازی به این کاغذبازیها و فرآیندهای زمانبر نیست. نبض جامعه بهصورت همزمان و آنلاین آشکار است و موضعگیریهای مردم در تالار شیشهای رسانههای جدید، رصد شدنی است. در واقع رسانههای جدید بهطور ویژه در ایران خلأ عرصه عمومی را پر کردهاند. در جامعه ایرانی عرصه عمومی به معنایی که هابرماس بهکار میبرد، وجود نداشت یا بسیار محدود بود. رسانههای جدید از شبکههای اجتماعی گرفته تا پیامرسانهای موبایلی امکانی را برای تعامل افراد جامعه بدون محدودیت چارچوبهای رسمی و دولتی فراهم کرده است که در آن به مکالمه، شوخی و تبادل تجارب مشترک میپردازند، اتفاقی که پیش از این در فضای واقعی وجود نداشت. اما در چند سال اخیر این عرصههای عمومی به ابزاری برای فشار افکار عمومی بر مسوولان بخشهای مختلف مدیریتی کشور تبدیل شده است. اخیرا و پس از موج تلگرامی فیشهای حقوقی، موجی تازه برای تغییر لباس فرم ملی پوشان ایرانی در بازیهای المپیک 2016 ایجاد شد که مسوولان را به واکنش و پذیرش اشتباهشان واداشته است. رسانههای جدید، با توجه به گستردگی کاربرانشان مهمترین ابزارهای نظارتی جامعه بر عملکرد مسوولان هستند. آنجا که به واسطه شفافیت و اقتدارشان، میتواند کجرویها و تخلفها را بهزودی کشف و اصلاح کنند
ارسال نظر