گلایههای یکی از صنعتگران خراسان رضوی از برخورد بانکها و مسئولان دولتی با تولیدکنندگان؛
مأمور وصول مالیات نیستیم
دنیای اقتصاد، زهرا صفدری- داود باقری یکی از تولیدکنندگان صنعتی خراسان رضوی است که به گفته خودش بیش از ۳۵ سال سابقه فعالیت در زمینه تولید محصولات روشنایی در استان را دارد، وی که کسب عناوین واحد تولیدی برتر، مدیر برتر، مهندس مکانیک برتر و واحد برتر اداره استاندارد خراسان رضوی و نیز انتخاب به عنوان مدیر برتر کشوری را در کارنامه دارد، گلایههای زیادی از سیستم بانکی کشور، برخورد مدیران بانکی و مسئولان دولتی استان با تولیدکنندگان و صنعتگران و قوانین دست و پاگیر پیش روی آنها دارد.
دنیای اقتصاد، زهرا صفدری- داود باقری یکی از تولیدکنندگان صنعتی خراسان رضوی است که به گفته خودش بیش از ۳۵ سال سابقه فعالیت در زمینه تولید محصولات روشنایی در استان را دارد، وی که کسب عناوین واحد تولیدی برتر، مدیر برتر، مهندس مکانیک برتر و واحد برتر اداره استاندارد خراسان رضوی و نیز انتخاب به عنوان مدیر برتر کشوری را در کارنامه دارد، گلایههای زیادی از سیستم بانکی کشور، برخورد مدیران بانکی و مسئولان دولتی استان با تولیدکنندگان و صنعتگران و قوانین دست و پاگیر پیش روی آنها دارد.چندی پیش خبرهایی مبنی بر در آستانه تعطیلی قرار گرفتن شرکت تولیدی معروف و باسابقه لامپ افروغ به دلیل پاره ای از مشکلات عموما بانکی در میان فعالان اقتصادی مطرح شده بود، دنیای اقتصاد به منظور جویا شدن وضعیت این واحد تولیدی با مدیر عامل آن به گفت و گو نشسته است.
در ابتدا برایمان از فعالیت واحد تولیدی خود و میزان اشتغالزایی و کارآفرینی که تاکنون داشتهاید، بگویید.
واحد تولیدی ما حدود ۲۵ سال است فعالیت میکند و در ابتدا کار را با ۴۰ نیروی انسانی و یک خط تولید لامپ روشنایی آغاز کردیم. خوشبختانه "لامپ افروغ "در بازار ایران یکی از برندهای خوشنام محصول روشنایی است و در این مدت سعی کردیم با دانش روز صنعتمان را ارتقا و تعداد تولیداتمان را افزایش دهیم، در سال ۹۱ واحد ما به تولید حدود ۱۰۰ نوع محصول و اشتغالزایی ۴۰۰ نیروی انسانی دست یافت اما متاسفانه در چهار سال گذشته با بحرانهایی که در کشور به وجود آمد روزبهروز با کاهش تعداد نیرو مواجه شدیم و الان حدود ۸۰ نفر نیروی کار داریم.
مهمترین مشکل شما در این سالها که منجر به تعدیل نیرو در واحد تولیدیتان شده، چه بوده است؟
مشکل عمده ما بانک است، به طور مثال در سال ۸۷ از بانکی دو میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان وام دریافت کردیم و تا سال ۹۴ دو میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان در قالب اقساط پرداخت کردیم اما بانک میگوید برای تسویه، سه میلیارد تومان دیگر باید بپردازیم و این به دلیل سودهای بالای بانکی است و حالا چون پول نداریم وام ما را به صورت پنج ساله و به مبلغ چهار میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان تقسیط میکنند این یعنی ما برای وام دو میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومانی در مجموع و در طول هفت سال، هفت میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان قسط میپردازیم. حال آنکه اگر سه شیفتی هم کار میکردیم درآمدی برای تامین این پول نداشتیم. از طرفی مراجع عظام میگویند بهره در بهره حرام است و از طرف دیگر قوانین ما میزان سود بانکی را مشخص کرده اما وقتی بانکها به آن عمل نمیکنند چه باید کرد و چرا قانون با بانکها برخورد نمیکند؟
پس شما میگویید برخی از بانکها به موضوع سود 18 درصدی که مصوبه بانک مرکزی است، عمل نمیکنند؟
بله، خبرهایی که درباره کاهش سود بانکی شنیده میشود، در حد خبر است و برخی از بانکها به آن عمل نمیکنند، مثلا بانکی به ما میگوید ۱۵ درصد از مبلغ تسهیلات خود را در این بانک به صورت قرضالحسنه سپردهگذاری کنید و سودی دریافت نکنید تا بتوانید تسهیلات را با سود ۲۲ درصد دریافت کنید. امسال سودهای بانکی به ۱۸ درصد رسیده اما همین حالا بانکی در مشهد از ما ۲۹.۵ درصد سود و ۱.۵ درصد کارمزد میگیرد و این یعنی در مجموع ما ۳۱ درصد سود به بانک میدهیم، اگر این پول پرداخت نشود بانک وثایق ما را به اجرا میگذارد و از طرفی وضعیت تولید بهگونهای است که توان پرداخت اقساط با این مقدار سود را نداریم و این موضوع را به تمام مسئولان شهر هم گفتهایم.
با توجه به اینکه حمایت از تولید داخلی یکی از راههای تحقق اقتصاد مقاومتی است، به نظر شما مسئولان چقدر برای این موضوع تلاش میکنند؟
در چهار سال گذشته مقام رهبری تاکید زیادی بر اقتصاد مقاومتی داشتهاند و امسال هم بر اقدام و عمل به آن تاکید کردهاند و این یعنی وقت عمل رسیده، مسئولان باید ببینند که تولیدکنندگان با چه مشکلاتی دست و پنجه نرم میکنند، واحد تولیدی من امروز درحالی با مشکلات بانکی برای تامین سرمایه در گردش دست و پنجه نرم میکند که با تولیدات خود تا سال ۹۴، شش هزار مگاوات در مصرف برق در ایران صرفهجویی کرده و برای انجام اینکار یک ریال هم از منابع بانکی پول نگرفتیم چون پولی به ما پرداخت نمیشد.
از اوایل سال ۹۴ دولت تصمیم گرفت از تولید لامپ ۱۰۰ وات جلوگیری کند چون ۹۵ درصد انرژی این لامپها به انرژی گرمایی تبدیل میشود و طی بخشنامهای اعلام شد به تولیدکنندگان لامپ رشتهای در ایران تسهیلات بلاعوض یا کمبهره بدهند تا خطوط تولیدشان را به لامپهای بسیار کممصرف تبدیل کنند و شرکت افروغ در میان چهار واحد تولیدی کشور در تولید لامپ رشتهای، طرحی توجیهی نوشت که با دریافت پنج میلیارد تومان تسهیلات میتوانیم در دو خط تولیدیمان، سالانه دو هزار میلیارد تومان از هزینههای دولت را کاهش دهیم و این ادعا را به سازمان بهرهوری انرژی ایران (سابا) مطرح کردیم و کارشناسان سابا طرح را تصویب کردند و در بهمن ماه سال ۹۴ دو میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان وام با سود چهار درصد برای ما تصویب شد تا به صورت مرحله به مرحله پرداخته شود. اما متاسفانه برای دریافت این وام بانک همکاری لازم برای اعطای ضمانتنامه را نداشته و ما نتوانستهایم این مبلغ را دریافت کنیم.
به طور کلی واحد تولیدی شما برای بهبود وضعیت مصرف انرژی برق در کشور چه اقداماتی را در این سالها انجام داده است؟
پس از ارائه طرح توجیهی تولید لامپهای بسیار کممصرف به سابا، در تیرماه امسال یک خط تولیدی خود را برای تولیدات جدید تبدیل کردیم و بازدیدهای لازم از سوی سابا انجام شد. ما موفق شدیم به جای لامپ ۱۰۰ وات لامپ ۸ وات تولید کنیم و این برای اولین بار در ایران انجام شد، این محصولات ۹۲ درصد کاهش مصرف انرژی را به دنبال دارد و عمرش ۲۰ برابر لامپهای ۱۰۰ وات است. اما موضوع اینجاست که ما هر چه پول داشتیم برای تبدیل خط صرف کردیم و دیگر پولی برای تامین مواد اولیه نداریم. برای دریافت مرحله دوم وام تصویب شده، بانک اعلام کرده که محل طرح را به عنوان وثیقه نمیپذیرد و ما باید ملک و زمین دیگری را وثیقه کنیم و در جلسهای که با مسئولان آن بانک داشتیم گفتیم یا تسهیلات را بدهید و یا خودتان کارخانه را مدیریت کنید و ما برای شما کار کنیم چون هدف ما این بود که تولیدات تعطیل نشود و نیروهای کارمان بیکار نشوند اما تا الان به هیچ نتیجهای نرسیدهایم.سوال من اینجاست که الان چه طرحی از این طرح اقتصادیتر برای تحقق اقتصاد مقاومتی هست؟ ظرفیت تولید لامپ ۱۰۰ وات در ایران ۵۰ میلیون عدد است که ۴۶۰۰ مگاوات برق در یک ساعت مصرف میکند و با چنین تبدیل تولیدات، در یکسال ۶ میلیون و ۷۱۶ هزار مگاوات صرفهجویی در مصرف برق خواهیم داشت اما متاسفانه در عمل حمایتی نمیشود.
موضوع قاچاق یکی از مشکلات تولیدکنندگان داخلی کالاهای مختلف است، در زمینه کالاهای روشنایی هم این مشکل وجود دارد؟
در این زمینه ابتدا باید به عملکرد گمرک اشاره کنم، به تازگی سیستمی در گمرک گذاشته شده و ارزیابهای کالاها دیگر توسط ارباب رجوع مشاهده نمیشود و با سیستم کامپیوتری انجام میشود، اما دو هفته قبل کلاهک لامپی که ۲۵ سال است از آن استفاده میکنیم و وارد میکنیم، توسط کارشناس گمرک که اطلاعاتی درباره آن کالا ندارد، در گمرک سرگردان شده تا آن را ترخیص کنیم. اگر مسئولان کشوری به دنبال مبارزه با قاچاق هستند، به من تولیدکننده که مواد خام را وارد میکنم چه کار دارند، بهتر است جلوی قاچاق واقعی را بگیرند. متاسفانه ظاهر قانون زیباست اما عمل نمیشود و ما فقط میخواهیم بستر کار برای ما فراهم شود و جلوی قاچاق گرفته شود.
الان قاچاق لامپ به صورت فراوان صورت میگیرد، لامپهای چینی غیر استاندارد وارد میشود و به دست مصرفکننده میرسد، در حالیکه لامپهای ایرانی باکیفیتتر و بهصرفهتر در بازار موجود است و در مقابل کالاهای چینی، روشنایی متناسب با استاندارد را دارند. اما موضوعی که وجود دارد این است که در بستهبندی چینیها تقلبهایی میشود و میزان روشنایی لامپها صحیح نیست و مردم که اطلاعی ندارند فکر میکنند تولیدکننده ایرانی گرانفروش است درحالیکه اصلا اینطور نیست. برخی از تجار از چینیها میخواهند که یک لامپ ۱۷ وات را در بستهبندی ۴۰ وات درج کنند و به همین دلیل قیمت لامپ چینی ارزانتر میشود و این درحالیست که میزان روشنایی آن کمتر از ۴۰ وات است و در واقع کلاهبرداری و تقلب و کمفروشی میشود.
امکان تشخیص لامپهای تقلبی توسط مصرفکننده وجود دارد؟
خیر، مصرفکننده نمیتواند این موضوع را تشخیص دهد و کار سازمان استاندارد است، اما میبینیم هر روز کالای ما را بررسی میکنند و کالاهای چینی را کسی کنترل نمیکند. من بارها این موضوع را گفتهام و حتی در روزنامهها عکس کالاهای تقلبی را چاپ کردهام اما توجهی نشده و احساس میکنم در این کشور زیادی هستیم و تولیدکننده داخلی اهمیتی ندارد.در حال حاضر قیمت لامپ ۲۳ وات باکیفیت چینی در اروپا و امریکای شمالی حدود ۱۱ دلار است و این یعنی حدود ۳۵ هزار تومان اما همان لامپ در کشور ما پنج هزار تومان به فروش میرسد؛ این بدان معناست که کشور ما به بازار اجناس بیکیفیت این کشور تبدیل شده و این درحالیست که لامپهای چینی وارداتی سرطانزا هستند. قیمت هر کیلوگرم فسفر لازم برای تولید لامپهای کممصرف حدود ۳۰۰ دلار و قیمت فسفر لامپهای مهتابی ۸ دلار است و اگر این دو را مخلوط کنیم، نور لامپ کمتر میشود و اشعه یو وی این لامپها از حد مجاز بیشتر میشود و سرطانزاست که این موضوع در لامپهای بیکیفیت چینی مشهود است.
تبعیضی هم بین کالاهای داخلی و کالاهای چینی و قاچاقی موجود در بازار هست که مصرفکننده به سمت آنها سوق داده میشود؟
بله موضوع مالیات بر ارزش افزوده؛ من به عنوان تولیدکننده کالایم را به مشتری میدهم و اطلاعات او را میگیرم و با این روند، اداره دارایی اطلاعات مشتری را در اختیار دارد و میتواند مالیات بر ارزش افزوده را از طریق فروش ما از مردم بگیرد اما کالای وارداتی و قاچاق این مراحل را ندارد و مشتری هم به سراغ آن میرود. چرا یک نفر نیست به دولت بگوید که ما تولیدکنندهایم و نه مامور وصول مالیات و مالیات بر ارزش افزوده به من ربطی ندارد.از طرفی، سهم صنعت در استان خراسان از فعالیتهای اقتصادی ۱۱ درصد است ولی سهم آن در پرداخت مالیات ۶۶ درصد است، ما همیشه مالیات را پرداخت کردهایم و با وجود اینکه هشت سال است در زیان هستیم هیچوقت فرار مالیاتی نداشتهایم و با این وضعیت مالیاتدهی و سودهای بانکی بالا، چطور میتوانیم اشتغالزایی خود را حفظ کنیم.
در زمان فعالیت دولت نهم و دهم قرار بود یارانهای به بخش تولید داده شود، به نظر شما این یارانه چقدر میتوانست در بهبود روند کار واحدهای تولیدی اثرگذار باشد و از تعطیلی برخی از آنها جلوگیری کند؟
این موضوع میتوانست تا حدودی اثر داشته باشد اما به نظر من اینها در برابر بلاهای بزرگتر چیزی نیست. مشهد در گذشته قطب لامپسازی بود و کارخانه مهتاب خراسان با ۷۰۰ نفر نیروی کار، تعطیل شد و حتی یکی از مقامات شهر برای چرایی این موضوع حساس نشد. در پایان سال ۹۴ یکبار ما کارخانه را تعطیل کردیم و نیروهای کارمان را به اداره کار معرفی کردیم تا حقوق بیمه بیکاری بگیرند و هر زمان کارخانه را بازگشایی کردیم دوباره نیروهایمان بیایند و در مجموع دو ماه حقوق بیمه بیکاری دریافت شد.
در حال حاضر هر ماه ۱۵ میلیارد تومان بیمه بیکاری به حدود ۱۶ هزار نفر در استان پرداخته میشود و پیشنهاد من این است که به جای اینکار ماهیانه ۱۰ میلیارد تومان به صنعت بدهند به این صورت که برای مدتی هر واحد تولیدی که نیروهای بیکار خود را به سرکار میبرد، ۷۰ درصد حقوق آن توسط اداره کار و ۳۰ درصد باقیمانده توسط واحد تولیدی پرداخته شود تا در مدتی که اداره کار بخشی از حقوق را میپردازد واحد تولیدی رشد کند و این یعنی اقتصاد مقاومتی. اگر این موضوع در کنار وامی که قرار است دریافت کنیم، محقق شود نیروهای انسانیام را در ۶ ماه به ۱۰۰ درصد افزایش میدهم.
به نظر شما میتوان به بهبود وضعیت صنعت کشور و استان در سال آینده امید داشت؟ و آیا دولت توانسته در مدت فعالیت خود وضعیت صنعت را تغییر دهد؟
داستان صنعت مثل انسانی است که غرق شده، این انسان در عمق ده متری است و حالا اگر او را به عمق پنج متری برسانیم باز هم وضعیت مشخص است، او هنوز هم غرق شده و در شرایطش تغییری ایجاد نشده است. چرا نتیجه کار را با اعداد و ارقامی که دلمان را خوش کند نگاه میکنیم؟ اگر تعداد بیکاران را ارزیابی کنیم متوجه میشویم در ابتدای فعالیت یک دولت و در انتهای فعالیت آن چقدر بیکار داشتهایم؟ من به عنوان یک صنعتگر با عشق و علاقهام به تولید کالا میپردازم، ما پول نمیخواهیم بلکه بستر کار و امنیت کسبوکار میخواهیم وقتی دولت و کارمند گمرک سختگیرانه با ما برخورد میکند و مامور وصول مالیات میشویم، شرایط برای ما سخت میشود. من مدت ده روز است که به دنبال اجازه تماس تلفنی با یکی از مقامات استان هستم اما هر چه تماس میگیرم جواب میآید که در جلسه هستند، سوالم این است که وقتی او مدام در جلسه است چه زمانی خارج میشود و مصوبات جلساتش را اجرایی میکند.
ارسال نظر