ورزش و حکایت یک جادوی عجیب
ستارهسازی بیرون از قاب تلویزیون
بردیا احمدی
این روزها ورزش و تلویزیون بههم گره خوردهاند و نمیشود این دو را بدون یکدیگر فرض کرد. با این همه، راه گریزی از این اعتراف نیست که محبوبیت، کشش و کاریزمای ورزش باعث میشود این حوزه حتی بدون حضور تلویزیون هم زنده بماند و نفس بکشد. در طول بیش از نیم قرن گذشته، مردم ایران قهرمانان ورزشیشان را دوست داشتهاند و خیلی از مواقع، پیکر آنها بدون نیاز به ناز تلویزیون تراش خورده است. این مطلب، نگاهی گذرا دارد به سیر تحول رسانههایی که در همه این سالها در ایران فعالیت کردهاند و تنور ورزش را برای افکار عمومی داغ نگه داشتهاند.
این روزها ورزش و تلویزیون بههم گره خوردهاند و نمیشود این دو را بدون یکدیگر فرض کرد. با این همه، راه گریزی از این اعتراف نیست که محبوبیت، کشش و کاریزمای ورزش باعث میشود این حوزه حتی بدون حضور تلویزیون هم زنده بماند و نفس بکشد. در طول بیش از نیم قرن گذشته، مردم ایران قهرمانان ورزشیشان را دوست داشتهاند و خیلی از مواقع، پیکر آنها بدون نیاز به ناز تلویزیون تراش خورده است. این مطلب، نگاهی گذرا دارد به سیر تحول رسانههایی که در همه این سالها در ایران فعالیت کردهاند و تنور ورزش را برای افکار عمومی داغ نگه داشتهاند.
بردیا احمدی
این روزها ورزش و تلویزیون بههم گره خوردهاند و نمیشود این دو را بدون یکدیگر فرض کرد. با این همه، راه گریزی از این اعتراف نیست که محبوبیت، کشش و کاریزمای ورزش باعث میشود این حوزه حتی بدون حضور تلویزیون هم زنده بماند و نفس بکشد. در طول بیش از نیم قرن گذشته، مردم ایران قهرمانان ورزشیشان را دوست داشتهاند و خیلی از مواقع، پیکر آنها بدون نیاز به ناز تلویزیون تراش خورده است. این مطلب، نگاهی گذرا دارد به سیر تحول رسانههایی که در همه این سالها در ایران فعالیت کردهاند و تنور ورزش را برای افکار عمومی داغ نگه داشتهاند.
شروع طلایی هفته
برای سالها مردم ایران هفته خودشان را با ایستادن در صف کیوسکهای مطبوعاتی و خرید یکی از دو مجله کیهان ورزشی یا دنیای ورزش شروع میکردند؛ تنها نشریاتی که بهطور تخصصی در حوزه ورزش به انتشار میرسیدند و اگر دیر به روزنامهفروشی میرسیدی، کل هفته را باید در خماری نداشتنشان میگذراندی! این دو مجله که هنوز هم منتشر میشوند، خاطرات خوش زیادی را برای مردم ایران ساختهاند و سوپراستارهای زیادی در دنیای ورزش مدیون آنها هستند.
روزگار تکثر
مسلم است که تنها دو نشریه هفتگی جواب نیاز مردم ورزشدوست ایران را نمیداد. بعد از انقلاب و بهخصوص در دهه هفتاد انتشار روزنامههای ورزشی اوج گرفت و کار را به جایی رساند که عملا پیشخوان دکهها به دو قسمت روزنامههای ورزشی و غیرورزشی تقسیم شد. این یک اتفاق فرخنده برای جماعتی بود که حالا خارج از حصر و محدودیت، با فراغ بال میتوانستند نشریهای را هرچه نزدیکتر به ذائقه خودشان انتخاب کنند و اگر روزی از مطالعه آن خسته شدند، بیدرنگ سراغ نشریه ای دیگر بروند. انتشار نشریات هواداری نیز در این دوران یک نقطه عطف بسیار مهم بود که تکلیف خیلی از مخاطبان را یکسره کرد. این گروه از نشریات در دورهای عمدتا بهعنوان هفتهنامه منتشر میشدند که بعدتر چندتایی از آنها دوره انتشار روزانه یافتند و خوانندگان زیادی بهدست آوردند.
استارت با ورزش
دنیا اما رو به پیشرفت بود و ستارهها مدام از مسیرهای تازهتری معرفی میشدند. تحول بعدی برای مخاطبان اخبار ورزشی، پدیدهای به نام «تلهتکست» بود. اولین متن تلویزیونی جهان به نام «سی فکس» در سال ۱۹۷۴ در انگلستان راهاندازی شد و عجیب اینکه کار تخصصی همین تلهتکست هم پوشش اخبار و اتفاقات ورزشی بریتانیا بود! سابقه ورود متن تلویزیونی به ایران به اواخر دهه هفتاد برمیگردد. این سیستم از همان زمان نیز زیرمجموعهای شعفانگیز به نام بخش ورزشی داشت که آخرین اخبار و اطلاعات را در اختیار بینندگان قرار میداد. به این ترتیب برای اولینبار آگاهی از تیتر مطبوعات ورزشی و البته غیرورزشی از داخل خانه هم میسر شد تا دیگر نیازی به تجمع در مقابل کیوسکها نباشد. نتایج و برنامه مسابقات مهم ورزشی هم بخش دیگری از خدمات محبوب تلهتکستها بود که باعث شد جماعت زیادی در ایران مدام شمارههای روی کنترل دستی تلویزیون را فشار بدهند و با چشمانی کنجکاو، روند حرکت اعداد روی صفحه را دنبال کنند!
مرز «زمان» شکست
اگر ابزاری به نام تلهتکست توانست محدودیت مکانی آگاهی از اطلاعات را از بین ببرد، اینترنت مرز «زمان» را هم از بین برد و تمام دنیا را شخم زد! در سال ۱۹۹۳ ایران دومین کشور خاورمیانه بود که به اینترنت وصل شد، اما خب حتما خوب میدانید که سالها طول کشید تا این پدیده مورد استفاده عامه مردم قرار بگیرد. تقریبا میتوان گفت از اوایل یا اواسط دهه هشتاد بود که کاربران پرشماری در ایران از این سیستم برای به روزرسانی اطلاعات خودشان بهرهبرداری کردند، هرچند حتی همین امروز هم ضریب نفوذ استفاده از اینترنت در ایران به پنجاه درصد نمیرسد! با این وصف این ابزار بزرگترین انقلاب ممکن را در سطح رسانهها و تبادل اطلاعات بهوجود آورد. از زمان رواج استفاده از اینترنت، کار نشریات مکتوب ورزشی دشوار شد، چراکه این سیستم با هزینه پایین بدون نیاز به جابهجایی میتوانست اخبار و گزارشها را به مخاطبان برساند و تازه علاوه بر متن، عکسهای حجیم و فیلم را هم در اختیار آنها بگذارد. از حالا به بعد سایتهای تخصصی ورزشی پا گرفتند و هر لحظه بر تعدادشان افزوده شد.
یک سونامی واقعی
امروز در نقطهای ایستادهایم که کار رسانههای ورزشی در رقابتیترین شکل خود دنبال میشود. این رقابت، حالا همهچیز را تحتتاثیر قرار داده و بسیاری از مرزهای سنتی را شکسته است. اگر روزگاری روزنامههای ورزشی کشور فرم آخرشان را قبل از ساعت هشت شب به چاپخانه میفرستادند و بچههای بخش ورزشی خبرگزاریها بین ساعت دو تا شش بعد از ظهر خبر روی خروجی میگذاشتند، اکنون همهچیز متحول شده است. در حاشیه همین جام جهانی اخیر دیدیم که بسیاری از روزنامهها چاپ دو رفتند و حتی یک نشریه پرتیراژ برای اولینبار انتشار چاپ سوم را هم تجربه کرد. اکنون در حضور انبوه سایتهای تخصصی ورزشی، فرآیند اطلاعرسانی هرگز در طول شبانهروز متوقف نمیشود. چند ماه پیش یک خبرگزاری رسمی و بسیار مهم، مصاحبه جنجالی مدیرعامل پرسپولیس علیه برخی اعضای هیاتمدیره را بعد از ساعت یکونیم نصفشب روی خروجی فرستاد؛ آنچه تصورش تا چند سال پیش میتوانست به شوخی شبیه باشد! حالا حتی وقتی برنامه نود پخش میشود، بسیاری از سایتها و خبرگزاریها گزارش اتفاقات لحظه به لحظه آن را برای مخاطب پوشش میدهند و بهطور مثال اگر سوژهای در این برنامه متولد شود (مثلا اشکهای مهدویکیا) این سوژه به صبح نرسیده کاملا کهنه شده است. این همه، تازه غیر از سونامی شبکههای اجتماعی است که هیچ حرفی را ناگفته و هیچ عکسی را نادیده باقی نمیگذارد.
خبرهای ۵۰ تومانی!
یکی از آخرین خدماتی که به مدد تکنولوژی به مخاطبان علاقهمند به ورزش ارائه داده شده، سرویس پیامکی خبرهای کوتاه است. امروز موسسات زیادی در ایران مشغول فعالیت هستند که کارشان ارسال پیامکهای مختلف به مخاطبان در ازای دریافت وجه از آنهاست. این مسیجها در حوزههای مختلف ارسال میشوند، اما یکی از محبوبترین عرصهها برای مخاطبان، عرصه اخبار و اطلاعات ورزشی است. در حال حاضر چندین سرویس پیامکی مشغول به کار هستند که برخی از آنها بهطور تخصصی برای هواداران پرسپولیس یا استقلال خبر و گزارش ارسال میکنند. در یک مورد، سرویس مورد نظر حتی مصاحبه اختصاصی هم از بازیکنان میگیرد و چکیده آنها را برای هواداران ارسال میکند! جالب است بدانید در حال حاضر اسپانسر مشترک تیمهای پرسپولیس، استقلال و تراکتورسازی، شرکتی است که همین دست خدمات را ارائه میدهد!
این روزها ورزش و تلویزیون بههم گره خوردهاند و نمیشود این دو را بدون یکدیگر فرض کرد. با این همه، راه گریزی از این اعتراف نیست که محبوبیت، کشش و کاریزمای ورزش باعث میشود این حوزه حتی بدون حضور تلویزیون هم زنده بماند و نفس بکشد. در طول بیش از نیم قرن گذشته، مردم ایران قهرمانان ورزشیشان را دوست داشتهاند و خیلی از مواقع، پیکر آنها بدون نیاز به ناز تلویزیون تراش خورده است. این مطلب، نگاهی گذرا دارد به سیر تحول رسانههایی که در همه این سالها در ایران فعالیت کردهاند و تنور ورزش را برای افکار عمومی داغ نگه داشتهاند.
شروع طلایی هفته
برای سالها مردم ایران هفته خودشان را با ایستادن در صف کیوسکهای مطبوعاتی و خرید یکی از دو مجله کیهان ورزشی یا دنیای ورزش شروع میکردند؛ تنها نشریاتی که بهطور تخصصی در حوزه ورزش به انتشار میرسیدند و اگر دیر به روزنامهفروشی میرسیدی، کل هفته را باید در خماری نداشتنشان میگذراندی! این دو مجله که هنوز هم منتشر میشوند، خاطرات خوش زیادی را برای مردم ایران ساختهاند و سوپراستارهای زیادی در دنیای ورزش مدیون آنها هستند.
روزگار تکثر
مسلم است که تنها دو نشریه هفتگی جواب نیاز مردم ورزشدوست ایران را نمیداد. بعد از انقلاب و بهخصوص در دهه هفتاد انتشار روزنامههای ورزشی اوج گرفت و کار را به جایی رساند که عملا پیشخوان دکهها به دو قسمت روزنامههای ورزشی و غیرورزشی تقسیم شد. این یک اتفاق فرخنده برای جماعتی بود که حالا خارج از حصر و محدودیت، با فراغ بال میتوانستند نشریهای را هرچه نزدیکتر به ذائقه خودشان انتخاب کنند و اگر روزی از مطالعه آن خسته شدند، بیدرنگ سراغ نشریه ای دیگر بروند. انتشار نشریات هواداری نیز در این دوران یک نقطه عطف بسیار مهم بود که تکلیف خیلی از مخاطبان را یکسره کرد. این گروه از نشریات در دورهای عمدتا بهعنوان هفتهنامه منتشر میشدند که بعدتر چندتایی از آنها دوره انتشار روزانه یافتند و خوانندگان زیادی بهدست آوردند.
استارت با ورزش
دنیا اما رو به پیشرفت بود و ستارهها مدام از مسیرهای تازهتری معرفی میشدند. تحول بعدی برای مخاطبان اخبار ورزشی، پدیدهای به نام «تلهتکست» بود. اولین متن تلویزیونی جهان به نام «سی فکس» در سال ۱۹۷۴ در انگلستان راهاندازی شد و عجیب اینکه کار تخصصی همین تلهتکست هم پوشش اخبار و اتفاقات ورزشی بریتانیا بود! سابقه ورود متن تلویزیونی به ایران به اواخر دهه هفتاد برمیگردد. این سیستم از همان زمان نیز زیرمجموعهای شعفانگیز به نام بخش ورزشی داشت که آخرین اخبار و اطلاعات را در اختیار بینندگان قرار میداد. به این ترتیب برای اولینبار آگاهی از تیتر مطبوعات ورزشی و البته غیرورزشی از داخل خانه هم میسر شد تا دیگر نیازی به تجمع در مقابل کیوسکها نباشد. نتایج و برنامه مسابقات مهم ورزشی هم بخش دیگری از خدمات محبوب تلهتکستها بود که باعث شد جماعت زیادی در ایران مدام شمارههای روی کنترل دستی تلویزیون را فشار بدهند و با چشمانی کنجکاو، روند حرکت اعداد روی صفحه را دنبال کنند!
مرز «زمان» شکست
اگر ابزاری به نام تلهتکست توانست محدودیت مکانی آگاهی از اطلاعات را از بین ببرد، اینترنت مرز «زمان» را هم از بین برد و تمام دنیا را شخم زد! در سال ۱۹۹۳ ایران دومین کشور خاورمیانه بود که به اینترنت وصل شد، اما خب حتما خوب میدانید که سالها طول کشید تا این پدیده مورد استفاده عامه مردم قرار بگیرد. تقریبا میتوان گفت از اوایل یا اواسط دهه هشتاد بود که کاربران پرشماری در ایران از این سیستم برای به روزرسانی اطلاعات خودشان بهرهبرداری کردند، هرچند حتی همین امروز هم ضریب نفوذ استفاده از اینترنت در ایران به پنجاه درصد نمیرسد! با این وصف این ابزار بزرگترین انقلاب ممکن را در سطح رسانهها و تبادل اطلاعات بهوجود آورد. از زمان رواج استفاده از اینترنت، کار نشریات مکتوب ورزشی دشوار شد، چراکه این سیستم با هزینه پایین بدون نیاز به جابهجایی میتوانست اخبار و گزارشها را به مخاطبان برساند و تازه علاوه بر متن، عکسهای حجیم و فیلم را هم در اختیار آنها بگذارد. از حالا به بعد سایتهای تخصصی ورزشی پا گرفتند و هر لحظه بر تعدادشان افزوده شد.
یک سونامی واقعی
امروز در نقطهای ایستادهایم که کار رسانههای ورزشی در رقابتیترین شکل خود دنبال میشود. این رقابت، حالا همهچیز را تحتتاثیر قرار داده و بسیاری از مرزهای سنتی را شکسته است. اگر روزگاری روزنامههای ورزشی کشور فرم آخرشان را قبل از ساعت هشت شب به چاپخانه میفرستادند و بچههای بخش ورزشی خبرگزاریها بین ساعت دو تا شش بعد از ظهر خبر روی خروجی میگذاشتند، اکنون همهچیز متحول شده است. در حاشیه همین جام جهانی اخیر دیدیم که بسیاری از روزنامهها چاپ دو رفتند و حتی یک نشریه پرتیراژ برای اولینبار انتشار چاپ سوم را هم تجربه کرد. اکنون در حضور انبوه سایتهای تخصصی ورزشی، فرآیند اطلاعرسانی هرگز در طول شبانهروز متوقف نمیشود. چند ماه پیش یک خبرگزاری رسمی و بسیار مهم، مصاحبه جنجالی مدیرعامل پرسپولیس علیه برخی اعضای هیاتمدیره را بعد از ساعت یکونیم نصفشب روی خروجی فرستاد؛ آنچه تصورش تا چند سال پیش میتوانست به شوخی شبیه باشد! حالا حتی وقتی برنامه نود پخش میشود، بسیاری از سایتها و خبرگزاریها گزارش اتفاقات لحظه به لحظه آن را برای مخاطب پوشش میدهند و بهطور مثال اگر سوژهای در این برنامه متولد شود (مثلا اشکهای مهدویکیا) این سوژه به صبح نرسیده کاملا کهنه شده است. این همه، تازه غیر از سونامی شبکههای اجتماعی است که هیچ حرفی را ناگفته و هیچ عکسی را نادیده باقی نمیگذارد.
خبرهای ۵۰ تومانی!
یکی از آخرین خدماتی که به مدد تکنولوژی به مخاطبان علاقهمند به ورزش ارائه داده شده، سرویس پیامکی خبرهای کوتاه است. امروز موسسات زیادی در ایران مشغول فعالیت هستند که کارشان ارسال پیامکهای مختلف به مخاطبان در ازای دریافت وجه از آنهاست. این مسیجها در حوزههای مختلف ارسال میشوند، اما یکی از محبوبترین عرصهها برای مخاطبان، عرصه اخبار و اطلاعات ورزشی است. در حال حاضر چندین سرویس پیامکی مشغول به کار هستند که برخی از آنها بهطور تخصصی برای هواداران پرسپولیس یا استقلال خبر و گزارش ارسال میکنند. در یک مورد، سرویس مورد نظر حتی مصاحبه اختصاصی هم از بازیکنان میگیرد و چکیده آنها را برای هواداران ارسال میکند! جالب است بدانید در حال حاضر اسپانسر مشترک تیمهای پرسپولیس، استقلال و تراکتورسازی، شرکتی است که همین دست خدمات را ارائه میدهد!
ارسال نظر