نگاهی دیگر به پرونده اختلاف کیروش و برانکو
پدرت را بیشتر دوست داری یا مادرت را؟!
در شرایطی که فضای حاکم بر فوتبال ایران خیلی آرام شده بود، هیچکس تصورش را هم نمیکرد ناگهان دوباره شهر به هم بریزد و برانکو و کیروش، یک تقابل جدی دیگر را ترتیب بدهند. موضوع از زمانی شروع شد که فدراسیون فوتبال تصمیم گرفت در تعطیلات سال نوی میلادی که با نیمفصل لیگ شانزدهم مصادف بود، یک اردوی خارجی برای تیم ملی کشورمان ترتیب بدهد. ابتدا قرار بود در این اردو تیم کیروش یک مسابقه تدارکاتی مقابل مراکش داشته باشد، اما بازی مد نظر لغو شد تا اصل برگزاری اردو در دوبی زیر سوال برود. اعتراض برانکو به برگزاری این اردو با حضور هفت بازیکن کلیدی او، سرآغاز درگیری تازه مربی کروات با کارلوس کیروش بود.
در شرایطی که فضای حاکم بر فوتبال ایران خیلی آرام شده بود، هیچکس تصورش را هم نمیکرد ناگهان دوباره شهر به هم بریزد و برانکو و کیروش، یک تقابل جدی دیگر را ترتیب بدهند. موضوع از زمانی شروع شد که فدراسیون فوتبال تصمیم گرفت در تعطیلات سال نوی میلادی که با نیمفصل لیگ شانزدهم مصادف بود، یک اردوی خارجی برای تیم ملی کشورمان ترتیب بدهد. ابتدا قرار بود در این اردو تیم کیروش یک مسابقه تدارکاتی مقابل مراکش داشته باشد، اما بازی مد نظر لغو شد تا اصل برگزاری اردو در دوبی زیر سوال برود. اعتراض برانکو به برگزاری این اردو با حضور هفت بازیکن کلیدی او، سرآغاز درگیری تازه مربی کروات با کارلوس کیروش بود. بعد از تکرار ادعاهای برانکو در برنامه نود، کیروش در اقدامی بحثبرانگیز همه ملیپوشان پرسپولیس را به ایران برگرداند تا فوتبال کشور شوکه شود. قصه بعدش را هم که حتما میدانید؛ از کارلوس صدور بیانیه و از برانکو انجام مصاحبه! روزنامهها در مورد هفت ملیپوش پرسپولیس که ناچار به بازگشت شدند، از لفظ «بچههای طلاق» استفاده کردند؛ عبارتی که شاید به خوبی میتوانست حس و حال آنها را توصیف کند. آنها دارند مثل بچههای طلاق قربانی اختلاف پدر و مادرشان میشوند؛ جایی که برانکو و کیروش رودرروی هم قرار گرفتهاند. این وسط چیزی که دل آدم را به درد میآورد، این است که هر دوی این مربیان خارجی، برای فوتبال ایران مفید و منشا اثر بودهاند و ادامه حضورشان در کشورمان ضروری است. فقط کاش این وسط مدیریتی انجام میشد تا از حجم تنشها کاسته شود و انرژی موجود به جای تقابل چهرههای محبوبی مثل برانکو و کیروش، صرف پیشبرد اهداف فوتبال ایران شود. یکی از هواداران، در حاشیه این جدال جمله جالبی نوشته بود: «حس تلخ کودکی را دارم که از او میپرسند پدرت را بیشتر دوست داری یا مادرت را؟!»
کجا حق با کیروش است؟
عجیبترین و ضعیفترین بخش از ادعاهای جدید برانکو علیه کیروش، بدون تردید قسمتی است که او به طعنه در مورد مساوی بدون گل برابر سوریه جنگزده حرف میزند. اگر قرار است فقط نتیجه همین یک بازی ملاک باشد، کیروش هم میتواند آن باخت وحشتناک خانگی به اردن را به روی برانکو بیاورد؛ شکستی که در سال۲۰۰۴، تیم ملی را تا آستانه حذف خجالتآور از مرحله پیشمقدماتی جامجهانی آلمان پیش برد. در ضمن این حق برای مربی پرتغالی محفوظ است که پیروزی سزاوارانه بر کرهجنوبی فوق پیشرفته را هم در زمره افتخارات بینظیرش قرار بدهد، بردی که چهارمین برتری پیاپی برابر کره بود و آماری دستنیافتنی برای او به ثبت رساند. بهعلاوه دعوت از بازیکنان مصدوم هم چندان قابل نقد نیست؛ چراکه طبیعی است کیروش مایل باشد اعضای دائمی تیم ملی را در زمان آسیبدیدگی هم زیر نظر بگیرد و مراحل درمانشان را پیگیری کند. بهعلاوه وقتی برانکو از حالا برای ناکامی احتمالی پرسپولیس در پایان فصل به دنبال «شریک جرم» است و میگوید: «اگر قهرمان نشدیم کیروش مقصر است» خیلی نمیشود به او حق داد. یادمان باشد پارسال هم پرسپولیس برانکو مثل آب خوردن میتوانست قهرمان شود، اگر برانکو آن همه وقت صرف امثال سوشا مکانی، بابک حاتمی و رضا نورمحمدی نمیکرد. چه تضمینی وجود دارد که امسال هم مربی کروات اشتباهات مشابهی را مرتکب نشود. در این صورت باز هم تنها مقصر ناکامی، کیروش خواهد بود؟!
کجا حق با برانکو است؟
از سوی دیگر واضح است که در بخشی از مطالب بیان شده توسط برانکو میتوان تامل کرد. اینکه اردوهای تیم ملی در ایران بیشتر از اندازه استاندارد است، اصلا جای بحث ندارد. برانکومیگوید وقتی مسابقه ملی دوستانهای در کار نیست، برگزاری اردوی خارجی توجیه چندانی ندارد. او عقیده دارد باید از سلامت ستارههای ملیپوش مراقبت شود و وقتی دوره استراحت بین دو نیمفصل از آنها گرفته میشود، این مساله به بازیکنان آسیب میزند. او حتی ادعا میکند بازیکنان معمولا با دو، سه کیلو اضافه وزن از اردوی تیم ملی به باشگاه برمیگردند که اگر درست باشد، واقعا عجیب است. برانکو ایوانکوویچ بهعنوان سرمربی تیم قهرمان نیمفصل حق دارد نگران سه ماه پرفشار پیش رو باشد؛ روزهایی که تیمها هر چهار روز یک بار باید مسابقه بدهند و البته رقابتهای آسیایی هم در کار خواهد بود. با این وجود شاید اگر این انتقادها به شکلی ملایمتر و خالی از بخشهای غیرمنطقی مطرح میشد، میتوانست اثرگذاری بیشتری داشته باشد.
این دعوا پیش نمیآمد، اگر...
مسلما در غائله درگیری اخیر پیش آمده بین کیروش و برانکو، بیش از هر چیز دیگری رد پای کمکاری و عدم تدبیر مدیران فوتبال به چشم میخورد. اینکه کیروش حتی از اردوی چند روزه امارات هم قطع نظر نمیکند و به هر بهانهای به دنبال دور هم جمع کردن ملیپوشان است، از آنجا ناشی میشود که تعداد مسابقات دوستانه و تدارکاتی جدی ما کم است و فدراسیون قادر نیست حداقل امکانات مدنظر کیروش را فراهم کند. شاید اگر ما هم مثل کره و ژاپن قادر بودیم به وقتش مسابقات تدارکاتی خوب با رقبای قدرتمند داشته باشیم، کار به جایی نمیرسید که مربی پرتغالی برای آمادهسازی تیمش به هر ترفندی چنگ بیندازد و صدای اعتراض باشگاهها را بلند کند. بهعلاوه فدراسیون خیلی پیش از اینها میتوانست ترتیب همنشینی مربیان باشگاهی منتقد را با سرمربی تیم ملی بدهد و با تبیین حدود و اختیارات هر کدام از آنها، از اصطکاکهای بعدی جلوگیری به عمل بیاورد، اما متاسفانه چنین راه حل سادهای مدام به تاخیر میافتد تا فوتبال ایران هر روز تاوان بیشتری بپردازد. بیگمان اگر کیروش با امثال برانکو و قلعهنویی سر یک میز بنشینند، بسیاری از مسائل حل خواهد شد؛ نکات سادهای که در اثر سهلانگاری میتوانند به موانع جدی در مسیر حرکت تیم ملی تبدیل شوند.
وظیفه سنگین فدراسیون
به جرات میتوان گفت کارلوس کیروش از زمان حضور در ایران هرگز منتقدی به قدرت برانکو نداشته است. جنس این یکی رقیب او با امثال مایلیکهن و قلعهنویی فرق دارد. برانکو کارنامهدار است و همین حالا هم روی نیمکت پرسپولیس عالی عمل کرده؛ بنابراین مسلما سرشاخ شدن با او قواعد خاص خودش را دارد. در همین راستا فدراسیون فوتبال هم وظیفه سنگینتری برای اداره این فضا و کنترل حواشی بر عهده دارد. تا دیروز اگر منتقدان سنتی کیروش مثل پرویز مظلومی و مجید جلالی علیه او حرف میزدند، فدراسیون آنقدرها احساس وظیفه نمیکرد؛ چراکه تکلیف افکار عمومی در قبال چنین هجمههایی روشن بود، اما حالا وضع فرق کرده است. شاید به همین دلیل هم بود که این بار مهدی تاج شخصا وارد عمل شد و تا دوبی رفت؛ بلکه در پی جلسه با کیروش به شرایط فعلی سروسامان بدهد. بهعلاوه بازگرداندن هفت ملیپوش پرسپولیس از اردوی امارات، در آینده میتواند تبعات بیشتری هم داشته باشد.
بازگشت زودهنگام ملیپوشان پرسپولیس به ایران، میتواند این فرصت را به آنها بدهد که در فاصله تعطیلات بین دو نیمفصل کمی بیشتر استراحت کنند. به این ترتیب هیچ بعید نیست فردا یکی مثل امیر قلعهنویی از تبعیض صورت گرفته شکایت کند و ناکامی احتمالی تراکتورسازی را به فرسودگی ملیپوشان این تیم ربط بدهد. این شرایط حتی برای حسینی و ذوبآهن هم وجود دارد. دو رقیب صدر جدولی پرسپولیس همچنان بازیکنان کلیدیشان را در اردوی خارجی دارند، در حالی که تیم برانکو کامل شد و خیلی زود شکل خودش را بازیافت. بنابراین از همین حالا منتظر باشید که یک روز امیر قلعهنویی بعد از ناکامی احتمالی تراکتور، از حضور طولانیتر بازیکنانش در اردوی تیم ملی گله کند؛ آنچه باز هم پای فدراسیون فوتبال را وسط خواهد کشید.
پرسپولیسیها برمیگردند
بعد از آنکه مناقشه بین کارلوس کیروش و برانکو ایوانکوویچ بالا گرفت و هفت بازیکن ملیپوش پرسپولیس از اردوی امارات به تهران بازگردانده شدند، فرضیه عدم دعوت این نفرات به اردوهای بعدی تیم ملی در محافل ورزشی مطرح شد. از آنجا که یک بار کیروش روی اسم مهدی رحمتی و هادی عقیلی خط قرمز کشید و دیگر هیچوقت حاضر نشد این نفرات را به تیم ملی برگرداند، این شایعه به وجود آمده که حالا همان سرنوشت در انتظار تمامی بازیکنان پرسپولیس است و آنها دیگر تا زمان حضور کیروش در ایران به تیم ملی دعوت نخواهند شد. هیچکس از درون مغز کارلوس خبر ندارد و نمیداند تصمیم غیرمنتظره بعدی او چیست، با این وجود هر طور که به ماجرا نگاه کنیم خیلی دور از ذهن است که کیروش همان بلای رحمتی و عقیلی را سر پرسپولیسیها بیاورد. واضح است که جنس اتفاقی که برای این دو گروه رخ داد خیلی با هم فرق میکند.
عقیلی یکی از اردوهای تیم ملی را به میل خودش ترک کرد و البته رحمتی هم در مصاحبه با یک خبرگزاری مدعی شد تصمیم گرفته موقتا از تیم ملی خداحافظی کند. به این ترتیب هر دوی این نفرات، خودشان به تیم ملی پشت کردند، در حالی که پرسپولیسیها مطلقا چنین کاری انجام ندادهاند و درگیری کیروش و برانکو باعث لغو حضور آنها در اردوی امارات شده است. فراموش نکنیم پیش از آغاز لیگ شانزدهم نیز اعتراضهای برانکو باعث لغو دو اردوی خارجی تیم ملی شد، اما بعد از آن پرسپولیسیها در همه اردوها حاضر بودند و هیچ مشکلی پیش نیامد. به روایت روشنتر، کیروش میداند که این درگیری ربطی به بازیکنان ندارد و در فیفادیها باشگاه پرسپولیس نمیتواند مانع از حضور بازیکنانش در اردوی تیم ملی شود. پس در مجموع خیلی دور از ذهن است که سرخپوشان برای همیشه از سوی کیروش طرد شده باشند.
نشانههای صلح
بیانیهای که کارلوس کیروش در مورد اختلافات اخیر با برانکو و دیپورت ملیپوشها منتشر کرد، آنقدر ملایم و کمزهر بود که آدم شک میکند آن را خود کارلوس نوشته باشد! مربی پرتغالی پیش از این بیانیههای متعددی علیه اهالی فوتبال ایران منتشر کرده بود که وجه مشترک بیشتر آنها، ادبیات تند و استفاده از اسامی جانورانی مثل مار، عقرب، گرگ و قورباغه بود، اما این بار بیانیه او علیه برانکو به شدت محترمانهتر و توام با چاشنی احتیاط بوده است. مهمترین نکته این بیانیه آن است که کیروش صراحتا شایعه عدم دعوت همیشگی از بازیکنان پرسپولیس به اردوی تیم ملی را رد میکند و مدعی میشود از این به بعد پرسپولیسیها را فقط در روزهای فیفا و طبق مقررات بینالمللی به اردو دعوت میکند.
تازه کیروش همین را هم منوط به عدم تغییر موضع برانکو میکند و این یعنی بهزودی ممکن است با برگزاری نشست بین او و سرمربی سرخپوشان، ملیپوشان پرسپولیس به روال گذشته به اردو دعوت شوند. نکته حائز اهمیت دیگر اینکه تا پایان مسابقات این فصل، کلا فقط یک اردوی دیگر برای تیم ملی برگزار خواهد شد که آن هم از اواخر اسفندماه، همزمان با تعطیلات نوروزی و برای برگزاری مسابقات رسمی برابر قطر و چین خواهد بود؛ دیدارهایی که قطعا با حضور ملیپوشان همه تیمها از جمله پرسپولیس به انجام خواهد رسید. در مجموع اینطور بهنظر میرسد که اختلاف اخیر بین کیروش و برانکو شدت چندانی نداشته و کاملا قابلرفع است.
ارسال نظر