بهشت مالیاتی ناخواسته

افشین محمودیان مقدم

کارشناس مالیاتی

بهشت مالیاتی موقعیتی است که از مزایای مالیاتی یک تا ۱۰۰ درصدی نسبت به سایر موقعیت‎ها برخوردار باشد. مناطق معروف به بهشت مالیاتی عمدتا فاقد هرگونه مالیات یا دارای مالیات بسیار ناچیز برای سرمایه‎گذاران و فعالان اقتصادی هستند؛ این مناطق می‏توانند شامل کشورهای مختلف برای مثال سوییس، لیختن‎اشتاین و ...، بخش‏هایی از یک کشور از جمله مناطق آزاد تجاری و شرکت‎ها و بنگاه‏های اقتصادی از جمله شرکت‎های چند ملیتی، بنگاه‎های اقتصادی دارای معافیت‎ها و مشوق‌های ‎مالیاتی و ... باشند. رازداری بانکی کامل و عدم افشای صاحبان حساب‎ها، نبود مالیات یا مالیات بسیار پایین، وجود مالیات با نرخ صفر و بخشودگی‎های مالیاتی مختلف، سهولت استقرار و ایجاد بنگاه‎های اقتصادی، همکاری قضایی بین ‌المللی بسیار محدود، ثبات اقتصادی و سیاسی از ویژگی‎های بهشت‎های مالیاتی تلقی می‎شوند. بهشت‏های مالیاتی آگاهانه و هدفدار، با وضع قوانین مشخص و بر پایه تحمیل بار مالیاتی کمتر به فعالیت‎های اقتصادی نسبت به سایر موقعیت‎ها و مناطق، ایجاد شده و هدف اصلی آن‌ها جذب سرمایه‎های سایر مناطق از طریق رقابت مالیاتی و به تبع آن ایجاد رونق اقتصادی و افزایش سطح رفاه است.

این روش بیشتر از سوی کشورهای کوچک با منابع مالی، طبیعی و صنعتی محدود به کار گرفته می‎شود. همچنین این روش در داخل یک کشور برای سمت‏دهی به فعالیت‎های اقتصادی و جریان سرمایه به مناطق و بنگاه‌های اقتصادی مشخص استفاده می‏شود. به این ترتیب دولت‏ها به گونه‏ای شفاف و عمدی بر اساس مزیت‏های نسبی کشورشان، از تحصیل درآمد از محل اخذ مالیات به عنوان مهمترین، با ثبات‏ترین و قابل اتکاترین منبع تأمین مخارج، صرف نظر و در مقابل آن، جریانی از ورود سرمایه و تأسیس بنگاه‎های اقتصادی ایجاد کرده و به دنبال رونق اقتصادی هستند؛ بدیهی است در این شرایط کارکرد مالیات به عنوان یکی از اساسی‎ترین ابزار برقراری شفافیت مالی و نظم‏دهی به فعالیت‎های اقتصادی تحقق نیافته و باید روش‎های دیگری برای جلوگیری از خسارت‎های احتمالی و ذاتی موجود پیش‏بینی، مستقر و اجرا شوند اما در کشورهای بزرگ با فعالیت‎ها و منابع اقتصادی و طبیعی با اهمیت، چشم‎پوشی از مزایا و کارکردهای مختلف مالیات، عدم شفافیت، بی انضباطی و از هم گسیختگی مالی را در پی خواهد داشت به همین دلیل است که این روش بیشتر از سوی کشورهای کوچک مورد استفاده قرار می‎گیرد؛ به عبارت دیگر این روش برای جذب سرمایه و دستیابی به رونق اقتصادی به دلیل خطری که به نظام مالی و اقتصادی کشورها تحمیل می‎کند، آخرین راه حل تلقی شده و مشکلات مربوط به خود را خواهد داشت.

برخی مناطق و کشورها علی رغم وجود قوانین مالیاتی مشخص و تلاش دولت برای تأمین مخارج خود از طریق وضع و اخذ مالیات، به دلیل شرایط خاص تاریخی، موقعیت جغرافیایی، تحولات اجتماعی، وجود منابع طبیعی و عدم استقرار سیستم‎های اطلاعاتی جامع، دچار فعالیت‏های اقتصادی در بخش غیررسمی شده و نمی‎توانند مالیات واقعی فعالیت‏های اقتصادی دریافت کنند؛ چنین مناطقی «بهشت‎های مالیاتی ناخواسته» هستند. عدم شفافیت و انضباط مالی، تأمین هزینه و مخارج دولت با فروش ثروت و منابع طبیعی، فقدان آمار جامع از فعالیت‏های اقتصادی، رونق فعالیت‏های اقتصادی غیر مولد و کاذب، وجود معاملات غیر شفاف و غیر واقعی، ناکارآمدی سیاست‎های اقتصادی و بودجه‏های مالی و عملیاتی، گسترش اقتصاد غیر رسمی و عدم رعایت عدالت مالیاتی از ویژگی‎ها و آثار بهشت‏های مالیاتی ناخواسته است. فعالان اقتصادی در این مناطق بیشتر به دنبال کسب سود و بازده نامعقول و سریع بوده و پس از هر دوره کسب منافع، تمام یا بخشی از سرمایه و عایدات آن را ازکشور خارج و مترصد فرصت جدید خواهند بود؛ مشکل آنجاست که این شرایط، امکان ایجاد جریان‎های اقتصادی و سودآوری غیر واقعی و متقلبانه برای سوءاستفاده‏کنندگان را فراهم کرده و در نتیجه بی‎ثباتی اقتصادی گریبانگیر خواهد شد؛ همچنین اینگونه مناطق با توجه به نبود اطلاعات و نظارت کافی و مؤثر، به طور ذاتی بستری مناسب برای انجام انواع فعالیت‎های مالی غیرشفاف و پولشویی خواهند بود؛ این وضعیت منجر به بروز بی ثباتی اقتصادی و از بین رفتن منابع و ثروت‎های کشور شده و علاوه بر اینکه مزایای بهشت‎های مالیاتی آگاهانه را حاصل نمی‎کند باعث کاهش رفاه جامعه و از دست رفتن قدرت اقتصادی و به تبع آن اعتبار سیاسی و بین‎المللی کشور خواهد شد.

با این تفاسیر مالیات مقوله‎ای است که اخذ یا عدم اخذ آگاهانه آن می‎تواند موجب رونق اقتصادی شود؛ لکن ضعف سیستم مالیاتی مهم‏ترین دلیل ایجاد بهشت‏های مالیاتی ناخواسته بوده و به طبع استقرار یک نظام مالیاتی یکپارچه و جامع که بر پایه استفاده از تمام بانک‏های اطلاعاتی از جمله اطلاعات هویتی، معاملاتی، مالی، پولی، اعتباری و سرمایه‎ای استوار باشد، راه حل مقابله با این وضعیت خواهد بود. یک نظام مالیاتی مؤثر و همه جانبه منجر به دستیابی به شفافیت مالی و حداقل شدن بخش غیر رسمی اقتصاد گشته، امکان بودجه‎ریزی صحیح و کارا و استفاده بهینه از منابع را فراهم کرده و از این طریق توسعه و رونق اقتصادی را به دنبال می‎آورد.