کمک و کمک رسانی از زبان مدیرعامل موسسه خیریه«مهرآفرین»
دلم پشت چراغ قرمز پیش آن بچهها جا ماند
وحید خاتمی vahyd. khatami@gmail. com مهرآفرین موسسهای است خیریه که از سال ۱۳۸۴ تاکنون با تمرکز اصلی بر کودکان آسیبدیده و آسیبپذیر جامعه سعی در بهبود شرایط زندگی این بچهها داشته است. در عین حال توجه به مباحث مددکاری و توانمندسازی از دغدغههای مهم مهرآفرینان در این سالها بوده است. در نوشته زیر متن مصاحبهای دنیای اقتصاد را با خانم فاطمه دانشور بنیانگذار و مدیرعامل کنونی موسسه مهرآفرین میخوانید. خانم دانشور در حال حاضر در اتاق بازرگانی و شورای شهر تهران نیز جزو اعضای فعال مجموعه به حساب میآید.
وحید خاتمی vahyd.khatami@gmail.com مهرآفرین موسسهای است خیریه که از سال 1384 تاکنون با تمرکز اصلی بر کودکان آسیبدیده و آسیبپذیر جامعه سعی در بهبود شرایط زندگی این بچهها داشته است. در عین حال توجه به مباحث مددکاری و توانمندسازی از دغدغههای مهم مهرآفرینان در این سالها بوده است. در نوشته زیر متن مصاحبهای دنیای اقتصاد را با خانم فاطمه دانشور بنیانگذار و مدیرعامل کنونی موسسه مهرآفرین میخوانید. خانم دانشور در حال حاضر در اتاق بازرگانی و شورای شهر تهران نیز جزو اعضای فعال مجموعه به حساب میآید.
ابتدا برایمان بگویید که انگیزه اصلی شما برای تاسیس موسسه مهرآفرین چه بوده است؟ و شما به همراه مهرآفرین چه مسیری را در آغاز برای تثبیت این موقعیت طی کردید؟
من از دوران دبیرستان اهداف آرمانی و در عین حال خیرخواهانه را در راستای کارآفرینی برای خودم و دیگران دنبال میکردم. توصیهای که پدربزرگم برای کامیابی در زندگی برایم داشت انتخاب یکی از سه راه قناعت، زراعت یا تجارت بود. همینطور با توجه به کارمند بودن پدر و خانهداری مادر، خانواده ما جزو طبقه متوسط جامعه بهحساب میآمد. من نیز با توجه به شرایط و روحیات شخصی خودم راه سوم پدربزرگ یعنی تجارت را برای موفقیت در زندگی انتخاب کردم. اولین گام من در این راستا مربوط به دوران کارمندی خودم میشد. من که دریافته بودم با زندگی کارمندی امکان دستیابی به اهداف آرمانی برایم میسر نیست، تصمیم گرفتم بخشی از حقوق ثابت خود را پسانداز کنم و با حاصل جمع آن، کسبوکاری برای خود راه بیندازم. اما در اولین سرمایهگذاری با شکست روبهرو شدم و پس از آن نذر کردم که در صورت موفقیت در کسبوکارهای آتی یک چهارم درآمدم را برای اهداف خداپسندانه کنار بگذارم. با توفیق خداوند، در ادامه توانستم سرمایهگذاریها و فعالیتهای تجاری سودآوری داشته باشم و بنابر قولی که به خود داده بودم، به دنبال مسیری برای صرف نذر خود میگشتم، به طوری که بیشترین
رضایت الهی را در پی داشته باشد. در این میان با توجه به توصیههای مکرر پروردگار در کتاب آسمانی بر توجه به سایر همنوعان، من نیز سعی کردم با بررسی چالشهای روزمره انسانهای اطراف، به دنبال راهحلهایی برای کاهش مصائب زندگی آنها باشم. در این بین کودکان کار و خیابان به عنوان قشر محروم و بیدفاعی که نیازمند یاری آدمهای بزرگ جامعه هستند توجهم را جلب کرد. درواقع به هنگام عبور از چهارراهی که کودکانی در آنجا مشغول دستفروشی بودند، دلم پشت چراغ قرمز پیش آن بچهها جا ماند. در این بین خاطرهای از کمک به یک خانواده محروم در شهرک کاروان نیز تاثیر پررنگی بر من گذاشت. خانواده ای که در آن پدر زمانی پیک موتوری بود و پس از حادثهای دچار قطع نخاع شده بود و مادر نیز از پی آن در شرایط نامساعد سلامتی به سر میبرد. از طرفی صاحبخانه مجبور به جواب کردن آنها شده بود و لوازمشان در کوچه بود و بچههای خانواده نیز در آستانه سپردهشدن به خانوادههای نزدیکان برای نگهداری قرار داشتند. در آن زمان به محض اطلاع از این جریان سعی در کمکرسانی به این خانواده داشتم. به طوری که در کوتاهترین زمان منزلی مسکونی برای آنها خریداری کردم و خودم نیز به
دنبال تهیه وسایل خانگی برای آنها بودم. تاثیر این حرکت که باعث شد بچههای خانواده همچنان در کنار مادر و پدر خود بمانند، همچنین بهبود وضعیت جسمانی مادر که تومور سرطانی داشت مرا به این فکر واداشت که در صورت عدم دخالت من در آن زمان چه سرانجامی ممکن بود برای آن خانواده پیش آید. اینگونه بود که فکر تاسیس موسسهای برای رسیدگی به این کودکان به ذهنم رسید. از همین رو خانه پدریام را که به تازگی فوت کرده بود، برای این منظور اختصاص دادم و نامی از صفات خداوند؛ یعنی مهرآفرین را نیز بر آن موسسه نهادم.
پس از آن در زمان کوتاهی به حس رضایت بالایی از عملکرد خودم در این مسیر رسیدم و سعی کردم از دانش مدیریتی خودم در ادراه بنگاهها برای مدیریت زیرمجموعههای مهرآفرین نیز استفاده کنم. طوری که بعد از مدت اندکی از راهاندازی موسسه، ادامه روند آن مرکز به وجود شخص من دیگر نیازی نداشت و خود سیستم از درون برای پیشبرد فعالیتهایش دست به زایش میزد. همچنین استفاده از افراد متخصص در زمینههای مربوطه بخش مهمی از موفقیت برای رسیدن به این رهاورد را تشکیل میداد.
در ادامه و در کنار سفرهای کاری خودم به اقصی نقاط ایران سعی کردم با مناطق فقیرنشین و محروم آن نواحی نیز آشنا شوم؛ چراکه معتقد بودم باید بخشی از عواید پروژههایی نظیر استخراج منابع معدنی در یک منطقه به مردم آنجا بازگردد. اینگونه بود که با دیدن محرومیتها در نقاط دور افتاده شهری و روستایی که در عین حال با وجود فقیرتر بودن به نسبت حومه پایتخت از بزه و عوارض اجتماعی مانند کودک آزاری کمتری رنج میبردند، اقدام به گسترش شعبههای مهرآفرین کردم. هماکنون مهرآفرین دارای شعباتی در استانهای هرمزگان، سیستان و بلوچستان، مرکزی، آذربایجان شرقی و کرمان است.
مشکلات کلان در رابطه با بحث تامین مالی موسساتی مشابه شما و همین طور مسوولیتپذیری شرکتی را در قبال جبران این هزینهها در سطح جامعه چه میدانید؟
در حدود۹۰ درصد هزینههای مهرآفرین از کانال سودآوری شرکتهای خصوصی و شخصی بهدست آمده است. طبق محاسبهای سرانگشتی میتوان نشان داد که این هزینه چنانچه قرار بود، از افراد حقیقی به صورت انفرادی و محدود تامین شود به شبکه گستردهای از انسانها نیاز داشت که البته این شبکه در مهرآفرین نیز شکل گرفت. در حالی که در صورت جا افتادن بحث مسوولیتپذیری اجتماعی برای شرکتها مانند بسیاری کشورهای پیشرفته دنیا میتوان به تسهیلگریهای گستردهتری چه در بخش مالی و چه تخصصی با توجه به زمینه کاری بنگاهها دست پیدا کرد. از این جهت سعی در جا انداختن مسوولیتپذیری اجتماعی شرکتها نیز یکی از دغدغههای اصلی من در این مدت بوده است. در این راستا کمیسیونی با همین عنوان در اتاق بازرگانی دایر شده است که مسوولیت آن را در حال حاضر بر عهده دارم.
چه فعالیتهای نوآورانهای از جانب بنیاد در طول این سالها تجربه شده است که میتواند راهگشای فعالیتهای مشابه باشد؟
انتخاب سفیر نیکوکاری از جمله ابداعاتی بود که در موسسه مهرآفرین و با خانم معتمدآریا آغاز کردم و در نهایت منجر به گسترش طیف داوطلبان و ایجاد شبکههای وسیع برای مهرآفرین شد که هماکنون بیش از ده هزار عضو دارد، با تغییر مهرآفرین از موسسه به NGO به مرور گروههایی چون جوانان، وکلا و پزشکان نیز در مرکز ایجاد شد که به طور مستمر در حال خدمترسانی رایگان به قشر مخاطب خود هستند. نکته مهم در مدیریت این مجموعه همانطور که اشاره کردم توجه به نگاه تخصصی و برخاسته از نیازهای اصلی جامعه است که در عین حال همواره به کمک بخش خصوصی در فرآیند یاریرسانی اجتماعی نیز نظر داشته باشد. همین طور در مهرآفرین همواره سعی شده است که به بحث مددکاری پیش از توانمندسازی توجه شود؛ چراکه یک فرد آسیب داده تا زمانی که به این شرایط و باور نرسد که میتواند در نقش فردی مسوول و اثرگذار در جامعه مطرح شود، نخواهد توانست در بخش توانمندسازی وارد عمل شود. تهیه حداقل نیازهای معیشتی از جمله خوراک، سرپناه و پوشش مناسب و بازیابی عزت نفس امری است که در این فرآیند مورد توجه موسسه قرار میگیرد. در کنار آنها فراهم کردن آرامش برای کودکان آسیبدیده که
بسیار سختتر از موارد قبلی است از طرف مددکاران مهرآفرین پیگیری میشود. سختی این امر از آن جهت است که بسیاری از این کودکان در محیط خانه از طرف والدین فاقد صلاحیت به مانند پدر معتاد در معرض تهدید و آسیب قرار دارند و متاسفانه در قوانین نیز حمایت جدی از این گونه کودکان لحاظ نشده است. در واقع ضعف قانونی یکی از بزرگترین معضلات در بحث کودکان بدسرپرست یا بیسرپرست در کشور محسوب میشود.
چه راهکار عملیاتی برای کمک در راستای فعالیتهای موسسه شما از طرف سازمانهای مرتبط میتوان تصور کرد؟
سازمان بهزیستی جزو ارگانهایی است که با وجود داشتن مددکار و نیروی متخصص با کیفیت؛ اما همواره از کمبود بودجه رنج برده است. همینطور در قبال کودکان و خانوادههای آسیبپذیر نهادهای دیگری از جمله شهرداری با دادن فضا به عنوان سرپناه، وزارت کار و تامین اجتماعی با توجه بیشتر به مباحث قانونی کار کودک، وزارت آموزش و پرورش با استخدام و تعیین مددکارهای مجرب در مدارس برای شناسایی ضعفهای پنهان کودکان و همینطور سازمان بهداشت و خدمات درمانی برای رسیدگی مسوولان به موارد اورژانسی باید وارد عمل شوند. در این بین مهرآفرین همواره و در هر شرایط آماده خدمترسانی به مواردی است که به طور مستقیم یا با گزارش سایر مراکز به آسیبپذیری آنها در سطح جامعه پیمیبرد.
موسسه مهر آفرین پناه عصر به نشانی : میدان شهدا- خیابان مجاهدین اسلام- کوچه مجاهد
بن بست آشوری- پلاک ۳
تلفن :3-33510851
تلفن :3-33510851
ارسال نظر