۸ روش برای آموزش مهارتهای پولی به کودکان
شاید والدین برای هیچچیزی بهراحتی مخارج نوزاد خود پول خرج نمیکنند؛ اما هر چه سن و سال فرزندان بالاتر برود، خرج کردن پول برای آنها سختتر میشود. این روند به دو دلیل اتفاق میافتد. نخست آنکه با بزرگتر شدن آنها مخارج جدید و بیشتری به ما تحمیل میشود که همه پدر و مادرها با آن درگیر هستند.
دوم آنکه انتظار داریم که فرزندانمان شرایط را درک کرده و تغییر کنند. منظور از تغییر این است که مسوولیتپذیر شوند. انتظار این است که کودکان بفهمند: پول علف خرس نیست تا هرروز برای او اسباببازی بخریم، پول درآوردن زحمت دارد و نمیتوان هر مدل جدید پلیاستیشن را خرید و خودش را با فلآنهمکلاسی که پدر تاجری دارد مقایسه نکند.
دوم آنکه انتظار داریم که فرزندانمان شرایط را درک کرده و تغییر کنند. منظور از تغییر این است که مسوولیتپذیر شوند. انتظار این است که کودکان بفهمند: پول علف خرس نیست تا هرروز برای او اسباببازی بخریم، پول درآوردن زحمت دارد و نمیتوان هر مدل جدید پلیاستیشن را خرید و خودش را با فلآنهمکلاسی که پدر تاجری دارد مقایسه نکند.
شاید والدین برای هیچچیزی بهراحتی مخارج نوزاد خود پول خرج نمیکنند؛ اما هر چه سن و سال فرزندان بالاتر برود، خرج کردن پول برای آنها سختتر میشود. این روند به دو دلیل اتفاق میافتد. نخست آنکه با بزرگتر شدن آنها مخارج جدید و بیشتری به ما تحمیل میشود که همه پدر و مادرها با آن درگیر هستند.
دوم آنکه انتظار داریم که فرزندانمان شرایط را درک کرده و تغییر کنند. منظور از تغییر این است که مسوولیتپذیر شوند. انتظار این است که کودکان بفهمند: پول علف خرس نیست تا هرروز برای او اسباببازی بخریم، پول درآوردن زحمت دارد و نمیتوان هر مدل جدید پلیاستیشن را خرید و خودش را با فلآنهمکلاسی که پدر تاجری دارد مقایسه نکند. البته تمامی پدر و مادرها با تمام وجود دوست دارند که تمام امکانات رفاهی و تفریحی مناسب برای فرزندان را تا حد امکان فراهم کنند؛ اما بسیاری از بچهها نهتنها این موضوع را قبول نمیکنند، بلکه بازهم متوقع هستند. هیچکدام از ما نه در خانواده و نه در مدرسه آموزشی در مورد پول ندیده و هر آنچه را میدانیم در دوره بزرگسالی و با آزمونوخطا یاد گرفتهایم. پس توقعی نیست که در مدرسه به آنها چیزی بیاموزند. از سوی دیگر نباید آنها را تا سنین نوجوانی هم رها کنید که در واقع آموزشهای اولیه سختتر شود. در ادامه ۸ روشی که میتوانید مهارتهای پولی را به فرزندانتان بیاموزید توضیح داده شده است:
اختیار قسمتی از پول خود را به آنها بدهید
مثلا اگر ماهانه ۳۰۰ هزار تومان را خرج خرید سوپری میکنید، اختیار ۵۰ هزار تومان آن را به فرزند خود بدهید. با این کار نسبت به پول و خرج آن احساس مسوولیت میکند. با آزمونوخطا یاد میگیرد که اگر پول را برای خریدهای لحظهای خرج کند، برای موارد دیگر بودجهای نخواهد داشت. بهتر است این روش را پیش از بزرگسالی یاد بگیرد که پول بینهایت نیست و باید برای خرید آنچه نیاز است یا آنچه دوست دارند، پسانداز کرد.
پسانداز برای رسیدن به هدف
بچهها با بزرگتر شدن میفهمند که سرگرمیها و اسباببازیهای گرانقیمتتری هم وجود دارند. دیگر خرید بستنی یا یک عروسک و ماشین کوچک آنها را ارضا نمیکند. بسته به سن و سالشان و البته شیوه تعامل شما، لوازم بزرگتر و گرانتری میخواهند. اینجا نکته اساسی است که با رها کردن بچه به حال خود، کنترل از دست ما خارج خواهد شد. (چه آن اسباببازیهای گرانقیمت را برای او بخریم چه نخریم.) به این مکالمه دقت کنید:
میخواهی پلیاستیشن بخری؟ خوب. اجازه بده ببینم قیمت آن چقدر است. میخواهی در اینترنت قیمت آن را جستوجو کنیم؟ بله. قیمت مدلهای مختلف آن از ۳۰۰ هزار تومان تا بالای یکمیلیون تومان است. اگر ماهی ۵۰ هزار تومان پسانداز کنی، ظرف شش ماه مدل ارزانتر را میتوانی بخری. برای مدل گرانتر باید ۲۰ ماه صبر کنی. نظرت چیه؟
- نمیدانم. من نمیتوانم یک سال صبر کنم. تازه شش ماه هم خیلی زیاد است.
- بنابراین دو کار را باید انجام دهیم. اول اینکه ببینیم آیا لازم است مدل گرانتر را بخری؟ چه چیزی دارد که مدل ارزانتر ندارد؟ آیا نمیتوانهمان بازیها را انجام داد؟ دوم اینکه باید میزان پسانداز ماهانه را بالاتر ببری. یعنی با دیدن هر چیزی آن را نخری. مخارج خودت را بنویسی تا بتوانی آنها را کم کنی. من هم میتوانم به تو کمک کنم.
- چطوربه من کمک میکنی؟ پول بیشتری به من میدهی؟
- نه. من پول بیشتری نمیدهم. میتوانی خودت پول بیشتری کسب کنی. ولی کمک من در این مورد کشیدن یک نقشه راه برای رسیدن به پلیاستیشن است. ما در اکسل یک فایل درست میکنیم. نمودار میزان پسانداز را رسم میکنیم و مراحل پیشرفت تا رسیدن به هدف را باهم دنبال میکنیم. به تو قول میدهم که شرایط به همین سادگی ۶ ماه ضربدر ۵۰ هزار تومان نخواهد بود. حاضری؟
- بله
- پس باهم یک قرارداد امضا میکنیم و من مشاور مالی تو خواهم شد.
دوست دارید مکالمهای شبیه این با فرزند خودتان داشته باشید. کافی است حوصله به خرج داده و آن را تمرین کنید. پس از ترسیم نقشه راه به آنها یاد دهید که هرچه مخارج خود را بیشتر کاهش دهند، سرعت رسیدن آنها به اهدافشان بیشتر میشود. این را روی نمودار و بهصورت ملموس به آنها نشان دهید. نشان دهید که کم کردن هزینه بستنی یا هزینههای موبایل یا هر چیز دیگر چگونه میتواند آنها را زودتر به هدف برساند و در سنین پایین قلک را فراموش نکنید.
مقدمات سرمایهگذاری را به آنها آموزش دهید
سرمایهگذاری برای کودکان بهخصوص در سنین پایین تر یک مفهوم کلی و شاید سنگین باشد؛ اما آموزش در این مورد نیز باید بهتدریج از همان دوران کودکی صورت گیرد. برای شروع میتوانید اینطور به کودک سرمایهگذاری را معرفی کنید که او باید به فکر آینده مالی زندگی خود باشد، بنابراین از همین حالا باید اقداماتی را انجام دهد. نکته کلیدی این است که کودک عادت کند، بخشی از پول خود را صرف اموری کند که در بلند مدت و در آینده به او پول بیشتر و سود خواهد داد.اگر او بتواند این مفهوم را به خوبی درک کند، قدمی بزرگ در استقلال پولی خود در بزرگسالی و البته در دوران بازنشستگی و پیری برداشته است.
خیلی از مردم بعد از اینکه مبلغی پول پس انداز میکنند، اقدام به خرید موارد مصرفی همچون ماشین، دوچرخه، موتورسیکلت و سایر موارد مشابه میکنند؛ در صورتی که این کار سرمایهگذاری نیست (البته در یک اقتصاد سالم و منطقی) سرمایهگذاری یعنی اینکه شما با بخشی از پول خود کارهایی را انجام دهید که در آینده بتوانید از درآمد و سود آن زندگی خود را بگذرانید. در واقع مفهوم سرمایهگذاری برای کودک باید همان پولسازی با پولشان تعریف شود، آنها باید یادبگیرند که با پولی که به راحتی در حال خرج کردن آن هستند و به زودی تمام خواهد شد، میتوانند پول بیشتری ایجاد نمایند. شما بهعنوان والدین باید زمینههای سرمایهگذاریهای کوچک را برای کودکان خود فراهم کنید و آنها نیز باید از همین حالا عادت کنند که ۱۵ درصد از پول خود را برای انجام امور سرمایهگذاری کنار بگذارند.
سادهترین کار این است که همراه آنها یک حساب با سود روزشمار بازکرده و معنای سود مرکب را به آنها بهصورت تصویری نشان دهید. البته شاید درک آن برای بچههای کوچکتر یا اهداف کوتاهمدت سخت باشد؛ هرچند که بسیاری از بزرگسالها هم آن را درک نمیکنند. اما اگر اهداف بزرگی دارند به آنها صبر و سرمایهگذاری را آموزش دهید. با آنها درمورد بودجهبندی صحبت کنید. البته میدانید که بودجهبندی طبق برنامهریزی دقیق قبلی امکانپذیر نبوده و مفید هم نیست. کسری بودجه و عدم اعتمادبهنفس و رها کردن، از نتایج بودجهریزی دقیق قبل از ماه است. بهجای آن به آنها قسمتهای مختلف زندگی را نشان دهید. خرج خودرو، حملونقل، پوشاک و خوردوخوراک، مسافرت و تفریح. رفتن به مسافرت مستلزم کاهش هزینههای تفریح در شهر است. این موضوع را به آنها آموزش دهید.
کمکم پرداخت قبوض و اقساط را به آنها واگذار کنید
نهتنها آنها باید مسوولیت هزینههای موبایل خود را به عهده بگیرند، بلکه به آنها یاد بدهید که چگونه قبوض و اقساط را پرداخت کنند. آنها را به بانک برده و حسابی برای آنها بازکنید. با تمام امکانات اینترنتی. انتقال وجه بهحساب سرمایهگذاری، پرداخت قبضهای تلفن و برق و گاز و پرداخت اقساط را به آنها واگذار کرده و از آنها گزارش بخواهید. علاوه بر اینکه در این کار مهارت خوبی پیدا میکنند با روند خرج پول نیز آشنا میشوند. اگر قبض تلفن را بهموقع پرداخت نکنی، قطع خواهد شد.
خطرات بدهی را به آنها آموزش دهید
برخی از موارد ذکرشده برای سن ششسالگی نیست و باید فرزندتان بزرگتر شده تا آن را درک کند. آشنایی با خطرات بدهی هم یکی از این موارد است. نمیدانم بازخورد این توصیه من چیست؛ چون پسر خودم هنوز پنجساله نشده، اما میتوان برای نوجوان خود، یک وام یکمیلیون تومانی گرفت و پرداخت سود و بهره را برای او روشن کرد. اینکه هرماه باید قسط پرداخت کند و مبلغ نهایی پرداختی او میتواند بیش از دو برابر مبلغ اولیه باشد. میتوانید برای سنین پایینتر، پول قرض دادن و گرفتن به دوستان یا بچههای فامیل را برنامهریزی کنید و نشان دهید که چگونه میتواند روی افکار و روابط آنها تاثیر بد بگذارد. البته اجرای این موارد باید بااحتیاط باشد.
pic1
یاد دهید که کسب درآمد بیشتر، آنها را به اهداف خود نزدیکتر میکند
به یاد داشته باشید که نباید به فرزندتان در ازای انجام کارهای خانه پول بدهید. این وظیفهای است که باید انجام دهند. همچنین بهجز عیدی، کادوی تولد و پولتوجیبی ماهانه، بدون دلیل به آنها پول ندهید. بهعنوان مثال فرزندان در سنین نوجوانی میتوانند به کار تابستانه مشغول شوند.
در مورد تبلیغات، مصرفگرایی و خریدهای لحظهای به آنها آموزش دهید.
اهداف تبلیغات را به آنها بگویید. از خریدهای پیشین آنها که منجر به لذت مورد انتظار نشده بگویید. از بدیهای مصرفگرایی بگویید. چرا موجب شادی نمیشود و چگونه برای محیط زندگی ما مضر است. چگونه میتواند اتاق او را پر از وسایل بدون استفاده کند. نشان دهید که چگونه تبلیغات منجر به خریدهای آنی ما شده و انتظارات ما را هم برآورده نکرده است. باهم یک لیست خرید سیروزه تشکیل دهید. هر آرزوی آنی خود را باهم در لیست سیروزه نوشته و پس از سی روز راجع به آن و میزان احساسات خود در مورد آن حرف بزنید.
خرج کردن
این مهارت پولی در کوتاه مدت به کودکان نتیجه سریع اعمال و فعالیتهای مالیشان را نشان خواهد داد. کودکان باید بیاموزند که فقط میتوانند یکبار با پول خود خرید کنند، پس باید در خرید کردن بسیار وسواس از خود نشان دهند و ارزش چیزهایی را که میخواهند خریداری کنند با دقت بررسی کرده و هزینه - فرصت هر یک از انتخابهای خود را ارزیابی کنند. دوران کودکی زمان بسیار مناسبی برای انجام اشتباهات پولی و مالی در اندازه کوچک است؛ زیرا با انجام هر اشتباه آنها درسهایی را میآموزند که در آینده برایشان مفید خواهد بود.
این قانون که بخش زیادی از پول افراد به انجام هزینههای روزانه اختصاص داده میشود، فقط مربوط به کودکان نیست، بلکه والدین نیز بخش زیادی از درآمد خود را صرف مخارج روزانه خود میکنند؛ اما باید به کودکان آموزش دهیم که درصد مشخصی از پول خود را برای این بخش از مباحث اقتصادی در نظر بگیرند، در این مدل توصیه میشود که ۵۰ درصد از پول کسب شده توسط کودکان، میتواند در هزینههای روزانه خرج شود. این محدودیت پولی در آموزش مهارت خریدهای معقول و منطقی نقش تعیینکنندهای خواهد داشت، کودک باید بداند که در زمینه پولی با محدودیت های روبهرو است و هر آن چیزی را که میخواهد، حداقل در کوتاه مدت نمیتواند داشته باشد.
pic2
کارشناسان معتقدند که بیش از ۷۰ درصد بزرگسالان نیز از خریدهای روزانه خود بهطور کامل راضی نیستند و از خرید بعضی از اقلام و هزینه کردن در مورد چیزهای زیادی پشیمان و ناراحت میشوند، پس بهتر است این بیماری اقتصادی که همان ولخرجی است، در کودکی معالجه شود. برای داشتن خریدهای معقول و اقتصادی سعی کنید تفاوت بین خواسته و نیاز را به کودکان خود آموزش دهید و آنها را مجاب کنید که در هنگام خرید، کلیه انتخابهای خود را با این دو فاکتور مورد ارزیابی و سنجش قرار دهند، در این صورت میزان رضایتمندی از خرید در کودک افزایش خواهد یافت.از آنجا که ۵۰ درصد از منابع مالی کودک شما در این مهارت قرار گرفته است، به همان اندازه مدیریت خرج کردن صحیح یا مهارت خریدهای منطقی و معقول نقش زیادی در موفقیت مالی کودکان خواهد داشت.
یکی از مهمترین تاثیرات این مدل آموزش این است که به کودکان این فرصت را میدهد تا در مورد آینده پولی و مالی خود بهصورت پیوسته و منظم فکر کنند و از همین حالا تصمیمات ارزشمندی را بگیرند.ضمن اینکه فاعل کار خود کودک است، او سریعا از نتایج کارها و فعالیتهای اقتصادی خود مطلع شده و میتواند برای بهتر کردن شرایط، برنامهریزی کند. یکی دیگر از مشخصههای این مدل، تکرار مداوم تمامی مهارتهای فوق است، تنها با تمرین و داشتن هیجان یادگیری میتوان در بلندمدت امیدوار بود که این مدل روی کودکان و رفتار مالی آنها تاثیر بگذارد.
دوم آنکه انتظار داریم که فرزندانمان شرایط را درک کرده و تغییر کنند. منظور از تغییر این است که مسوولیتپذیر شوند. انتظار این است که کودکان بفهمند: پول علف خرس نیست تا هرروز برای او اسباببازی بخریم، پول درآوردن زحمت دارد و نمیتوان هر مدل جدید پلیاستیشن را خرید و خودش را با فلآنهمکلاسی که پدر تاجری دارد مقایسه نکند. البته تمامی پدر و مادرها با تمام وجود دوست دارند که تمام امکانات رفاهی و تفریحی مناسب برای فرزندان را تا حد امکان فراهم کنند؛ اما بسیاری از بچهها نهتنها این موضوع را قبول نمیکنند، بلکه بازهم متوقع هستند. هیچکدام از ما نه در خانواده و نه در مدرسه آموزشی در مورد پول ندیده و هر آنچه را میدانیم در دوره بزرگسالی و با آزمونوخطا یاد گرفتهایم. پس توقعی نیست که در مدرسه به آنها چیزی بیاموزند. از سوی دیگر نباید آنها را تا سنین نوجوانی هم رها کنید که در واقع آموزشهای اولیه سختتر شود. در ادامه ۸ روشی که میتوانید مهارتهای پولی را به فرزندانتان بیاموزید توضیح داده شده است:
اختیار قسمتی از پول خود را به آنها بدهید
مثلا اگر ماهانه ۳۰۰ هزار تومان را خرج خرید سوپری میکنید، اختیار ۵۰ هزار تومان آن را به فرزند خود بدهید. با این کار نسبت به پول و خرج آن احساس مسوولیت میکند. با آزمونوخطا یاد میگیرد که اگر پول را برای خریدهای لحظهای خرج کند، برای موارد دیگر بودجهای نخواهد داشت. بهتر است این روش را پیش از بزرگسالی یاد بگیرد که پول بینهایت نیست و باید برای خرید آنچه نیاز است یا آنچه دوست دارند، پسانداز کرد.
پسانداز برای رسیدن به هدف
بچهها با بزرگتر شدن میفهمند که سرگرمیها و اسباببازیهای گرانقیمتتری هم وجود دارند. دیگر خرید بستنی یا یک عروسک و ماشین کوچک آنها را ارضا نمیکند. بسته به سن و سالشان و البته شیوه تعامل شما، لوازم بزرگتر و گرانتری میخواهند. اینجا نکته اساسی است که با رها کردن بچه به حال خود، کنترل از دست ما خارج خواهد شد. (چه آن اسباببازیهای گرانقیمت را برای او بخریم چه نخریم.) به این مکالمه دقت کنید:
میخواهی پلیاستیشن بخری؟ خوب. اجازه بده ببینم قیمت آن چقدر است. میخواهی در اینترنت قیمت آن را جستوجو کنیم؟ بله. قیمت مدلهای مختلف آن از ۳۰۰ هزار تومان تا بالای یکمیلیون تومان است. اگر ماهی ۵۰ هزار تومان پسانداز کنی، ظرف شش ماه مدل ارزانتر را میتوانی بخری. برای مدل گرانتر باید ۲۰ ماه صبر کنی. نظرت چیه؟
- نمیدانم. من نمیتوانم یک سال صبر کنم. تازه شش ماه هم خیلی زیاد است.
- بنابراین دو کار را باید انجام دهیم. اول اینکه ببینیم آیا لازم است مدل گرانتر را بخری؟ چه چیزی دارد که مدل ارزانتر ندارد؟ آیا نمیتوانهمان بازیها را انجام داد؟ دوم اینکه باید میزان پسانداز ماهانه را بالاتر ببری. یعنی با دیدن هر چیزی آن را نخری. مخارج خودت را بنویسی تا بتوانی آنها را کم کنی. من هم میتوانم به تو کمک کنم.
- چطوربه من کمک میکنی؟ پول بیشتری به من میدهی؟
- نه. من پول بیشتری نمیدهم. میتوانی خودت پول بیشتری کسب کنی. ولی کمک من در این مورد کشیدن یک نقشه راه برای رسیدن به پلیاستیشن است. ما در اکسل یک فایل درست میکنیم. نمودار میزان پسانداز را رسم میکنیم و مراحل پیشرفت تا رسیدن به هدف را باهم دنبال میکنیم. به تو قول میدهم که شرایط به همین سادگی ۶ ماه ضربدر ۵۰ هزار تومان نخواهد بود. حاضری؟
- بله
- پس باهم یک قرارداد امضا میکنیم و من مشاور مالی تو خواهم شد.
دوست دارید مکالمهای شبیه این با فرزند خودتان داشته باشید. کافی است حوصله به خرج داده و آن را تمرین کنید. پس از ترسیم نقشه راه به آنها یاد دهید که هرچه مخارج خود را بیشتر کاهش دهند، سرعت رسیدن آنها به اهدافشان بیشتر میشود. این را روی نمودار و بهصورت ملموس به آنها نشان دهید. نشان دهید که کم کردن هزینه بستنی یا هزینههای موبایل یا هر چیز دیگر چگونه میتواند آنها را زودتر به هدف برساند و در سنین پایین قلک را فراموش نکنید.
مقدمات سرمایهگذاری را به آنها آموزش دهید
سرمایهگذاری برای کودکان بهخصوص در سنین پایین تر یک مفهوم کلی و شاید سنگین باشد؛ اما آموزش در این مورد نیز باید بهتدریج از همان دوران کودکی صورت گیرد. برای شروع میتوانید اینطور به کودک سرمایهگذاری را معرفی کنید که او باید به فکر آینده مالی زندگی خود باشد، بنابراین از همین حالا باید اقداماتی را انجام دهد. نکته کلیدی این است که کودک عادت کند، بخشی از پول خود را صرف اموری کند که در بلند مدت و در آینده به او پول بیشتر و سود خواهد داد.اگر او بتواند این مفهوم را به خوبی درک کند، قدمی بزرگ در استقلال پولی خود در بزرگسالی و البته در دوران بازنشستگی و پیری برداشته است.
خیلی از مردم بعد از اینکه مبلغی پول پس انداز میکنند، اقدام به خرید موارد مصرفی همچون ماشین، دوچرخه، موتورسیکلت و سایر موارد مشابه میکنند؛ در صورتی که این کار سرمایهگذاری نیست (البته در یک اقتصاد سالم و منطقی) سرمایهگذاری یعنی اینکه شما با بخشی از پول خود کارهایی را انجام دهید که در آینده بتوانید از درآمد و سود آن زندگی خود را بگذرانید. در واقع مفهوم سرمایهگذاری برای کودک باید همان پولسازی با پولشان تعریف شود، آنها باید یادبگیرند که با پولی که به راحتی در حال خرج کردن آن هستند و به زودی تمام خواهد شد، میتوانند پول بیشتری ایجاد نمایند. شما بهعنوان والدین باید زمینههای سرمایهگذاریهای کوچک را برای کودکان خود فراهم کنید و آنها نیز باید از همین حالا عادت کنند که ۱۵ درصد از پول خود را برای انجام امور سرمایهگذاری کنار بگذارند.
سادهترین کار این است که همراه آنها یک حساب با سود روزشمار بازکرده و معنای سود مرکب را به آنها بهصورت تصویری نشان دهید. البته شاید درک آن برای بچههای کوچکتر یا اهداف کوتاهمدت سخت باشد؛ هرچند که بسیاری از بزرگسالها هم آن را درک نمیکنند. اما اگر اهداف بزرگی دارند به آنها صبر و سرمایهگذاری را آموزش دهید. با آنها درمورد بودجهبندی صحبت کنید. البته میدانید که بودجهبندی طبق برنامهریزی دقیق قبلی امکانپذیر نبوده و مفید هم نیست. کسری بودجه و عدم اعتمادبهنفس و رها کردن، از نتایج بودجهریزی دقیق قبل از ماه است. بهجای آن به آنها قسمتهای مختلف زندگی را نشان دهید. خرج خودرو، حملونقل، پوشاک و خوردوخوراک، مسافرت و تفریح. رفتن به مسافرت مستلزم کاهش هزینههای تفریح در شهر است. این موضوع را به آنها آموزش دهید.
کمکم پرداخت قبوض و اقساط را به آنها واگذار کنید
نهتنها آنها باید مسوولیت هزینههای موبایل خود را به عهده بگیرند، بلکه به آنها یاد بدهید که چگونه قبوض و اقساط را پرداخت کنند. آنها را به بانک برده و حسابی برای آنها بازکنید. با تمام امکانات اینترنتی. انتقال وجه بهحساب سرمایهگذاری، پرداخت قبضهای تلفن و برق و گاز و پرداخت اقساط را به آنها واگذار کرده و از آنها گزارش بخواهید. علاوه بر اینکه در این کار مهارت خوبی پیدا میکنند با روند خرج پول نیز آشنا میشوند. اگر قبض تلفن را بهموقع پرداخت نکنی، قطع خواهد شد.
خطرات بدهی را به آنها آموزش دهید
برخی از موارد ذکرشده برای سن ششسالگی نیست و باید فرزندتان بزرگتر شده تا آن را درک کند. آشنایی با خطرات بدهی هم یکی از این موارد است. نمیدانم بازخورد این توصیه من چیست؛ چون پسر خودم هنوز پنجساله نشده، اما میتوان برای نوجوان خود، یک وام یکمیلیون تومانی گرفت و پرداخت سود و بهره را برای او روشن کرد. اینکه هرماه باید قسط پرداخت کند و مبلغ نهایی پرداختی او میتواند بیش از دو برابر مبلغ اولیه باشد. میتوانید برای سنین پایینتر، پول قرض دادن و گرفتن به دوستان یا بچههای فامیل را برنامهریزی کنید و نشان دهید که چگونه میتواند روی افکار و روابط آنها تاثیر بد بگذارد. البته اجرای این موارد باید بااحتیاط باشد.
pic1
یاد دهید که کسب درآمد بیشتر، آنها را به اهداف خود نزدیکتر میکند
به یاد داشته باشید که نباید به فرزندتان در ازای انجام کارهای خانه پول بدهید. این وظیفهای است که باید انجام دهند. همچنین بهجز عیدی، کادوی تولد و پولتوجیبی ماهانه، بدون دلیل به آنها پول ندهید. بهعنوان مثال فرزندان در سنین نوجوانی میتوانند به کار تابستانه مشغول شوند.
در مورد تبلیغات، مصرفگرایی و خریدهای لحظهای به آنها آموزش دهید.
اهداف تبلیغات را به آنها بگویید. از خریدهای پیشین آنها که منجر به لذت مورد انتظار نشده بگویید. از بدیهای مصرفگرایی بگویید. چرا موجب شادی نمیشود و چگونه برای محیط زندگی ما مضر است. چگونه میتواند اتاق او را پر از وسایل بدون استفاده کند. نشان دهید که چگونه تبلیغات منجر به خریدهای آنی ما شده و انتظارات ما را هم برآورده نکرده است. باهم یک لیست خرید سیروزه تشکیل دهید. هر آرزوی آنی خود را باهم در لیست سیروزه نوشته و پس از سی روز راجع به آن و میزان احساسات خود در مورد آن حرف بزنید.
خرج کردن
این مهارت پولی در کوتاه مدت به کودکان نتیجه سریع اعمال و فعالیتهای مالیشان را نشان خواهد داد. کودکان باید بیاموزند که فقط میتوانند یکبار با پول خود خرید کنند، پس باید در خرید کردن بسیار وسواس از خود نشان دهند و ارزش چیزهایی را که میخواهند خریداری کنند با دقت بررسی کرده و هزینه - فرصت هر یک از انتخابهای خود را ارزیابی کنند. دوران کودکی زمان بسیار مناسبی برای انجام اشتباهات پولی و مالی در اندازه کوچک است؛ زیرا با انجام هر اشتباه آنها درسهایی را میآموزند که در آینده برایشان مفید خواهد بود.
این قانون که بخش زیادی از پول افراد به انجام هزینههای روزانه اختصاص داده میشود، فقط مربوط به کودکان نیست، بلکه والدین نیز بخش زیادی از درآمد خود را صرف مخارج روزانه خود میکنند؛ اما باید به کودکان آموزش دهیم که درصد مشخصی از پول خود را برای این بخش از مباحث اقتصادی در نظر بگیرند، در این مدل توصیه میشود که ۵۰ درصد از پول کسب شده توسط کودکان، میتواند در هزینههای روزانه خرج شود. این محدودیت پولی در آموزش مهارت خریدهای معقول و منطقی نقش تعیینکنندهای خواهد داشت، کودک باید بداند که در زمینه پولی با محدودیت های روبهرو است و هر آن چیزی را که میخواهد، حداقل در کوتاه مدت نمیتواند داشته باشد.
pic2
کارشناسان معتقدند که بیش از ۷۰ درصد بزرگسالان نیز از خریدهای روزانه خود بهطور کامل راضی نیستند و از خرید بعضی از اقلام و هزینه کردن در مورد چیزهای زیادی پشیمان و ناراحت میشوند، پس بهتر است این بیماری اقتصادی که همان ولخرجی است، در کودکی معالجه شود. برای داشتن خریدهای معقول و اقتصادی سعی کنید تفاوت بین خواسته و نیاز را به کودکان خود آموزش دهید و آنها را مجاب کنید که در هنگام خرید، کلیه انتخابهای خود را با این دو فاکتور مورد ارزیابی و سنجش قرار دهند، در این صورت میزان رضایتمندی از خرید در کودک افزایش خواهد یافت.از آنجا که ۵۰ درصد از منابع مالی کودک شما در این مهارت قرار گرفته است، به همان اندازه مدیریت خرج کردن صحیح یا مهارت خریدهای منطقی و معقول نقش زیادی در موفقیت مالی کودکان خواهد داشت.
یکی از مهمترین تاثیرات این مدل آموزش این است که به کودکان این فرصت را میدهد تا در مورد آینده پولی و مالی خود بهصورت پیوسته و منظم فکر کنند و از همین حالا تصمیمات ارزشمندی را بگیرند.ضمن اینکه فاعل کار خود کودک است، او سریعا از نتایج کارها و فعالیتهای اقتصادی خود مطلع شده و میتواند برای بهتر کردن شرایط، برنامهریزی کند. یکی دیگر از مشخصههای این مدل، تکرار مداوم تمامی مهارتهای فوق است، تنها با تمرین و داشتن هیجان یادگیری میتوان در بلندمدت امیدوار بود که این مدل روی کودکان و رفتار مالی آنها تاثیر بگذارد.
ارسال نظر