ارتقای منابع مالی با حذف چند عادت
احتمالا یکی از دیرینهترین سنتهای دنیا قربانی کردن است. از اسماعیل گرفته تا افسانههای قوم آزتک. همیشه انسانها برای رسیدن به یک زندگی بهتر یا دفع یک شر بزرگ، انسانهای دیگر و حتی عزیزان خود را قربانی میکردند. بهمرور این قربانی از انسان به حیوان تبدیل شد و هنوز که هنوز است در بسیاری از مذاهب و فرهنگها وجود دارد. فرهنگ کلی قربانی به معنای دست کشیدن از چیزی باارزش برای رسیدن به موهبتی بزرگتر است. زمانه پرآشوب و سردرگمی فعلی با انواع بههمریختگیها در زندگی، بیش از هر زمان دیگری نیاز به قربانی دارد و نکته اینجاست که قربانی کردن معمولا شامل عزیزترینها میشود.
احتمالا یکی از دیرینهترین سنتهای دنیا قربانی کردن است. از اسماعیل گرفته تا افسانههای قوم آزتک. همیشه انسانها برای رسیدن به یک زندگی بهتر یا دفع یک شر بزرگ، انسانهای دیگر و حتی عزیزان خود را قربانی میکردند. بهمرور این قربانی از انسان به حیوان تبدیل شد و هنوز که هنوز است در بسیاری از مذاهب و فرهنگها وجود دارد. فرهنگ کلی قربانی به معنای دست کشیدن از چیزی باارزش برای رسیدن به موهبتی بزرگتر است. زمانه پرآشوب و سردرگمی فعلی با انواع بههمریختگیها در زندگی، بیش از هر زمان دیگری نیاز به قربانی دارد و نکته اینجاست که قربانی کردن معمولا شامل عزیزترینها میشود. از سویی دیگر کمبود منابع یکی از بحرانهایی است که بشر امروزی با آن درگیر است، چه بهصورت انفرادی و چه اجتماعی. از کمبود آب و غذا گرفته تا کمبود وقت و پول. طبق سنت دیرینه نوع بشر برای به دست آوردن شرایط بهتر باید چیزی را قربانی کرد. از قربانی کردن حرص و محدود کردن برداشت از آبهای زیرزمینی تا فدا کردن وایبر و اینستاگرام برای داشتن وقت کافی برای رسیدن به امور مهم و البته که این موضوع در مورد امور مالی شخصی هم کاملا صدق میکند. شما منبع محدودی از پول
دارید. بهراحتی میتوانید تمام آن را خرج کرده و حتی قرض کنید و امور مهم را فراموش کنید و در واقع فردا را قربانی امروز کنید.
ازنظر استفان کاوی تمامی کارها به چهار دسته تقسیم میشوند؛ البته مثال استفان کاوی در تقسیمبندی کارها با معیارهای اهمیت و اضطرار بیشتر به مدیریت زمان و عملکرد فردی و سازمانی برمیگردد. اگر بیشتر اوقات در حال انجام کارهای اضطراری هستید، برنامهریزی یا شناخت درستی از فعالیتهای مهم خود ندارید. کار اضطراری و مهم را میتوان از جمله طراحی و تهیه گزارشی دانست که باید برای جلسه دو بعدازظهر امروز تهیه کنید. اما کارهای مهم و غیراضطراری که معمولا آنها را تا دقیقه ۹۰ پشت گوش میاندازید و به قول استفان کاوی عامل اصلی موفقیت شغلی و فردی شما هستند، کارهای مهم و غیراضطراری هستند و چون برای انجام آنها در حال حاضر فشاری بر شما وجود ندارد، آنها را به تعویق میاندازید. در مثال جلسه بالا، فرض کنید رئیس شما ۱۰ روز پیش از جلسه موضوع تهیه گزارش را با شما در میان گذاشته و به دلیل عدم فشار، تهیه آن تا روز جلسه به تعویق افتاده است.البته نمیخواهم راجع به کارهای غیرمهم، چه اضطراری و چه غیراضطراری آن صحبت کنم که متأسفانه قاتل وقت گرانبهای ماست، از تماشای تلویزیون و انواع سریالها گرفته تا وایبر و اینستاگرام و فیسبوک. اجازه دهید که مسائل بالا را با جزئیات بیشتری درزمینه امور مالی شخصی بررسی کنیم. در مدیریت زمان شما منبع مشخصی مثلا ۲۴ ساعت در شبانهروز را در اختیاردارید که باید مصرف آن را مدیریت کنید اما در امور مالی شخصی این موضوع از منظر خود منبع، متفاوت است. این منبع یک مقدار مشخص ثابت نیست. ممکن است هرماه تغییر کند، ممکن است بهموقع در دسترس شما نباشد و ممکن است منبع و مقدار بیشتری ازآنچه انتظار میرفت در اختیار شما قرار گیرد. با توجه به نکات گفتهشده امور مالی شخصی را با معیارهای استفان کاوی بررسی میکنیم.
اضطراری و مهم
مخارج اضطراری مخارجی هستند که بهشدت و در سریعترین زمان ممکن، نیاز به خرج پولدارند. این موضوع بهکرات برای همه ما پیشآمده و اکثرا هم مهم هستند. مثل دنداندرد شدید که بیمه و بودجه و همهچیز را در حاشیه قرار داده و باید بهسرعت کاری انجام دهیم یا پاره شدن تسمه تایم اتومبیل و نیاز فوری به تعویض آن و احتمالا تعمیر قطعات آسیبدیده که البته در زمان وقوع چارهای جز پرداخت این هزینهها نداریم.
اضطراری غیرمهم
هزینههای اضطراری غیرمهم قسمت عمدهای از مخارج ماهانه ما را دربرمی گیرد. هزینههایی که در مراکز خرید و فروشگاههای بزرگ به ما تحمیل میشود. اضطرار یک فرآیند ذهنی است که بازاریابهای حرفهای بهوسیله القای کمبود کالا یا کمبود وقت در ذهن ما میکارند. مثلا یک تخفیف عمده روی اجناسی که شاید واقعا به آنها نیازی نداریم. نداشتن نیاز به چیزی کلا خرید آن را در رده غیرمهم دستهبندی میکند.
غیراضطراری مهم
شبیه بحث توسعه فردی، این دسته از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و تمام واژههای خوب مرتبط با پول در این دسته قرار میگیرند مانند پسانداز، سرمایهگذاری و بازنشستگی پیش از موعد.
غیراضطراری غیرمهم
مخارج غیراضطراری غیرمهم بهنوعی ارضای انواع تنشها و ناراحتیها بهوسیله خرید است مانند همان اتفاقی که در پرخوری رخ می دهد. اگر این قسمت درصد زیادی از سبد مخارج ما را تشکیل دهد اوضاع بههمریختهای خواهیم داشت.اما پیش از خواندن ادامه مطلب و پیش از هرگونه قضاوتی، به موارد زیر توجه کنید. اینها تبصرههای قوانین بالا هستند:
تبصره یک: خرید نیازها، پوشاک، غذا و سرپناه، جزو موارد مهم است.
تبصره دو:هرگونه پسانداز برای بازنشستگی و سرمایهگذاری و حساب اضطراری مهم است.
تبصره سه: هرگونه تلاش برای پرداخت بدهیها و کم کردن قرض مهم است.
تبصره چهار: خرج کردن درصدی از پول برای لذت بردن از زندگی مانند مسافرت یا تفریح در کنار خانواده مهم است.
پسازاین به راهکارهای عملی مرتبط با آن میرسیم. برای استفاده بهینه از منابع و اعمال هوشمندانه و آگاهانه مربع بالا در زندگی چه باید کرد؟ اولین راهکار این است که برای جلوگیری از پیش آمدن مخارج اضطراری و مهم با تعمیر و نگهداری از داراییها برنامه ریزی داشته باشیم. همچنین پرهیز از خریدهای هیجانی و احساسی در کنار برنامهریزی و تلاش برای هدایت قسمت عمده پول خود به سمت منابع غیراضطراری و مهم از دیگر راهکارهای اولیه برای رسیدن به هدف است.بهعنوان مثال تعمیر و نگهداری داراییها از جمله این راهکارها است. همه ما داراییهای بسیار ارزشمندی داریم. از جسم و روح خود گرفته تا خانواده و اتومبیل و لوازم خانه و هزار چیز دیگر. تعمیر و نگهداری این داراییها اغلب کار آسانی است و در مورد داراییهای مادی انواع دستورالعملها برای استفاده بهینه از آنها وجود دارد. مثلا عدم توجه به مصرف لنت ترمز و کیلومتر آن منجر به آسیب رساندن به دیسک شده و هزینه اضطراری و کاملا غیرموجهی را به شما تحمیل میکند. عدم استفاده درست از لپتاپ و نداشتن کیف یا کاور مناسب، منجر به آسیب فیزیکی آن شده و عمر آن را کاهش میدهد. عدم توجه به دندانها، نادیده گرفتن مسواک و نخ دندان و عدم مراجعه مرتب به دندانپزشک هزینههای هنگفتی را به شما تحمیل میکند. پس اولین گام در این راه، داشتن برنامه نگهداری مناسب از جسم و روح و تمام داراییهایمان طبق دستورالعملهای بهرهبرداری است. با این کار بهشدت میتوان میزان هزینههای اضطراری مهم را کم کرد.
پرهیز از خریدهای هیجانی
بسیاری از ولخرجیها در این دستهبندی قرار میگیرند. معمولا عامل پیشران ما در این مورد یک تبلیغ حرفهای یا رشد یک نیاز کاذب است. مثلا اگر پول در حساب بانکی خود داشته و این اواخر کمی از موبایل یا لپتاپ خود ناراضی باشید، کافی است سری به سایت فروش اینترنتی زده و ظرف چند روز مقدار زیادی هزینه روی دست خود بگذارید. یا مورد دیگر فروشگاهها هستند که مخارج زیادی را به سبد شما تحمیل کرده و بسیاری از اوقات از خرید آنها رضایت هم ندارید. طراحان بازاریابی فروشگاههای بزرگ بسیار حرفهای هستند، پس بهترین کار این است که خود را در معرض آنها قرار ندهید. مثلا بهعنوان یک راهکار هیچوقت با کارت و جیب پرپول راهی چنین فروشگاههایی نشوید و با توجه به برآورد، مقداری پول نقد با خود بردارید. باور کنید تمام پیشنهادها و تخفیفها همیشه وجود دارند و لازم نیست صرفا به دلیل تخفیف، چیزی را که لازم ندارید بخرید.
عادت به کارهای مهم و غیراضطراری
اینجا جایی است که باید بیشترین برنامهریزی روی آن انجام شود. از سیستم خودکار انتقال پول تا بحث و بررسی و تحقیق. اینجا جایی است که میزان آیندهنگری شما محک خواهد خورد و مصداق «یک سال بخور نون و تره و یه عمر بخور نون و کره» است. شما باید حساب اضطراری برای پوشش مخارج شش ماه داشته باشید، همچنین شما باید یک حساب بیمه عمر داشته باشید. درصدی از پول شما باید پیش از هر خرج دیگری پسانداز شود. نکته مهم دیگر آنکه شما باید برای بازنشستگی خود از هماکنون برنامه داشته باشید.البته ممکن است با خود بگویید که همه شما به دنبال ایجاد چنین تغییراتی در خود هستید اما نمیتوانید آن را به مرحله عمل برسانید. بیشک همه ما به دنبال تغییر بسیاری از چیزها در زندگی خود هستیم، از ترک عادتهای بد تا جایگزینی آنها با عادتهای خوب. این تغییرات اگر نهادینه شوند به شدت و به طرزی باورنکردنی روی زندگی ما اثر میگذارند. اما انجام آنها کار بسیار سختی است و موانع بیشماری پیش روی ما قرار میگیرد که میتوانند ماهها و بلکه سالها ما را از مسیر منحرف کنند. از اینرو برخی موانع پیش روی آغاز این راه و راهکارهای مقابله با آن را مرور میکنیم.
مرعوب شدن از بزرگی کار: مردم اغلب دست به تغییر نمیزنند چون از بزرگی یا پیچیدگی آن واهمه دارند. بهترین راهحل، آسان کردن تغییر و شروع کردن با کوچکترین وضع ممکن است. مثلا به جای روزی نیم ساعت ورزش کردن، آن را برای ۵ دقیقه انجام دهید. پنج دقیقه برای شروع هر تغییری زیاد سخت و پیچیده نیست.
ترس: بسیاری ترس از شکست یا ناشناختهها را دارند. بهترین راهحل برای آن کاستن از ترس و سپس رسیدن به موفقیتهای کوچک برای افزایش اعتماد به نفس است. مثلا اگر از یادگیری زبان اسپانیایی میترسید، تنها چند واژه ابتدایی مثل سلام، خداحافظ یا متشکرم را یاد بگیرید. این تغییر کوچک دلهرهآور نیست و به راحتی آن را انجام میدهید.
نداشتن زمان کافی: سرمان شلوغ است و بنابراین شروع کار را به زمان دیگری موکول میکنیم یا آن را شروع کرده ولی به دلیل مشغله کار به حاشیه میرود. بهترین راه شروع دوباره در کوچکترین اندازه است. شما حتما برای ۵ دقیقه در روز وقت خواهید داشت. توجه کنید که تغییرات کوچک برای هر سه مورد گفته شده تاکنون راهحلی بیبدیل و بسیار مهم است.
اولویت داشتن سایر چیزها: شما میخواهید دست به تغییری بزنید اما کارهایی با اولویت بالاتر نمایان میشوند و تغییر مورد نظر را به گوشهای میرانند. بهترین راهحل آموختن قراردادن هدف فعلی شما بر بالای تمام اولویتها و برای همیشه است و یکی از بهترین تکنیکها تعهد به انجام کار به هر شیوه ممکن است. برای یک تعهد کامل، به همه در مورد آن بگویید و از پیشرفت خود بقیه را مطلع کرده تا قضیه جدی شود. برای خود در هر جایی یادآور (Reminder) بگذارید، عکس پسزمینه لپتاپ و موبایل خود را به آن اختصاص داده و روی آن تمرکز کنید و برای خود همراهانی بسازید که برای تغییر با شما همسفر شوند.
مقاومت دیگران: این یکی از سختترین موانع است، زیرا کنترل زیادی روی آن نداریم. نمیتوانیم دیگران را مجبور کنیم که حامی ما باشند. اما پیشنهاد ما این است که به جای عرضه ناگهانی تغییرات خود به دیگران، آنها را در مراحل ابتدایی تصمیمگیری وارد کنید، از آنها کمک بخواهید، از آنها بخواهید که جزیی از این تغییر باشند، از آنها حمایت بخواهید اما بدون رضایت آنها، سعی در به هم ریختن زندگی آنها نکنید.
دوام نداشتن: در واقع این مورد محصول سایر مسائل این لیست است. در هر صورت اگر مشکل شما این است، دلیل آن را پیدا کنید، کمبود انگیزه است؟ اولویت داشتن سایر چیزهاست؟ افکار منفی است؟ ترس؟ کاری که باید بکنید این است که این موارد را به خوبی تشخیص داده و بر یک کار کوچک که میتوانید آن را بهصورت پیوسته و هر روزه انجام دهید متمرکز شوید و دوباره اینکه این کار را با یک گروه یا دستهجمعی انجام داده تا تعهد شما افزایش یابد.
وسوسه: شما تصمیم میگیرید که از این به بعد غذای سالم بخورید اما همانروز پسر عموی شما، دو تا هات داگ گرفته و وارد میشود. مقاومت در برابر آن بسیار سخت است. بله وسوسه میتواند بسیار قدرتمند باشد. چندین استراتژی هستند که برای من مؤثرند. نخست اینکه محیط را عاری از وسوسه کنید. مثلا خانه خود را از این عوامل وسوسهانگیز پاک کرده، به مکانهایی که وسوسه وجود دارد نروید، در محیط کار از آن اجتناب کنید و غیره.دوم اینکه اگر وسوسه با وجود تمام تلاشهای شما اتفاق افتاد، به خودتان اجازه دهید که کمی از آن را داشته باشید. شما نباید این احساس را داشته باشید که این تغییر شما را محدود کرده یا زندگی را برای شما سخت کرده است. سوم اینکه یاد بگیرید که به تغییر بهعنوان قربانی کردن لذتهای خود نگاه نکنید، بلکه نکات خوب آن را ببینید. شروع کنید که وسوسه را بهعنوان یک چیز منفی ببینید (آن چیپسها من را با احساس چاقی و سنگینی و چربی رها میکنند) و تغییر را بهعنوان یک عامل مثبت ببینید (من واقعا میوه را دوست دارم و چقدر مزه تازه آن و سالم بودن آن را احساس میکنم)
ازنظر استفان کاوی تمامی کارها به چهار دسته تقسیم میشوند؛ البته مثال استفان کاوی در تقسیمبندی کارها با معیارهای اهمیت و اضطرار بیشتر به مدیریت زمان و عملکرد فردی و سازمانی برمیگردد. اگر بیشتر اوقات در حال انجام کارهای اضطراری هستید، برنامهریزی یا شناخت درستی از فعالیتهای مهم خود ندارید. کار اضطراری و مهم را میتوان از جمله طراحی و تهیه گزارشی دانست که باید برای جلسه دو بعدازظهر امروز تهیه کنید. اما کارهای مهم و غیراضطراری که معمولا آنها را تا دقیقه ۹۰ پشت گوش میاندازید و به قول استفان کاوی عامل اصلی موفقیت شغلی و فردی شما هستند، کارهای مهم و غیراضطراری هستند و چون برای انجام آنها در حال حاضر فشاری بر شما وجود ندارد، آنها را به تعویق میاندازید. در مثال جلسه بالا، فرض کنید رئیس شما ۱۰ روز پیش از جلسه موضوع تهیه گزارش را با شما در میان گذاشته و به دلیل عدم فشار، تهیه آن تا روز جلسه به تعویق افتاده است.البته نمیخواهم راجع به کارهای غیرمهم، چه اضطراری و چه غیراضطراری آن صحبت کنم که متأسفانه قاتل وقت گرانبهای ماست، از تماشای تلویزیون و انواع سریالها گرفته تا وایبر و اینستاگرام و فیسبوک. اجازه دهید که مسائل بالا را با جزئیات بیشتری درزمینه امور مالی شخصی بررسی کنیم. در مدیریت زمان شما منبع مشخصی مثلا ۲۴ ساعت در شبانهروز را در اختیاردارید که باید مصرف آن را مدیریت کنید اما در امور مالی شخصی این موضوع از منظر خود منبع، متفاوت است. این منبع یک مقدار مشخص ثابت نیست. ممکن است هرماه تغییر کند، ممکن است بهموقع در دسترس شما نباشد و ممکن است منبع و مقدار بیشتری ازآنچه انتظار میرفت در اختیار شما قرار گیرد. با توجه به نکات گفتهشده امور مالی شخصی را با معیارهای استفان کاوی بررسی میکنیم.
اضطراری و مهم
مخارج اضطراری مخارجی هستند که بهشدت و در سریعترین زمان ممکن، نیاز به خرج پولدارند. این موضوع بهکرات برای همه ما پیشآمده و اکثرا هم مهم هستند. مثل دنداندرد شدید که بیمه و بودجه و همهچیز را در حاشیه قرار داده و باید بهسرعت کاری انجام دهیم یا پاره شدن تسمه تایم اتومبیل و نیاز فوری به تعویض آن و احتمالا تعمیر قطعات آسیبدیده که البته در زمان وقوع چارهای جز پرداخت این هزینهها نداریم.
اضطراری غیرمهم
هزینههای اضطراری غیرمهم قسمت عمدهای از مخارج ماهانه ما را دربرمی گیرد. هزینههایی که در مراکز خرید و فروشگاههای بزرگ به ما تحمیل میشود. اضطرار یک فرآیند ذهنی است که بازاریابهای حرفهای بهوسیله القای کمبود کالا یا کمبود وقت در ذهن ما میکارند. مثلا یک تخفیف عمده روی اجناسی که شاید واقعا به آنها نیازی نداریم. نداشتن نیاز به چیزی کلا خرید آن را در رده غیرمهم دستهبندی میکند.
غیراضطراری مهم
شبیه بحث توسعه فردی، این دسته از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است و تمام واژههای خوب مرتبط با پول در این دسته قرار میگیرند مانند پسانداز، سرمایهگذاری و بازنشستگی پیش از موعد.
غیراضطراری غیرمهم
مخارج غیراضطراری غیرمهم بهنوعی ارضای انواع تنشها و ناراحتیها بهوسیله خرید است مانند همان اتفاقی که در پرخوری رخ می دهد. اگر این قسمت درصد زیادی از سبد مخارج ما را تشکیل دهد اوضاع بههمریختهای خواهیم داشت.اما پیش از خواندن ادامه مطلب و پیش از هرگونه قضاوتی، به موارد زیر توجه کنید. اینها تبصرههای قوانین بالا هستند:
تبصره یک: خرید نیازها، پوشاک، غذا و سرپناه، جزو موارد مهم است.
تبصره دو:هرگونه پسانداز برای بازنشستگی و سرمایهگذاری و حساب اضطراری مهم است.
تبصره سه: هرگونه تلاش برای پرداخت بدهیها و کم کردن قرض مهم است.
تبصره چهار: خرج کردن درصدی از پول برای لذت بردن از زندگی مانند مسافرت یا تفریح در کنار خانواده مهم است.
پسازاین به راهکارهای عملی مرتبط با آن میرسیم. برای استفاده بهینه از منابع و اعمال هوشمندانه و آگاهانه مربع بالا در زندگی چه باید کرد؟ اولین راهکار این است که برای جلوگیری از پیش آمدن مخارج اضطراری و مهم با تعمیر و نگهداری از داراییها برنامه ریزی داشته باشیم. همچنین پرهیز از خریدهای هیجانی و احساسی در کنار برنامهریزی و تلاش برای هدایت قسمت عمده پول خود به سمت منابع غیراضطراری و مهم از دیگر راهکارهای اولیه برای رسیدن به هدف است.بهعنوان مثال تعمیر و نگهداری داراییها از جمله این راهکارها است. همه ما داراییهای بسیار ارزشمندی داریم. از جسم و روح خود گرفته تا خانواده و اتومبیل و لوازم خانه و هزار چیز دیگر. تعمیر و نگهداری این داراییها اغلب کار آسانی است و در مورد داراییهای مادی انواع دستورالعملها برای استفاده بهینه از آنها وجود دارد. مثلا عدم توجه به مصرف لنت ترمز و کیلومتر آن منجر به آسیب رساندن به دیسک شده و هزینه اضطراری و کاملا غیرموجهی را به شما تحمیل میکند. عدم استفاده درست از لپتاپ و نداشتن کیف یا کاور مناسب، منجر به آسیب فیزیکی آن شده و عمر آن را کاهش میدهد. عدم توجه به دندانها، نادیده گرفتن مسواک و نخ دندان و عدم مراجعه مرتب به دندانپزشک هزینههای هنگفتی را به شما تحمیل میکند. پس اولین گام در این راه، داشتن برنامه نگهداری مناسب از جسم و روح و تمام داراییهایمان طبق دستورالعملهای بهرهبرداری است. با این کار بهشدت میتوان میزان هزینههای اضطراری مهم را کم کرد.
پرهیز از خریدهای هیجانی
بسیاری از ولخرجیها در این دستهبندی قرار میگیرند. معمولا عامل پیشران ما در این مورد یک تبلیغ حرفهای یا رشد یک نیاز کاذب است. مثلا اگر پول در حساب بانکی خود داشته و این اواخر کمی از موبایل یا لپتاپ خود ناراضی باشید، کافی است سری به سایت فروش اینترنتی زده و ظرف چند روز مقدار زیادی هزینه روی دست خود بگذارید. یا مورد دیگر فروشگاهها هستند که مخارج زیادی را به سبد شما تحمیل کرده و بسیاری از اوقات از خرید آنها رضایت هم ندارید. طراحان بازاریابی فروشگاههای بزرگ بسیار حرفهای هستند، پس بهترین کار این است که خود را در معرض آنها قرار ندهید. مثلا بهعنوان یک راهکار هیچوقت با کارت و جیب پرپول راهی چنین فروشگاههایی نشوید و با توجه به برآورد، مقداری پول نقد با خود بردارید. باور کنید تمام پیشنهادها و تخفیفها همیشه وجود دارند و لازم نیست صرفا به دلیل تخفیف، چیزی را که لازم ندارید بخرید.
عادت به کارهای مهم و غیراضطراری
اینجا جایی است که باید بیشترین برنامهریزی روی آن انجام شود. از سیستم خودکار انتقال پول تا بحث و بررسی و تحقیق. اینجا جایی است که میزان آیندهنگری شما محک خواهد خورد و مصداق «یک سال بخور نون و تره و یه عمر بخور نون و کره» است. شما باید حساب اضطراری برای پوشش مخارج شش ماه داشته باشید، همچنین شما باید یک حساب بیمه عمر داشته باشید. درصدی از پول شما باید پیش از هر خرج دیگری پسانداز شود. نکته مهم دیگر آنکه شما باید برای بازنشستگی خود از هماکنون برنامه داشته باشید.البته ممکن است با خود بگویید که همه شما به دنبال ایجاد چنین تغییراتی در خود هستید اما نمیتوانید آن را به مرحله عمل برسانید. بیشک همه ما به دنبال تغییر بسیاری از چیزها در زندگی خود هستیم، از ترک عادتهای بد تا جایگزینی آنها با عادتهای خوب. این تغییرات اگر نهادینه شوند به شدت و به طرزی باورنکردنی روی زندگی ما اثر میگذارند. اما انجام آنها کار بسیار سختی است و موانع بیشماری پیش روی ما قرار میگیرد که میتوانند ماهها و بلکه سالها ما را از مسیر منحرف کنند. از اینرو برخی موانع پیش روی آغاز این راه و راهکارهای مقابله با آن را مرور میکنیم.
مرعوب شدن از بزرگی کار: مردم اغلب دست به تغییر نمیزنند چون از بزرگی یا پیچیدگی آن واهمه دارند. بهترین راهحل، آسان کردن تغییر و شروع کردن با کوچکترین وضع ممکن است. مثلا به جای روزی نیم ساعت ورزش کردن، آن را برای ۵ دقیقه انجام دهید. پنج دقیقه برای شروع هر تغییری زیاد سخت و پیچیده نیست.
ترس: بسیاری ترس از شکست یا ناشناختهها را دارند. بهترین راهحل برای آن کاستن از ترس و سپس رسیدن به موفقیتهای کوچک برای افزایش اعتماد به نفس است. مثلا اگر از یادگیری زبان اسپانیایی میترسید، تنها چند واژه ابتدایی مثل سلام، خداحافظ یا متشکرم را یاد بگیرید. این تغییر کوچک دلهرهآور نیست و به راحتی آن را انجام میدهید.
نداشتن زمان کافی: سرمان شلوغ است و بنابراین شروع کار را به زمان دیگری موکول میکنیم یا آن را شروع کرده ولی به دلیل مشغله کار به حاشیه میرود. بهترین راه شروع دوباره در کوچکترین اندازه است. شما حتما برای ۵ دقیقه در روز وقت خواهید داشت. توجه کنید که تغییرات کوچک برای هر سه مورد گفته شده تاکنون راهحلی بیبدیل و بسیار مهم است.
اولویت داشتن سایر چیزها: شما میخواهید دست به تغییری بزنید اما کارهایی با اولویت بالاتر نمایان میشوند و تغییر مورد نظر را به گوشهای میرانند. بهترین راهحل آموختن قراردادن هدف فعلی شما بر بالای تمام اولویتها و برای همیشه است و یکی از بهترین تکنیکها تعهد به انجام کار به هر شیوه ممکن است. برای یک تعهد کامل، به همه در مورد آن بگویید و از پیشرفت خود بقیه را مطلع کرده تا قضیه جدی شود. برای خود در هر جایی یادآور (Reminder) بگذارید، عکس پسزمینه لپتاپ و موبایل خود را به آن اختصاص داده و روی آن تمرکز کنید و برای خود همراهانی بسازید که برای تغییر با شما همسفر شوند.
مقاومت دیگران: این یکی از سختترین موانع است، زیرا کنترل زیادی روی آن نداریم. نمیتوانیم دیگران را مجبور کنیم که حامی ما باشند. اما پیشنهاد ما این است که به جای عرضه ناگهانی تغییرات خود به دیگران، آنها را در مراحل ابتدایی تصمیمگیری وارد کنید، از آنها کمک بخواهید، از آنها بخواهید که جزیی از این تغییر باشند، از آنها حمایت بخواهید اما بدون رضایت آنها، سعی در به هم ریختن زندگی آنها نکنید.
دوام نداشتن: در واقع این مورد محصول سایر مسائل این لیست است. در هر صورت اگر مشکل شما این است، دلیل آن را پیدا کنید، کمبود انگیزه است؟ اولویت داشتن سایر چیزهاست؟ افکار منفی است؟ ترس؟ کاری که باید بکنید این است که این موارد را به خوبی تشخیص داده و بر یک کار کوچک که میتوانید آن را بهصورت پیوسته و هر روزه انجام دهید متمرکز شوید و دوباره اینکه این کار را با یک گروه یا دستهجمعی انجام داده تا تعهد شما افزایش یابد.
وسوسه: شما تصمیم میگیرید که از این به بعد غذای سالم بخورید اما همانروز پسر عموی شما، دو تا هات داگ گرفته و وارد میشود. مقاومت در برابر آن بسیار سخت است. بله وسوسه میتواند بسیار قدرتمند باشد. چندین استراتژی هستند که برای من مؤثرند. نخست اینکه محیط را عاری از وسوسه کنید. مثلا خانه خود را از این عوامل وسوسهانگیز پاک کرده، به مکانهایی که وسوسه وجود دارد نروید، در محیط کار از آن اجتناب کنید و غیره.دوم اینکه اگر وسوسه با وجود تمام تلاشهای شما اتفاق افتاد، به خودتان اجازه دهید که کمی از آن را داشته باشید. شما نباید این احساس را داشته باشید که این تغییر شما را محدود کرده یا زندگی را برای شما سخت کرده است. سوم اینکه یاد بگیرید که به تغییر بهعنوان قربانی کردن لذتهای خود نگاه نکنید، بلکه نکات خوب آن را ببینید. شروع کنید که وسوسه را بهعنوان یک چیز منفی ببینید (آن چیپسها من را با احساس چاقی و سنگینی و چربی رها میکنند) و تغییر را بهعنوان یک عامل مثبت ببینید (من واقعا میوه را دوست دارم و چقدر مزه تازه آن و سالم بودن آن را احساس میکنم)
ارسال نظر