رضا خوشنویس یک داستان عجیب دیگر به پرونده‌های لاینحل و معما گونه فوتبال ایران اضافه شد. تراکتور باید قهرمان می‌شد اما نشد. اتفاقات بسیار دراماتیک و عجیب بود. تیم صدرنشین در بازی آخر مقابل نزدیک‌ترین رقیبش قرارگرفت. یک فینال تمام عیار. ابتدا عقب افتاد؛ بعد آن را جبران کرد و حتی پیش افتاد اما ستاره اصلی تیم و گرداننده بازی که اتفاقا کاپیتان تیم ملی هم هست از بازی اخراج شد تا ورق برگردد. بعد از آن نفت گل‌های خورده را جبران کرد و در دقایق پایانی یک شایعه عجیب که منشأ آن هم مشخص نشد و از تساوی بازی سپاهان خبر می‌داد اهالی تبریز را به اشتباه انداخت تا دقایق آخر بازی را رها کرده و به خیال قهرمانی به حفظ نتیجه بیندیشند و حتی بعد از سوت پایان به قصد شادی به وسط زمین سرازیر شوند؛ اما در پوسته درون این اتفاق عجیب زوایای پیدا و پنهان بسیاری نهفته است. آنجا که با کج‌سلیقگی بسیار فغانی که چند هفته قبل با اشتباه خود تراکتور را مقابل سپاهان بازنده کرد برای قضاوت بازی به تبریز فرستاده می‌شود. داور برجسته ایرانی که فینال جام ملت‌های آسیا را سوت زده، اما این دلیل نمی‌شود که دل تبریزی‌ها با او صاف شود. اتفاقا سناریوی اخراج آندو با تصمیم او در این بازی که با یک کارت زرد کم‌اهمیت در نیمه بازی کلید خورد در رقم خوردن نتیجه نهایی بسیار موثر بود. البته دربرنامه نود که به نوعی دادگاه افکارعمومی فوتبال ایران است صحنه دیگری برای تبرئه داور بازی برجسته شد. صحنه‌ای که منجر به گل اول تراکتور شد. آندو پا روی پای بازیکن حریف می‌گذارد و از آن عبور می‌کند و بعد توپ را روی دروازه ارسال می کند که ادینهو آن را به گل اول تراکتور تبدیل می‌کند و بعد از آن تراکتور گل‌های بعدی را هم می‌زند. کارشناس نود تاکید کرد که این برخورد ابتدایی خطا بوده و اگر داور آن خطا را می‌گرفت تراکتور به گل نمی‌رسید و این خود گواهی برای بی‌طرفی داور است؛ اما رد این استدلال هم‌ چندان سخت نیست، چراکه تبریزی‌ها معتقدند فغانی برای به تساوی کشاندن بازی اهدافی داشته است پس برایش 3-3 با یک بر یک تفاوتی نداشته است. به همین دلیل هم او درصحنه گل اول ادامه بازی داد تا تراکتور از موقعیت گلش استفاده کند و بازی را به تساوی بکشاند؛ یعنی درست همان چیزی که مورد علاقه بسیاری بوده است. علاوه بر این صحنه دلایل دیگری هم درتوجیه تصمیمات فغانی گفته می‌شود؛ آن گونه که کارشناس و مجری برنامه نود بر آن تاکید داشتند و آن حفظ فغانی به عنوان سرمایه ملی است. برتوانایی‌های بین‌المللی این داور شکی نیست اما شاید مشکل اصلی با این نگاه به آن بخش برمی‌گردد که یک نفر را سرمایه می‌داند؛ اما 90هزار تماشاگر پرشور تبریزی را که برای تشویق تیمشان به ورزشگاه آمدند نه! آنها که به دلیل شادی پایان بازی در شبکه‌های اجتماعی مورد تمسخر هم قرارگرفتند و به جای سرمستی از یک قهرمانی با سرخوردگی و تحقیر استادیوم را ترک کردند. متوجه باشید که درکل مسابقات لیگ هیچ تیمی نبود که بتواند به تنهایی 90 هزارتماشاگر رابه استادیوم بکشاند. حتی در دربی‌های پر سر و صدای تهران هم این میزان تماشاگر بین هر دو تیم تقسیم می‌شود. اگر مبنای کسب سهمیه آسیایی یا حد اقل یکی از پارامترهای مهم در آن را تعداد تماشاگر بدانیم بی شک لیگ ایران از این منظر هم وامدار تراکتورسازی است. حال چگونه است از چنین پتانسیل بزرگی که متعلق به تیمی بانزدیک به نیم قرن سابقه است به راحتی چشم‌پوشی و عبور می‌شود. وزیر ورزش ایران و رئیس‌جمهور دستور پیگیری ماجرا را می‌دهند؛ اما چرا جناب وزیر خودش راسا در روز بزرگ فوتبال ایران در محل مهم‌ترین بازی سال حاضر نیست تا نظارتی مستقیم داشته باشد؟ اتفاقات تبریز همچون لکه ننگی بر پیشانی ورزش کشور باقی خواهند ماند و تا مدت‌ها نقل محافل ورزش ما خواهد بود.