تقویت هوش هیجانی چه تاثیری بر بهبود اختلالات شخصیتی دارد؟
در بررسیهای علمی دلایل بروز اختلالات شخصیتی متوجه میشویم که تقویت هوش هیجانی افراد به بهبودی اختلالات روانی، رفتاری و شخصیتی آنها کمک بسزایی میکند. زمانی که هوش هیجانی افراد تقویت میشود شاهد بهبودی در عملکرد، رفتار، روان و شخصیت افراد هستیم. در این مقاله صرفا میخواهیم توضیح کلی و مختصری از این موضوع را به شما ارائه دهیم. (ضمنا نویسنده این مقاله ادعایی بر درمان اختلالات شخصیتی با روش مذکور ندارد، اما فواید و تاثیرات تقویت هوش هیجانی بر اختلالات را بهطور خلاصه و کلی توضیح میدهد. افرادی که به اختلالات شخصیتی دچار هستند به روان درمانی بلندمدت نیاز دارند.
در بررسیهای علمی دلایل بروز اختلالات شخصیتی متوجه میشویم که تقویت هوش هیجانی افراد به بهبودی اختلالات روانی، رفتاری و شخصیتی آنها کمک بسزایی میکند. زمانی که هوش هیجانی افراد تقویت میشود شاهد بهبودی در عملکرد، رفتار، روان و شخصیت افراد هستیم. در این مقاله صرفا میخواهیم توضیح کلی و مختصری از این موضوع را به شما ارائه دهیم. (ضمنا نویسنده این مقاله ادعایی بر درمان اختلالات شخصیتی با روش مذکور ندارد، اما فواید و تاثیرات تقویت هوش هیجانی بر اختلالات را بهطور خلاصه و کلی توضیح میدهد. افرادی که به اختلالات شخصیتی دچار هستند به روان درمانی بلندمدت نیاز دارند.)
1- اختلال شخصیت ناپایدار از نظر هیجانی. ناپایداری و عدم مدیریت هیجانات در همه ما وجود دارد اما زمانی که از حد خود خارج میشود به یک اختلال شخصیتی تبدیل میشود. همچنین، این ناپایداری در هیجانات با بالا رفتن سن ما باید کمتر شود، که اگر این اتفاق رخ ندهد، نیاز به درمان داریم. به گفته برخی از روان درمانگران، افراد در این حالت در مواجهه با استرس خفیف با هیجانزدگی و ناکارآمدی واکنش نشان میدهند. آنها در روابط خود با دیگران بسیار هیجانی رفتار میکنند و این مساله از خصومت، احساس گناه ناسالم و اضطراب کنترل نشده نشات میگیرد. هیجانات این افراد معمولا به شکل پیشبینیناپذیر و به سرعت تغییر میکند. معمولا هیجانات آنها با موقعیت تناسبی ندارد، یعنی مثلا خشم شدیدی از خود نشان میدهند که اصلا با موقعیت پیش رو تناسبی ندارد. آنها بدون در نظر گرفتن عواقب رفتارها، براساس هیجانات خود فورا واکنش نشان میدهند و قدرت تفکر قبل از رفتار، در آنها ضعیف است. عملکرد این افراد زمانی که هیجان زده میشوند، مختل میشود و چندین علامت دیگر... هوش هیجانی یعنی اینکه ما بتوانیم هیجانات خود را مدیریت کرده و مهار آنها را بهدست بگیریم. تقویت هوش هیجانی به ما کمک میکند که از تسلط هیجانات مان بر خود خارج شده و ما بر هیجانات مان مسلط شویم. همچنین، قدرت تفکر قبل از رفتار را در ما تقویت میکند. یعنی باعث میشود که ابتدا فکر کرده و بعد رفتار مناسب را انتخاب و به آن عمل کنیم.
2- اختلال شخصیت هیستریک (نمایشی). توجهطلبی در همه ما وجود دارد اما در افرادی که اختلال شخصیتی هیستریانیک یا هیستریک (نمایشی) دارند بسیار زیاد است. آنها زمانی که در کانون توجه نباشند بسیار ناراحت شده و ابراز هیجانات شان مبالغهآمیز و همراه با خود نمایی است. آنها معمولا از روی هیجانات و بدون در نظر گرفتن عواقب رفتار خود عمل میکنند. این افراد سعی میکنند با بازی دادن و کنترل احساسات دیگران به مقاصد خود برسند. افراد هیستریک شخصیتهایی نمایشی دارند که معمولا از فیزیک خود (زنان با عشوه گری و مردان با نمایش قدرت) برای رسیدن به توجه و مقاصدشان استفاده میکنند. این افراد شخصیتی چسبنده دارند (خصوصا در خانمها) که حتی با دیدن بد رفتاری از شریک عاطفی خود، باز هم به او پایبند میمانند.
تقویت خود آگاهی اولین قدم در تقویت هوش هیجانی افراد است که به افراد هیستریک بسیار کمک میکند که ابتدا بر هیجانات، رفتار ها، الگوها، سبکها و باورهای خود آگاه شوند. قدم اول در بهبودی و درمان، تشخیص و شناخت صحیح از اختلال و بیماری است. بعد از این قدم، بر ترمیم عزت نفس و تقویت اعتماد به نفس سالم آنها کار میشود. این افراد با تقویت هوش هیجانی ابتدا بر خود و رفتارهای غیر عادی خود آگاه میشوند. سپس یاد میگیرند که چطور هیجانات خود را مدیریت کنند و با انجام تمرینهای مختلف در مدیریت هیجانات خود مهارت کسب میکنند. پس از آن، وارد تقویت مهارت کنترل رفتار میشوند. در این مرحله به این مهارت میرسند که رفتارهای مناسب را انتخاب کرده، رفتارهای بد کار کردی را مهار و رها کنند. ضمنا گذراندن این مسیر، به مدت زمانی مناسب و نسبتا طولانی نیاز دارد.
3 - اختلال شخصیتی وسواسی- جبری. در هر دسته از افرادی که اختلال شخصیتی خاصی را بهطور بارز دارند، گروهی هستند که درمان آنها راحتتر از دیگر افراد آن دسته است. یکی دیگر از اختلالات شخصیتی اختلال وسواسی-جبری است که متعلق به گروه کاملگراها، نگرانها و کنترلگراها است. آنها افرادی هستند که با این ویژگیها از روند طبیعی زندگی خارج میشوند. این افراد به بهانه کامل انجام دادن کارها، عملکرد بهتر یا علاقه زیاد به کار کردن تفریح و روابط عاطفی خود را کنار میگذارند. آنها در امور اخلاقی و رعایت ارزشها بیش از حد جدی و انعطافناپذیر هستند. معمولا از خود توقع دارند که کامل و بینقص باشند. بیش از حد وظیفهشناس و مسوولیتپذیرند تا جایی که به زندگی شخصی و حتی سلامتی خود آسیب میرسانند. آنها گرایش زیادی به کنترل امور و اطراف خود دارند. در روند تقویت هوش هیجانی دیده شده که افراد با رسیدن به آگاهی بر خود، رفتار ها، سبک زندگی، الگوهای تکرار شونده، باورهای اکتسابی و باورهای سمی و... تازه به شناخت صحیحی از خود رسیده و متوجه شدهاند که تا حالا اشتباه رفتهاند. همچنین، آنها به توانایی بیشتری در مهار رفتارهای خود رسیدهاند. یعنی ابتدا میفهمند که مشکلی دارند، سپس رفتارها و باورهای نشات گرفته و تقویتکننده اختلال را میشناسند. پس از آن با انجام تمرینهای مختلف و در صورت لزوم کمک گرفتن از یک روان درمانگر کاردان، مسیر درمان را طی میکنند.
ارسال نظر