سرپرست وزارت علوم در گفتوگو با دنیایاقتصاد بررسی کرد:
احیای فضای آکادمیک دانشگاهها
پرستو فخاریان میگویند قبلا از این خبرها نبوده که به راحتی بیایی وزارتخانه و جناب وزیر را ملاقات کنی. باید چندین مرحله بازرسی را پشت سر میگذاشتی و دست آخر به دیدار وزیر میرفتی. حالا اما سرپرست موقت وزارت علوم، در اتاق طبقه شانزدهم از مهمانانش پذیرایی میکند و به سوالات پاسخ میدهد. درست است که بنابر اقتضائات، بسیاری از سوالات جواب کامل نمیگیرند، اما توفیقی همه تلاشش را میکند که برنامههایش را کامل ارائه کند. اقداماتی هم از اولین روزهای استقرار در وزارت علوم انجام داده است؛ از کسانی که در دوره قبل متضرر شدهاند، خواسته است که مدارک لازم را ارائه کنند تا مورد بررسی قرار بگیرد و ما هم البته دیدیم برخی دانشجویان محروم از تحصیل را که باامید بازگشت به دانشگاه، در راهروهای ساختمان وزارت علوم در رفتوآمد بودند.
پرستو فخاریان میگویند قبلا از این خبرها نبوده که به راحتی بیایی وزارتخانه و جناب وزیر را ملاقات کنی. باید چندین مرحله بازرسی را پشت سر میگذاشتی و دست آخر به دیدار وزیر میرفتی. حالا اما سرپرست موقت وزارت علوم، در اتاق طبقه شانزدهم از مهمانانش پذیرایی میکند و به سوالات پاسخ میدهد.
درست است که بنابر اقتضائات، بسیاری از سوالات جواب کامل نمیگیرند، اما توفیقی همه تلاشش را میکند که برنامههایش را کامل ارائه کند. اقداماتی هم از اولین روزهای استقرار در وزارت علوم انجام داده است؛ از کسانی که در دوره قبل متضرر شدهاند، خواسته است که مدارک لازم را ارائه کنند تا مورد بررسی قرار بگیرد و ما هم البته دیدیم برخی دانشجویان محروم از تحصیل را که باامید بازگشت به دانشگاه، در راهروهای ساختمان وزارت علوم در رفتوآمد بودند. علاوه بر این دکتر توفیقی برآن است که در بلندمدت بستری را برای پاسخگویی مسوولانی که در گذشته باعث اجحاف به اساتید و دانشجویان شدهاند فراهم آورد. توفیقی در مصاحبه اختصاصی با دنیایاقتصاد گفت به استقلال دانشگاه معتقد و خواهان حفظ هویت دانشگاه است؛ حفظ هویتی که بهزعم او مقدمهای برای شکوفایی علمی خواهد بود:
آقای دکتر، موضوعی که ما میخواهیم به آن بپردازیم احیای فضای آکادمیک در دانشگاههای ایران است؛ از انتقاداتی که درمورد روند ۸سال اخیر مطرح است تا به حاشیه رانده شدن فضای علمی و فرهنگی. ازنظر شما چه شرایطی لازم داریم که فضای آکادمیک در دانشگاهها احیا شود؟
ذیل بحث فضای آکادمیک مسائل مختلفی قابل طرح است، ولی ابتدا باید این موضوع را درنظر بگیریم که هر اقدام ما در دانشگاه، باید در راستای حفظ هویت دانشگاه باشد. به عبارتی قید «حفظ هویت دانشگاه» میتواند جایگزین همین احیای فضای آکادمیک باشد. در تمام فعالیتهای دانشگاهی اعم از پذیرش دانشجو، توسعه رشتهها و برنامههای درسی اختیارات دانشگاه نباید خدشهدار شود، چراکه دانشگاه رسالتهای بسیار مهمی در جامعه دارد که اگر این هویت آسیب ببیند، دیگر نمیتواند به وظایف خود جامه عمل بپوشاند. اساسا بنده بر این اعتقادم که دانشگاهها نهادهایی اندیشهساز، نظریهپرداز و محملهایی برای نواندیشی هستند و پیش از تربیت و آموزش، دانشگاه وظیفه پیشبرد علم را با تکیه بر ایجاد فضای آزاد برای بحث و تبادل نظر، دارند و نباید رسالت دانشگاه را به این موضوع تقلیل دهیم که صرفا تعدادی نیروی کار به جامعه تحویل دهد. قطعا این نیز یکی از وظایف دانشگاه است اما سایر مباحث مطرح شده را نیز باید درنظر داشت. بنابراین چنین ظرفیتهایی اگر در دانشگاه آزاد شود، توسعه علمی نیز محقق خواهد شد. معمولا از این مباحث در ادبیات توسعه علمی به عنوان «آزادی علمی»
یاد میشود؛ به این معنا که دانشجویان بتوانند آزادانه فعالیت علمی کنند، به تبادل آرا بپردازند و با تفکر انتقادی خود به پیشبرد علم کمک کنند. بنابراین این نکته باید لحاظ شود که برای حفظ هویت دانشگاه، این نهاد نباید وسیلهای برای تحقق اهداف سیاسی شود. اما این را نیز باید یادآوری کرد که آزادی و استقلال دانشگاه باید در قالب سیاستهای نظام و قوانین ابلاغ شده باشد که امری پذیرفته شده است. نکته دوم در استقلال هویت دانشگاه، بحث استقلال عملیاتی است. معمولا بهترین دانشگاههای دنیا از سیستمهای هیات امنایی برای اداره خود بهره میبرد. این امر باعث استقلال آنها از مداخلات سیاسی میشود و مانعی در برابر دخالت نهادهای بیرونی، در دانشگاه خواهد بود. خوشبختانه در کشورما نیز در قانون برنامه چهارم توسعه، در ماده ۴۹ این گام برداشته شده است. در آن ماده درج شده که دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی در امور اداری، استخدامی، تشکیلاتی و برنامهریزیهای آموزشی و پژوهشی صرفا با مصوبات هیات امنای خود اداره میشوند و از سایر قوانین و مقررات کشور مستثنی هستند. این مصوبه به اعتقاد من، برای دانشگاهها افتخارآمیز است، زیرا اوج اعتماد نظام را به
دانشگاهها نشان میدهد و با دانشگاههای درجه یک دنیا همگام میشود. خوشبختانه همین ماده در قانون برنامه پنجم هم تکرار شده و نشاندهنده این است که در راس نظام ارادهای برای برخورداری دانشگاهها از استقلال عمل وجود دارد. بنابراین اگر ما بتوانیم این دو اصل را در عمل اجرا کنیم، روند دستیابی به دانشگاههایی مستقل و دارای فضای آکادمیک تسهیل خواهد شد.
شما نسبت به عملکرد دوره قبل در آموزش عالی انتقاد داشتهاید. در اینباره بیشتر توضیح دهید.
من به عملکرد وزارت علوم طی ۸سال گذشته انتقاد داشتهام اما این رویکرد را بهعنوان یک کارشناس مسائل آموزشی و به موجب قانون اتخاذ کردهام. مهمترین انتقاد نیز همین بوده که به آن ماده قانون برنامه چهارم بیتوجهی و کمتوجهی شده و به جای آنکه در اختیارات هیاتهای امنا دانشگاهها تجدیدنظر کنیم و مدیریت خود را با برنامه چهارم و پنجم متناسب کنیم، بیشتر به تمرکزگرایی روی آوردیم و بخشی از اختیارا ت عملی دانشگاهها را در وزارت علوم متمرکز کردیم. نمونه آن، پذیرش دانشجوی دکترا است که قبلا دانشگاهها اختیار داشتند به صورت متمرکز دانشجو بگیرند. همچنین جذب هیات علمی نیز در وزارت علوم متمرکز شد؛ کاری که خود دانشگاهها میتوانستند به آن بپردازند. درمجموع باید به هویت دانشگاه احترام بگذاریم و آن را متناسب با شأن آن اداره کنیم.
امروزه یکی از مشکلات عمده ما در آموزش عالی، کیفیت آموزش است. از منظر شما کمیت اهمیت دارد یا کیفیت؟
فارغ از موضوع مدیریت دانشگاه، کیفیت آموزش موضوع مهمی است که مطرح میشود. این یکی از سیاستهای نیک کشور ما بوده که نتیجه آن هم جامعه ۴میلیون و ۵۰۰ هزار نفری دانشجویان در مقاطع مختلف است. لذا این کمیت نباید ما را از کیفیت غافل کند. باید به این توجه کنیم که به کیفیت آموزش ما لطمهای وارد نشود و اینگونه نباشد که شعار متعالی «آموزش عالی برای همه» باعث آن شود که استانداردها رعایت نشود. کیفیت آموزشی نیز به گونهای جزو هویت دانشگاه است. طبیعتا اگر از این معیارها غافل شویم، نهاد دانشگاه دیگر تعریف خود را از دست خواهد داد؛ جایی که باید محلی برای تولید علم باشد اما تنها با رعایت استانداردها.
چنانچه مستحضرید طی ۸ سال گذشته برخی از اعضای هیاتهای علمی براساس رابطههای سیاسی و بدون درنظر گرفتن دانش و علم، استخدام شدهاند. آیا وزارت علوم شما برنامهای برای تجدیدنظر تدریجی در انتخاب مجدد این اعضا دارد؟
همانطور که اشاره کردیم دانشگاهها نباید به هیچ وجه تحت تاثیر مسائل سیاسی قرار گیرند و باید با نظر کارشناسی و علمی اداره شوند؛ مسالهای که بارها بر آن تاکید کردهام، چه در سیستم پذیرش دانشجو و چه در سیستم جذب استاد و هیات علمی و چه دیگر فعالیتهایی که در سطح دانشگاه صورت میگیرد. بنده نیز از ابتدای فعالیتم در این پست، اعلام کردهام اگر کسی فکر میکند با رفتارهای سیاسی مورد اجحاف واقع شده یا تخلفی علیه او صورت گرفته (هم در خصوص اساتید و هم درخصوص دانشجویان)، به وزارت علوم مراجعه کند و با کمیتههای مشخص شده در میان بگذارد. این مشکلات قابل تجدیدنظر است و اگر ادعای آنها ثابت شود، اقدامات لازم صورت خواهد گرفت. البته گزارش بسیاری در همین زمینهها دریافت کردهایم ولی قضاوت در مورد آنها را به زمانی موکول میکنیم که تمام و کمال بررسی و جوانب امر سنجیده شود.
شما درباره استقلال دانشگاه صحبت میکنید. این استقلال آیا شامل حال انتخاب روسای دانشگاهها در داخل هر دانشگاه نیز میشود؟
رویکرد ما همیشه اینگونه بوده که اعضای هیات علمی احساس بیشترین مشارکت را در تصمیمات ماخوذه در دانشگاه داشته باشند. یکی از بخشهایی که شامل این مشارکت میشود، انتخاب مدیران در ردههای مختلف دانشگاه است. هماکنون بنا نیست که از مکانیزم مشخصی برای رسیدن به این هدف صحبت کرد، اما بنده به این قائلم که باید فرآیندهایی را ایجاد کنیم که اعضای هیات علمی در تصمیمسازیها دخیل باشند. تجربه نشان داده که هرگاه هیاتهای علمی در اتخاذ تصمیمات مشارکت داشتهاند، هم کیفیت تصمیم مناسبتر بوده و هم تعهد آنها برای اجرایی شدن آن افزایش یافته است. در مورد انتخاب روسا نیز رویکرد ما در سالهای گذشته این بود که بدون سلب اختیار از وزیر علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی (طبق روال موجود، وزیر علوم اختیار دارد که سرپرست هر دانشگاه را به شورای عالی انقلاب فرهنگی معرفی کند و این شورا نیز اختیار دارد سرپرست معرفی شده را تایید یا رد کند و در مرحله بعد وزیر حکم رییس دانشگاه را ابلاغ میکند)، اتفاقی که میتواند این روند را کامل کند این است که با مکانیزم مشخصی از اعضای هیات علمی نظر مشورتی گرفته شود. مثلا بین سالهای
۸۴-۸۰ این بحث عملی شد و ما برای انتخاب روسا از نظر مشورتی بزرگان بهره میگرفتیم. اغلب از بین همان پیشنهادهای مطرح شده، فرد اصلح را برمیگزیدیم. بنابراین بیشک این امر نتایج مثبتی دارد و روحیه نشاط و همفکری را به اعضای هیات علمی بازمی گرداند. بنابراین مشارکت و مشورت هیاتهای علمی و اختیارات وزیر و شورا، با هم منافاتی ندارد و میتواند مکمل هم باشد.
البته گاهی این اتفاق خجسته میافتد که فردی چون شما با باور داشتن به دریافت نظر مشورتی در چنین جایگاهی قرار میگیرد. اما باتوجه به شرایطی مثل ۸سال گذشته که این مشورت و مشارکت نادیده گرفته میشد، آیا لازم نیست با دستورالعمل، قانون یا آییننامهای مشخص مدیران ملزم به رعایت دریافت نظر مشورتی باشند؟
هرچه قوانین و مقررات شفاف و روشنتر باشد، از امکان مداخله سلیقههای فردی کاسته میشود. اساسا نقش قوانین همین است که رفتارهای ما را نهادینه کند. به نظر من این پیشنهاد خوبی است و ما هم میتوانیم در این دوره باتوجه به اشرافی که به ضعفهای دوره قبل و خلاهای موجود در قوانین داریم، طی یک بازبینی چنین ضعفهایی را برطرف کنیم. با این وجود باید به این نکته نیز اشاره کنم که در بحث مدیریت، از یک سو قوانین نقش دارند و از دیگر سو نگرش مدیر. مقررات محترم هستند اما این نیز اهمیت دارد که چه کسی مجری آن باشد. تجربه نشان داده که متناسب با رویکرد فرد مسوول، میتوان دو خروجی متفاوت از یک قانون داشت. اگر کسی به مشورت اعتقاد داشته باشد، از دل همین قوانین نیز لزوم مشارکت را درمییابد ولی اگر به آن اعتقاد نداشته باشد با وجود هر قانونی، میتواند آن را دور بزند و به شکل صوری به آن عمل کند. بنابراین همه مسائل را هم نمیتوان در قانون آورد! تصدیگری هر بخش و رویکرد فرد متصدی نیز نقش اساسی دارد. به علاوه در کشورما فرآیندهای نظارت و ارزیابی چندان نهادینه نیست و ما به ندرت شاهدیم که یک مسوول به دلیل تخطی از قوانین مورد سوال و
موآخذه قرار گیرد. از این رو با وجود قوانین و مقررات، حرف اصلی را نگرش افراد انتخاب شده میزند و در مواردی بین این دو انطباقی وجود ندارد. اگر شرایطی ایجاد شود که فرد وزیر بداند که در قبال هر تصمیمش باید پاسخگو باشد، مشکلات ما خیلی کمتر میشود.
موضوع آزاداندیشی در دانشگاهها که بارها بزرگان نظام نیز بر آن تاکید کردهاند، به نظر میرسد در موارد متعددی نادیده انگاشته شده؛ شما در این حوزه چه موضع و نظری دارید؟
اگر از من سوال شود که «مهمترین شاخصه یک دانشگاه چیست؟»، من آزاداندیشی را انتخاب میکنم. چون از این بستر است که شکوفایی استعدادها و نواندیشی خارج میشود. از سوی دیگر همانطور که اشاره شد، جایگاه دانشگاه اساسا بالاتر از آن است که تنها به بحثهای آموزشی و پژوهشی پرداخته شود. اگر آزاداندیشی در دانشگاه رایج باشد، از قبَل آن مرزهای دانش نیز گسترده و پژوهشها پربارتر میشوند. همه باید سعی کنیم که این فضای آزاداندیشی به دانشگاه بازگردد. این موضوع در نقشه جامع علمی کشور و سند دانشگاه اسلامی نیز پیشبینی شده که این هم نشاندهنده وجود ارادهای برای بازگشت دانشگاه به جایگاه اصلی خود است. درباره تحول علوم انسانی نیز بنده بارها به این اشاره کردهام که جز با ایجاد فضای خردورزی، آزاداندیشی و پرسشگری حاصل نمیشود. بنابراین همه باید کمک کنند که فضای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در دانشگاه بهبود پیدا کند، اضطراب و نگرانی از محیط دانشگاه رخت بربندد و همه احساس کنند که در یک فضای امن امکان نقد کردن و بیان آرا و نظرات خود را دارند. اینکه دانشجو بتواند برای جامعه اثربخشی و تفکر انتقادی داشته باشد، همگی موکول به آن است که
این آزادی اندیشه بر دانشگاه حاکم باشد. در این صورت است که سرعت پیشرفت ما چند برابر میشود و مهاجرت نخبگان به حداقل میرسد و استعدادهای دانشجویان ما هرچه بیشتر شکوفا میشود.
در راستای تاکیدی که بر پاسخگویی مسوولان دارید، حتما بهتر از ما میدانید که برخی مسوولین در سالهای اخیر گاه اجحافهایی در قبال دانشجویان محروم از تحصیل مرتکب شدهاند؛ دانشجویانی که بهترین سالهای عمر خود را میتوانستند به درس و تحصیل و خدمت به کشور بپردازند، اما خانهنشین شدند و زندگیشان تحتالشعاع این مساله قرار گرفت. حالا آیا سازوکار خاصی طراحی خواهید کرد که مسببان این مشکلات پاسخگوی احکام و تصمیماتشان در این زمینه باشند؟
حتما این اتفاق باید بیفتد؛ همانطور که مقام معظم رهبری نیز تاکید کردند که گفتمان اصلی ما خدمت به مردم است. یکی از موارد خدمت به مردم، بازپس گرفتن حقوق تضییع شده است. کسانی که تصمیمات غلطی گرفتهاند حتما باید نسبت به رفتار خود پاسخگو باشند. اگر حقوق مادی و معنوی مردم آسیب میبیند، تصمیمگیرندگان پاسخگو باشند. لذا آنچه ما در قدم اول مدنظر داریم، این است که اگر حقی طی این سالها ضایع شده، به صاحبانش بازگردانیم، چراکه مساله احقاق حق موضوعی نیست که مشمول مرور زمان شود. بنابراین در سال جاری نهایت سعی خود را کردیم که خوشبختانه دانشجوی محروم از تحصیل نداشته باشیم. پرونده اکثر داوطلبان نیز دارای مشکلات خاصی که منجر به محرومیت آنها از تحصیل بشود، نیست. انشاءالله بتوانیم در ادامه به جایی هم برسیم که کسانی که تصمیمات غلطی گرفتند، پاسخگوی خسارتهایی که موجب شدهاند باشند.
شما اخیرا حکم برکناری صدرالدین شریعتی از ریاست دانشگاه علامه را ابلاغ کردید. آیا چنین حکمی را در جهت افزایش آزاداندیشی علمی و دانشگاهی ارزیابی میکنید؟
نهتنها در این تصمیم، بلکه سعی بنده بر این است که هر تصمیمی اتخاذ میکنم در همین راستا باشد و به گشایش فضای دانشگاه بینجامد. ردپای این را در دیگر تصمیمات نیز خواهید دید.
ارسال نظر