پلیس سفید، قربانی سیاه
تکرار تاریخ، تاریخ تکراری
حسین موسوی داستان آشناست. در توییتر هم از آن بهعنوان داستان آشنا یاد شده است. تبعیض نژادی با یک داستان آشنا: کشته شدن نوجوانی سیاهپوست به دست یک پلیس سفیدپوست. در گرماگرم هوای تابستانی فرگوسن بود که ناگهان در یکی از خیابانهای این شهر صدای ۱۲ گلوله شنیده شد. نوجوانی تنومند و سیاهپوست به دیوار دوخته شده است. دیر زمانی است که گفته میشود رفتار نیروهای پلیس آمریکا با سیاهپوستان مناسب نیست. اینبار اما داستان به قتل نوجوانی سنجاق شده که حتی مسلح هم نبوده است.
مایکل براون جوان سیاهپوست آفریقایی- آمریکاییتبار شهر فرگوسن جزو ۷۰ درصد از ساکنان این شهر بود که از رنگینپوستها به حساب میآیند؛ در شهری که ۷۰ درصد جمعیت آن سیاهپوست هستند؛ اما هیچ پلیس سیاهپوستی ندارد.
مایکل براون جوان سیاهپوست آفریقایی- آمریکاییتبار شهر فرگوسن جزو ۷۰ درصد از ساکنان این شهر بود که از رنگینپوستها به حساب میآیند؛ در شهری که ۷۰ درصد جمعیت آن سیاهپوست هستند؛ اما هیچ پلیس سیاهپوستی ندارد.
حسین موسوی داستان آشناست. در توییتر هم از آن بهعنوان داستان آشنا یاد شده است. تبعیض نژادی با یک داستان آشنا: کشته شدن نوجوانی سیاهپوست به دست یک پلیس سفیدپوست. در گرماگرم هوای تابستانی فرگوسن بود که ناگهان در یکی از خیابانهای این شهر صدای 12 گلوله شنیده شد. نوجوانی تنومند و سیاهپوست به دیوار دوخته شده است. دیر زمانی است که گفته میشود رفتار نیروهای پلیس آمریکا با سیاهپوستان مناسب نیست. اینبار اما داستان به قتل نوجوانی سنجاق شده که حتی مسلح هم نبوده است.
مایکل براون جوان سیاهپوست آفریقایی- آمریکاییتبار شهر فرگوسن جزو ۷۰ درصد از ساکنان این شهر بود که از رنگینپوستها به حساب میآیند؛ در شهری که ۷۰ درصد جمعیت آن سیاهپوست هستند؛ اما هیچ پلیس سیاهپوستی ندارد.
زمزمهها آغاز میشود و مردم این شهر دهان به دهان از قتل نوجوانی سیاهپوست میگویند که به دست پلیسی سفیدپوست به قتل رسیده است. کمکم زمزمهها تبدیل به نعره میشود و مردم این شهر به خیابانها میآیند و خواستار مجازات پلیسی میشوند که مایکل براون را کشته است. پلیس اما به جای اینکه راه اقناع مردم را در پیش بگیرد به مقابله برمیخیزد و ناگهان اعتراضات در این شهر تبدیل به شورش میشود.
مردم خیابانها را بند میآورند، لاستیک آتش میزنند و مغازهها و برخی از خانهها در آتش خشم مردم می سوزد.
این شهر نزدیک به یک هفته در تب و تاب کشته شدن مایکل براون میسوزد و نخستین رئیسجمهوری سیاهپوست این کشور هم موضعی نه چندان دلخواه معترضان میگیرد. موضع باراک اوباما مبنی بر محکوم کردن خشونتها در سطح شهر فرگوسن، نه تنها شعله خشم مردم معترض را نمیکاهد، بلکه باعث افزودهتر شدن خشم مردمان این شهر میشود. با این وجود پس از مدتی شهر آرام میگیرد و مردم منتظر رای دادگاه میشوند. در واپسین روزهای ماه نوامبر در شرایطی که سرمای بیسابقه ایالات میسوری و 49 ایالت دیگر این کشور را در برگرفته است، رای دادگاه صادر میشود. رای آتشی دوباره میشود برای خشم مردم فرگوسن: تبرئه دارن ویلسون، پلیسِ ضاربِ سفیدپوست!
دارن ویلسون، پلیسی که در هفته جاری هم در نهایت از سمت خود استعفا داد در توضیحاتی که به هیات منصفه دادگاه ارائه کرده گفته بود: در یکی از روزهای گرم ماه اوت بود. دو نفر را دیدم که یکی از آنها تیشرتی مشکی به تن داشت. صبح همان روز نیز گزارش یک دزدی در منطقه شده بود. به آن دو گفتم که به سمت پیادهرو بروند. میخواستم از آنها بهعنوان مظنون بازجویی کنم. همهچیز سریع اتفاق افتاد. براون در خودرو خود نشسته بود. براون با مشت به صورتم زد و قصد داشت که اسلحه مرا از دستم در بیاورد. وقتی نتوانست پا به فرار گذاشت و من به دنبال او رفتم. براون میگفت که من قصد داشتم شلوارش را بگیرم و در درگیری ناگهان شلیک کردم و گلوله به سر وی اصابت کرد.»
12 گلوله شلیک میشود و 6 گلوله در سر وی جا خوش میکند.
پیش از این، دارن ویلسون مدعی شده بود که مایکل براون با خود اسلحه حمل میکرده و وی قصد داشته است از خود دفاع کند. در تحقیقات بعدی اما مشخص شد، براون فاقد هرگونه اسلحه گرم و سرد بوده است. فاصله ۳ ماهه بین قتل مایکل براون و دادگاه، خشم مردم را کم نکرده بود. اعتراضات از خاکستر انتظار مردم برای رای دادگاه شعلهای دوباره کشید و اینبار شراره این آتش به سرتاسر ایالات متحده کشیده شد. ۱۷۰ شهر در سرتاسر سرزمین لینکلن به خیابانها آمدند و فریاد زدند: «نه صلحی، نه عدالتی». اعتراض مردم اینبار به بازگشت نژادپرستی با رنگ و لعاب قانونی بود. تاریخ در حال تکرار شدن بود. در جایی که پیروزی طرفداران ضد بردگی، باز هم نتوانست نژادپرستی را از بین ببرد و اینبار سناتورها و نمایندگان مجلس آمریکا بودند که با قوانین نژادپرستانه پیروزی لینکلن را در عمل عقیم کردند.
هر چند با ظهور جنبشهای اعتراضی در دهه 80، همچون پانکها و خوانندگان موسیقی رپ، که خاصه برای سیاهپوستان است اوضاع کمی بهتر شده بود اما همیشه این نگاه بدبینانه وجود دارد که آمریکا به دو دسته تقسیم شده است: سفیدپوستان و سایرین. سایرینی که شامل سیاهپوستان، آسیاییتبارها و لاتینتبارها میشود.
با انتخاب باراک اوباما بهعنوان نخستین رئیسجمهوری سیاهپوست این کشور تصور میشد که اوضاع برای سیاهپوستان ایالات متحده بهتر شود اما با رایی که دادگاهی آمریکایی مبنی بر تبرئه دارن ویلسون صادر کرد، دوباره این ظن را تقویت کرد که سفیدپوستان بازگشتهاند به اصل خویش و روزگار وصل خویش را باز میجویند.
به تاریخ بازگردیم. پیروزی شمالیها در جنگهای داخلی آمریکا، صلح را به این سرزمین بازنگرداند. در عوض، رهایی، خشم سفیدپوستان ودر مقابل انقیاد سیاهپوستان به همراه داشت. قانونگذاران جنوب تقلا کردند که دوباره برتری نژادی سفیدپوستان را با رنگ و لعاب قانونی به متن قانون اساسی بازگردانند. قانونگذاران سفیدپوستی از حزب جمهوریخواهان مانند تادئوس استیونسون و سناتور چارلز سانمر، به دنبال این بودند که عقاید خود را به شکل قانون در بیاورند و این برتری نژادی را در اصلاحیههای سیزدهم تا پانزدهم خنثی کنند.
در هر دورهای این موضوع بعد تازهای به خود میگیرد و هربار مارتین لوترکینگهایی هستند که فریاد ضد نژادپرستی را بر سر سفیدپوستان هوار میکشند. با این وجود، بهرغم این بالا و پایین شدن درگیریهای نژادی، با انتخاب باراک اوباما در پست ریاستجمهوری ایالاتمتحده، امیدها کمی بارور شد و تا حدودی بیانگر این بود که آب و هوای بحثهای نژادی تغییر کرده است. اما چنین امیدهایی در ایالات متحده عمر کوتاهی دارد. تصمیمهای سریالی دادگاه عالی ایالاتمتحده، بازگشت قوانین سرکوبکننده، افزایش قوانین مستقل ازقوانین کلی و ادامه خشونت پلیس. ترسهایی را که از انتخاب مجدد باراک اوباما به وجود آورده بود، دامن زد. معترضان فرگوسن به این میاندیشند که چگونه سیستم قضایی آمریکا اجازه میدهد ضاربی که ۶ گلوله در سر نوجوانی سیاهپوست نشانده است اینگونه تبرئه و آزاد شود؟
مایکل براون جوان سیاهپوست آفریقایی- آمریکاییتبار شهر فرگوسن جزو ۷۰ درصد از ساکنان این شهر بود که از رنگینپوستها به حساب میآیند؛ در شهری که ۷۰ درصد جمعیت آن سیاهپوست هستند؛ اما هیچ پلیس سیاهپوستی ندارد.
زمزمهها آغاز میشود و مردم این شهر دهان به دهان از قتل نوجوانی سیاهپوست میگویند که به دست پلیسی سفیدپوست به قتل رسیده است. کمکم زمزمهها تبدیل به نعره میشود و مردم این شهر به خیابانها میآیند و خواستار مجازات پلیسی میشوند که مایکل براون را کشته است. پلیس اما به جای اینکه راه اقناع مردم را در پیش بگیرد به مقابله برمیخیزد و ناگهان اعتراضات در این شهر تبدیل به شورش میشود.
مردم خیابانها را بند میآورند، لاستیک آتش میزنند و مغازهها و برخی از خانهها در آتش خشم مردم می سوزد.
این شهر نزدیک به یک هفته در تب و تاب کشته شدن مایکل براون میسوزد و نخستین رئیسجمهوری سیاهپوست این کشور هم موضعی نه چندان دلخواه معترضان میگیرد. موضع باراک اوباما مبنی بر محکوم کردن خشونتها در سطح شهر فرگوسن، نه تنها شعله خشم مردم معترض را نمیکاهد، بلکه باعث افزودهتر شدن خشم مردمان این شهر میشود. با این وجود پس از مدتی شهر آرام میگیرد و مردم منتظر رای دادگاه میشوند. در واپسین روزهای ماه نوامبر در شرایطی که سرمای بیسابقه ایالات میسوری و 49 ایالت دیگر این کشور را در برگرفته است، رای دادگاه صادر میشود. رای آتشی دوباره میشود برای خشم مردم فرگوسن: تبرئه دارن ویلسون، پلیسِ ضاربِ سفیدپوست!
دارن ویلسون، پلیسی که در هفته جاری هم در نهایت از سمت خود استعفا داد در توضیحاتی که به هیات منصفه دادگاه ارائه کرده گفته بود: در یکی از روزهای گرم ماه اوت بود. دو نفر را دیدم که یکی از آنها تیشرتی مشکی به تن داشت. صبح همان روز نیز گزارش یک دزدی در منطقه شده بود. به آن دو گفتم که به سمت پیادهرو بروند. میخواستم از آنها بهعنوان مظنون بازجویی کنم. همهچیز سریع اتفاق افتاد. براون در خودرو خود نشسته بود. براون با مشت به صورتم زد و قصد داشت که اسلحه مرا از دستم در بیاورد. وقتی نتوانست پا به فرار گذاشت و من به دنبال او رفتم. براون میگفت که من قصد داشتم شلوارش را بگیرم و در درگیری ناگهان شلیک کردم و گلوله به سر وی اصابت کرد.»
12 گلوله شلیک میشود و 6 گلوله در سر وی جا خوش میکند.
پیش از این، دارن ویلسون مدعی شده بود که مایکل براون با خود اسلحه حمل میکرده و وی قصد داشته است از خود دفاع کند. در تحقیقات بعدی اما مشخص شد، براون فاقد هرگونه اسلحه گرم و سرد بوده است. فاصله ۳ ماهه بین قتل مایکل براون و دادگاه، خشم مردم را کم نکرده بود. اعتراضات از خاکستر انتظار مردم برای رای دادگاه شعلهای دوباره کشید و اینبار شراره این آتش به سرتاسر ایالات متحده کشیده شد. ۱۷۰ شهر در سرتاسر سرزمین لینکلن به خیابانها آمدند و فریاد زدند: «نه صلحی، نه عدالتی». اعتراض مردم اینبار به بازگشت نژادپرستی با رنگ و لعاب قانونی بود. تاریخ در حال تکرار شدن بود. در جایی که پیروزی طرفداران ضد بردگی، باز هم نتوانست نژادپرستی را از بین ببرد و اینبار سناتورها و نمایندگان مجلس آمریکا بودند که با قوانین نژادپرستانه پیروزی لینکلن را در عمل عقیم کردند.
هر چند با ظهور جنبشهای اعتراضی در دهه 80، همچون پانکها و خوانندگان موسیقی رپ، که خاصه برای سیاهپوستان است اوضاع کمی بهتر شده بود اما همیشه این نگاه بدبینانه وجود دارد که آمریکا به دو دسته تقسیم شده است: سفیدپوستان و سایرین. سایرینی که شامل سیاهپوستان، آسیاییتبارها و لاتینتبارها میشود.
با انتخاب باراک اوباما بهعنوان نخستین رئیسجمهوری سیاهپوست این کشور تصور میشد که اوضاع برای سیاهپوستان ایالات متحده بهتر شود اما با رایی که دادگاهی آمریکایی مبنی بر تبرئه دارن ویلسون صادر کرد، دوباره این ظن را تقویت کرد که سفیدپوستان بازگشتهاند به اصل خویش و روزگار وصل خویش را باز میجویند.
به تاریخ بازگردیم. پیروزی شمالیها در جنگهای داخلی آمریکا، صلح را به این سرزمین بازنگرداند. در عوض، رهایی، خشم سفیدپوستان ودر مقابل انقیاد سیاهپوستان به همراه داشت. قانونگذاران جنوب تقلا کردند که دوباره برتری نژادی سفیدپوستان را با رنگ و لعاب قانونی به متن قانون اساسی بازگردانند. قانونگذاران سفیدپوستی از حزب جمهوریخواهان مانند تادئوس استیونسون و سناتور چارلز سانمر، به دنبال این بودند که عقاید خود را به شکل قانون در بیاورند و این برتری نژادی را در اصلاحیههای سیزدهم تا پانزدهم خنثی کنند.
در هر دورهای این موضوع بعد تازهای به خود میگیرد و هربار مارتین لوترکینگهایی هستند که فریاد ضد نژادپرستی را بر سر سفیدپوستان هوار میکشند. با این وجود، بهرغم این بالا و پایین شدن درگیریهای نژادی، با انتخاب باراک اوباما در پست ریاستجمهوری ایالاتمتحده، امیدها کمی بارور شد و تا حدودی بیانگر این بود که آب و هوای بحثهای نژادی تغییر کرده است. اما چنین امیدهایی در ایالات متحده عمر کوتاهی دارد. تصمیمهای سریالی دادگاه عالی ایالاتمتحده، بازگشت قوانین سرکوبکننده، افزایش قوانین مستقل ازقوانین کلی و ادامه خشونت پلیس. ترسهایی را که از انتخاب مجدد باراک اوباما به وجود آورده بود، دامن زد. معترضان فرگوسن به این میاندیشند که چگونه سیستم قضایی آمریکا اجازه میدهد ضاربی که ۶ گلوله در سر نوجوانی سیاهپوست نشانده است اینگونه تبرئه و آزاد شود؟
ارسال نظر