با تغییر الگوهای شهرنشینی در چند دهه گذشته چالش‌های بسیاری پیش روی شهروندان و مدیران شهری قرار گرفته است. در این بین جنس مشکلات ابرشهرها چه در کشورهای توسعه یافته و چه در کشورهای در حال توسعه با مسائلی که در شهرهای کوچک و میانی وجود دارد بسیار متفاوت است. از این رو نحوه برنامه‌ریزی و مدیریت ابرشهرها باید با شهرهای دیگر متفاوت و پاسخگوی نیازها و مسائل پیچیده ابرشهرها باشد. اما واقعیت این است که تاکنون هیچ نسخه متقن و قابل اعتمادی برای حل مشکلات ابرشهرها در هیچ جای دنیا ارائه نشده است. بررسی موردی وضعیت پاریس می‌تواند زاویه دید مناسبی به کل مسائل مبتلا به ابرشهرها در عصر کنونی باشد که نیازمند چاره‌جویی جدی است. به گزارش «دنیای اقتصاد»، اصطلاح ابرشهر (Megalopolis، MegaPolis، MegaRegion، SuperCity) به منطقه شهری یکپارچه‌ای اطلاق می‌شود که دارای بیش از یک مادر شهر(Metropolitan) و حداقل دارای ۱۰ میلیون نفر جمعیت باشد. ابرشهر بر اثر توسعه وسایل ارتباطی و افزایش سرعت وسایل نقلیه و در نتیجه به هم پیوستن حومه‌ها و شهرک‌های یک مادرشهر با حومه‌ها و شهرک‌های مادرشهری دیگر پدید می‌آید و وسیع‌ترین صورت شهری را به نمایش می‌گذارد.

ابرشهر پاریس در فرانسه یک منطقه شهری وسیع شامل بخش وسیعی از استان مرکزی این کشور است. ۸ شهرستان استان مرکزی فرانسه از مجموعا ۱۴۰ شهر به انضمام پاریس بزرگ با جمعیت ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر تشکیل شده است. از آنجا که پرجمعیت‌ترین شهر این استان پس از پاریس کمتر از ۲۰۰ هزار نفر است، در مطالعات و دسته‌بندی شهرها همواره پاریس بزرگ (Grand Paris) به صورت جداگانه از سایر شهرها عنوان می‌شود. در این بین پاریس بزرگ و سه شهرستان اطرافش که مجموعه‌ای متشکل از ۷۰ شهر است، «ابرشهر پاریس» را تشکیل داده که حدود ۶ میلیون نفر جمعیت دارد. به عبارت دیگر حدود ۱۰ درصد از جمعیت کشور فرانسه در ابرشهر پاریس که حدود ۱۷ هزار کیلومتر مربع وسعت دارد، زندگی می‌کنند.

پروژه دولتی «پاریس بزرگ»

پاریس و شهرهای اطرافش به لحاظ جمعیتی، عینیت یک ابرشهر را القا می‌کند اما به لحاظ مدیریت و سازماندهی سیاسی و سرزمینی هنوز به غنای کافی نرسیده است. از این رو دولت فرانسه در دو دوره اخیر، اجرای پروژه‌ای موسوم به «پاریس بزرگ» را در اولویت کاری خود قرار داده که هدف از آن، تبدیل شهر پاریس به یک ابرشهر استاندارد جهانی و اروپایی در قرن ۲۱ است و بنا بر تعریف رسمی این پروژه، قرار است فضای زندگی شهروندان را بهتر و نابرابری‌های منطقه‌ای را اصلاح کند تا شهری پایدار برای آیندگان به وجود آورد.

برابر قانونی که در دسامبر ۲۰۱۳ به تصویب رسید، شهرهای حومه نزدیک پاریس از آغاز سال ۲۰۱۶ میلادی از نظر اداری و قانونی با شهر پاریس امروزی ادغام خواهند شد تا پایه مالی و قانونی پاریس بزرگ آینده را تشکیل دهند. طرح پاریس بزرگ که به‌طور مستقیم توسط دولت مدیریت می‌شود، شامل پروژه‌هایی همچون ایجاد شبکه حمل و نقل عمومی عظیم، مدرن و سریع السیر است که در آینده نزدیک سراسر پاریس بزرگ را به خوبی پوشش خواهد داد. با وجود اینکه در سال‌های گذشته بخش‌هایی از شبکه ریلی و سریع السیر پاریس و شهرهای اطراف بهره‌برداری شده است، دولت فرانسه هدف بزرگ‌تری را مدنظر داشته و بنا دارد با توسعه این شبکه تمام خلأهای دسترسی را برطرف کند. در بین گزینه های مختلف حمل و نقلی، مترو به‌عنوان گزینه ایده‌آل انتخاب شده است. اما با توجه به هزینه‌های سنگین احداث مترو، دولت درباره تکمیل این پروژه خلف وعده کرده است. در ابتدا قرار بود خط اول شبکه متروی پاریس بزرگ تا سال ۲۰۱۷ به سرانجام برسد، اما اکنون زمان بهره‌برداری از این خط ۲۰۲۰ اعلام شده و با توجه به مشکلات اقتصادی، تحقق این وعده هم زیر سوال است.

مشکل سیاسی ابرشهر پاریس

به‌طور کلی در کشور فرانسه نهادها و سازمان‌هایی که روسای آنها با رای مستقیم مردم تعیین نشوند و منتخبان مردم در نهادهای دیگری آنها را منصوب کنند، فاقد مقبولیت کافی هستند و از کارکردهای ضروری آن‌گونه که باید برخوردار نیستند. به‌رغم اینکه ابرشهر پاریس بزرگ از حدود ۵ ماه پیش رسمیت یافته، اما هنوز انتخابات مستقل برای تعیین شهردار ابرشهر برگزار نشده است. طرح پارلمان فرانسه این بود که شهردار بزرگ برای اداره کل ابرشهر پاریس بزرگ با رای مردم انتخاب شود اما این طرح با مخالفت شدید وکلای مجلس روبه‌رو و منتفی شد.

از سوی دیگر انتخابات شهرداری، فرمانداری و استانداری در پاریس نیز با مشکل مشارکت پایین روبه‌روست. حد نصاب شرکت‌کنندگان در برخی از انتخابات مذکور بین ۲۵ تا ۳۰ درصد است و در این شرایط شهردار انتخاب شده فاقد قدرت کافی بوده و کارکرد لازم را ندارد. این‌طور به‌نظر می‌رسد که مشکلاتی از جنس مسائل ابرشهر موجب شده مردم از انتخابات محلی ناامید شده و تمایلی به مشارکت در آن نداشته باشند.

20 ویژگی ابرشهر از نگاه شهروندان

به گزارش «دنیای اقتصاد»، نتایج یک مطالعه با موضوع سنجش وضعیت ابرشهرها که حدود ۶ ماه قبل در پاریس منتشر شد‌، نشان می‌دهد هیچ صورت خوشی از ابرشهر در ذهن ساکنانش نقش نبسته است. بیشترین واژگانی که در توصیف ابرشهر توسط شهروندان پاریسی استفاده شده شامل اضطراب، تشنج، رنج، فقر، اختلاف طبقاتی، آشفتگی، ناراحتی، نارضایتی، آلودگی، کمبود مسکن، گرانی، ‌ترافیک، ناامنی، تنهایی، از خود بیگانگی، نامعلومی، سرنوشت نابرابری، امکانات فرهنگی زیاد، امکانات شغلی زیاد و کمبود فضای سبز است. در میان این توصیف‌ها تنها دو موضوع امکانات شغلی و فرهنگی زیاد به عنوان ویژگی مثبت ابرشهر پاریس مورد اشاره قرار گرفته است و این مساله از نارضایتی جدی شهروندان پاریسی از کیفیت زندگی در این ابرشهر حکایت دارد.

شاید ۱۰ تا ۱۵ سال قبل بسیاری از فرانسوی‌ها تمایل داشتند در پاریس زندگی کنند اما گرانی این شهر مانع می‌شد. اما نتایج نظرسنجی‌های رسمی در سال‌های اخیر نشان می‌دهد حتی کسانی که امکانات مالی سکونت در مرکز پاریس را دارند، ترجیح می‌دهند جای دیگری در حومه را برای زندگی انتخاب کنند. دلایل گوناگونی برای این بی میلی وجود دارد که فقدان فضای کافی برای کودکان، آلودگی هوا و ترافیک از جمله آنهاست.

جاذبه‌های زندگی کوتاه‌مدت در پاریس

یکی از عواملی که میل به سکونت در پاریس را کاهش داده، فقدان تناسب بین امکانات موجود در پاریس با امکان استفاده از آنهاست. در پاریس ۸۰۰ فیلم در حال اکران، ۱۵۰۰ نمایشگاه و چند صد تئاتر روی صحنه وجود دارد اما مشکلات ابرشهری مانع استفاده شهروندان پاریسی از این امکانات به نحو مطلوب می‌شود. این فاصله یکی از عوامل جدی نارضایتی پاریسی‌ها به شمار می‌رود. در حقیقت بخش گسترده‌ای از کسانی که از زندگی در پاریس به شدت راضی هستند، پاریسی‌های اصیل نیستند و افرادی اند که به دلایل مختلف همچون شرکت در سمینارها یا نمایشگاه‌ها به صورت موقت و برای چند ماه در پاریس زندگی می‌کنند اما محل سکونت دائمی آنها جای دیگری است؛ چراکه امکانات موجود در ابرشهر پاریس زندگی کوتاه‌مدت در آنجا را لذت بخش کرده و مشکلات زندگی بلندمدت را ندارد.

هدر رفت یک چهارم آب آشامیدنی فرانسه در پاریس

افزون بر این موارد، موضوعاتی همچون انرژی، کیفیت هوا، آب و زباله نیز از مسائل جدی ابرشهر پاریس است. در پاریس ۲۵ تا ۳۰ درصد آب لوله‌کشی کل کشور فرانسه هدر می‌رود. بخشی از این مشکل ناشی از قدمت بالای لوله‌کشی‌ها و ضرورت تعویض آنهاست. درباره تبدیل زباله به انرژی در فرانسه نیز مطالعات و اقدامات متعددی صورت گرفته، اما اهتمامی برای کاهش تولید زباله به عنوان راهکاری برای دسترسی به شهر پایدار وجود ندارد. به نظر می‌رسد مسائل پاریس و ابرشهرهای دیگر نیازمند طیفی از پاسخ هاست که توسط معماران و شهرسازان، متخصصان محیط زیست، پژوهشگران اجتماعی و جامعه شناسان، متخصصان علوم سیاسی و مدیران باید ارائه شود. در این بین شهروندان به عنوان کسانی که به‌طور مستقیم در معرض نتایج حاصل از این تصمیمات هستند، باید ایفای نقش کنند.