شاخص‌های 95 زیر خط‌کش ارقام
تحلیلگر اقتصادی در گفت‌وگو با «دنیای‌اقتصاد» به پیش‌بینی آینده 3 شاخص دلار، طلا و ارز پرداخت. حسین راهداری معتقد است که شاخص دلار آمریکا تا پایان سال جدید میلادی یا ثابت خواهد ماند یا اینکه در قسمت محدودی نوسان پیدا می‌کند. البته او نیروی افزایشی را بیشتر از کاهش می‌بیند. در زمینه طلا این کارشناس می‌گوید: اگر بخواهیم افزایش طلا را تا پایان سال در نظر بگیریم دیگر بیشتر از 10 درصد بازدهی نخواهد داد. راهداری همچنین در زمینه نرخ دلار داخلی معتقد است که اگر دولت بتواند در همین سطوح فعلی تک‌نرخی شدن ارز را جامه عمل بپوشاند تا پایان سال دلار بین 3800 تا 4000 تومان خواهد رفت.

آینده شاخص دلار با چه عوامل کاهشی و افزایشی همراه خواهد بود؟

آینده دلار و افزایش شاخص آن بیشتر وابسته به افزایش دوم نرخ بهره در آمریکا است. البته با توجه به سیاست‌های انبساطی کشورهای دیگر و کاهش نرخ بهره آنها به محدوده منفی، باعث شده بود که شاخص دلار آمریکا بیش از پیش افزایش پیدا کند که این اتفاق خبر چندان خوشی برای اقتصاد آمریکا نیست. بنابراین پیش‌بینی من این است که آمریکا نیز یک عمل متقابل صورت خواهد داد و افزایش دوم نرخ بهره را تا جای ممکن به تاخیر می‌اندازد. این چیزی است که ما به‌عنوان جنگ ارزی از آن یاد می‌کنیم.


این جنگ ارزی به چه شکلی اتفاق افتاده است؟

جنگ ارزی این گونه است که اصولا هر کشوری سعی می‌کند در راستای ایجاد رشد اقتصادی،صادرات خود را تقویت کند و یکی از ابزارهای تقویت صادرات، کاهش مدیریت شده ارزش پول ملی است؛ چراکه این کاهش ارزش پول باعث می‌شود که واردات به آن کشور، گران تر و در عوض صادرات از آن کشور تقویت شود.بنابراین وقتی شاخص دلار آمریکا خیلی تقویت شود باعث ضربه زدن به صادرات این کشور می‌شود، اما این اتفاق به نفع شرکای آمریکایی است چون آنها می‌توانند کالای بیشتر و ارزان‌تری را به آمریکا صادر کنند به این معنی که به نفع صادرات به آمریکا و به ضرر صادرات از آمریکا به کشورهای دیگر خواهد بود. در حال حاضر شاخص دلار تقریبا در دو سال گذشته چیزی بیشتر از 20 درصد رشد داشته است و رشد بیشتر از این به‌نظر می‌رسد دیگر برای آمریکا قابل تحمل نباشد.


این رشد 20 درصدی بر اساس سازوکارهای اقتصادی بوده یا سیاست‌های پولی بانک مرکزی آمریکا؟

اقتصادها در کل دو دسته‌اند: یا بر اساس ابزارها کار می‌کنند یا بر اساس دستورها که پشت هر دوی اینها یک هدف اقتصادی نهفته است، به این شکل که مثلا سیاستمدار می‌خواهد تورم را کاهش دهد یا اینکه رشد اقتصادی را افزایش دهد.تاکید می‌کنم هردوی اینها اهداف اقتصادی دارند، ولی یک عده از آنها ابزار دارند و این کار را با ابزار انجام می‌دهند و یک عده سعی می‌کنند با دستور به این اهداف نائل شوند.در اقتصاد آمریکا ابزار وجود دارد و علی‌القاعده سازوکارهای اقتصادی منجر به این افزایش شده، ولی اینکه دقیقا پشت این افزایش ارزش دلار چه بوده است، مطمئنا می‌توان گفت بهبود شرایط اقتصادی در آمریکا و در پی آن افزایش نرخ بهره بوده است. در عین حال وضعیت اقتصادی شرکای آمریکا چندان خوب نیست که در کاهش ارزش ارزهایشان خود را نشان داده است. در حقیقت عوامل نوسان نرخ دلار دو وجهی است؛ یک وجه آن عملکرد خود اقتصاد داخلی آمریکا است و یک وجه آن به رفتارهای یوروی اروپا، ین ژاپن، فرانک سوئیس، پوند انگلیس و... بستگی دارد و وقتی اینها کاهش پیدا کنند وضعیت رشد دلار دو برابر می‌شود و این اتفاقی است که اخیرا برای دلار افتاده است.


پیش‌بینی شما از شاخص دلار تا آخر سال میلادی چیست؟ آیا همینطور روند افزایشی را طی خواهد کرد یا متوقف خواهد شد؟

با توجه به اینکه شرکای اقتصادی آمریکا در وضعیت خوبی به‌سر نمی‌برند و علی‌القاعده این کشورها ترجیح می‌دهند ارزش ارزهای خود را کاهش دهند، شاخص دلار آمریکا یا ثابت خواهد ماند یا اینکه در قسمت محدودی نوسان پیدا می‌کند. البته من نیروی رو به افزایش را بیشتر می‌بینم تا کاهش. به طور واضح پیش‌بینی من این است که تا آخر سال اگر در اقتصاد دنیا اتفاق خاصی نیفتد و همه چیز تحت کنترل باشد، مخصوصا مساله چین که یک مشکل جدی است، اگر این اتفاقات مهار شده باشند، شاخص دلار آمریکا از سطح فعلی که 96 است ممکن است دوباره به سطح 100 نزدیک شود ولی سقوط بیش از اندازه آن یعنی به سطح 93 و 94 را بعید می‌بینم و اگر هم تا این حدود بیاید موقتی است و دوباره برگشت می‌زند.


با این تفاسیر پیش‌بینی شما درباره قیمت طلا چیست؟

طلا در دو کفه ترازو قابل تحلیل است.یک کفه آن که می‌خواهد طلا را کاهش دهد همین افزایش شاخص دلار است. یک کفه دیگر که طلا را افزایش می‌دهد ریسک جهانی است به خصوص ریسک بازار چین.از ابتدای سال میلادی قدرت این بخش خیلی بیشتر بوده است؛ اگر شما ۳ ماه پیش از من می‌پرسیدید طلا افزایشی خواهد بود یا کاهشی، من مسلما می‌گفتم افزایشی، ولی باید بگویم که طلا تا الان ۱۸ درصد بازدهی داشته است. البته این فلز گرانبها در بهترین سال‌های خود بیشتر از ۳۰ درصد بازدهی نداشته است؛ یعنی اگر بخواهیم افزایش طلا را تا پایان سال در نظر بگیریم دیگر بیشتر از ۱۰ درصد بازدهی نخواهد داشت. در کل این هم منوط به افزایش نرخ بهره آمریکا است. به نظر من طلا تا آخر سال یک حرکت اصلاحی خواهد داشت و در این سطوح باقی نخواهد ماند.


تاثیر این اتفاق‌ها را بر قیمت سکه داخلی چگونه می‌بینید؟

طبعا وقتی بازار جهانی افزایش پیدا کند، همان میزان افزایش را با لحاظ کردن میزان افزایش قیمت داخلی دلار می‌توان انتظار داشت به این شکل که اگر بازار جهانی 10 درصد امکان رشد دارد، می‌شود گفت در بازار داخل با توجه به اینکه بازار ارز داخل هم ممکن است رشد داشته باشد، 15 درصد را می‌توان از این سطح فعلی رشد برای آن در نظر گرفت.


سکه روی نرخ دلار داخلی چه تاثیری خواهد داشت؟

در کوتاه مدت تاثیر خواهد داشت چون یک تقاضایی بین دلار و سکه طلا جابه‌جا می‌شود، اینگونه که مثلا وقتی قیمت سکه خیلی کاهش یابد سرمایه‌ها به سمت دلار حرکت می‌کند و این باعث می‌شود قیمت دلار تا حدودی تقویت شود، ولی این موضوع اثر کوتاه مدت دارد. در بلند مدت همان رابطه‌ای است که طلا از قیمت بازار آزاد ارز به‌صورت مستقیم تاثیر می‌پذیرد.


پیش‌بینی شما از نرخ دلار داخلی در سال ۹۵ چیست؟

دلار داخلی که دولت وعده داده تک‌نرخی می‌شود و هر چقدر زودتر این تک‌نرخی شدن صورت گیرد دولت فشار کمتری را مجبور است به بازار وارد کند؛ بنابراین منطقی این است در همین سطوح فعلی که نرخ بازار آزاد است و حتی مقداری بالاتر تک‌نرخی شود. این قیمت البته تا دی و بهمن‌ماه 95 است. از این تاریخ به بعد قیمت دلار سال 96 خودش را نشان می‌دهد و علی‌القاعده از سطوح امسال باید 10 الی 15 درصد بالاتر برود؛ بنابراین پیش‌بینی من این است اگر دولت بتواند در همین سطوح فعلی ارز تک‌نرخی را جامه عمل بپوشاند تا پایان سال دلار بین 3800 تا 4000 تومان خواهد رفت.