ورشکستگی اوباما
سال پیش در همین اوضاع و احوال بود که اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا گفت، داعش در حال تبدیل شدن به یک معضل جهانی است و این گروه، گروهی است که ایالات متحده باید به آن توجه داشته باشد اما نمی‌توانیم به تنهایی این گروه تروریستی را خطاب قرار دهیم. او تابستان سال پیش درباره پیشروی‌های اولیه داعش گفته بود: «همان‌طور که چند روز قبل هم گفتیم، ما نمی‌توانیم به تنهایی از عهده مقابله با این گروه برآییم و سربازان آمریکایی را برای اشغال سایر کشورها اعزام کنیم. بلکه باید بیشتر تمرکز کنیم و استراتژی بهتری را در نظر بگیریم. باید حضور ما به‌گونه‌ای باشد که پلیس و نیروهای محلی را برای انجام بهتر کارها آموزش دهیم. داعش در حال حاضر به دنبال بی‌ثبات کردن عراق است و می‌تواند به یک تروریسم جهانی بدل شود. تروریست‌ها که بخش‌هایی از عراق را تصرف کرده‌اند از تهدیدهای میان مدت و بلند‌مدت برای آمریکا هستند چراکه تفکری افراطی دارند؛ اگرچه سایر گروه‌ها احتمالا برنامه‌های پیشرفته‌ بیشتری برای حمله به آمریکا دارند. انتظار دارم که مردم عراق داعش را نپذیرند چرا که این گروه رفتاری خشونت‌آمیز و افراطی دارد.»
نزدیک به یک سال از سخنان باراک اوباما، رئیس‌جمهوری ایالات متحده می‌گذرد و داعش در این یک سال توانسته نیمی از سوریه و بیش از یک‌سوم از خاک عراق را تصرف کند. برخی از کارشناسان می‌گویند که استراتژی باراک اوباما از روز نخست هم برای پیروزی بر داعش نبوده است. این دسته از کارشناسان می‌گویند آمریکا نمی‌خواهد داعش یک مغلوب به‌تمام عیار باشد. او می‌خواهد در این جنگ توازن بین شیعه و سنی برقرار باشد.
در این میان شاهدان عینی می‌گویند که جنگنده‌های ایالات متحده تنها نقاطی را مورد هدف قرار می‌دهد که ممکن است برای داعش منبع درآمدزایی شود. برای این منظور تاکنون بارها اطراف بیجی بمباران شده است تا داعش نتواند به‌طور کامل بر این پالایشگاه تسلط داشته باشد. یکی از خلبانان عراقی می‌گوید: در زمانی که داعش به رمادی حمله کرد، تمام مسیری که کاروان داعش در حرکت بود، ایمن از حملات جنگنده‌های آمریکایی بوده است.
این در حالی است که آمریکا می‌گوید در زمان حمله داعش به رمادی توفان شن بوده و جنگنده‌های آمریکایی قادر به پرواز نبوده‌اند. برخی اما می‌گویند در سخنان مقامات کاخ سفید نسبت به سقوط رمادی تناقض دیده می‌شود. در حالی که پنتاگون می‌گوید قصد حمله به داعش داشته اما به دلیل توفان شن نتوانسته این مهم را به انجام برساند، باراک اوباما، وزیر دفاع آمریکا می‌گوید که سقوط رمادی یک عقب‌نشینی تاکتیکی بوده است. در سوی دیگر میدان بحث و جدل‌ها، کسانی بودند که ارتش عراق را مقصر اصلی جلوه می‌دادند و می‌گفتند که ارتش عراق اراده‌ای برای دفاع و جنگ ندارد. اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا در این دسته می‌گنجد. او پس از سقوط الرمادی گفته بود که ارتش عراق میلی به دفاع از مواضع خود ندارد. این موضوع اما با واکنش صریح مقامات عراقی روبه‌رو شد و حیدرالعبادی، نخست‌وزیر عراق ضمن انتقاد تلویحی از واشنگتن گفت که آمریکا آنچنان که باید و شاید از نیروهای زمینی عراق، حمایت هوایی نمی‌کند.
برخی می‌گویند که استراتژی اوباما در جنگ با داعش به شکست خواهد انجامید. روزنامه انگلیسی زبان الحیات، چاپ لندن می‌نویسد که آمریکا به 6 دلیل در جنگ با داعش شکست خواهد خورد:
چگونه رئیس‌جمهوری آمریکا یا کاخ سفید استراتژی جنگی را تعریف می‌کنند در حالی که همه می‌گوینداین استراتژی پیچیده است و قبل از هر چیز تعریف صحیحی از تروریسم در آن مشاهده نمی‌شود؟ کاخ سفید همچنان در تعریف روشن از تروریسم ناکام است. البته برای همه روشن است ارائه تعریف صحیح و روشن از تروریسم بسیار مشکل است. شاید هدف آمریکا از عدم ارائه چنین تعریفی خودداری از افشای توانایی‌های خود در رویارویی با پدیده تروریسم چه از لحاظ سیاسی و چه از لحاظ استراتژیک باشد. اما به هر حال همین عدم شفافیت سبب شده است تا سایه شوم تروریسم بر بسیاری از مناطق و کشورهای جهان بیفتد و خطری برای همگان شود.
استراتژی «ریموت کنترل» و «هدایت عملیات از راه دور»، عقیده سیاسی - نظامی شکست خورده‌ای است که ایالات متحده در طول دو دهه گذشته با هدف اولا کاستن از شمار کشته‌شدگان سربازان آمریکایی و به دنبال آن کاستن از خشم داخلی در جامعه آمریکا و ثانیا حفظ قدرت و تسلط ایالات متحده در پیش گرفته است. آمریکا با اتخاذ این استراتژی تلاش کرده است که بگوید همچنان بر جهان استیلا دارد و اجازه قدرت‌نمایی به قدرت‌های رقیب خود نمی‌دهد.
مسائل غامضی که بر ماهیت داعش سایه انداخته و این که چه کسی آن را به وجود آورده و چگونه توانسته به سرعت رشد کند و به اهدافش برسد، سبب شده است تا ناظران با حیرت به این شبکه بنگرند. هوشیاری ناگهانی آمریکا در برابر خطر آن ما را به یاد آن چه در افغانستان و جنگ علیه طالبان به بهانه تروریسم گذشت، می‌اندازد. کاملا روشن است که استراتژی اوباما خاورمیانه را به یک آشوب سراسری می‌کشاند و جنگ‌های پراکنده باعث می‌شود تا برخی حکومت‌های متزلزل که بعد از بهار عربی به آشوب کشیده شدند نیز در آتش آن بسوزند. حقایق تاریخی به ما می‌گویند که استراتژی آمریکا تا‌کنون در افغانستان، عراق، سوریه، لیبی، یمن و سومالی شکست خورده است. بنابراین چگونه می‌توانیم باور کنیم استراتژی اوباما این بار حتی به نسبت بسیار کم موفق شود؟
دور کردن روسیه و ایران و سوریه از استراتژی اوباما سبب می‌شود که این استراتژی ناقص و «خنده دار» شود به دو دلیل: اول، هر کدام از این سه کشور کاملا یک طرف تحرکات جدی برای جنگ با داعش هستند. دلیل دوم این که: کاخ سفید با این کشورها از پشت پرده مذاکره می‌کند و از آنها می‌خواهد که به طور غیر علنی با حمله به داعش موافقت کنند، اما از سوی دیگر از اینکه آنها را وارد پیمان بین‌المللی خود کند، اجتناب می‌کند برای همین می‌بینیم که مقام‌های آمریکایی به صراحت به تناقض‌گویی افتاده‌اند.
داعش شبکه ای تروریستی است که مجموعه ای از کشورها را هدف قرار داده است. مثل کاری که پیش از این القاعده یا دیگر شبکه‌های تروریستی یا گروه‌های سیاسی مرتبط با آنها می کردند. این شبکه‌ها بعد از حمله آمریکا به آنها پراکنده شدند و مثلا در کوه‌های «تورابورا» پخش شدند. برای ‌آمریکا و غرب یا هر پیمان دیگری غیر ممکن است در صورتی که آنها به این شکل پراکنده شوند، بتوانند آنها را زیر نظر بگیرند و به جنگ با آنها ادامه دهند. بنابراین تنها راه جنگ محدود در یک کشور مشخص است. این مساله نیز مشکلات بی‌شمار خود را دارد و باعث می شود تا تناقضات سیاسی و دور زدن‌های قانون و اختلافات استراتژیک و اختلافات تاکتیکی افزایش یابند و به نتیجه‌ای نرسد.
نسبت به استراتژی اوباما و احتمال طولانی شدن آن هشدار می‌دهیم. روشن است که خود رئیس‌جمهوری آمریکا نیز به طرحی که ارائه کرده، خوشبین نیست، اما به نظر می رسد که تحت فشار طرف‌های سیاسی منطقه از یکسو و تحت فشار عوامل داخلی آمریکا به ویژه نومحافظه‌کاران از سوی دیگر مجبور شده است چنین استراتژی‌ای را پیش بگیرد.