آهنگ الهه ناز چگونه ساخته شد؟
راز ماندگاری موسیقی
لیلا رضایی در طول تاریخ موسیقی همیشه ترانههایی بودهاند که به واسطه الهمانهایی که داشتهاند، مورد توجه مردم قرار میگفته و توسط آنها زمزمه میشده است. زمزمه این ترانهها چند دلیل داشت که مهمترین آنها نزدیکی با مردم بود. گویا ترانهسرا که خود از بطن مردم نیز بوده، آن ترانه را از دل قصههای اهالی منطقهاش بیرون کشیده و به صورت ترانه در آورده است. ترانههای بسیاری ماندگار شدهاند که از این دستهاند، البته دلایل بسیار دیگری نیز برای این محبوبیت و همهگیر شدن ترانهها وجود دارد که از این هفته به آنها هم خواهیم پرداخت.
لیلا رضایی در طول تاریخ موسیقی همیشه ترانههایی بودهاند که به واسطه الهمانهایی که داشتهاند، مورد توجه مردم قرار میگفته و توسط آنها زمزمه میشده است.
زمزمه این ترانهها چند دلیل داشت که مهمترین آنها نزدیکی با مردم بود. گویا ترانهسرا که خود از بطن مردم نیز بوده، آن ترانه را از دل قصههای اهالی منطقهاش بیرون کشیده و به صورت ترانه در آورده است. ترانههای بسیاری ماندگار شدهاند که از این دستهاند، البته دلایل بسیار دیگری نیز برای این محبوبیت و همهگیر شدن ترانهها وجود دارد که از این هفته به آنها هم خواهیم پرداخت.
یکی از ترانههایی که از آغاز ساخت و انتشار توسط مردم مورد استقبال واقع شد و همچنان بر سر زبانها جاری است و سینه به سینه به آیندگان منتقل میشود، قطعه معروف «الهه ناز» است.
«الهه ناز»، ترانهای است که توسط غلامحسین بنان برای اولین بار در سال 1333 اجرا و از رادیو پخش شد.
این ترانه را که از همان ابتدا در میان مردم جای خود را پیدا کرد، اکبر محسنی آهنگسازی کرده و کریم فکور آن را سروده است، اما رهبر ارکستر انجمن موسیقی ملی آن زمان یعنی روحالله خالقی آن را برای اجرا با ارکستر تنظیم کرد.
این تصنیف چه در زمان خود و چه در زمان بعد از خود، مورد توجه منتقدان بود. منتقدان عرصه موسیقی بر این باورند که ترانه «الهه ناز» به لحاظ کیفی و ساختاری در حد مناسبی از موسیقی قرار نداشته و چه بسا قطعهای ضعیف و به دور از هرگونه تکنیک و فن این عرصه ساخته شده است، اما آنچه جالب توجه است، ماندگاری این اثر است که گویا تا نسلهای دیگر نیز همچنان خواهد ماند. الهه ناز یکی از تصنیفهایی است که در ساخت آن به نوعی نوآوری شده است.
نوآوری تصنیفهای دهههای 30 و 40 تا جایی پیش رفت که غلامحسین بنان نیز آن را جدی دنبال کرد که حاصل آن همین قطعه و اجرای آن است. در مورد گرایش بنان به نوآوری پیش از قطعه «الهه ناز» که بنان آن را به خوبی اجرا کرد تا با صدایش خاطره انگیزش کند، وی تنها به اجرای قطعات سنگین اقدام میکرد. قطعات سنگینی که طعم و بوی سنتی داشتند. وی که در آغاز راه فقط آواز میخواند کمکم به تصنیف خوانی و بعدتر به سبک و فرم جدیدتری نزدیک شد. الهه ناز، آغاز این فرم برای او بود.
پیش از الهه ناز، او آثار کسانی چون علینقی وزیری یا روحالله خالقی یا مرتضی محجوبی را میخواند که عمده اشعار این قطعات نیز از شاعران کلاسیک انتخاب میشدند. اوایل دهه 30 بود که الهه ناز به دور از همه آنچه که سلیقه بنان بود از رادیو پخش شد و سیل مخاطبان بیشتری را به سمت این هنرمند سرازیر کرد. آنچه او با الهه ناز آورد با تمامی آنچه که پیش از این اجرا کرده بود، متفاوت بود.
«الهه ناز» را بنان اجرا کرد اما اینکه چه کسی آن را ساخته بود نیز مهم به نظر میآمد. با وجودی که شهرت آهنگسازان به جای دادن موسیقی در دل مردم کمک فراوانی میکرد، اما اکبر محسنی ثابت کرد که اینطور نیست.
محسنی یکی از نوازندگان نهچندان مطرح عود و تار، در ارکستر موسیقی ملی دهههای 20 و 30 بود.
در حالی او با این آهنگ گل کرد که نوازندگانی مانند ابوالحسن صبا، مرتضی محجوبی، حسین تهرانی، جواد معروفی، یحیی زرین پنجه و رضا ورزنده نیز همراه وی در ارکستر ملی مینواختند، اما این روحالله خالقی بود که اکبر محسنی را تشویق به آهنگسازی کرده بود و شعر این آهنگ را کریم فکور روی آهنگ نوشت. کریم فکور با وجود پرکاری چندان معروف نبود، اما به محض اینکه الهه ناز شنیده شد، او هم مانند دیگر عوامل آن معروف شد و بعدها او غوغای ستارگان را نوشت که همایون خرم و با صدای پروین آن را ساخته بود. اولین تنظیم «الهه ناز» برای ارکستر و گروه کر بود. اما بعدها که دیگران نیز آن را اجرا کردند با تنظیمهای جدیدتری روبهرو میشویم.
فکور برای شعر این ترانه از سرودهای غمگین و عاشقانه که البته مضمون و ظاهر این شعر چندان قوی نبود استفاده کرد. پیام آن نیز، پیامی بسیار ساده و پیش پاافتاده به نظر میرسید. آنچه آن را به شهرت رساند همزبانی با مردم و ملودیهای گرم و شیرینش بود. از دیگر دلایل توفیق عمومی «الهه ناز» این بود که نسبت به آهنگهای قبلی خواننده ریتم سبکتری داشت. بنان که پیش از «الهه ناز» دائما از ریتمهای 6و8 سنگین استفاده میکرد به یک باره تغییر رویه داده بود و ریتم دوچهارم را برای این قطعه انتخاب و اجرا کرده بود.از مهمترین خصوصیات این ترانه، صدای غلامحسین بنان، خط سیر متناسب ملودی ساخته اکبر محسنی، به همراه شیوه اجرای بسیار زیبای آن بود، که البته مطمئنا تنظیم استادانه روحالله خالقی نیز، در شکلگیری آن نقش داشت. تازه بودن «الهه ناز» به همراه همه موارد ذکر شده موجب شد تا این آهنگ سر زبانها بیافتد و با اقبال عمومی مواجه شود. مردم تا آن زمان صدای بنان را در برنامه بسیار سنگین و فاخر «گلهای جاویدان» رادیو ایران شنیده بودند که طی این برنامهها، بنان بسیار فنی و پیچیده در دستگاههای مختلف موسیقی سنتی میخواند. سادهخوانی این شعر توسط
صدایی که همه دوستش داشتند موجب رشد آن شد، اما پس از خواندن این ترانه منتقدان زیادی به بنان انتقاد کردند که با وجود دارا بودن صدایی خوب چطور چنین قطعه سبکی را اجرا کرده است؟ اما این انتقادها پایان فرم جدید بنان در خواندن نبود بلکه مسیر وی را هموارتر کرد تا بهتر بتواند برای آینده خود تصمیم بگیرد، چنانچه تا پایان عمر خویش نهتنها از خواندن آن ابراز پشیمانی نکرد، بلکه به همان نحو ادامه داد.اکبر محسنی نیز عرق خاصی به این آهنگ داشته و بارها عنوان کرده بود که با وجود 400 آهنگی که ساخته هیچیک را به اندازه «الهه ناز» و «انتظار» دوست ندارد. موسیقیدان معروف ایرانی، پشنگ کامکار نیز در پاییز ۷۶ درباره این تصنیف نوشته است: مگر میتوان تصنیف زیبای الهه ناز استاد اکبر محسنی را با گوش جان شنید و متاثر نشد؟ به گمان من چندین نسل از شنیدن الهه ناز لذت برده و در خاطر خود ثبت و برای نسل دیگر حفظ خواهند نمود.
در خصوص «الهه ناز » و راز ماندگاری آن آمده است: گاهی نباید تنها در میان عوامل سازنده، به دنبال علت ماندگاری یک ترانه گشت؛ چرا که ترانههایی وجود دارند که از لحاظ محتوایی و فنی بسیار بالا هستند ولی در یادها نماندهاند. برعکس ترانههایی وجود دارند که با وجودیکه چندان قوی نیستند، ولی سالها در ذهن و خاطر مردم ماندهاند. ترانه «الهه ناز» از دسته دوم است....»
ارسال نظر