آیا سال ۲۰۱۶ سوریه به آغوش صلح خواهد رفت؟
رویای سوپرمن
این مطلب بیانگر نگاه آمریکایی به بحران سوریه است.
در یک دفتر فانتزی در مسکو، دهها تن از جوانان خلاق روسی در حال طراحی آثار هنری برای شکوه بخشیدن به ولادیمیر پوتین هستند. یک پوستر میپرسد: «سوپرمن چه رویایی در سر دارد؟». این پوستر مردی پولادی را نشان میدهد که با پیژامه پوتین به خواب رفته است. تبلیغات روسی راهنمای خوبی برای اهداف پوتین است. برای منحرف کردن اذهان مردم از روند نزولی اقتصاد کشورش در داخل، رئیس جمهور روسیه در حال انجام مجموعهای از کارهای عجیب است: الحاق کریمه، ویران کردن اوکراین و به تازگی هم بمباران سوریه.
در یک دفتر فانتزی در مسکو، دهها تن از جوانان خلاق روسی در حال طراحی آثار هنری برای شکوه بخشیدن به ولادیمیر پوتین هستند. یک پوستر میپرسد: «سوپرمن چه رویایی در سر دارد؟». این پوستر مردی پولادی را نشان میدهد که با پیژامه پوتین به خواب رفته است. تبلیغات روسی راهنمای خوبی برای اهداف پوتین است. برای منحرف کردن اذهان مردم از روند نزولی اقتصاد کشورش در داخل، رئیس جمهور روسیه در حال انجام مجموعهای از کارهای عجیب است: الحاق کریمه، ویران کردن اوکراین و به تازگی هم بمباران سوریه.
این مطلب بیانگر نگاه آمریکایی به بحران سوریه است.
در یک دفتر فانتزی در مسکو، دهها تن از جوانان خلاق روسی در حال طراحی آثار هنری برای شکوه بخشیدن به ولادیمیر پوتین هستند. یک پوستر میپرسد: «سوپرمن چه رویایی در سر دارد؟». این پوستر مردی پولادی را نشان میدهد که با پیژامه پوتین به خواب رفته است. تبلیغات روسی راهنمای خوبی برای اهداف پوتین است. برای منحرف کردن اذهان مردم از روند نزولی اقتصاد کشورش در داخل، رئیس جمهور روسیه در حال انجام مجموعهای از کارهای عجیب است: الحاق کریمه، ویران کردن اوکراین و به تازگی هم بمباران سوریه. نیروی پوتین مخربترین نیرو در دنیای ژئوپلیتیک است. سوریه هم مغشوشترین کشور در کره زمین است. در سال ۲۰۱۶ جهان مشاهده خواهد کرد که این دو چگونه تعامل خواهند کرد.
پوتین میگوید قصد او مبارزه با خلافت خودخوانده اسلامی است اما بمبها و موشکهای او همچون باران بر سر گروههای شورشی باریده است. اهداف محتمل تر او سرپا نگه داشتن بشار اسد و کسب کرسی گرد میزی است که قرار است رهبران جهان در مورد آینده سوریه تصمیم بگیرند. بدبینان میگویند پوتین وضعیت سوریه را بدتر از این نمیکند. تا کنون حدود 250 هزار نفر در جنگ داخلی سوریه کشته شدهاند. نیمی از جمعیت خانه و کاشانه خود را ترک کردهاند و به کشورهای همسایه سرازیر شدهاند و در اروپا نیز بحران آوارگان را سبب شدهاند. برخی میگویند اسد ممکن است بد باشد اما سرنگونی او منجر به وضعیتی بدتر خواهد شد: هرج و مرجی لیبیگونه، قتلعام علویان از سوی اعراب خشمگین سُنی و تقویت داعش.اما پوتین میتواند همه چیز را در سوریه بدتر کند. او نمیتواند پیروز جنگ باشد اما در فقدان تعامل قوی از سوی آمریکا، او میتواند مانع باختن بشار اسد شود. آمریکا باید این خلأ قدرت را پایان دهد. اگر باراک اوباما در آغاز جنگ مداخله کرده بود، ممکن بود سوریه در این گرداب نیفتد. بعد از نزدیک به پنج سال جنگ داخلی، بازگرداندن شرایط به وضع قبلی بسیار دشوارتر است.
دو تا از گروههای شورشی قوی که در «بد» بودن از هم پیشی گرفتهاند عبارتند از: داعش و جبهه النصره (که زیرمجموعه القاعده است). تلاش و درخواست برای انشقاق سایر گروههای شورشی دست کم گرفتن واقعیت است: آنها به 7 هزار گروه تقسیم شدهاند. آمریکا تلاش کرده تا یک نیروی جدید از شورشیان میانه رو را با نتایجی خنده آور تشکیل دهد. تا اواخر 2015، تنها نیم دوجین از شورشیان آموزش دیده از سوی آمریکا وجود داشتند که به راستی در سوریه میجنگیدند. آمریکا به درستی تصمیم به رها کردن و حمایت از گروههای شورشیای کرده که «کمتر مفتضح» بوده اند؛ گروههایی که پیشرفتهایی بر روی زمین از خود نشان دادهاند. تمام گزینههای سوریه در سال 2016 بد است. اولویت برای غرب باید جلوگیری از جنگ باشد. در انجام این کار، ناتو باید قاطعانهتر رفتار کند. یک رئیس جمهور جسورتر آمریکایی باید مدتها پیش یک منطقه عاری از بمباران در سوریه و پناهگاهی برای آوارگان سوری ایجاد میکرد. به هر حال، آمریکا باید حمایت خود از گروههای شورشی «کمتر افراطی» را تشدید کند، از جمله نه فقط کسانی که علیه داعش میجنگند بلکه کسانی که میخواهند از جوامع خود در برابر اسد حمایت کنند. با شکلگیری واقعیات جدید بر روی زمین، آمریکا در موقعیت بهتری خواهد بود تا پایان دادن به این جنگ را به مذاکره بگذارد. این یعنی مشارکت و تعامل با تمام قدرتهای خارجی از جمله روسیه، ایران، ترکیه، قطر و عربستان که سهمی در این درگیری دارند. برای آوردن روسیه به پشت میز مذاکره، آمریکا باید از موضع «اسد باید برود» کوتاه بیاید.
به صلح فرصت بده
تمام کشورها خواهان شکست داعش هستند اما برای بسیاریها این هدفی ثانویه است. با مشاهده مشکلات زیاد آمریکا در شمال عراق، هیچ کس نمیخواهد در این کار دخیل شود، داعش را از پایگاههایش بیرون راند و به اشغال سرزمینهای سنی و سرکش عربی پایان دهد. بنابراین، محتملترین مبنا برای مذاکرات صلح به شرح زیر است: اول، قدرتهای خارجی باید درک کنند که آنها نمیتوانند برنده تمام آن چیزی باشند که در میدان نبرد رخ میدهد. دوم، آنها باید درک کنند که جنگ در سوریه هر چه بیشتر طول بکشد، جریان افراطگرایی که از آن میترسند هم بیشتر تقویت خواهد شد. همچون در بوسنی در دهه ۹۰، فشار از سوی آمریکا و متحدانش در نهایت میتواند بسیاری از مبارزان را مجبور به موافقت با آتشبس نماید. سازشهای دیپلماتیک لازم برای یک صلح پایدار زشت خواهد بود: دولت پسا اسد لیبرال نخواهد بود و تمام سوریه را نخواهد توانست کنترل کند. سوریه نمیتواند امیدی بهتر از این وضعیت داشته باشد و وقتی جنگ همه علیه همه فروکش کند، کار طولانی و جداسازی و تضعیف داعش آغاز خواهد شد.
در یک دفتر فانتزی در مسکو، دهها تن از جوانان خلاق روسی در حال طراحی آثار هنری برای شکوه بخشیدن به ولادیمیر پوتین هستند. یک پوستر میپرسد: «سوپرمن چه رویایی در سر دارد؟». این پوستر مردی پولادی را نشان میدهد که با پیژامه پوتین به خواب رفته است. تبلیغات روسی راهنمای خوبی برای اهداف پوتین است. برای منحرف کردن اذهان مردم از روند نزولی اقتصاد کشورش در داخل، رئیس جمهور روسیه در حال انجام مجموعهای از کارهای عجیب است: الحاق کریمه، ویران کردن اوکراین و به تازگی هم بمباران سوریه. نیروی پوتین مخربترین نیرو در دنیای ژئوپلیتیک است. سوریه هم مغشوشترین کشور در کره زمین است. در سال ۲۰۱۶ جهان مشاهده خواهد کرد که این دو چگونه تعامل خواهند کرد.
پوتین میگوید قصد او مبارزه با خلافت خودخوانده اسلامی است اما بمبها و موشکهای او همچون باران بر سر گروههای شورشی باریده است. اهداف محتمل تر او سرپا نگه داشتن بشار اسد و کسب کرسی گرد میزی است که قرار است رهبران جهان در مورد آینده سوریه تصمیم بگیرند. بدبینان میگویند پوتین وضعیت سوریه را بدتر از این نمیکند. تا کنون حدود 250 هزار نفر در جنگ داخلی سوریه کشته شدهاند. نیمی از جمعیت خانه و کاشانه خود را ترک کردهاند و به کشورهای همسایه سرازیر شدهاند و در اروپا نیز بحران آوارگان را سبب شدهاند. برخی میگویند اسد ممکن است بد باشد اما سرنگونی او منجر به وضعیتی بدتر خواهد شد: هرج و مرجی لیبیگونه، قتلعام علویان از سوی اعراب خشمگین سُنی و تقویت داعش.اما پوتین میتواند همه چیز را در سوریه بدتر کند. او نمیتواند پیروز جنگ باشد اما در فقدان تعامل قوی از سوی آمریکا، او میتواند مانع باختن بشار اسد شود. آمریکا باید این خلأ قدرت را پایان دهد. اگر باراک اوباما در آغاز جنگ مداخله کرده بود، ممکن بود سوریه در این گرداب نیفتد. بعد از نزدیک به پنج سال جنگ داخلی، بازگرداندن شرایط به وضع قبلی بسیار دشوارتر است.
دو تا از گروههای شورشی قوی که در «بد» بودن از هم پیشی گرفتهاند عبارتند از: داعش و جبهه النصره (که زیرمجموعه القاعده است). تلاش و درخواست برای انشقاق سایر گروههای شورشی دست کم گرفتن واقعیت است: آنها به 7 هزار گروه تقسیم شدهاند. آمریکا تلاش کرده تا یک نیروی جدید از شورشیان میانه رو را با نتایجی خنده آور تشکیل دهد. تا اواخر 2015، تنها نیم دوجین از شورشیان آموزش دیده از سوی آمریکا وجود داشتند که به راستی در سوریه میجنگیدند. آمریکا به درستی تصمیم به رها کردن و حمایت از گروههای شورشیای کرده که «کمتر مفتضح» بوده اند؛ گروههایی که پیشرفتهایی بر روی زمین از خود نشان دادهاند. تمام گزینههای سوریه در سال 2016 بد است. اولویت برای غرب باید جلوگیری از جنگ باشد. در انجام این کار، ناتو باید قاطعانهتر رفتار کند. یک رئیس جمهور جسورتر آمریکایی باید مدتها پیش یک منطقه عاری از بمباران در سوریه و پناهگاهی برای آوارگان سوری ایجاد میکرد. به هر حال، آمریکا باید حمایت خود از گروههای شورشی «کمتر افراطی» را تشدید کند، از جمله نه فقط کسانی که علیه داعش میجنگند بلکه کسانی که میخواهند از جوامع خود در برابر اسد حمایت کنند. با شکلگیری واقعیات جدید بر روی زمین، آمریکا در موقعیت بهتری خواهد بود تا پایان دادن به این جنگ را به مذاکره بگذارد. این یعنی مشارکت و تعامل با تمام قدرتهای خارجی از جمله روسیه، ایران، ترکیه، قطر و عربستان که سهمی در این درگیری دارند. برای آوردن روسیه به پشت میز مذاکره، آمریکا باید از موضع «اسد باید برود» کوتاه بیاید.
به صلح فرصت بده
تمام کشورها خواهان شکست داعش هستند اما برای بسیاریها این هدفی ثانویه است. با مشاهده مشکلات زیاد آمریکا در شمال عراق، هیچ کس نمیخواهد در این کار دخیل شود، داعش را از پایگاههایش بیرون راند و به اشغال سرزمینهای سنی و سرکش عربی پایان دهد. بنابراین، محتملترین مبنا برای مذاکرات صلح به شرح زیر است: اول، قدرتهای خارجی باید درک کنند که آنها نمیتوانند برنده تمام آن چیزی باشند که در میدان نبرد رخ میدهد. دوم، آنها باید درک کنند که جنگ در سوریه هر چه بیشتر طول بکشد، جریان افراطگرایی که از آن میترسند هم بیشتر تقویت خواهد شد. همچون در بوسنی در دهه ۹۰، فشار از سوی آمریکا و متحدانش در نهایت میتواند بسیاری از مبارزان را مجبور به موافقت با آتشبس نماید. سازشهای دیپلماتیک لازم برای یک صلح پایدار زشت خواهد بود: دولت پسا اسد لیبرال نخواهد بود و تمام سوریه را نخواهد توانست کنترل کند. سوریه نمیتواند امیدی بهتر از این وضعیت داشته باشد و وقتی جنگ همه علیه همه فروکش کند، کار طولانی و جداسازی و تضعیف داعش آغاز خواهد شد.
رابرت گِست
ارسال نظر