ظهور راستگرایی؛ تراژدی یا کمدی
دکتر طهمورث غلامی
کارشناس ارشد مسائل آمریکا
هرچند گرایشهای راستگرایی همواره در غرب وجود داشته و بعد از فروپاشی شوروی و متاثر از حادثههای مختلف در زمانهای متفاوت، نسبت به قدرت گرفتن دوباره راستگرایان هشدار داده شده است اما به دنبال خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و مطرح شدن جدی ترامپ بهعنوان کاندیدای حزب جمهوریخواه برای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به دلیل اقبال عمومی، بحث ظهور دوباره راستگرایی در اروپا همانند دوران بین دو جنگ جهانی بیشتر مطرح شد و با پیروزی ترامپ این بحث بسیار جدیتر شده است.
دکتر طهمورث غلامی
کارشناس ارشد مسائل آمریکا
هرچند گرایشهای راستگرایی همواره در غرب وجود داشته و بعد از فروپاشی شوروی و متاثر از حادثههای مختلف در زمانهای متفاوت، نسبت به قدرت گرفتن دوباره راستگرایان هشدار داده شده است اما به دنبال خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و مطرح شدن جدی ترامپ بهعنوان کاندیدای حزب جمهوریخواه برای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به دلیل اقبال عمومی، بحث ظهور دوباره راستگرایی در اروپا همانند دوران بین دو جنگ جهانی بیشتر مطرح شد و با پیروزی ترامپ این بحث بسیار جدیتر شده است. به این معنی که رای مردم بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپا و نیز رای مردم آمریکا به ترامپ بهعنوان فردی با گرایشهای راستگرایانه میتواند نویددهنده روی کار آمدن راستگرایان در کشورهایی مانند فرانسه و آلمان با توجه به انتخابات پیش رو در این کشورها شود.
از این منظر، انتخابات به کانالی برای به قدرت رسیدن طیفهای راست در کشورهای غربی تبدیل شده است که میتوان آن بخش از جامعه را که از مباحثی مانند مهاجرت، جهانی شدن، از بین رفتن حاکمیتهای ملی و... ناراضی است را در جهت ایدههای خود هدایت و رهبری کند. سوالی که این نوشتار در پی پاسخ به آن است این است که آیا کشورهای غربی در معرض ظهور نظامهای دست راستی به گرایشهای فاشیستی یا شبهفاشیستی شبیه میانه دو جنگ جهانی اول و دوم هستند؟ نگارنده در پاسخ معتقد است که نهتنها شرایط پدیدار شدن نظامهای سیاسی فاشیستی، همانند گذشته، وجود ندارد بلکه تداوم نظامهای سیاسی راستگرا در غرب نیز بهخاطر ناکارآمدی امکانپذیر نیست. بنابراین آنچه که هماکنون شاهد آن هستیم تصویری کمدی از تراژدی ظهور نظامهای فاشیستی در قرن بیستم است.
شرایط شکلگیری نظامهای راستگرای افراطی: در ابتدا باید گفت که راستگرایی در سیاست همانند دیگر ایدههای سیاسی دارای یک طیف است که در یک سر طیف راست افراطی قرار دارد و در سر دیگر طیف محافظهکاری و در میانه طیف راست میانهرو قرار دارد. آنچه از آن تحت عنوان شکلگیری نظامهای فاشیستی یاد میشود به آن سر طیف راستگرایی اشاره دارد که به راستگرایی افراطی موسوم است. هرچند روی کار آمدن نظامهای سیاسی با مشی راست میانه یا محافظهکار در کشورهای غربی چیز غریبی نیست اما روی کار آمدن نظامهای سیاسی با مشی راست افراطی به شرایط نیاز دارد که این شرایط هم اکنون در هیچیک از کشورهای غربی وجود ندارد. براساس تجارب تاریخی گذشته وجود یک ایدئولوژی قدرتمند بر پایه قومیت، نژاد، مذهب و...، وجود یک رهبر کاریزما، وجود نارضایتی عمیق در بین بیشتر مردم به ویژه نارضایتی از یک عامل خارجی، وجود بحرانهای مختلف که رهبران حاکم از حل آن ناکام هستند، تمرکز یکپارچه قدرت در دست یک فرد یا یک حزب از جمله شرایط اساسی شکلگیری نظامهای دست راستی افراطی است که چنین شرایطی در هیچیک از کشورهای غربی و آمریکا وجود ندارد.
بدین معنی که ایدئولوژی با اصول مشخص و برخوردار از ایدئولوگهای قوی که مورد قبول جامعه باشد در این کشورها وجود ندارد. در بریتانیا، مخالفان خروج درصد بسیار بالایی از جامعه را تشکیل دادند و حتی دولت کامرون مخالف خروج بود. در آمریکا از حیث تعداد، هیلاری کلینتون رای بیشتری آورد. علاوه بر این جایگاه مهم نهادهای مدنی، شبکههای اجتماعی، رسانههای مستقل و نیز ساختارهای مستقلی مانند قوه قضاییه اجازه تمرکز قدرت در اختیار یک فرد یا حزب را نمیدهد. برای مثال،ترامپ در سیاست مهاجرتی خود با چالشهای داخلی مواجه شده که خود حاکی از این است که قدرت تمام و کمال در اختیار رئیسجمهور نیست.
شرایط تداوم نظامهای راستگرا: اگر با تسامح و تساهل و قائل شدن به استثناهای زیاد دولت ترامپ را یک نظام راستگرای افراطی بنامیم و احتمال شکلگیری چنین نظامهایی در کشورهای دیگر را نیز بهعنوان فرض دیگر بپذیریم، سوالی که مطرح میشود این است که آیا یک نظام راستگرا قادر است با تکیه بر مباحث ملیگرایی مرزهای خود را به روی جهان ببندد و از کارآیی و کارآمدی برخوردار باشد؟ پاسخ به این سوال منفی است. در اثر گسترش تجارت آزاد بعد از پایان جنگ جهانی دوم، اقتصاد کشورهای غربی به تجارت گره خورده است و هرگونه ایجاد چالش در مسیر تجارت آزاد موجود سبب خواهد شد دولتی ضرر کند که با مشی ملیگرایی به دنبال ایجاد مانع در مسیر آزادانه تجارت سرمایه، کالا و خدمات است. این وضعیت سبب خواهد شد که حتی نظامهایی که متمایل به راست افراطی باشند تحت فشار الزامات ساختاری، مشی خود را تعدیل کنند و به سمت راست میانه یا محافظهکاری سوق پیدا کنند. وضعیت فعلی با وضعیت بین دو جنگ جهانی کاملا متفاوت است و آنچه ممکن است شکل بگیرد تصویری کمدی از راستگرایی افراطی است و نه تصویری واقعی.
ارسال نظر