مقاومت «ارومیه» در برابر مرگ

پرستو فخاریان

بحران آب تقریبا گریبان همه مناطق کشور را گرفته است؛ از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب همه نگران این بحران هستند. بی‌آبی البته تنها در ایران مساله‌ساز نشده؛ بسیاری از کشورهای دیگر نیز با این چالش دست و پنجه نرم می‌کنند. اما هرکدام از کشورها به شیوه خود سعی دارند در صدد مدیریت آب برآیند.

این بی‌آبی پیش از حیات انسانی، حیات طبیعی را نشانه رفته است؛ دریاچه‌ها خشک می‌شوند، تالاب‌ها کم‌کم رو به مرگ می‌روند و رودخانه‌ها از جریان بازمی‌مانند. یکی از مهم‌ترین دریاچه‌های ایران نیز که به دلایل مختلف از جمله تاثیرات تغییر اقلیم و مدیریت نادرست درحال تبدیل شدن به کویر بود، دریاچه ارومیه است؛ دریاچه‌ای که به گفته کارشناسان اگر به‌طور کلی از بین برود، حیات انسانی را نیز با خطرات بسیار جدی مواجه می‌کند. همین موضوع باعث شد حسن روحانی در نخستین جلسه هیات‌دولت یازدهم، ستادی را مامور احیای دریاچه ارومیه کند؛ آن‌هم در شرایطی که بیم خشک شدن کامل، بیخ گوش این دریاچه بود. حالا گرچه در سال ۹۵ تراز دریاچه ارومیه به جایگاه خوبی رسیده بود اما در ماه اخیر نسبت به مدت مشابه سال قبل این تراز بیش از ۲۰ سانتی‌متر پایین‌ آمده است.

براساس آنچه دبیر شورای‌فرهنگی اجتماعی دریاچه ارومیه در مرداد ماه اعلام کرد، تراز این دریاچه در ماه پیش برابر با ۵۰/ ۱۲۷۰ بود و این در حالی است که سال گذشته ارومیه تراز ۷۷/ ۱۲۷۰ مترمکعب را تجربه کرده است. به گفته این مقام مسوول حجمی برابر با ۴۷/ ۱ میلیارد متر مکعب آب در دریاچه وجود دارد. البته کارشناسان این کاهش را طبیعی برآورد می‌کنند و معتقدند با توجه به تجارب چند دهه اخیر، کاهش آب دریاچه در فصل تابستان به دلیل گرمای بیش از حد امری طبیعی است و تا آخر سال آبی یعنی پایان شهریور ماه شاهد کاهش خواهیم بود. در شرایطی که ستاد احیای دریاچه ارومیه برای پیشبرد اهداف خود سعی کرده از کارشناسان خارجی و تجارب آنها در این زمینه‌ها بهره‌گیرد و متعاقب آن، بسیاری معتقدند روند خشک شدن ارومیه متوقف و این خطر تقریبا از سر این دریاچه رفع شده اما برخی دیگر، از فعالیت‌های ستاد احیای دریاچه راضی نیستند و الگوبرداری از کشورهای دیگر در مقابله با چنین چالشی را منطقی نمی‌دانند. از سوی دیگر، برخی اعتقاد دارند اقدامات ستاد احیا چالش‌هایی را برای ساکنان آن منطقه ایجاد کرده؛ به‌ویژه برای کشاورزانی که بعضا از کشت منع می‌شوند.

در این میان افرادی مانند کردوانی نیز بر این باورند که ارومیه دیگر احیا نمی‌شود و از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و سیاسی این دریاچه باید خشک شود و تغییر کاربری دهد. با این همه، فعالیت‌ها برای احیای دریاچه همچنان ادامه دارد؛ گرچه مسوولان این ستاد طی چهار سال گذشته بارها از عدم تخصیص منابع مصوب برای احیای دریاچه ارومیه گلایه کرده‌اند. عیسی کلانتری، دبیر و مجری این ستاد که خود اکنون به سمت ریاست سازمان محیط‌زیست منصوب شده، در آخرین جلسه کمیته سیاستگذاری ستاد احیای دریاچه ارومیه اعلام کرده که باید به دنبال منابع مالی بین‌المللی رفت؛ چون هیچ چاره‌ای جز استقراض از منابع بین‌المللی باقی نمانده است. براساس یک تجربه خارجی، حوضه آبریز موری دارلینگ در استرالیا یکی از حوضه‌های آبی است که برای احیای آن با ۳۰ میلیارد دلار ۲۰ سال زمان صرف شد؛ امری که نشان می‌دهد احیای یک دریاچه‌ می‌تواند چقدر زمانبر و هزینه‌بر باشد. نکته مهم اما استفاده از زمان و منابع به شکلی صحیح و بهینه است؛ اتفاقی که شاید هنوز آن‌طور که باید و شاید در احیای دریاچه ارومیه رخ نداده است.

مقاومت «ارومیه» در برابر مرگ

مقاومت «ارومیه» در برابر مرگ

مقاومت «ارومیه» در برابر مرگ