ریشههای روانشناختی تروریست شدن
روانشناسان دادههای ملموس و عینیتری در مورد تروریسم و آنچه افراد این چنین گروهها را به سمت اعمال جنایتکارانه هدایت میکند یافتهاند، حقایقی که شاید در آینده بتواند برای خنثی کردن اعمال آنها مورد استفاده قرار گیرد. بهطور کلی تعیین اینکه چرا برخی مردم قدم در راه تروریسم میگذارند کارسادهای نیست. در حقیقت این امر که چطور و چگونه یک تروریست شکل میگیرد و ریشههای روانشناختی که موجب میشود وی دست به چنین اقدامات وحشتناکی بزند، ممکن است برای بسیاری از افراد جامعه پرسشبرانگیز و غیرمنتظره باشد.
روانشناسان دادههای ملموس و عینیتری در مورد تروریسم و آنچه افراد این چنین گروهها را به سمت اعمال جنایتکارانه هدایت میکند یافتهاند، حقایقی که شاید در آینده بتواند برای خنثی کردن اعمال آنها مورد استفاده قرار گیرد. بهطور کلی تعیین اینکه چرا برخی مردم قدم در راه تروریسم میگذارند کارسادهای نیست. در حقیقت این امر که چطور و چگونه یک تروریست شکل میگیرد و ریشههای روانشناختی که موجب میشود وی دست به چنین اقدامات وحشتناکی بزند، ممکن است برای بسیاری از افراد جامعه پرسشبرانگیز و غیرمنتظره باشد. امروزه بسیاری از محققان رشتههای مختلف در حال جمعآوری دادههای مشترک و قابل اتکا در این زمینه هستند. برای سالها محققان ویژگیهای فردی تروریستها را مورد بررسی قرار دادهاند و اذهان آنها را برای یافتن سرنخهای اصلی این پدیده شخم زدهاند. سرنخهایی که شاید بتواند دلیل گرایش آنها به انجام اعمال خشونتبار را توضیح دهد. در کمال تعجب اکثر محققان همعقیدهاند که تروریستها به مفهوم سنتی ناخوش احوال و رواننژند نیستند (دارای بیماریهای روحی حاد نیستند). برخی جنبههای مهم این افراد در جریان مصاحبه با ۶۰ نفر از پیشگامان ترور از سوی جان هرگن دکترای روانشناسی از دانشگاه بینالمللی پنسیلوانیا و بخش تحقیقات تروریسم استخراج شده است. او تحقیق کرده است بسیاری از افرادی که تمایل پیوستن به گروههای تروریستی و احزاب تروریستی با عقاید شدیدا متعصبانه را دارند، دارای تمایلات زیر هستند:
* آنها احساس عصبانیت شدید از نادیده گرفته شدن و محروم شدن از حقوق خود را دارند (این یافته با این حقیقت که تقریبا تمامی گروههای تروریستی خطرناک در جریان حمله بیگانگان به خاک کشورهای دیگر شکل گرفته، کاملا سازگار است. تجاوز به قلمرو زندگی دیگران یعنی نادیده گرفتن تمامی حق و حقوق آنان و انباشت خشم و حس انتقام جویی در آنان)
* این توهم که مشارکت در حزب سیاسی حاکم هیچ گونه قدرتی به آنها برای ایجاد تغییرات ملموس نمیدهد و جایی در برنامههای سیاسی حزب حاکم برای آنها در نظر گرفته نشده است. این ذهنیت در حقیقت بود و نبود افراد و حس تعلق آنان به یک جامعه را به سطح بیتفاوتی تقلیل میدهد و از ریشههای اصلی بروز پدیدههای تروریستی انتحاری است.
* مشاهده کسانی که گمان میبرند بهواسطه بیعدالتیهای اجتماعی در سیستم حاکم قربانی شدهاند. این موضوع، روح فدا شدن در راستای اهداف مبارزهطلبانه را در بین آنها تشدید میکند. آنها نیز همچون سایر قربانیان تمایل دارند با حذف خود پیام پیشینیان را به گوش حکمرانان برسانند.
* آنها از صحبت کردن در مورد مسائل سیاسی به ستوه آمدهاند و بهشدت تمایل دارند بهجای اینکه به این روند ادامه دهند، اقدامی اساسی در این زمینه انجام دهند.
* رسیدن به این سطح از نارضایتی که انجام اعمال خشونتآمیز در قبال دولت یا حکومت موجود کارناشایستی نیست. حتی اگر این اعمال در قبال افراد تحت سلطه آنها باشد. بهعقیده آنها این روح اعتراض است که مهم است نه نحوه اجرای آن. خواه یک عنصر سیاسی حذف شود خواه زن و کودک بیگناه، اما تحت سلطه آنان.
* دارای دوستان و اقوامی با درد مشترک هستند. این حس دلسوزی و داشتن درد مشترک است که موجبات گسترش این گروهها را فراهم میکند. وقتی عنصری حذف میشود این درد مشترک به نفر بعدی در قالب انجام عمل مشابه منتقل میشود و این یکی از همان نکاتی است که موجب میشود توانایی غلبه بر ترس از مرگ در تروریستها به وجود آید. به خصوص در کشورهایی که جولانگاه حملات بیگانگان بودهاند تعداد زیادی از افراد دوستان و آشنایان یک فرد در این اثنا از دست میروند و روح انتقام در بازماندگان آنان زنده است.
* اعتقاد به این موضوع که همراهی در این حرکت معترضانه به آنها پاداشهای اجتماعی و روحی نظیر حس رفاقت و همدلی با سایر معترضان، ارضای حس ماجراجویی ناشی از انباشت مخالفتها در درون آنها و افزایش حس هویت را میدهد. هویتی که در صورت عدم اعتراض هیچ نشانهای برای احزاب حاکم ندارد و تنها در سایه اعتراض حتی در قالب وحشیانهترین حالت اعمال آن، ظهور پیدا میکند.
* در کنار این عوامل شخصیتی، محققان معتقدند در مسیر یافتن دلایل اعمال تروریستی بهتر است بررسی کنیم که چگونه گروهها تا این حد بر رفتار افراد تاثیر میگذارند و این افراد ناراضی را در مسیر اهداف خود قرار میدهند. چگونه افراد راهی گروههای تروریستی شده، شروع به فعالیت و مشارکت در آنها میکنند و تحت چه شرایطی حاضر به خروج از این گروهها هستند؟
ارسال نظر