برخلاف آنچه همه تصور میکنند، ترامپ احتمالا توافق با کوبا را برهم نخواهد زد
کاسترو، اولین امتحان سیاست خارجی ترامپ
کارل ویک
مترجم: مریم رضایی
با هر مقیاسی که بسنجیم، فیدل کاسترو عمری طولانی داشت. خیلیها سالها منتظر مرگ او بودند؛ اتفاقی که انتظار میرفت یک تحول سیاسی را به دنبال داشته باشد. چشمانداز کوبا بدون مردی که این کشور را به یک شوروی دوم تبدیل کرده بود، آنقدر برای دولت آمریکا هیجانانگیز بود که زمانی قصد داشت تاریخ آن را به جلو بیندازد. طبق تحقیقات سنا در سال ۱۹۷۵، سازمان سیا برنامههایی داشت که کاسترو را به قتل برساند و شاخصترین آن مسموم کردن جعبهای از سیگار محبوبش بود.
کارل ویک
مترجم: مریم رضایی
با هر مقیاسی که بسنجیم، فیدل کاسترو عمری طولانی داشت. خیلیها سالها منتظر مرگ او بودند؛ اتفاقی که انتظار میرفت یک تحول سیاسی را به دنبال داشته باشد. چشمانداز کوبا بدون مردی که این کشور را به یک شوروی دوم تبدیل کرده بود، آنقدر برای دولت آمریکا هیجانانگیز بود که زمانی قصد داشت تاریخ آن را به جلو بیندازد. طبق تحقیقات سنا در سال 1975، سازمان سیا برنامههایی داشت که کاسترو را به قتل برساند و شاخصترین آن مسموم کردن جعبهای از سیگار محبوبش بود. همه این تلاشهای نافرجام باعث شد کاسترو شکستناپذیر جلوه کند؛ دیکتاتوری مغرور که ادامه حیاتش برای واشنگتن که تسلط خود را بر آن نیمکره زمین مسلم میدانست، آزاردهنده بود.
وقتی کاسترو بالاخره در روز 25 نوامبر درگذشت، یک دهه بود که قدرت را در دست نداشت و تقریبا بهطور کامل از وقایعی مثل مجموعه تغییراتی که در دسامبر 2014 آغاز شد و برادر کوچکتر و جانشینش رائول، روند صلح با باراک اوباما را در پیش گرفت، دور بود. با اینکه فیدل در معدود سخنرانیهای خود نسبت به اعتماد کردن به دشمن بزرگ اعتراض میکرد، اما این قدرت را نداشت که جلوی بازگشت سفیر آمریکا به سفارت این کشور در مالکون یا ورود توریستهای آمریکایی به هاوانا را بگیرد یا مانع کوباییهایی شود که خواستار دلارهای یانکیها بودند. درگذشت کاسترو و اعلام عزای عمومی در کوبا حتی مانع فرود اولین پرواز برنامهریزی شده آمریکا در این کشور پس از 50 سال نشد و سه روز بعد از این اتفاق، پرواز شماره 17 هواپیمایی امریکن ایرلاینز در باند فرودگاه بینالمللی خوزه مارتی هاوانا به زمین نشست.
اما مرگ کاسترو دقیقا زمانی اتفاق افتاد که دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا، سرنوشتسازترین انتخابهای دولت خود را در دست داشت: وزیر امور خارجه و وزیر دفاع. رئیس جمهور ثروتمند آمریکا که یک تازهکار در امور سیاست خارجی است، بعد از ورود به کاخ سفید در روز 20 ژانویه، با مسائل بینالمللی بسیار مهمتری از هاوانا روبهرو خواهد شد. کرهشمالی رهبری نامعقول و سلاحهای هستهای دارد. روسیه دارای اقتصادی پرنوسان، ارتشی سلطهجو و در حال افزایش نقش خود در خاورمیانه است. چین تهدیدهای جنگ تجاری را نادیده میگیرد و اروپا نگران اتحاد ترانس-آتلانتیک است. بنابراین، چندان واضح نیست که آیا مرگ کاسترو نقشی در امتحان کردن رهبر تازهوارد آمریکا داشته یا نه. این اتفاق حدود نیمهشب اعلام شد و رئیس جمهور منتخب چند ساعتی هیچ واکنشی نسبت به آن نداشت. در نهایت، ساعت 5:08 دقیقه صبح، نه یک بیانیه دیپلماتیک رسمی، بلکه توییتی از طرف او منتشر شد؛ پیام مختصر و مفید «کاسترو مرده است.»
همزمان، فرآیند انتخاب کابینه با هیاهوی مختص ترامپ پیش میرفت. رئیس جمهور منتخب با نام بردن سران محافظهکار به عنوان مشاور امنیت ملی (ژنرال مایکل فلین)، دادستان کل (سناتور جف سشنز) و رئیس سیا (مایک پمپئو)، تصریح کرد که بهطور خاص افرادی را برای وزارت امور خارجه در نظر گرفته است: رادولف جیولیانی، شهردار جمهوریخواه سابق نیویورک و میت رامنی، نامزد سابق رئیس جمهوری و از جمهوریخواهان برجستهای که به شدت به ترامپ انتقاد کرده بود. در یکی از توییتهای ترامپ، نام دیوید پترائوس، رئیس سابق سیا هم بهعنوان یک گزینه دیده شد. در صورتی که این سه نفر به جایی نرسند، باب کروکر، سناتور ایالت تنسی هم در لیست قرار دارد. کار انتخاب کابینه از گذشته کاری بسیار دقیق و حساس بوده است. اما این بار، هر اسمی که برده میشود با انتقادهایی روبهرو است. مشاوران یا شخصا یا در شبکههای تلویزیونی که میدانند توجه ترامپ را جلب میکند، توصیههای خود را مطرح میکنند. کلیان کانوی که کمپین ترامپ را اداره میکرد، در برنامههای شبکههای ABC، NBC و CNN حاضر شد تا رامنی را رد کند و معتقد بود انتخاب او رایدهندگان به ترامپ را خشمگین میکند. یکی از سیاستمداران کهنهکار واشنگتن میگوید: «چیزی که واقعا مردم را به هیجان میآورد این است که ترامپ ظاهرا پستهای مهم کابینه - از جمله وزارت امور خارجه، خزانهداری و دفاع - را به یک شوی زنده تبدیل میکند. اگر میت انتخاب شود، خیلی زود به یک عضو خارجی تبدیل خواهد شد و جزو محفل داخلی ترامپ محسوب نمیشود.»
دریای ابهامی که سیاستهای ترامپ روی آن شناور است، شرایط ناراحتکنندهای را ایجاد میکند. بازار سهام مکزیک در میان هراسهایی که در مورد NAFTA وجود دارد، سقوط کرده است. سوریه با کمک پوشش هوایی روسیه به مناطق تحت تسلط شورشیان در حلب حمله کرده و هزاران غیرنظامی آواره شدهاند. جو پرتنش و توییتری روی کار آمدن ترامپ نتوانسته به دنیا اطمینان دهد؛ دنیایی که نگران است اگر این میلیاردر، سیاست خارجی آمریکا را به همان شیوهای که در کمپین انتخاباتیاش در مورد آن صحبت میکرد مدیریت کند، چه اتفاقاتی رخ خواهد داد؟ او به عنوان نامزد اصلی حزب جمهوریخواه روی حمایت خود از تصمیم اوباما برای برقراری رابطه با کوبا پس از نیم قرن ایستادگی کرد. ترامپ گفته بود «پنجاه سال بس است» و در ضمن گفته بود «باید توافق بهتری میکردیم.» یکسال بعد، او شرایط این توافق را گفت: «آزادی سیاسی و مذهبی برای مردم کوبا و آزادسازی زندانیان سیاسی.»
ترامپ تهدید کرده بود به محض اینکه قدرت را به دست بگیرد، این اختیار را دارد که هر آنچه اوباما برای عادیسازی روابط با کوبا انجام داده، لغو کند. از نظر فنی او این توانایی را دارد. اما کارشناسان کوبایی و آمریکایی میگویند این کار عواقبی دارد. اولین نتیجه آن این است که شانس تندروهای کوبایی را که در پی تحولات اخیر مزیتهایی را در این کشور از دست داده بودند، بار دیگر احیا میکند. تا قبل از انتخاب ترامپ هم این روند انحطاطی در میان کوبایی-آمریکاییهای مسنتر که سالها بر سیاست آمریکا نسبت به این جزیره مسلط بودند دیده میشد؛ گروهی از جمله ماریسیو کلیور کارون که در مورد کوبا به ترامپ مشاوره میداد. دلایل مختلفی برای این موضوع وجود دارد، از جمله جریانات مالی بین دو کشور و درگذشت تبعیدشدههای کوبایی که نسبت به فرزندان خود احساس شدیدتری در مورد این موضوع دارند. در فلوریدا، تنها 54 درصد کوبایی-آمریکاییها به ترامپ رای دادند.
پس از آن، این منطق عجیب مطرح است که مرگ کاسترو - معمار انقلاب کوبا - به لحظهای برای بازگشت به دوران جنگ سرد تبدیل شود. ایجاد رابطه با آمریکا به شدت از سوی مردم کوبا مورد استقبال قرار گرفت و در یک نظرسنجی مستقل 97 درصد آنها از این سیاست حمایت کردند. اوباما در کوبا از محبوبیت 80 درصدی برخوردار است که تقریبا دو برابر کاستروها است. اقتصاد منزوی کوبا به کندی درهای خود را به روی سرمایهگذاری خارجی میگشاید؛ از جمله سرمایهگذاری در زیرساختهای ارتباطی مثل اینترنت که اوباما اصرار داشت در نهایت مردم کوبا را توانمند میکند. اما کوباییها تشنه این هستند که برای خودشان وارد کسبوکار شوند و معتقدند برای این کار روی روابط اقتصادی با آمریکا حساب میکنند. جولیا سوییگ، نویسنده کتاب «کوبا، آنچه همه باید بدانند» این سوال را مطرح میکند که «آیا ترامپ یک عامل تغییر برای کوبا است یا قصد دارد با ملتهب کردن روابط جان تازهای به تندروهای این کشور که فیدل رهبرشان بود، ببخشد؟» تقویم هم به نفع این تغییرات پیش میرود. رائول کاسترو که اکنون 85 سال دارد، سه سال پیش اعلام کرده بود در سال 2018 از قدرت کنارهگیری خواهد کرد. جانشینی که برای او در نظر گرفته شده، از سال 1959 تاکنون اولین فرد خارج از خانواده کاسترو محسوب میشود که هدایت کوبا را بر عهده خواهد گرفت: میگوئل دیاز کنل 56 ساله که گفته میشود رابطه خوبی با اینترنت دارد.
اما تعداد تندروها هم هنوز زیاد است و برخی از آنها از بازگشت به موضع آشنای عداوت با دشمن قدیمی استقبال میکنند. یکی از این تندروها که از مقامات ارشد کوبایی است در مصاحبه با تایم گفته: «فیدل مرده، اما فیدلیسم نه. فیدل فراتر از یک شخص است. او یک ذهنیت است. ما مثل گذشته آمادهایم که با همه چالشها مواجه شویم. ترامپ چه کاری میتواند انجام دهد که ما قبلا آن را تجربه نکرده باشیم؟ ما آماده هر چیزی هستیم. او دوباره مثل یک قلدر در حال تهدید کردن ما است. اما تجربه به ما یاد داده که میتوانیم در برابر قلدرها ایستادگی کنیم.»به جز اینها، واقعیتهایی که در مورد ویژگیهای جغرافیایی وجود دارد، هنوز هم هستند، بهخصوص در مورد کوبا. پدرو فریره، دادستان میامی که به مشتریان بینالمللی برای انجام کسبوکار با هاوانا مشاوره میدهد میگوید: «ارتباط با کوبا آسان نیست، چون اول از همه این کشور بسته است و مرز دریایی دارد. بنابراین هر اشتباهی که رخ دهد، عواقب آن میتواند واقعه ماریل (مهاجرت گسترده مردم کوبا به آمریکا در اکتبر 1980) را تکرار کند و بار دیگر 100 هزار نفر را میبینیم که زیر پلها در میامی خوابیدهاند.» تاکنون عمدتا شرکتهای توریستی مثل Airbnb و کارنیوال در کوبا سرمایهگذاری کردهاند، اما بخشهای دیگر نیز در این زمینه علاقه نشان دادهاند. فریره میگوید «ما از ایالتهایی که به ترامپ رای دادند، به کوبا مرغ و حبوبات عرضه میکنیم.»
به گفته دنیل رسترپو، مشاور سابق امنیت ملی اوباما در امور آمریکای لاتین، «این یک گفتوگوی صرف با محوریت میامی نیست. اکنون شرکتهای هواپیمایی، کشاورزی، هتلها و کشتیرانی آمریکایی دوست دارند درگیر این کسبوکار شوند. اکنون مشتری گستردهتری نسبت به 50 سال قبل به وجود آمده است.» بخش قابل توجهی از دولت کوبا نیز روی این موضوع حساب کرده است. یکی دیگر از مقامات ارشد کوبا در گفتوگو با تایم میگوید: «واقعیتهایی وجود دارند که ترامپ نمیتواند آنها را نادیده بگیرد، بهخصوص به عنوان یک تاجر. منافع مشترک با قانونی کردن روابط دیپلماتیک ایجاد شده است. دستگاهها بهکار افتادهاند. ما فکر میکنیم تثبیت روابط دو کشور هر دو را برنده خواهد کرد.» به جز توریسم که سال گذشته 700 هزار آمریکایی را به کوبا کشاند، مذاکراتی در صنعت داروسازی و پروژههای مشترک بین کوبا و آمریکا در مورد محیط زیست و مبارزه با قاچاق مواد مخدر و قاچاق انسان صورت گرفته است. همچنین همکاری دو کشور برای مبارزه با تروریسم و بالا بردن امنیت اینترنتی افزایش یافته است. به گفته آن مقام ارشد کوبایی «همکاریها به شیوههایی ارتقا پیدا کرده که مردم حتی تصورش را نمیکنند.»
تحلیلگران آمریکایی و کوبایی اتفاق نظر دارند که ترامپ در نهایت طوری به کوبا نزدیک خواهد شد که به خیلیهای دیگر به عنوان یک تاجر نزدیک میشوند. توییتهای او به «توافقی بهتر» اشاره دارند. ترامپ به عنوان یک هتلدار و تولیدکننده، بیش از هر چیز به پایبندی به این توافق تمایل دارد تا لغو آن. مشکل فراتر از کوبا این است که مشکلات بینالمللی چگونه بر این توافق ساده سایه افکند. فریره میگوید: «او یک معاملهگر است. اما ذهنیت معاملهگری با واقعیت سیاست خارجی روبهرو خواهد شد.» این موضوع به اتفاقاتی منجر خواهد شد که انتظار آن را ندارید. به گفته ویکتور چا، مشاور امنیت ملی جورج بوش، «هر رئیس جمهور را نه با برنامههایی که داشته، بلکه با بحرانهایی که با آن مواجه میشود میتوان تعریف کرد. برای بوش، این بحران واقعه 11 سپتامبر بود. فکر میکنم برای ترامپ، رسیدن کرهشمالی به خاک آمریکا از طریق موشکهای بالستیک هستهای میانقارهای باشد.» این همان چیزی است که بقیه دنیا انتظار دارند سیاست خارجی ترامپ بر اساس آن شکل بگیرد. این بستگی به او دارد که به آنها ثابت کند اشتباه میکنند.
منبع: مجله Time
ارسال نظر