رشته های زرگون یک هنر

این رشته سر دراز دارد، یک سوی آن به تاریخ کهن ایران و کاخ ها و دربارها وصل می شود و یک سوی دیگرش به کارگاه های مهجورو کوچک؛ دیروز بخش بزرگی از تفاخر ایرانی بود و امروز محتاج یک نگاه.

رشته های زرگون و سیم گونی بر پارچه های رنگارنگ چمبر می زنند تا نماد هنرسازنده اش باشند و نشان تفاخر پوشنده اش. زری یعنی پارچه‌ای که پودهای آن از طلا است. زری یا زربفت پارچه‌ای ظریف و بسیار گران بهاست که چله یا تار آن از ابریشم خالص است و پودهای آن ابریشم رنگی و یکی از پودها، نخ گلابتون است که می‌تواند زرین یا سیمین باشد. زربافت یاگلابتون دوخته‌ها از نفیس‌ترین و افسانه‌ای ترین منسوج ایرانی است که روزگاری رونق و رواج و شهرتی عالمگیر داشته است. "هرودودت"، مورخ مشهور یونانی نوشته است: «رومیان به خاطر زیبایی و اشتهار زربفت‌های سنتی ایران همه ساله مبالغ هنگفتی می‌پرداختند»."فیلوسترات" نیز گفته است: «اشکانیان، خانه‌های خود را با پرده‌های زری یراق‌دار که از پولک‌های نقره و نقوش زرین، تزئین شده بود می‌آراستند.» از زربافت های کهن ایرانی قطعاتی پارچه در موزه‌های لوور، متروپولیتن، کلیسای سنت ویکتور، لیون، سلطنتی لندن، واشنگتن، آرمیتاژ، لنینگراد و... نگهداری می‌شود که نمودار عظمت و اعتبار این هنر سنتی در ایران کهن است.

اما هنر گلابتون دوزی از زمان هخامنشی در ایران رایج بوده است، زیرا شاهان هخامنشی به داشتن لباس های زیبا و فاخر شهرت داشته‌اند در بسیاری از نقوش برجسته تخت‌جمشید، شوش و حتی پاسارگاد، نقوشی در حاشیه‌های لباس شاهنشاهان و درباریان به چشم می‌خورد که حاکی از این است که لباس آن‌ها از پارچه‌های زربفت بوده است. این هنر تا حمله اعراب به ایران جایگاه ویژه دارد و پس از آن دوره رکورد را طی کرده و در زمان حمله مغول تغییرات زیادی پیدا می کند. اماهنر گلابتون دوزی در دوران صفوی دوباره اوج می گیرد و بر اثر حمایت بی‌دریغ شاهان صفوی از هنرمندان توفیق عظیمی در پارچه‌بافی به‌دست می آید. شاه عباس در اصفهان کارگاهی به نام کارگاه شاهی ساخته و از هنرمندان زری‌باف می‌خواهد تا در آنجا کار کنند. این کارگاه به شکل انحصاری برای دربار شاهی، پارچه‌های بسیار نفیس می‌بافت و نام آن شهرهٔ آفاق گشته بود. از این دوران هم نمونه‌های بسیاری باقی‌مانده که حتی امروز، دیگر کسی نمی‌داند که آن استادان زبردست، این پارچه‌ها را بافته‌اند.

اما این هنر دیرینه سال‌هاست در صف هنرهای رو به انقراض جای گرفته و در زمره هنرهایی است که گفته می شود احیا شده است. هنری که از آنجا شروع می شود که ۴۰۰ مثقال نقره خالص را آب می کنند و به صورت مفتول گرد در می آید تا طولی به اندازه ۳۵ سانتی متر و قطری به اندازه ۳ سانتی متر پیدا کند. جایی به سراغ گلابتون رفتیم که دیگر همه چیز در هم بافته شده بود و حالا فقط نخی طلایی بود در دست استاد که آن را در میان زری ها می بافت. در سال ۷۳ گلابتون با تنفس هایی که حسنعلی فولادگر به آن داد احیا شد و این استاد بیست سال پشت دستگاه گلابتون نشست و گلابتون را بافت تا زری بافی را حفظ کند. اما وقتی آخرین استادکار گلابتون ساز عباسعلی فولادگر چشم از دنیا فرو بست این سوال را برای همگان به وجود آورد که آیا گلابتون پس از احیای دوباره فراموش می شود اما چنین نشد و گلابتون زنده ماند چرا که استادانی بودند که می دانستند باید طلای ۲۴ عیار را بر روی نقره به دست آمده بچسبانند به طوریکه در هر ۱۰۰ مثقال نقره خالص ۵ مثقال طلای خالص وجود داشته باشد و سپس در آتش بگذارند تا طلا به نقره بچسبد و بدانند اگر زمان آتش زیاد باشد طلا جذب نقره می شود. اما هرکدامشان دیگری را قبول ندارد.

سازمان میراث فرهنگی با من بی مهری کرد

رضا فولادگر پسر عباسعلی فولادگر و استادکار جوان گلابتون معتقد است: تاریخچه گلابتون به ۲۵۰۰ سال پیش باز می گردد یعنی دوره هخامنشیان ما پارچه های زر باف را داشته ایم اما اوج این هنر بر می گردد به زمان صفویه یعنی به این صورتی که در حال حاضر ما کار می کنیم در زمان صفویه تکمیل شده و بعد از آن روند کار تغییری نکرده است. در زمان پهلوی اول بسیار به این هنر اهمیت داده شد و کارگاه های زیاد زری بافی و گلابتون سازی وجود داشته است. وی ادامه داد: کم کم از تمام کارگاه ها فقط کارگاه پدربزرگ من ماند و بعد از انقلاب مدتی در هنرستان هنرهای زیبا فعالیت داشت و بعد از بازنشسته شدن پدر بزرگ من پدرم کار را رها کرد تا سال ۷۲ -۷۳ دوباره میراث فرهنگی این هنر را با همکاری پدرم احیا کرد تا یکسال و نیم پیش که پدرم زنده بود و فعالیت می کرد.

فولادگرافزود: من نیز مدتی را در سازمان میراث فرهنگی فعالیت می کردم اما بی مهری که این سازمان می کرد و این کار برای آنها کم اهمیت شد باعث شد آنجا را ترک کنم بعد از فوت پدرم من با سازمان حرف زدم و گفتم شما کلید گارگاه پدر را به من بدهید و من با هزینه خودم گلابتون کارگاه های زری بافی شما را تغذیه می کنم و به عنوان کارمند در این جا فعالیت نکنم اما سازمان میراث دستگاه ها را تحویل آقای شمسعلی که زری باف ومدعی تولید گلابتون هستند، داد اما من گلابتون آقای شمسعلی را ندیدم و امیدواریم که راست گفته باشند و کار کنند.

دو سال است گلابتون می سازیم و مشکلی نداریم

در این میان استاد مهدی شمسعلی با نشان دادن کارهای گلابتون خود و نخ های ظریفی که تهیه کرده است می گوید: من زری باف هستم و هیچ وقت هم نمی خواستم کار گلابتون را بر عهده بگیرم اما مجبور شدم کسی که زری بافی می کند مراحل کار آن را از بر خواهد بود و گلابتون یکی از مرحله های کار من است چرا که اگر من گلابتون را نبافم این نخ در کار دیگری مورد استفاده قرار نمی گیرد و از این جهت است که بعد از ۵۸ سال کار دیگر در ساخت گلابتون مشکلی ندارم. استادکار گلابتون ادامه داد: آهنگری کار گلابتون در کل اصفهان به عهده حسن دانشور است که ایشان تا مرحله‌ای از کار را انجام می دهند و از آنجا به بعد ما خودمان می توانیم آتش دهیم، نورد کنیم و در آخر به دور ابریشم بپیچیم و در حال حاضر دو سال است که گلابتون را می سازیم و مشکلی نداریم اما در این دو سال کسی برای استفاده متفرقه نیامده تا از ما گلابتون تهیه کند.

وی با اشاره به جایگاه گلابتون در اصفهان گفت: در گذشته که کار گلابتون در اصفهان انجام می شد بیشتر سعی می کردند که این هنر مخفی بماند اما در حال حاضر من در این محل در حال آموزش دادن این هنر هستم و قرار است آموزش آن به بیرون از اصفهان نیز کشیده شود و در حال تهیه دستگاه ها برای شهرهای دیگر هستند چرا که اگر هنری حفظ شود ارزش خواهد داشت. شمسعلی افزود: رضا فولادگر گمان می کرد بعد از فوت پدر می تواند از این هنر بهره ببرد اما وقتی من گفتم که گلابتون مورد نیاز خودم را خودم درست می کنم به شرط اینکه دستگاه ها را تقبل کنید و میراث هم این اجازه را به من داد و پس از آن من مجبور شدم تمام وسایلی که رضا فولادگر برده بود را دوباره آماده کنم و در حال حاضر کارگاه مورد استفاده قرار می گیرد و دو شاگرد را در آن تحت آموزش قرار داده ام.

استادکار گلابتون با اشاره به اینکه در حال حاضر به علت به صرفه نبودن گلابتون در صنعت از پلاستیک استفاده می شود، گفت: در اصفهان باید نساجی وجود داشته باشد تا گلابتون بتواند بر روی آن تاثیری بگذارد باید زری بافی ببافد تا گلابتون ساز نخ بسازد و من در حال حاضر هم نساجی سنتی را آموزش می دهم هم گلابتون اما نمی توانم یک کلاس با ۲۰ نفر شاگرد را اداره کنم. وی با اشاره به اینکه گلابتون مرغوب تهیه می کنند، بیان کرد: نخ های گلابتونی که در کارگاه تهیه می کنیم ۱۸ میلیمتر است و ۶ درصد طلا در گلابتون استفاده می کنیم که این تفاوت اصلی کار ما با دیگران است چرا که باعث شده درخشش کار ما بیشتر باشد معاون صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان اظهار کرد : گلابتون سازی یکی از هنرهایی است که یک رشته مشخص از صنایع دستی که باعنوان اثر کاربردی و یا اثر تزیینی از آن یاد شود، نیست بلکه گلابتون ماده اولیه رشته ای مانند زری بافی محسوب می شود.

جعفر جعفر صالحی افزود: گلابتون رشته های نازک طلا و نقره است که به دور نخ ابریشم می پیچند و نخ گلابتون را تهیه می کنند و در واقع شما ابریشم را نمی بینید و در حال حاضر استاد شمسعلی گلابتون را کاملا سنتی تهیه می کند. وی با اشاره به برنامه هایی که برای گسترش گلابتون دارند، گفت: در نظر داریم پارچه های زری باف را تا کارگاه های سنتی کاشان نیز گسترش دهیم و به تولید اقتصادی انبوه دست پیدا کنیم و اخیرا صحبت هایی برای ساخت دستگاه های گلابتون با پژوهشکده هنرهای سنتی کشور داشته ایم و اعتقاد داریم گلابتون به عنوان پایه و اساس رشته هایی همچون زری بافی مطرح می شود و باید توجه خاصی از لحاظ اقتصادی به آن داشته باشیم.

جعفر صالحی ادامه داد: ما تا وقتی که فکر کنیم این هنرها صرفا باید در کارگاه های هنر سنتی باشند همیشه ترس فراموش شدن آنها را در ذهن خواهیم داشت اما اگر مباحثی مطرح شود که رشته های سنتی از حالت کم رونقی خارج شود و پر رونق در بحث اقتصادی وارد شوند پشتوانه های لازم به مرور فراهم می شود. ما می توانیم با گسترش پارچه های زری بافی به توسعه بیش از پیش گلابتون کمک کنیم تمام تلاش ما این است که چرخه تولید زری بافی را رونق بخشیم. معاون صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی استان اصفهان تصریح کرد: تمام دستگاه هایی که سفارش داده ایم تحت نظارت استاد شمسعلی در حال ساخت هستند آقای فولادگر از همکاران ما در میراث بوده اند و پسر این مرحوم می توانند به ما مراجعه کنند تا نشستی با هم داشته باشیم تا بتوانیم به واسطه هم این هنر را تداوم ببخشیم.

ما برای هنرمندان ارزش زیادی قائل هستیم و هر هنرمندی قابلیت خاص خود را دارد و در حال حاضر می توانیم بگوییم از صفر تا صد چرخه زری بافی را در اختیار داریم و برنامه داریم که کارگاه نساجی را برای همگان ملموس کنیم. چراغ این هنر در اصفهان روشن شده اما این سو سو زدن تا کی ادامه خواهد داشت، تدبیری است که باید متولیان میراث برای آن کنند، زیرا این هنر مشتاق یادگرفتن و ماندن می خواهد و از آن مهمتر بازاری که تنها در گستره یک کارگاه نماند و چون گذشته ای که رومیان برای خرید زربافت های ایرانی اشتیاقی فراوان داشتند امروز نیز مشتاقان آن فراوان شوند شاید فردا که صفحات تاریخ ما را ورق می زنند هرودودت دیگر نوشته باشد: «جهانیان به خاطر زیبائی و اشتهار زربفت‌های سنتی ایران همه ساله مبالغ هنگفتی می‌پرداختند»

برگرفته از ایسنا