بررسی سه خودروی محبوب از خودروسازان بزرگ
وقتی سوپراسپرتها به هم باج نمیدهند!
دنیای اقتصاد: زمانی که صحبت از خودروهای سوپراسپرت شهری میشود، نامهای زیادی به ذهن نمیرسد. تقریبا همه ماشین بازهای دنیا ذهنشان به سراغ چند خودروساز اروپایی میرود. پورشه، فراری، لامبورگینی و مک لارن سوپراسپرت سازهایی هستند که ساخته هایشان به شدت از ماشینبازها دلربایی میکند. در این میان مک لارن جوانتر از دیگر سوپراسپرت سازهای جهان است، اما به خوبی توانسته خودش را در این رقابت نفسگیر جابیندازد. مجله معتبر کارانددرایور در یک تست هیجان انگیز سه خودرو از پورشه، مک لارن و فراری را به جنگ یکدیگر برده است.
دنیای اقتصاد: زمانی که صحبت از خودروهای سوپراسپرت شهری میشود، نامهای زیادی به ذهن نمیرسد. تقریبا همه ماشین بازهای دنیا ذهنشان به سراغ چند خودروساز اروپایی میرود. پورشه، فراری، لامبورگینی و مک لارن سوپراسپرت سازهایی هستند که ساخته هایشان به شدت از ماشینبازها دلربایی میکند. در این میان مک لارن جوانتر از دیگر سوپراسپرت سازهای جهان است، اما به خوبی توانسته خودش را در این رقابت نفسگیر جابیندازد. مجله معتبر کارانددرایور در یک تست هیجان انگیز سه خودرو از پورشه، مک لارن و فراری را به جنگ یکدیگر برده است. این سه خودرو محصولاتی میان رده در بین تولیدات شرکت هایشان به حساب میآیند، اما در دنیای ماشینها در ردههای بسیار بالایی قرار میگیرند. انتخاب این سه خودرو برای تست در کنار هم بسیار جالب است، چراکه هریک از آنها ویژگیهایی دارند که موجب میشود برتر از دو تای دیگر به نظر برسند و همین مساله موجب میشود تا نتوان برنده را از پیش تعیین کرد. این سه خودرو مک لارن MP۴-۱۲C، پورشه ۹۱۱ GTS۲ و فراری ۴۵۸ ایتالیا هستند و قیمت آنها به ترتیب ۲۳۳، ۲۷۰ و ۳۲۰ هزار دلار است. در ادامه نتیجه این تست و بررسی خودروها را میبینیم، با این توضیح که به منظور روانی متن از به کاربردن مدل خودروها صرفنظر کرده و صرفا از نامهای مک لارن، پورشه و فراری استفاده میکنیم. رقابت سه خودرو سوپراسپرت همیشه با به رخ کشیدن قدرت موتورها آغاز میشود. روی کاغذ قدرت پورشه از بقیه بیشتر است و جایگاه بعدی مک لارن و فراری قرار میگیرند. اما قرار نیست با کارتهای ماشینی مانند قدیم بازی کنیم و باید دید کدام یک بهتر از قدرتش استفاده میکند. آزمونهای شتاب این مساله را مشخص خواهند کرد.
زمانی که صحبت از خودروهای سوپراسپرت شهری میشود، نامهای زیادی به ذهن نمیرسند. تقریبا همه ماشین بازهای دنیا ذهنشان به سراغ چند خودروساز اروپایی میرود. پورشه، فراری، لامبورگینی و مک لارن سوپراسپرت سازهایی هستند که ساخته هایشان به شدت از ماشینبازها دلربایی میکند. در این میان مک لارن جوانتر از دیگر سوپراسپرت سازهای جهان است، اما به خوبی توانسته خودش را در این رقابت نفسگیر جابیندازد. مجله معتبر کارانددرایور در یک تست هیجان انگیز سه خودرو از پورشه، مک لارن و فراری را به جنگ یکدیگر برده است. این سه خودرو محصولاتی میان رده در بین تولیدات شرکت هایشان به حساب میآیند، اما در دنیای ماشینها در ردههای بسیار بالایی قرار میگیرند. انتخاب این سه خودرو برای تست در کنار هم بسیار جالب است، چراکه هریک از آنها ویژگیهایی دارند که موجب میشود برتر از دو تای دیگر به نظر برسند و همین مساله موجب میشود تا نتوان برنده را از پیش تعیین کرد. این سه خودرو مک لارن MP۴-۱۲C، پورشه ۹۱۱ GTS۲ و فراری ۴۵۸ ایتالیا هستند و قیمت آنها به ترتیب ۲۳۳، ۲۷۰ و ۳۲۰ هزار دلار است. در ادامه نتیجه این تست و بررسی خودروها را میبینیم، با این توضیح که به منظور روانی متن از به کاربردن مدل خودروها صرف نظر کرده و صرفا از نامهای مک لارن، پورشه و فراری استفاده میکنیم.
رقابت تا پای جان
رقابت سه خودرو سوپراسپرت همیشه با به رخ کشیدن قدرت موتورها آغاز میشود. روی کاغذ قدرت پورشه از بقیه بیشتر است و جایگاه بعدی مک لارن و فراری قرار میگیرند. اما قرار نیست با کارتهای ماشینی مانند قدیم بازی کنیم و باید دید کدام یک بهتر از قدرتش استفاده میکند. آزمونهای شتاب این مساله را مشخص خواهند کرد. در ابتدا تست صفر تا ۱۰۰ کیلومتر از خودروها میگیریم. در این تست مک لارن است که پیروز میشود. این خودرو در مدت زمان ۹/ ۲ ثانیه به سرعت ۱۰۰ کیلومتر در ساعت میرسد. در حالی که این عدد برای فراری ۳ثانیه و برای پورشه ۳.۳ ثانیه است. جنگ دهمهای ثانیه را مک لارن میبرد. به دنبال دلیل این برتری میرویم. دو احتمال در اینجا بررسی میشود. یکی وزن بالاتر پورشه و دیگر گیربکس آن. گیربکس خودرو پورشه دستی شش سرعته است و دو خودرو دیگر گیربکس اتوماتیک هفت سرعته دارند. در عمل گیربکس دستی باید جواب بهتری بدهد. پس مشخص میشود که این وزن بالای خودرو پورشه است که موجب مغلوب شدن آن شده است.
آزمون درگ یا طی کردن مسیر یکچهارم مایل میتواند نتیجه بهتری بدهد، چراکه شتاب ثانویه خودروها را نیز با هم مقایسه میکند. در آزمون درگ بین مقامها یک جا به جایی داریم. هر چند نفر اول همچنان مک لارن است که مسیر ۴۰۲ متری درگ را در ۱۳/ ۹ ثانیه طی میکند. پورشه به جایگاه دوم میآید و زمان ۱۴/ ۴ ثانیه را ثبت میکند و در نهایت فراری با ۱۵ ثانیه سوم میشود. قدرت موتور بیشتر پورشه در ایجاد شتاب ثانویه خودش را نشان میدهد هر چند همچنان در برابر مک لارن ضعف دارد. آخرین آزمونی که در این بخش انجام میشود، تست سرعت نهایی است. جایی که یک خودرو سوپراسپرت باید هر چه در توان دارد رو کند. پیستی که تست در آن انجام شد یک پیست مسابقات فرمول یک است به همین دلیل مسیر مستقیم کافی برای رسیدن خودروها به حداکثر سرعت وجود دارد. خودرو فراری در آزمونهای شتاب اولیه و ثانویه ناامیدکننده ظاهر شد اما در کمال ناباوری توانست در آزمون حداکثر سرعت به پیروزی برسد. پورشه دوم شد و قهرمان شتاب ما یعنی مک لارن در اینجا به جایگاهی بهتر از آخر دست پیدا نکرد. در اینجا فراری باید قدردان دیفرانسیل کارآمدش باشد که توانست بیشترین میزان نیروی تولید شده در موتور را به نیروی مفید تبدیل کند. نتایج سرعت نهایی را میتوانید در جدول پیوست مشاهد کنید.
سوپراسپرتها همانگونه که شتاب میگیرند باید قدرت مهار شتاب را هم داشته باشند. به همین دلیل قدرت ترمزهای آنها هم مهم است. در آزمون بعدی سراغ خط ترمز آنها میرویم تا ببینیم این سه خودرو در این بخش چه تواناییهایی دارند. آزمون تست با استاندارد اداره ایمنی بزرگراههای آمریکا انجام میشود به همین دلیل سرعتی که برای تست ترمز در نظر گرفته شده است ۷۰ مایل معادل ۱۱۳ کیلومتر در ساعت است. پورشه و مک لارن خط ترمزهایی برابر یکدیگر دارند و با فاصله بسیار اندکی از آنها فراری قرار میگیرد. این اختلاف تنها یک فوت یعنی ۳۰ سانتیمتر است. اما اهمیت آن زمانی مشخص میشود که در ۳۰ سانتی یک مانع توقف کنید یا رویش!!
روح سـرد لندن
مک لارن MP4-12C خودرویی است که از دل مسابقات فرمول یک بیرون آمده است. شرکت مک لارن سالها پیش از آنکه قدم در راه خودروسازی بگذارد، تیم فرمول یک داشت و همین مساله باعث شده تا شالوده خودروسازی این شرکت نیز براساس یافتههای فنی تیم مهندسی این شرکت در مسابقات فرمول یک شکل بگیرد. مک لارن آنقدر در فرمول یک غرق شده است که اگر قرار باشد روزی اتوبوس هم بسازد، قطعا یک ربطی به فرمول یک پیدا خواهد کرد. یک ویژگی دیگر این مدل از مک لارن این است که میتوان آن را سرآغاز رسمیت بخشیدن به خودروسازی مک لارن به حساب آورد. تا قبل از این مدل مک لارن مدلهای شهری سوپراسپرت تولید میکرد اما با تیراژ و تنوع مدل محدود. پس از این مدل بود که مک لارن با قدرت بیشتری خودروسازی را دنبال کرد. هم مدلهای متنوع تری تولید کرد و هم تیراژ تولید را بالاتر برد. این مک لارن دارای یک شاسی مونوکوک است. شاسی این خودرو دارای تکنولوژی بسیار جالب توجهی است. به این ترتیب که شاسی اگرچه ماهیتی جدا از بدنه دارد اما به دلیل اینکه هم شاسی و هم بدنه کربنی هستند، توانستهاند این دو بخش را به هم پیوند بدهند به گونهای که تشخیص آنها از هم به راحتی ممکن نیست. اما در عمل هر یک وظیفه خود را انجام میدهند. این موضوع برای یک رانندگی معمولی روزانه چندان اهمیت ندارد، اما زمانی که قرار باشد خودروها فشار داخل پیست را تحمل کنند و یک رانندگی سوپراسپرت داشته باشیم ماجرا تفاوت میکند.زمانی که موضوع رقابت سوپراسپرتها به میان میآید، فاصله محور آنها موضوع مهمی میشود، چراکه بخش زیادی از هندلینگ آنها به این فاصله بازمیگردد. مک لارن در بین این سه خودرو فاصله محور متوسطی داشته و در جایگاه دوم قرار میگیرد.این فاصله محورها را یادتان باشد.
جان سخت اشتوتگارت
مدل 911 پورشه شاید یکی از عجیب ترین خودروهای جهان تا به امروز باشد. این خودرو به طرز عجیبی یک تنه بار اقتدار یک خودروسازی را به دوش میکشد. اگرچه پورشه مدلهای متنوعی از خودرو دارد اما روح اسپرت آن در این مدل تجلی پیدا میکند. پورشه 911 با وسواس زیادی تغییر میکند. مدلهای جدید آن به نسبت 30 سال پیش اگر چه به روزتر شدهاند اما زبان طراحی آن تغییر چندانی نکرده است. این ثبات و حفظ سنتهای طراحی یک خودرو در هیچ خودرو دیگری دیده نمیشود. این موضوع باعث شده تا خودروهای پورشه به ویژه مدل 911 آن طرفدارانی داشته باشد که بهطور سنتی از آن دفاع میکنند حتی اگر مدل به مدل تکرار یک روند باشد. پورشه نیز به جای آنکه ظاهر این خودرو را تغییر داده و طرفدارانش را برنجاند، با ارائه ویرایشهای جدید، تلاش میکند قابلیتهای آن را ارتقا دهد تا در زمینه فنی از همقطارانش عقب نیفتد. واقعیت ماجرا این است که پورشه از نظر طراحی در برابر دو خودرو دیگر حاضر در این تست حرفی برای گفتن ندارد. یک وجه تمایز بزرگ این خودرو در برابر دو رقیبش این است که همچنان از شاسی فلزی بهره میگیرد و تن به فیبرکربن نداده است. نتیجه آن میشود که وزن شاسی بیشتر شده است. اما شاسی فلزی هم برای خودش محاسنی دارد که یکی از آنها لرزش کمتر به ویژه موقع پیچیدن در سرعتهای بالا است. در میان این سه خودرو، پورشه کوتاهترین فاصله محور را دارد. به این ترتیب انتظار آن را داریم که در جای خودش این فاصله محور کوتاه بتواند عقب ماندگیهای طراحی را بپوشاند و پورشه 911 را آنگونه که طرفدارانش انتظار دارند رو سفید کند. حال برویم ببینیم این سه خودرو در پیست چه قابلیتهایی را از خود نشان میدهند.
اسب زیبای مارانلو
خیلیها فراری را سلطان سوپراسپرت سازهای جهان به حساب میآورند. بیراه هم نمیگویند، هم از نظر قدمت و هم از نظر تنوع مدل، این شرکت حرفهای زیادی برای گفتن دارد. مدل 458 ایتالیا در میان تولیدات این شرکت یک ویژگی برجسته دارد. استقبالی که از این خودرو در میان محصولات فراری شد تا قبل از آن سابقه نداشت. این خودرو رکورددار تولید در میان محصولات این شرکت است. همچنین خود شرکت نیز به این مدل به چشم یک محصول فراگیرتر نگاه میکند به همین دلیل بیشترین میزان تیونینگهای رسمی را روی آن انجام داده است. در این مدل از فراری نیز تکنولوژیهای فرمول یک استفاده شده است اما نه به میزان مدلهای دیگر. در این فراری سعی شده تا روح شهری بودن خودرو تقویت شود. در این راه طراحان مجبور شدهاند برخی از ویژگیهای فنی را فدا کنند. در مقابل در اکثر نظرسنجیها میبینیم که این مدل بهعنوان زیباترین فراری قرن بیست و یکم تا به امروز انتخاب شده است. این فراری نه سریعترین فراری است و نه قوی ترین اما کسب عنوان زیباترین هم کم عنوانی نیست. آن هم در میان محصولات شرکتی که به داشتن طراحی فوق العاده در میان محصولاتش مشهور است. این فراری در میان سه خودرو حاضر در تست کارانددرایور بلندترین فاصله محور را دارد. فاصله محور این خودرو در میان محصولات فراری هم یک فاصله محور بلند به حساب میآید. این بلندی بخشی از همان تلاش برای شهری تر کردن این خودرو است. به این ترتیب که با افزایش فاصله محورها، فضای بیشتر و در نتیجه راحتی بیشتری برای سرنشینان فراهم کردهاند. اینجا یکی از همان جاهایی است که گفتیم قافیه فنی را به طراحی باخته است و در ادامه خواهیم دید که فاصله محور بلندتر در این تست برای فراری گران تمام خواهد شد.
راندن ابرماشینها
بعد از این آزمونها نوبت به رانندگی با آنها در پیست میرسد. یک راننده حرفهای مسابقات ناسکار این کار را انجام داده و به هر یک از خودروها نمره میدهد. اینجا جایی است که طرفداران پورشه میتوانند سینه خود را سپر کنند. چرا که بهترین امتیازات را این خودرو کسب میکند. آرگونومی فرمان و زاویه صندلی در پورشه از دو خودرو دیگر بهتر طراحی شده است. به این ترتیب امتیاز بیشتری در آزمون راحتی راندن به این خودرو میرسد. همچنین هندلینگ این خودرو در پیچها از دو خودرو دیگر بهتر ارزیابی میشود. اینجا دقیقا همان جایی است که موضوع فاصله محور و طول خودرو به میان میآید. دلیلش هم این بود که روی آنها از ابتدا تاکید داشتیم. فاصله محور کوتاه تر پورشه موجب میشود تا شعاع کمتری برای پیچ زدنها و حرکات انفجاری فرمان نیاز داشته باشد. به همین دلیل میبینیم که امتیازات هندلینگ را هم به خود اختصاص میدهد. در بخش مصرف سوخت نیز پورشه وضعیت بهتری دارد. با آنکه موتور آن حجم کمتری نسبت به فراری دارد، اما از توربو به خوبی استفاده کرده و در نهایت راندمان تبدیل سوخت به قدرت بهتری دارد. امتیازاتی که در این بخش نصیب پورشه میشود موجب آن نیست که این خودرو در نهایت هم برنده باشد، چراکه در بخشهای مربوط به طراحی به شدت امتیاز از دست میدهد. در نهایت تیم تست کارانددرایور مک لارن را با 202 امتیاز بهترین سوپراسپرت در بین این سه خودرو معرفی کردند. بعد از آن فراری با 200 امتیاز قرار گرفت و در نهایت پورشه با 196 امتیاز ایستاد.
ارسال نظر