آگاهی از هیجانات در هوش هیجانی چه کمکی به ما میکند؟
میترا فتحی
مربی هوش هیجانی، هوش اجتماعی و مربی زندگی
info@mitrafathi. com
هوش هیجانی یکی از هوشهای درونی انسان است که به مغز تکاملی مربوط میشود. اولین مرحله هوش هیجانی «خود آگاهی» نام دارد. یکی از بخشهای خودآگاهی مربوط به آگاهی از هیجانات درون است. در این مقاله به بیان چند مزیت کسب این مهارت میپردازیم:
آگاهی از هیجانات درون چیست؟
تا به حال دیدهاید افرادی را که نمیدانند چه درونشان میگذرد، چه احساساتی دارند، چه هیجاناتی دارند و فقط میگویند که «حالم بد است»، «حالم یه جوری است!»، «حالم خوب است»، «نمی دانم حالم خوب است یا بد است» و.
میترا فتحی
مربی هوش هیجانی، هوش اجتماعی و مربی زندگی
info@mitrafathi.com
هوش هیجانی یکی از هوشهای درونی انسان است که به مغز تکاملی مربوط میشود. اولین مرحله هوش هیجانی «خود آگاهی» نام دارد. یکی از بخشهای خودآگاهی مربوط به آگاهی از هیجانات درون است. در این مقاله به بیان چند مزیت کسب این مهارت میپردازیم:
آگاهی از هیجانات درون چیست؟
تا به حال دیدهاید افرادی را که نمیدانند چه درونشان میگذرد، چه احساساتی دارند، چه هیجاناتی دارند و فقط میگویند که «حالم بد است»، «حالم یه جوری است!»، «حالم خوب است»، «نمی دانم حالم خوب است یا بد است» و...؟ یا آیا تا به حال برای خود شما پیش آمده است که این گونه باشید؟ درون ما موجودی زنده است که هر لحظه این پیام را به ما میدهد که: «لطفا به من گوش کن، مرا نادیده نگیر و به من توجه کن.» اما ما انسانها متاسفانه خودمان را نادیده میگیریم، به خود توجه نمیکنیم و با سماجت از خود نمیپرسیم که: «حالت چطور است؟» و در مقابل همیشه توقع داریم که دیگران ما را ببینند. با کسب مهارت آگاهی از هیجانات درون افراد میتوانند هیجانات، احساسات و ندای درونی خود را تشخیص دهند، برای آنها نامگذاری کنند، تاثیرات آنها را بر بدن خود تشخیص دهند و از احساسات و هیجانات خود بهعنوان منبع ارزشمندی جهت شناخت خود، دیگران و محیط استفاده کنند. این مهارت به افراد این توانایی را میدهد که بتوانند احساسات و هیجانات خود را به مناسبترین روش ابراز کنند.
افرادی که این مهارت را دارند چه ویژگیهایی دارند؟
1- تشخیص دلایل احساسات و هیجانات
حتما تا به حال برای شما هم پیش آمده است که احساسات و هیجاناتی درون خود داشته باشید، اما دلیل آنها را ندانید و اگر کسی از شما بپرسد که «چرا این احساس را داری؟»، به او بگویید که « نمیدانم!» با کسب مهارت آگاهی از هیجانات درون، افراد میتوانند در لحظه تشخیص دهند که چه احساس و هیجانی درون آنها در جریان است و دلیل آن چیست. در واقع، آنها میتوانند هیجانات را به منبع اصلی خود ربط دهند. شناخت منبع درد روانی، قدم موثری در کاهش درد آن است.
2- تشخیص تاثیر هیجانات بر عملکرد
یکی دیگر از تواناییهایی که با تقویت هوش هیجانی در فرد تقویت مییابد تشخیص تاثیر هیجانات بر عملکرد است. بهعنوان مثال، افراد وقتی خسته میشوند سطح استرسشان بالا میرود، بازدهی مثبت کارشان پایین میآید، بیشتر به حاشیهها میپردازند، زودتر از کوره در میروند، زود رنج میشوند و تاب و تحمل کمتری پیدا میکنند؛ این افراد اگر نتوانند در هنگام شروع این حالت احساس خود و تاثیر آن بر عملکردشان را تشخیص دهند، این حالت در آنها تشدید شده و زمانی متوجه میشوند که کمی دیر شده است. بنابراین، بسیار مهم است که ما بتوانیم هنگام شروع هیجانات و احساسات درون خود، آنها و تاثیرشان بر عملکرد خود را تشخیص داده و به موقع برای رفع آنها اقدام نماییم.
3- توانایی بیان و ابراز صحیح احساسات
اغلب افراد در بیان احساسات خود مشکل دارند و همچنین، نمیتوانند احساسات خود را به شکل مناسبی ابراز کنند. آنها یا احساسات خود را پنهان میکنند یا واکنش هیجانی بر اساس احساسات خود نشان میدهند. مهارت خودآگاهی این توانایی را به افراد میدهد که بتوانند در لحظه، احساسات اصلی و دقیق خود را بیان کرده و به مناسبترین شکل ممکن آن را ابراز و با آن برخورد کنند.
افرادی که از هیجانات درون خود آگاهی ندارند چه ویژگیهایی دارند؟
اهمیت داشتن مهارت آگاهی از هیجانات خود به قدری است که اگر افراد نتوانند هیجانات خود را دقیق و در لحظه تشخیص دهند قادر به مدیریت آنها نیز نخواهند بود. افرادی که این مهارت را ندارند:
1- علائم بدن خود را نادیده میگیرند
افرادی که از هیجانات، احساسات و صدای درونی خود آگاهی ندارند غالبا از بدن خود پیامهایی دریافت میکنند، مانند: سر درد، کمر درد، گردن درد، درد در ناحیه شانهها، تپش قلب، تعریق کف دست، حملات هیجانی و...، اما به این پیامها توجهی نمیکنند یا نمیتوانند این علائم بدنی را به دلایل احتمالی آن ربط دهند.
2- نمی توانند از پیامهای بدن خود اطلاعات کسب کنند
بدن ما منبع پر اهمیت و ارزشمندی برای کسب اطلاعات درباره خود است. افرادی که از هیجانات و احساسات خود آگاهی ندارند غالبا در دریافت اطلاعات از علائم و پیامهای فیزیکی خود ناموفق هستند، بنابراین، این افراد آگاهی زیادی از درون خود ندارند.
3- رفتارهای هیجانی و آزار دهنده از خود بروز میدهند
عدم آگاهی از هیجانات خود، عدمتوانایی ربط دادن هیجانات به منبع آنها، عدمتوانایی شناخت تاثیر هیجانات بر عملکرد موجب میشود که افراد به راحتی رنجیده شوند، به راحتی خسته شوند و به راحتی خشمگین شوند و بنابراین حالات و روحیات رفتارهای هیجانی و ناراحتکنندهای را از خود بروز دهند.
4- کارهایی که انجام میدهند با اهداف و ارزشهایشان مغایرت دارد
این افراد متوجه نمیشوند که چگونه کاری که انجام میدهند یا کاری که از آنها خواسته شده که انجام دهند با اهداف و ارزشهایشان مغایرت دارد. بنابراین، غالبا کارهایی را انجام میدهند که در نهایت عزت نفس و احساس ارزشمندی را از آنها گرفته و آنها را از اهدافشان دور میکند.
5- معمولا استرس دارند
افرادی که بخش اول خودآگاهی در هوش هیجانی، یعنی آگاهی از هیجانات و عواطف درون را ندارند غالبا دچار استرس بوده و در زندگی کاری، شخصی و سلامتی خود دچار عدمتعادل هستند. این افراد معمولا یا در آینده زندگی میکنند یا در گذشته و بسیار دچار سرکوب احساسات میشوند و به همین دلیل غالبا استرس دارند.
ارسال نظر