بررسی تاثیر حضور مهاجران افغانستانی در جغرافیای خراسان رضوی:
تاثیر مهاجرت بر اقتصاد
دنیای اقتصاد، داود حاجیان پیروز، زهرا صفدری- مهاجرت از دیرباز به عنوان یک عامل مؤثر بر حجم نیروی کار، توزیع نیروی کار بر حسب مهارت، آموزش، تخصص و اشتغال، فرصتهای شغلی، پسانداز، سرمایهگذاری و تولید بوده است. مهاجرت عبارت است از جابهجایی مردم از مکانی به مکانی دیگر برای کار یا زندگی. مردم معمولاً به دلیل دور شدن از شرایط یا عوامل نامساعدی مانند فقر، کمبود غذا، بلایای طبیعی، جنگ، بیکاری و کمبود امنیت مهاجرت میکنند. دلیل دیگر میتواند شرایط و عوامل مساعد جذبکننده مانند امکانات بهداشتی بیشتر، آموزش بهتر، درآمد بیشتر و مسکن بهتر در مقصد مهاجرت باشد.
دنیای اقتصاد، داود حاجیان پیروز، زهرا صفدری- مهاجرت از دیرباز به عنوان یک عامل مؤثر بر حجم نیروی کار، توزیع نیروی کار بر حسب مهارت، آموزش، تخصص و اشتغال، فرصتهای شغلی، پسانداز، سرمایهگذاری و تولید بوده است. مهاجرت عبارت است از جابهجایی مردم از مکانی به مکانی دیگر برای کار یا زندگی. مردم معمولاً به دلیل دور شدن از شرایط یا عوامل نامساعدی مانند فقر، کمبود غذا، بلایای طبیعی، جنگ، بیکاری و کمبود امنیت مهاجرت میکنند. دلیل دیگر میتواند شرایط و عوامل مساعد جذبکننده مانند امکانات بهداشتی بیشتر، آموزش بهتر، درآمد بیشتر و مسکن بهتر در مقصد مهاجرت باشد. فرآیند مهاجرت موضوع پیچیدهای است که نه تنها حجم و رشد جمعیت یک جامعه را تحتتأثیر قرار میدهد، بلکه تغییرات قابلملاحظهای را در ساخت و توزیع جمعیت ایجاد میکند.
مهاجرت همچنین عاملی است که پیامدهای اجتماعی و روانشناختی بر مبدأ و مقصد مهاجرت داشته و یک پدیده خالص اجتماعی- اقتصادی است که مجموعه پیچیدهای از عوامل اجتماعی، روان شناختی، اقتصادی و سیاسی را شامل میشود. مهاجرت همواره یک جز مهم شهرنشینی، توسعه اقتصادی، تغییرات اجتماعی و سازمان سیاسی بوده و به تغییر پایگاه، شغل و موقعیت مکانی فرد نیز مرتبط است.
موضوع مهاجرت برای استان خراسان نسبت به سایر استانهای کشور اهمیت خاصی دارد. عمده مهاجران خارجی استان را افراد تبعه کشور افغانستان تشکیل میدهند که به ویژه پس از انقلاب و با حمله شوروی سابق به این کشور به خراسان مهاجرت کردند. مشهد شهری است که در این مدت نقش یک پدرخوانده دلسوز و مهربان را برای افغانستانی ها ایفا کرده و به پناهگاهی امن برای مهاجران افغان تبدیل شده است که بتوانند به دور از جنگ و خشونت ذاتی کشورشان در آرامش زندگی کنند. بر اساس آمار سازمان ملل در سال 2010، از زمان تجاوز شوروی به افغانستان بیش از شش میلیون افغان از طریق مرزها بهصورت رسمی و غیررسمی به ایران و پاکستان مهاجرت کردهاند. مهاجران مجرد افغان عمدتا در استانهای تهران، اصفهان، فارس، سیستانوبلوچستان، قم، کرمان و خراسان زندگی میکنند. البته در خصوص استان خراسان باید گفت که شهر مشهد در این استان به لحاظ تعداد خانوارهای مهاجر، مقام دوم را در کشور به خود اختصاص داده است. بر اساس گفتههای مدیرکل اتباع و مهاجران خارجی استانداری خراسان رضوی، 95 درصد مهاجران استان در مشهد و در مناطق گلشهر، قلعه ساختمان و طلاب ساکن هستند که تعداد آنها به بیش از 150 هزار نفر میرسد.
نیروهای موثر بر مهاجرت
بر اساس نظریات علمی مانند نظریه مهاجرت «لی» سه عامل اصلی در پدیده مهاجرت نقش دارند.؛ نخست نیروهای دافعه در مبدأ (pushing forces)، یعنی عواملی که سبب میشوند فردی مکان زندگی خود را ترک کند یا عواملی که فرد را از مکان و شرایط زندگی خود ناراضی میسازد. از جمله مهمترین عوامل دافعه که سبب مهاجرت افغانها به خراسان شده است، میتوان به وجود جنگ در افغانستان، وضعیت نامطلوب اقتصادی و مالی، نبود فرصتهای شغلی و سرپناه، خدمات رفاهی، اجتماعی و تحصیلی نامناسب اشاره کرد. دوم نیروهای جاذبه در مقصد (pulling forces)، یعنی عواملی که سبب میشود فرد به سوی مکان دیگر جذب شود. عوامل جاذبه در استان شامل وجود امنیت، فرصتهای شغلی، مشترکات دینی و زبانی و رسوم میشود. سوم عوامل مداخله کننده در جه دوم، یعنی نزدیکی مرزهای جغرافیایی کشور مبدأ به مقصد.
پیامدهای مهاجرت بر اقتصاد
مهاجرت به خودی خود آثار اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی متعددی در کشورهای مهاجرتفرست و مهاجرتپذیر دارد. پیامدهای مثبت مهاجرت در کشورهای مهاجرتپذیر شامل: 1- تأمین نیروی کار بدون صرف هزینههای تربیت نیروی انسانی و 2- استفاده از مهاجران برای کارهای سخت است. اما پیامدهای منفی مهاجرت در کشورهای مهاجرتپذیر بیشتر از پیامدهای مثبت است.
از مهمترین آثار منفی مهاجرت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- افزایش جمعیت؛
۲- کم شدن دستمزد کارگران محلی؛
3- اشاعه بیماریهایی که ممکن است مهاجران به آنها مبتلا باشند؛
۴- روبهرو شدن با دشواریهایی در محل جدید از قبیل پذیرفتهنشدن در ان جامعه، ندانستن زبان مکالمه و نگارش، تطبیقناپذیری با محیط جدید، بروز رفتارهای ضداجتماعی، مغایرت آموزشهای جدید با آموزشهای سنتی خانواده، تخطی از قانون و افزایش مشکلات و بیماریهای روانی.
از نظر اجتماعی مهاجرت به نوعی سبب
کثرت گرایی در جامعه و استقرار نهادهای لازم برای حفظ حقوق بشر می شود، پیشداوریهای موجود درباره ارتکاب بیشتر مهاجران به رفتارهای بزهکارانه را از بین میبرد وافراطی گری های ملی گرایی را تعدیل می کند و به نوعی به اشتراک همگانی در زندگی اجتماعی منجر میشود.
حضور کارگران افغانی تاثیر زیادی بر اشتغال ایران نداردpic۱
معاون مدیرکل سابق امور اتباع و مهاجران خراسان درباره تاثیر حضور افاغنه بر بازارکار ایران به «دنیای اقتصاد» میگوید: نقطه آغاز مهاجرت مردم از افغانستان به سوی ایران از سال 1358 و با اشغالگری شوروی سابق در افغانستان بود. حدود یک میلیون کشته و پنج میلیون مهاجر به دو کشور ایران و پاکستان از نتایج جنگ شوروی سابق با افغانستان بود و آمار مهاجران این جنگ، دو پنجم کل مهاجران و پناهندگان دنیا را شامل میشود که فقط وارد ایران و پاکستان شدند.
فرامرز سلطانی از جنگ داخلی، اقتصاد نابسامان، خشکسالیهای پیاپی و نبود امکانات کافی برای زندگی به عنوان برخی دیگر از عوامل اصلی مهاجرت مردم افغانستان نام برده و میافزاید: حدود سه و نیم میلیون مهاجر افغانی در آن دوره وارد ایران شدند که حدود ۱۰ درصد از آنها در اردوگاههای طبیعی یا اردوگاههای زیرپوشش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در استانهای خراسان و سیستان و بلوچستان سکونت کرده و مابقی هم در سایر شهرها ساکن شدند.
سلطانی با اعتقاد بر اینکه حضور کارگران افغانی تاثیر زیادی بر اشتغال کشور ما نداشته است، میگوید: یکی از دلایل این امر این است که مهاجران افغانی برای تردد و رفتن به سر کار در کشور ما، نیاز به مجوز، برگ تردد و اجازه دولت دارند؛ اما ایرانیها برای رفتن به سرکار به این مجوز نیازی ندارند و این نشاندهنده محدودیت افاغنه برای کار در کشور ماست، زیرا اگر آنها در یک نقطه کشور مانع اشتغال کارگران ایرانی میشدند، در سایر شهرها اینگونه نبود و کارگران ما میتوانستند به راحتی کار پیدا کنند.
معاون مدیرکل سابق امور اتباع و مهاجران خراسان خاطرنشان میکند: دلیل دیگر این موضوع، نوع و جنس کاری است که کارگران افغانی در ایران انجام میدهند، زیرا کارگران ایرانی حاضر به انجام هر کاری که مهاجران افغانی انجام میدهند، نبوده و در نتیجه کارفرمایان تمایل زیادی به جذب کارگران افغانی داشتند و برای ماندگار کردن، جذب و استفاده از آنها تلاش میکردند و بین کارگران ایرانی و افغان، ترجیح به استفاده از افاغنه داشتند.
سلطانی ادامه میدهد: در میدان رقابت کاری، بسیاری از ایرانیها حاضر نیستند کاری که کارگران افغانی انجام میدهند را بر عهده گیرند. حتی در پیمانکاریهای دولتی مثل شرکت گاز که کارهای بسیار سختی دارد کارگران ایرانی حاضر به انجام کار نیستند و کارها توسط مهاجران افغانی انجام میشود. از طرفی با توجه به اینکه کارگران افغانی کارگران ساده، غیر ماهر و ارزانی هستند، کارفرمایان ایرانی برای ماندن آنها تلاش میکنند و این تلاش میتواند در مجرای شناسنامهدارشدن و قانونیشدن اشتغال آنها باشد.
معاون مدیرکل سابق امور اتباع و مهاجران خراسان تصریح میکند: اگر جمعیت مهاجران حال حاضر در ایران را حدود دو میلیون نفر بدانیم، سهم اشتغال این جمعیت کمتر از ده درصد در کل کشور خواهد بود و این درحالیاست که برخی از این افراد مجوز اشتغال دارند که اقدام خوبی از سوی دولت است و به کارگران افغانی به راحتی مجوز شناسنامهدار اشتغال میدهند و تعدادی از این کارگران هم مجوز اشتغال نداشته و به عنوان کارگران غیرمجاز از آنها یاد میشود.
معاون مدیرکل سابق امور اتباع و مهاجران خراسان میگوید: یکی از مسائل موجود در زمینه اشتغال مهاجران افغانی، اقدام نکردن بسیاری از آنها برای دریافت مجوز اشتغال در ایران است. توصیه مردم، دولت و تلاش کارفرمایان باید این باشد که کارگران دارای مجوز اشتغال را بهکار بگیرند و یا خود کارفرما به آنها مجوزهای اشتغال سه ماهه و شش ماهه بدهد.
سلطانی میافزاید: در حال حاضر با وجود اینکه افغانستان دارای حاکمیت و دولت است و خوشبختانه روابط اقتصادی خوبی بین ایران و افغانستان وجود دارد، اما بخشی از مهاجران به دلیل رکود اقتصادی در افغانستان، خشونتهای قومی و فرقهای، فقدان شغل در این کشور بهدلیل عدم احساس امنیت سرمایهگذار و یا کمبود امکانات آموزشی و بهداشتی تمایلی به بازگشت به کشورشان ندارند.
پیامدهای اقتصادی مهاجرت
اما مهمترین پیامد مهاجرت را در حوزه اقتصاد میتوان جستوجو کرد. از عمدهترین پیامدهای اقتصادی مهاجرت ها، تفاوت دستمزدها و شرایط کاری مهاجران با کارگران بومی است، که نوعی دوگانگی بازار کار را پیش می آورد. از یک سو امکان کار و فعالیت برای همه مهاجران یکسان نیست و این تفاوت هرچه قدمت مهاجرتی افزایش یابد، روبه کاهش می گذارد. از سوی دیگر مهاجرت همان طور که نحوه زندگی مهاجران را تغییر می دهد، الگوهای اشتغال و فعالیت آنان را نیز دگرگون می کند. در کنار بالا بودن عمومیت اشتغال مهاجران، باید یادآور شد که مهاجران دستمزدهای کمتری می گیرند، ساعات بیشتری کار می کنند و از تسهیلات بسیار پایین تری در محیط کار برخوردارند و چون در بیشتر موارد بازار کار را نامطمئن می بینند و اطمینانی به استمرار کار نداشته و در صورت از دست دادن کار نیز از حمایت های قانونی کافی برخوردار نیستند، تلاش می کنند با انجام کارهای سخت درآمد بیشتری کسب کنند و قسمت اعظم آن را نیز پس انداز کرده و یا به کشور خود ارسال کنند. در نتیجه از تغذیه، بهداشت و مسکن نازل تری استفاده می کنند. تغییرات شرایط اقلیمی، انزوا، سختی اقامت در شهرهای بزرگ یا در نواحی دورافتاده و فاقد حداقل امکانات زیستی نیز موجبات ابتلای آنان به انواع بیماری ها به ویژه بیماری های تنفسی و دستگاه گوارش را فراهم میکند. pic2
اتباع خارجی 30 هزار
فرصت شغلی استان را اشغال کردهاند
رئیس شورای عالی کانون کار خراسان رضوی به «دنیای اقتصاد» میگوید: ما در سطح استان جوانان جویای کار زیادی داریم که با مشکلات اقتصادی مواجهاند، اما فضای کار آنها را اتباع بیگانه گرفتهاند. امروز حدود 30 هزار فرصت شغلی در استان را کارگران بیگانه اشغال کردهاند که این موضوع میتواند مشکلات اقتصادی بسیاری برای استان به دنبال داشته باشد.
رحمتالله پورموسی میافزاید: از دلایل بکارگیری کارگران اتباع خارجی به ویژه افاغنه توسط کارفرمایان،می توان به عدم لزوم بیمه شدن این کارگران، دریافت حقوق کمتر در برخی موارد و نیز احتمال بهرهوری بیشتر آنها اشاره کرد. با این شرایط، کار جوانان استان به مخاطره افتاده و مشکلات زیادی به وجود آمده است.
دبیرکل کانون عالی شورای اسلامی کار کشور اظهار میکند: نباید بیشتر از این اجازه ورود اتباع بیگانه به ایران را بدهند و باید جلوی جریان اشتغال آنها گرفته شود، از طرفی اداره کار هر سه ماه در ازای دریافت مبلغی، به کارگران خارجی مجوز اشتغال میدهد و آنها را ساماندهی میکند تا برای کار منع قانونی نداشته باشند که باید جلوی این کار هم گرفته شود.
پورموسی خاطرنشان میکند: برخی از اتباع بدون مجوز کار میکنند و اگر شناسایی شوند کارفرما جریمه میشود. بیشتر کارگران اتباع خارجی افاغنهاند؛ اما درصد کمی از اتباع عراقی نیز در استان مشغول بهکارند.
رئیس شورای عالی کانون کار خراسان رضوی با اشاره به ماده 10 قانون لایحه بازسازی و نوسازی صنایع میگوید: براساس این قانون که در سال 83 تصویب شد، کارگران با 25 سال سابقه کار در صنایع، میتوانستند توسط کارفرمایان بازنشسته شوند، زیرا از نظر قوای بدنی تحلیل رفته و بهرهوری زیادی هم نداشتند و بابت پنج سال پایانی کار آنها، 50 درصد از سنوات ارفاقی باید توسط کارفرما و 50 درصد توسط دولت پرداخته میشد؛ اما متاسفانه این طرح در شش ماه مانده به پایان برنامه چهارم توسعه به دلیل مشکلات بودجهای کشور متوقف شد.
پورموسی تاکید میکند: با توجه به اینکه اجرای این قانون موجب باز شدن فضای کار برای دیگران میشود، حالا که بحث کمیسیون تلفیق مجلس برای بودجه سال ۹۴ مطرح است، امیدواریم بودجه این قانون هم برای سال آینده پیشبینی شود تا کارگرانی که سابقه کار بالایی دارند و نمیتوانند بهرهوری داشته باشند، جدا شده و به جای آنها کارگران جویای کار جایگزین شوند، چون قانون مکلف کرده به جای کارگری که بازنشسته میشود کارگر جایگزین مشخص شود و این موضوع در افزایش اشتغالزایی هم تأثیر خواهد داشت.
دبیرکل کانون عالی شورای اسلامی کار کشور میگوید: کارفرمایان اجرای این قانون را قبول میکنند و سازمان تامین اجتماعی هم از این موضوع استقبال میکند؛ اما دولت در پرداخت 50 درصد مربوط به خود مشکل دارد که در صورت تصویب مجلس، انجام میشود. در حال حاضر کارگران برای انجام بازنشستگی خود از طریق دیوان عدالت اداری شکایت کرده و به نتیجه میرسند، اما بهتر است از شکایت جلوگیری شود و به طور مسالمتآمیز و با روندی جدی همه چیز حل شود.
از هر 10 کارگر در استان
۷ نفر افغانستانی هستند
مهمترین اثر منفی حضور مهاجران، اشغال فضای کسبوکار استان و از بین بردن موقعیتهای شغلی است. طبق فهرست اعلامی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی کارگران افغان فقط مجاز به حضور در مشاغل سنگبری و سنگتراشی، کارگری در کارگاههای کشاورزی، مشاغل راهسازی و معدن و مشاغل کشتارگاهی مانند چوپانی، متصدی مرغداری و سلاخی دام و طیور میباشند، اما طبق گفتههای یکی از مسئولان امور مهاجرت استان، از هر 10 کارگری که در استان بهکارگرفته شدهاند، هفت نفر
کارگر افغانستانی هستند که کارفرمایان به دلیل فرار از پرداخت حقبیمه و پرداخت دستمزدهای کم اقدام به استخدام آنها میکنند.
این آمار به معنای از بین رفتن بیش از 75 هزار فرصت شغلی است که سبب شده است تا 80 هزار نفری که در استان خراسان رضوی جویای کار هستند، عملاً هیچ شغلی را نتوانند پیدا کنند و نرخ بیکاری 7.7 درصدی در استان را شکل دهند.
مهاجرت همچنین عاملی است که پیامدهای اجتماعی و روانشناختی بر مبدأ و مقصد مهاجرت داشته و یک پدیده خالص اجتماعی- اقتصادی است که مجموعه پیچیدهای از عوامل اجتماعی، روان شناختی، اقتصادی و سیاسی را شامل میشود. مهاجرت همواره یک جز مهم شهرنشینی، توسعه اقتصادی، تغییرات اجتماعی و سازمان سیاسی بوده و به تغییر پایگاه، شغل و موقعیت مکانی فرد نیز مرتبط است.
موضوع مهاجرت برای استان خراسان نسبت به سایر استانهای کشور اهمیت خاصی دارد. عمده مهاجران خارجی استان را افراد تبعه کشور افغانستان تشکیل میدهند که به ویژه پس از انقلاب و با حمله شوروی سابق به این کشور به خراسان مهاجرت کردند. مشهد شهری است که در این مدت نقش یک پدرخوانده دلسوز و مهربان را برای افغانستانی ها ایفا کرده و به پناهگاهی امن برای مهاجران افغان تبدیل شده است که بتوانند به دور از جنگ و خشونت ذاتی کشورشان در آرامش زندگی کنند. بر اساس آمار سازمان ملل در سال 2010، از زمان تجاوز شوروی به افغانستان بیش از شش میلیون افغان از طریق مرزها بهصورت رسمی و غیررسمی به ایران و پاکستان مهاجرت کردهاند. مهاجران مجرد افغان عمدتا در استانهای تهران، اصفهان، فارس، سیستانوبلوچستان، قم، کرمان و خراسان زندگی میکنند. البته در خصوص استان خراسان باید گفت که شهر مشهد در این استان به لحاظ تعداد خانوارهای مهاجر، مقام دوم را در کشور به خود اختصاص داده است. بر اساس گفتههای مدیرکل اتباع و مهاجران خارجی استانداری خراسان رضوی، 95 درصد مهاجران استان در مشهد و در مناطق گلشهر، قلعه ساختمان و طلاب ساکن هستند که تعداد آنها به بیش از 150 هزار نفر میرسد.
نیروهای موثر بر مهاجرت
بر اساس نظریات علمی مانند نظریه مهاجرت «لی» سه عامل اصلی در پدیده مهاجرت نقش دارند.؛ نخست نیروهای دافعه در مبدأ (pushing forces)، یعنی عواملی که سبب میشوند فردی مکان زندگی خود را ترک کند یا عواملی که فرد را از مکان و شرایط زندگی خود ناراضی میسازد. از جمله مهمترین عوامل دافعه که سبب مهاجرت افغانها به خراسان شده است، میتوان به وجود جنگ در افغانستان، وضعیت نامطلوب اقتصادی و مالی، نبود فرصتهای شغلی و سرپناه، خدمات رفاهی، اجتماعی و تحصیلی نامناسب اشاره کرد. دوم نیروهای جاذبه در مقصد (pulling forces)، یعنی عواملی که سبب میشود فرد به سوی مکان دیگر جذب شود. عوامل جاذبه در استان شامل وجود امنیت، فرصتهای شغلی، مشترکات دینی و زبانی و رسوم میشود. سوم عوامل مداخله کننده در جه دوم، یعنی نزدیکی مرزهای جغرافیایی کشور مبدأ به مقصد.
پیامدهای مهاجرت بر اقتصاد
مهاجرت به خودی خود آثار اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی متعددی در کشورهای مهاجرتفرست و مهاجرتپذیر دارد. پیامدهای مثبت مهاجرت در کشورهای مهاجرتپذیر شامل: 1- تأمین نیروی کار بدون صرف هزینههای تربیت نیروی انسانی و 2- استفاده از مهاجران برای کارهای سخت است. اما پیامدهای منفی مهاجرت در کشورهای مهاجرتپذیر بیشتر از پیامدهای مثبت است.
از مهمترین آثار منفی مهاجرت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1- افزایش جمعیت؛
۲- کم شدن دستمزد کارگران محلی؛
3- اشاعه بیماریهایی که ممکن است مهاجران به آنها مبتلا باشند؛
۴- روبهرو شدن با دشواریهایی در محل جدید از قبیل پذیرفتهنشدن در ان جامعه، ندانستن زبان مکالمه و نگارش، تطبیقناپذیری با محیط جدید، بروز رفتارهای ضداجتماعی، مغایرت آموزشهای جدید با آموزشهای سنتی خانواده، تخطی از قانون و افزایش مشکلات و بیماریهای روانی.
از نظر اجتماعی مهاجرت به نوعی سبب
کثرت گرایی در جامعه و استقرار نهادهای لازم برای حفظ حقوق بشر می شود، پیشداوریهای موجود درباره ارتکاب بیشتر مهاجران به رفتارهای بزهکارانه را از بین میبرد وافراطی گری های ملی گرایی را تعدیل می کند و به نوعی به اشتراک همگانی در زندگی اجتماعی منجر میشود.
حضور کارگران افغانی تاثیر زیادی بر اشتغال ایران نداردpic۱
معاون مدیرکل سابق امور اتباع و مهاجران خراسان درباره تاثیر حضور افاغنه بر بازارکار ایران به «دنیای اقتصاد» میگوید: نقطه آغاز مهاجرت مردم از افغانستان به سوی ایران از سال 1358 و با اشغالگری شوروی سابق در افغانستان بود. حدود یک میلیون کشته و پنج میلیون مهاجر به دو کشور ایران و پاکستان از نتایج جنگ شوروی سابق با افغانستان بود و آمار مهاجران این جنگ، دو پنجم کل مهاجران و پناهندگان دنیا را شامل میشود که فقط وارد ایران و پاکستان شدند.
فرامرز سلطانی از جنگ داخلی، اقتصاد نابسامان، خشکسالیهای پیاپی و نبود امکانات کافی برای زندگی به عنوان برخی دیگر از عوامل اصلی مهاجرت مردم افغانستان نام برده و میافزاید: حدود سه و نیم میلیون مهاجر افغانی در آن دوره وارد ایران شدند که حدود ۱۰ درصد از آنها در اردوگاههای طبیعی یا اردوگاههای زیرپوشش کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در استانهای خراسان و سیستان و بلوچستان سکونت کرده و مابقی هم در سایر شهرها ساکن شدند.
سلطانی با اعتقاد بر اینکه حضور کارگران افغانی تاثیر زیادی بر اشتغال کشور ما نداشته است، میگوید: یکی از دلایل این امر این است که مهاجران افغانی برای تردد و رفتن به سر کار در کشور ما، نیاز به مجوز، برگ تردد و اجازه دولت دارند؛ اما ایرانیها برای رفتن به سرکار به این مجوز نیازی ندارند و این نشاندهنده محدودیت افاغنه برای کار در کشور ماست، زیرا اگر آنها در یک نقطه کشور مانع اشتغال کارگران ایرانی میشدند، در سایر شهرها اینگونه نبود و کارگران ما میتوانستند به راحتی کار پیدا کنند.
معاون مدیرکل سابق امور اتباع و مهاجران خراسان خاطرنشان میکند: دلیل دیگر این موضوع، نوع و جنس کاری است که کارگران افغانی در ایران انجام میدهند، زیرا کارگران ایرانی حاضر به انجام هر کاری که مهاجران افغانی انجام میدهند، نبوده و در نتیجه کارفرمایان تمایل زیادی به جذب کارگران افغانی داشتند و برای ماندگار کردن، جذب و استفاده از آنها تلاش میکردند و بین کارگران ایرانی و افغان، ترجیح به استفاده از افاغنه داشتند.
سلطانی ادامه میدهد: در میدان رقابت کاری، بسیاری از ایرانیها حاضر نیستند کاری که کارگران افغانی انجام میدهند را بر عهده گیرند. حتی در پیمانکاریهای دولتی مثل شرکت گاز که کارهای بسیار سختی دارد کارگران ایرانی حاضر به انجام کار نیستند و کارها توسط مهاجران افغانی انجام میشود. از طرفی با توجه به اینکه کارگران افغانی کارگران ساده، غیر ماهر و ارزانی هستند، کارفرمایان ایرانی برای ماندن آنها تلاش میکنند و این تلاش میتواند در مجرای شناسنامهدارشدن و قانونیشدن اشتغال آنها باشد.
معاون مدیرکل سابق امور اتباع و مهاجران خراسان تصریح میکند: اگر جمعیت مهاجران حال حاضر در ایران را حدود دو میلیون نفر بدانیم، سهم اشتغال این جمعیت کمتر از ده درصد در کل کشور خواهد بود و این درحالیاست که برخی از این افراد مجوز اشتغال دارند که اقدام خوبی از سوی دولت است و به کارگران افغانی به راحتی مجوز شناسنامهدار اشتغال میدهند و تعدادی از این کارگران هم مجوز اشتغال نداشته و به عنوان کارگران غیرمجاز از آنها یاد میشود.
معاون مدیرکل سابق امور اتباع و مهاجران خراسان میگوید: یکی از مسائل موجود در زمینه اشتغال مهاجران افغانی، اقدام نکردن بسیاری از آنها برای دریافت مجوز اشتغال در ایران است. توصیه مردم، دولت و تلاش کارفرمایان باید این باشد که کارگران دارای مجوز اشتغال را بهکار بگیرند و یا خود کارفرما به آنها مجوزهای اشتغال سه ماهه و شش ماهه بدهد.
سلطانی میافزاید: در حال حاضر با وجود اینکه افغانستان دارای حاکمیت و دولت است و خوشبختانه روابط اقتصادی خوبی بین ایران و افغانستان وجود دارد، اما بخشی از مهاجران به دلیل رکود اقتصادی در افغانستان، خشونتهای قومی و فرقهای، فقدان شغل در این کشور بهدلیل عدم احساس امنیت سرمایهگذار و یا کمبود امکانات آموزشی و بهداشتی تمایلی به بازگشت به کشورشان ندارند.
پیامدهای اقتصادی مهاجرت
اما مهمترین پیامد مهاجرت را در حوزه اقتصاد میتوان جستوجو کرد. از عمدهترین پیامدهای اقتصادی مهاجرت ها، تفاوت دستمزدها و شرایط کاری مهاجران با کارگران بومی است، که نوعی دوگانگی بازار کار را پیش می آورد. از یک سو امکان کار و فعالیت برای همه مهاجران یکسان نیست و این تفاوت هرچه قدمت مهاجرتی افزایش یابد، روبه کاهش می گذارد. از سوی دیگر مهاجرت همان طور که نحوه زندگی مهاجران را تغییر می دهد، الگوهای اشتغال و فعالیت آنان را نیز دگرگون می کند. در کنار بالا بودن عمومیت اشتغال مهاجران، باید یادآور شد که مهاجران دستمزدهای کمتری می گیرند، ساعات بیشتری کار می کنند و از تسهیلات بسیار پایین تری در محیط کار برخوردارند و چون در بیشتر موارد بازار کار را نامطمئن می بینند و اطمینانی به استمرار کار نداشته و در صورت از دست دادن کار نیز از حمایت های قانونی کافی برخوردار نیستند، تلاش می کنند با انجام کارهای سخت درآمد بیشتری کسب کنند و قسمت اعظم آن را نیز پس انداز کرده و یا به کشور خود ارسال کنند. در نتیجه از تغذیه، بهداشت و مسکن نازل تری استفاده می کنند. تغییرات شرایط اقلیمی، انزوا، سختی اقامت در شهرهای بزرگ یا در نواحی دورافتاده و فاقد حداقل امکانات زیستی نیز موجبات ابتلای آنان به انواع بیماری ها به ویژه بیماری های تنفسی و دستگاه گوارش را فراهم میکند. pic2
اتباع خارجی 30 هزار
فرصت شغلی استان را اشغال کردهاند
رئیس شورای عالی کانون کار خراسان رضوی به «دنیای اقتصاد» میگوید: ما در سطح استان جوانان جویای کار زیادی داریم که با مشکلات اقتصادی مواجهاند، اما فضای کار آنها را اتباع بیگانه گرفتهاند. امروز حدود 30 هزار فرصت شغلی در استان را کارگران بیگانه اشغال کردهاند که این موضوع میتواند مشکلات اقتصادی بسیاری برای استان به دنبال داشته باشد.
رحمتالله پورموسی میافزاید: از دلایل بکارگیری کارگران اتباع خارجی به ویژه افاغنه توسط کارفرمایان،می توان به عدم لزوم بیمه شدن این کارگران، دریافت حقوق کمتر در برخی موارد و نیز احتمال بهرهوری بیشتر آنها اشاره کرد. با این شرایط، کار جوانان استان به مخاطره افتاده و مشکلات زیادی به وجود آمده است.
دبیرکل کانون عالی شورای اسلامی کار کشور اظهار میکند: نباید بیشتر از این اجازه ورود اتباع بیگانه به ایران را بدهند و باید جلوی جریان اشتغال آنها گرفته شود، از طرفی اداره کار هر سه ماه در ازای دریافت مبلغی، به کارگران خارجی مجوز اشتغال میدهد و آنها را ساماندهی میکند تا برای کار منع قانونی نداشته باشند که باید جلوی این کار هم گرفته شود.
پورموسی خاطرنشان میکند: برخی از اتباع بدون مجوز کار میکنند و اگر شناسایی شوند کارفرما جریمه میشود. بیشتر کارگران اتباع خارجی افاغنهاند؛ اما درصد کمی از اتباع عراقی نیز در استان مشغول بهکارند.
رئیس شورای عالی کانون کار خراسان رضوی با اشاره به ماده 10 قانون لایحه بازسازی و نوسازی صنایع میگوید: براساس این قانون که در سال 83 تصویب شد، کارگران با 25 سال سابقه کار در صنایع، میتوانستند توسط کارفرمایان بازنشسته شوند، زیرا از نظر قوای بدنی تحلیل رفته و بهرهوری زیادی هم نداشتند و بابت پنج سال پایانی کار آنها، 50 درصد از سنوات ارفاقی باید توسط کارفرما و 50 درصد توسط دولت پرداخته میشد؛ اما متاسفانه این طرح در شش ماه مانده به پایان برنامه چهارم توسعه به دلیل مشکلات بودجهای کشور متوقف شد.
پورموسی تاکید میکند: با توجه به اینکه اجرای این قانون موجب باز شدن فضای کار برای دیگران میشود، حالا که بحث کمیسیون تلفیق مجلس برای بودجه سال ۹۴ مطرح است، امیدواریم بودجه این قانون هم برای سال آینده پیشبینی شود تا کارگرانی که سابقه کار بالایی دارند و نمیتوانند بهرهوری داشته باشند، جدا شده و به جای آنها کارگران جویای کار جایگزین شوند، چون قانون مکلف کرده به جای کارگری که بازنشسته میشود کارگر جایگزین مشخص شود و این موضوع در افزایش اشتغالزایی هم تأثیر خواهد داشت.
دبیرکل کانون عالی شورای اسلامی کار کشور میگوید: کارفرمایان اجرای این قانون را قبول میکنند و سازمان تامین اجتماعی هم از این موضوع استقبال میکند؛ اما دولت در پرداخت 50 درصد مربوط به خود مشکل دارد که در صورت تصویب مجلس، انجام میشود. در حال حاضر کارگران برای انجام بازنشستگی خود از طریق دیوان عدالت اداری شکایت کرده و به نتیجه میرسند، اما بهتر است از شکایت جلوگیری شود و به طور مسالمتآمیز و با روندی جدی همه چیز حل شود.
از هر 10 کارگر در استان
۷ نفر افغانستانی هستند
مهمترین اثر منفی حضور مهاجران، اشغال فضای کسبوکار استان و از بین بردن موقعیتهای شغلی است. طبق فهرست اعلامی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی کارگران افغان فقط مجاز به حضور در مشاغل سنگبری و سنگتراشی، کارگری در کارگاههای کشاورزی، مشاغل راهسازی و معدن و مشاغل کشتارگاهی مانند چوپانی، متصدی مرغداری و سلاخی دام و طیور میباشند، اما طبق گفتههای یکی از مسئولان امور مهاجرت استان، از هر 10 کارگری که در استان بهکارگرفته شدهاند، هفت نفر
کارگر افغانستانی هستند که کارفرمایان به دلیل فرار از پرداخت حقبیمه و پرداخت دستمزدهای کم اقدام به استخدام آنها میکنند.
این آمار به معنای از بین رفتن بیش از 75 هزار فرصت شغلی است که سبب شده است تا 80 هزار نفری که در استان خراسان رضوی جویای کار هستند، عملاً هیچ شغلی را نتوانند پیدا کنند و نرخ بیکاری 7.7 درصدی در استان را شکل دهند.
ارسال نظر