14 راز همسایه ثروتمند شما

می‌توانید حدس بزنید تعداد میلیاردرهای ایران (منظور انسانهایی هستند که با فکر، تلاش زیاد یا هوش سرمایه‌گذاری میلیاردر شده‌اند) چند نفر هستند؟ نه؟ می‌خواهید بدانید که چگونه آنها ثروتمند شده‌اند؟ کارشناسان اقتصاد خانواده معتقدند ۱۴ راز برای افرادی که در مسیر ثروتمند شدن قرار گرفته‌اند وجود دارد.

گام اول: این ثروتمند همیشه کمتر از درآمد خرج می‌کند. در واقع او می‌گوید که بهتر است در دراز مدت یک ثروتمند بی‌حاشیه باشی تا یک فقیر با ظاهر فریبنده. این روزها از قیمت تورهای مسافرتی اطلاع دارید؟ تور دو هفتگی اروپا برای هر نفر حدود ۱۴ میلیون تومان است. تصور کنید تعطیلات همراه با خانواده چنین سفری را انتخاب می‌کنید. به نظر شما خرج کردن چنین پولی غیر منطقی نیست؟ هزینه کردن چنین پولی (آن هم برای هر یک از اعضای خانواده) به جز پول‌هایی که می‌خواهید آنجا خرج کنید. صرف نظر از احمقانه بودن، اصلا چنین پولی برای خرج کردن وجود دارد؟ ممکن است شما در پاسخ بگوئید که سفر جزو اساسی زندگی است، هزینه نیست بلکه سرمایه‌گذاری است. پس باید چه کرد؟ سفرهای ارزان را انتخاب کنید؟ به نظر شما لذت پول خرج کردن وزن بیشتری دارد یا درد بی پولی؟ به هیچ وجه نمی‌توان انکار کرد که داشتن پول و البته خرج کردن آن خوشحالی می‌آورد یا از دیدگاه دیگر، نداشتن پول دردآور است. اما بی‌تردید هرچند خرج کردن لذت بخش است ولی پس از مدتی به آن عادت می‌کنید یا به‌دلیل آنکه سطح توقعات بالا می‌رود، عادی می‌شود، ولی نداشتن آن حتما موجب درد و رنج است و متاسفانه نمی‌توان به آن عادت کرد. هدف از این مقدمه این بود که جلوی برخی مخارج را گرفته و به این نتیجه برسید که پس‌انداز پول برای چیزهای دیگر می‌تواند لذت بخش باشد. قرار نیست هیچ چیز نخرید و خوشحال باشید بلکه قرار است با پس‌انداز پول، حس خوبی به شما دست بدهد.

چند روش کاربردی را در این بخش به شما پیشنهاد می‌کنیم: یکی از کلیشه‌ای‌ترین موارد و البته مهم‌ترین آنها تصور اهداف است. شاید کلیشه‌ای شدن آن باعث شده فکر کنید که کاربرد ندارد ولی کماکان قدرتمندترین ابزار برای حرکت رو به جلو است. (تصور قدم زدن در یک کشور اروپایی واقعا تحریک‌کننده است) پیشرفت را باید احساس کنید. مثلا شما یک حساب پس‌انداز باز کرده‌اید و ماهانه مبلغی را براساس بودجه‌تان به آن واریز می‌کنید. این پول فقط صرف مسافرت می‌شود.(دلار سه برابر شده؟ مهم نیست. مهم عادت خوبی است که پیدا کرده‌اید). هر ماه پیشرفت این پول و واریز سود آن را می‌بینید و لذت می‌برید و یک گام به هدف نزدیکتر می‌شوید. موارد پر خرج را برای خود به سرگرمی تبدیل کنید. مثلا اگر وسوسه شده‌اید تا برای خوردن یک شام بیرون بروید سریع برنامه‌ای بریزید تا یک شام متنوع تهیه کنید. مثلا به همسر خود اجازه ندهید وارد آشپزخانه شود، یا یک جور رقابت راه بیندازید.

گام دوم: او می‌داند که صبر کردن یک فضیلت است و پولدار شدن یک شبه به دست نمی‌آید.

گام سوم: او اعتقاد دارد که اتومبیل شخصی نوکر اوست نه برعکس. پس اگر خواستید با او به مسافرت بروید از اتومبیل معمولی‌اش تعجب نکنید، ضمنا برای او مهم نیست که شما در مورد اتومبیلش چه فکری می‌کنید.

گام چهارم: او معمولا نقدی خرید می‌کند. معتقد است که اگر پول کافی برای خرید نقدی ندارد، زمان مناسب برای داشتن مثلا آن مبلمان هنوز نرسیده است.

گام پنجم: او معتقد است که پول برایش شادی نمی‌خرد. در نقطه حداکثر منحنی کامیابی، شما همه چیز را به اندازه کافی دارید اما نشانه‌های گذر کردن شما از نقطه «کافی» چیست؟ در چه زمانی این اتفاق می‌افتد؟ زمانی که به هم ریختگی(clutter) وارد زندگی شما می‌شود.به هم ریختگی، نشانه گذشتن از نقطه پیک منحنی کامیابی است. به هم ریختگی یعنی خریدن، داشتن و جمع‌آوری هر چیز اضافه، هر چیزی است که می‌خریم ولی به ما خدمت نمی‌کند. به هم ریختگی از در «بیشتر، بهتر است» وارد می‌شود. از در بهای زیاد دادن به مادی گرایی. از اینکه برای رضایت درونی دنبال عوامل خارجی بگردیم، با این فکر که عدم رضایت می‌تواند با داشتن چیزی، بهتر شود؛ یک کت و شلوار، یک گوشی موبایل و... و دوباره یک گوشی موبایل. یکی از مهمترین عوامل ایجاد به هم ریختگی در زندگی شما عادت‌های بد در خرید است. در هر فروشگاه بزرگی، قسمتی وجود دارد که هر کدام از شما بدون سر زدن به آنجا واحتمال زیاد خرید از آن قسمت، نمی‌توانید از آنجا رد شوید. قفسه‌هایی که داد می‌زنند به من نگاه کن.این قفسه هر چیزی می‌تواند باشد؛ چوب لباسی، قهوه، دمپایی‌های روفرشی، مجله دکوراسیون. شما هم ممکن است چنین جملاتی را با خود بگوئید: رنگ آبی، من آبی‌اش را نداشتم، وای خدای من این فندقی است، مصرف این فقط ۱۵ وات است، این ایتالیایی است، فکر نمی‌کردم ایتالیایی آن هم در اینجا باشد، باور نمی‌کنم چه تخفیف فوق‌العاده‌ای و...

نهایتا با گفتن چنین جملاتی خود را گول می‌زنید و خرید آغاز می‌شود، از صندوق فروشگاه رد می‌شوید و آنها را در انباری، در قفسه بالای کمد دیواری انبار می‌کنید و دوباره گذر از قفسه‌هایی که همیشه شما را مجذوب می‌کند. باید پول بیشتری کسب کنید تا فلان مجموعه را بخرید. درآمد شما بالاتر می‌رود و انبارهای شما جا ندارد، به خریدن ادامه می‌دهید، جنس چیزهایی که شما را جذب می‌کند عوض می‌شود و اضافه خرج می‌کنید و به نسبت خدماتی نمی‌گیرید. به هم ریختگی‌ها، همه جا هستند. کافی است روز جمعه‌ای سری به پارکینگ بزنید، انباری کمدهای لباس یا زیر تخت‌ها را نگاه کنید، همه جا پر از به هم ریختگی است. کارهای انجام نشده شما هم به هم ریختگی است. چیزی که همیشه در لیست کارهایتان می‌نویسید و انجام نمی‌دهید. برنامه‌ریزی نداشتن، خریدن کتابهای متعددی که نمی‌خوانید، سی‌دی‌های آموزشی که نمی‌بینید، دی وی دی‌های حاوی هزاران فایل و کتاب الکترونیکی، آرشیو و کلکسیون درست کردن از هر چیز. چقدر فضای خانه شما بهتر می‌شود اگر به این به هم ریختگی‌ها سامان بدهید. البته هدف از این نوشته، روش سازمان دادن ذهن و خانه نیست، هدف از این نوشته درک اضافه خرج کردن است، پذیرش اینکه به هم ریختگی‌های زیادی وارد زندگی شما شده است و باید سرچشمه آن را بخشکانید. سازماندهی کردن و دوباره شروع به جمع آوری لوازم اضافه کردن دردی را دوا نمی‌کند. بهترین روش برای این‌کار بودجه بندی و پایبندی به آن است.

گام ششم: او هرگز فراموش نمی‌کند که آزادی مالی زمانی است که بدهکار هیچ‌کس نباشد.

گام هفتم: او می‌داند که پول مثل کودک تازه راه افتاده است و اگر دست او را نگیری نمی‌تواند خودش را مدیریت کند.

گام هشتم: او اعتقاد بزرگی دارد که اول به خودت بپرداز. اول پرداختن به خود پایه و اساس استقلال مالی است.

گام نهم: او می‌گوید که زندگی خیلی کوتاه است. چرا باید عمرمان را صرف کاری کنیم که دوست نداریم.

گام دهم: او می‌داند که شکست در برنامه‌ریزی همان برنامه‌ریزی برای شکست است.

گام یازدهم: او می‌داند که حوادث رخ می‌دهند و خیلی احمقانه است که خود را در برابر آنها بیمه نکرده باشی.

گام دوازدهم: او خوشبخت بوده که پس‌انداز را در دهه بیست سالگی عمرش شروع کرده است تا از مزایای سود مرکب بیشترین بهره را ببرد و در میانسالی آشیانه خوبی برای خود بسازد.

گام سیزدهم: او تحت تاثیر اتومبیل شاسی‌بلند و ظواهر پر زرق و برق شما قرار نمی‌گیرد.

گام چهاردهم: او می‌داند که همیشه در روی همین پاشنه نمی‌چرخد. بنابراین برای روزهای بیکاری و حوادثی که بیمه پوشش نمی‌دهد پس‌انداز اضطراری دارد. شما می‌توانید مثل یک میلیاردر خرج کنید یا یک ثروتمند واقعی باشید. معمولا نمی‌توان هر دو را با هم داشت. هنرپیشه‌ها و میلیاردرهای معروف دنیا را فراموش کنید، افرادی که در این مطلب به آنها اشاره شده است، مردان و زنانی معمولی‌اند که با پیگیری اصولی ساده ثروتمند شده‌اند و اصلا نیاز به تظاهر ندارند. ضمنا برای آنها اصلا مهم نیست که برچسب خسیس، دست تنگ و غیره را به آنها الصاق کنید. او برای خودش زندگی می‌کند، نه برای شما. شما چطور؟ شما برای چه کسی زندگی می‌کنید؟ به نظر شما داشتن یک میلیارد تومان سرمایه (به جز منزل مسکونی و لوازم زندگی) کار سختی است؟ برای رسیدن به چنین هدفی باید بدانید که شما نمی‌توانید زندگی خود را بر پایه شانس بنا کنید اما افرادی بسیاری در جامعه این کار را می‌کنند. کسانی که امیدوارند دولت حقوقشان را افزایش دهد، یا تحریم لغو شود یا رئیس‌شان عوض شود، یا با قرص خوردن لاغر شوند یا ... اما کارشناسان اقتصاد خانواده تاکید دارند که کنارگذاشتن شانس منجر به برنامه‌ریزی می‌شود ولی همه شما برنامه‌ریزی را با لیست کارهایی که باید انجام دهید، ‌می‌شناسید. کارهایی که هیچ‌وقت انجام نمی‌شوند چون هم دنیا سرشار از غیرمنتظره‌هاست و هم اینکه ذهن شما از برنامه‌ریزی متصلب و یکنواخت متنفر است. در این باره کارشناسان اقتصاد خانواده راهکار مناسبی را پیش روی شما قرار می‌دهند. آنها عقیده دارند چاره کار این است که «چک‌لیست»‌های خوب بسازید. به جای لیست کردن تمام آرزوها و خواسته‌ها و کارها و انتظارات، ابهام را از آنها حذف کنید.

گوانده نویسنده کتاب بیانیه چک‌لیست برای ساخت چک‌لیست خوب پنج پیشنهاد عملی را ارائه می‌دهد:

اول: آنها را دقیق بنویسید.

دوم: آنها باید موثر و قابل اجرا در شرایط سخت باشند.

سوم: تلاش نکنید کار ده سال نکرده را یک روزه جبران کنید.

چهارم: برای انجام مهمترین گام‌ها از یادآور استفاده کنید.

پنجم: مطمئن شوید که عملی هستند.

ششم: لیست شما از سه مورد تجاوز نکند. (به این معنا که در صورت پیچیده بودن می‌توانید آن را به قطعات کوچک تقسیم کنید)

ممکن است برای شما این سوال به وجود آید که آیا برای هر کاری باید چک‌لیست درست کرد؟ کارشناسان اقتصاد خانواده به شما می‌گویند قطعا نه. بی تردید چک‌لیست برای کارهایی مفید است که قرار است به صورت سلسله‌وار و تکراری انجام شوند تا کاری به درستی انجام شود. مثلا وقتی که قرار است کاری انجام شود یا چیزی ساخته شود. برای بالا بردن بهره‌وری و گرفتن نتیجه و افزایش تمرکز، یکی از مهم‌ترین کارها شناخت اشتبا‌ه‌های مسیر است. اگر این اشتباه‌ها را شناخته و حذف کنید رسیدن به نتیجه با کیفیت و سرعت بسیار بیشتری انجام خواهد شد. اما چطور عمل کنیم؟ چک‌لیست‌ها در مورد کارهای تکرارشونده پروژه‌ها بسیار خوب کار می‌کنند. پس برای استفاده از این روش ابتدا باید پروژه‌ای تعریف شود. مثلا یکی از پروژه‌های مهم شما می‌تواند دستیابی به استقلال مالی باشد. اینکه چه سنی به استقلال مالی برسید کاملا بستگی به سرمایه‌گذاری شما روی منابع زمان، انرژی و پول دارد. اما یک چک‌لیست برای رسیدن به استقلال مالی شامل چه مواردی است؟

برای دستیابی به این مسیر کارشناسان اقتصاد خانواده توصیه می‌کنند به‌صورت منظم چیزی را ببخش، هر روز راهی برای صرفه‌جویی پیدا کن، هر روز به روش‌های کاهش بدهی فکر کن، پس‌انداز کن، به فکر حساب اضطراری باش، از شر اضافه‌های زندگی خلاص شو، هر روز برای کسب مهارتی تلاش کن، به فکر تحصیلات و ازدواج بچه‌ها باش، بیمه را فراموش نکن و نهایتا اینکه راهی برای افزایش درآمد پیدا کن. پیشنهادهای بالا نمونه‌ای از کارهایی است که فرد مشتاق رسیدن به استقلال مالی باید انجام دهد. شاید روزانه تمام این کارها را نتوان انجام داد ولی باید به صورت مستمر انجام شوند. پیشنهاد کارشناسان اقتصاد خانواده این است که چنین لیستی تهیه کرده و چند کپی از آن بگیرید. سپس روزانه یا هفتگی آنها را بررسی کرده و ببینید کدام یک را انجام داده و چه عواملی باعث شده تا برخی دیگر را انجام ندهید. برای آنکه زندگی شما در مدار درست خود قرار گیرد، کارهای کوچک روزانه‌ای باید انجام شوند که چک‌لیست می‌تواند بسیار مفید باشد.