سبدکالا، عذرخواهی رئیسجمهور و پیامکهایی که به هدف نخورد
سینا قنبرپور پتانسیل طنز در ایرانیها از هر پتانسیل دیگری زودتر به فعل تبدیل میشود حالا میخواهد کلید رئیسجمهور باشد یا سبد کالا. این روزها که تلفنهمراه به وسیله دست همه ایرانیان تبدیل شده علاوه بر سرگرمیهای گوشی آن اعم از بازی و اینترنت، پیامکبازی هم جایگاه ویژهای یافته است. همین شده که ایرانیها در روز بیش از ۶۰ میلیون پیامک ارسال میکنند. این کار علاوه بر سرگرمی به رسانهای تبدیل شده است که میتواند اطلاعرسانی هم محسوب شود. این تعداد پیامک به جز پیامکهای تبلیغاتی است که هر روز برای همه ما ارسال میشود.
سینا قنبرپور پتانسیل طنز در ایرانیها از هر پتانسیل دیگری زودتر به فعل تبدیل میشود حالا میخواهد کلید رئیسجمهور باشد یا سبد کالا.
این روزها که تلفنهمراه به وسیله دست همه ایرانیان تبدیل شده علاوه بر سرگرمیهای گوشی آن اعم از بازی و اینترنت، پیامکبازی هم جایگاه ویژهای یافته است. همین شده که ایرانیها در روز بیش از 60 میلیون پیامک ارسال میکنند. این کار علاوه بر سرگرمی به رسانهای تبدیل شده است که میتواند اطلاعرسانی هم محسوب شود. این تعداد پیامک به جز پیامکهای تبلیغاتی است که هر روز برای همه ما ارسال میشود. چنین بازار داغی از نظر اقتصادی اما برای جریانهای سیاسی هم بازاری منحصر به فرد محسوب میشود و دیگر مساله در حد یک طنز و سرگرمی نیست. نمونه آن را میتوان در پیامکی که بعد از اعطای سبدکالا به مردم در حد وسیعی منتشر شد، بررسی کرد.
پیامکبازی ایرانیان
ماجرای ارسال پیامکهای طنز که گاهی به «هجو» هم کشیده میشد در دو، سه سال اخیر بیشتر و بیشتر شد. گاهی به مناسبت و گاهی با تاثیر از یک اتفاق سیاسی. بیشترین پیامکها مربوط به ماجراهای دکترعلی شریعتی بود. کار به آنجا رسید که فرزندان او که یکی از آنها انسانشناسی خوانده است نیز به تحلیل این رفتار پرداختند. موضوع به همینجا ختم نشد و در مناسبتهایی چون روز پدر هم خیل عظیم پیامکهای تبریک با تاثیر از این طنز و هجوها دست به دست، گوشی به گوشی انتقال مییافت. مثلا «از نظر یک زن بیعیبترین مرد دنیا پدرشه/ زنذلیلترین مرد دنیا برادرشه، خوشتیپترین مرد دنیا پسرشه/ مظلوم ترین مرد دنیا پدرشوهرشه/ خوشبخت ترین مرد دنیا شوهرخواهرشه/ قدرنشناسترین مرد دنیا دامادشه/ بیعاطفهترین و بداخلاقترین مرد دنیا شوهرشه! روز مرد بر زن ذلیلان این عرصه مبارک باد.»
در روزهای پیش از انتخابات ریاستجمهوری در سالجاری نیز همین رویداد با نماد انتخاباتی «حسن روحانی» رقم خورد و واژه «حسن کلیدساز» استعارهای برای مطرح شدن بسیاری از پیامهای مردمی یا گروههای مرجع سیاسی شد.
تا به اینجا شاید مناسبتهای اجتماعی هم بخشی از پیامکها بود اما در بطن آن میشد اعتراضی اجتماعی به سیاست و سیاستمداران را دید.
دکتر فرهنگ ارشاد، جامعهشناس در تحلیل رفتار مردم و تولید طنزهایی از این دست میگوید: « گاهی اوقات طنز به صورت وارونهگویی در ادبیات جامعهشناسی ما ترجمه میشود. بنابراین این وارونهگویی میتواند معنای متفاوتی داشته باشد.
این استاد دانشگاه تهران درباره طنزی که درباره رئیسجمهور ساخته شد توضیح میدهد: «حسن کلیدساز» به معنای شغلی برای «حسن روحانی» نبود و عملا یک نوع کنایه بود. با این حال این سوال مطرح میشود که آیا ما باید امیدوار باشیم که کلیدی برای قفلهای بسته فراهم خواهد شد یا خیر. البته در این مورد من فکر نمیکنم نه تمسخر باشد و نه قهرمان سازی.
طنز و حملهای به روحانی
ماجرای سبد کالا برای بسیاری از آنهایی که دوست داشتند غر بزنند فرصت خوبی شد. برای آن دسته هم که به کنایه میگفتند این بود تدبیر دولت «تدبیر و امید» فرصتی شده بود تا طعنه بزنند.
دقاقله و رسولی، دو جامعهشناس کشورمان در مقالهای دراینباره نوشتهاند: در کشورهای در حال گذار به دموکراسی و در حال توسعه که تجربه بهرهگیری از ابزارهای نوین ارتباطی را دیر هنگام یافتهاند پیامک میتواند به عنوان یکی از راههای برون رفت از محدودیتهای سیاسی- اجتماعی به شمار آید چراکه با توجه به انتقال آن میتواند طیف وسیعی از افراد جامعه را مخاطب قرار دهد.
در ایران نیز با توجه به فضای سیاسی موجود و قوانین جاری پیامهای ارسالی میتواند بیانگر فرهنگ سیاسی و نشاندهنده خواستههای جامعه برای ایجاد دگرگونی در نهادهای سیاسی و اجتماعی باشد.
اما گفتوگوی رئیسجمهور با مردم در شامگاه ۱۶ بهمنماه این فرصت را به رئیسجمهور داد تا فرهنگ «عذرخواهی» را در میان سیاستمداران باب کند و رنگ پیامکها را بیرنگ کند.
ارسال نظر