تب تند وایبر
امیر شهلا دیگر «لحظه» نیز برای وصف سرعت انتقال اخبار زیاد است. حالا جریان سیال اطلاعات، هیچ مرزی برای درنوردیدن فاصله ها و تبادل برق آسای آگاهی ندارد. دوران پرکردن نوار کاست و چاپ استنسیل وقایع اتفاقیه، دیرسالی است گذشته. هر شهروند، با همان گوشی دستی اش، به یک خبرگزاری سیار بین المللی بدل گشته که در هر کجای سرزمین اش که ایستاده، قدرت انتشار رویدادهای اجتماعی را دارد و به حرفه ای ترین روش، عکس های چند مگاپیکسلی و خبرهای داغ را به همپیوندهایش در شبکه‌های مجازی می رساند.
در هر دقیقه، یک میلیون و هشتصد هزار لایک در «فیس بوک» گذاشته می شود. در هر دقیقه، دومیلیون نفر وارد «گوگل»می شوند و به دنبال کلیدواژه دلخواه شان می گردند. در هر دقیقه، هفتاد فیلم در شبکه جهانی «یوتیوب» وارد می شود و در هر دقیقه، یک میلیون و سیصد هزارنفر آن فیلم ها را مشاهده و برای دیگران ارسال می کنند.
شاید باور این حد از بی مرزی در دنیای خبر و رساندن پیام در کسری از دقیقه، در مخیله بنیانگذاران شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک، وایبر، واتس آپ، تانگو، توئیتر و لاین نیز نمی گنجید، اما این، واقعیت دنیای ماست که به مدد این انقلاب رسانه ای دیجیتال، بال زدن پروانه ای در برزیل، قادر است طوفانی سهمگین را در آن سوی کره به بار آورد.
«زین العابدین بن علی»را در تونس، همین انقلاب سایبری از پای انداخت، آن گاه که خبر خودسوزی و خودکشی «محمد بوعزیزی»، آن لیسانسیه سبزی فروش که جان اش از بی عدالتی و بی انصافی حکومت «بن علی» به لب آمده بود، با یک چهارلیتری نفت، دگرگونی و انقلاب را از سرزمین تونس آغاز کرد و تا لیبی و مصر پیش برد!

در کشور فراعنه، وقتی ارتش، همه راه های ورود به میدان التحریر را بست تا بلکه جلوی طوفان اعتراض و انقلاب مردم را سد کند، صدای انقلاب مصر با همین جعبه های کوچک (تلفن همراه)، توسط آن ها که در محاصره پلیس در مرکز میدان التحریر گیر افتاده بودند، ثبت می شد و از طریق امواج، به دیگر نقاط جهان مخابره می شد و کوچک ترین برخورد پلیس با مردم، در یک چشم بهم زدن برای یک دنیا کاربر پی گیر انقلاب مصر ارسال می شد و اینچنین پایه های حکومت نامبارکِ «مبارک»، خیلی زودتر از آن چه
گمان می‌رفت، فروریخت و مردم به پیروزی رسیدند.
هرچند همه، این پوست اندازی دنیای عرب را «بهارعربی» توصیف کردند، اما کیست نداند انقلاب این کشورها، انقلاب «فیس بوک» ، «توئیتر» ، «وایبر» و دیگر شبکه های اجتماعی بود که در لحظه، میلیون ها مرد و زنِ را به یکدیگر مرتبط می‌ساخت و ائتلافی بی سابقه را میان همه آن ها که رنج مشترک و آرمان واحد داشتند، پدیدار می آورد.
رسانه‌های سایبری از دیگر سو ابزاری موثق برای تحقق دموکراسی و مدنیت در جامعه امروز شمرده می شوند. وقتی «هر شهروند، یک رسانه» می شود و هر واحد انسانی، در کسوت یک ثبت کنند رخدادهای اجتماعی مشغول ثبت و ضبط حقایق و بازنشر فوری آن می گردد، آن وقت حاکمان، بیش از قبل خویش را موظف به رعایت قواعد بازی می کنند، چراکه می دانند در مدت کوتاه اقامت در ساختمان تمام شیشه ای قدرت، ده ها دوربین و مانیتور و خبررسان، از قدمی که برمی‌دارند تصویری می سازند برای عبرت آموزی دیگران و نقد رفتار حاکمان در برخورد با پدیده ای به نام قدرت!
گسست بین نسلی و اشتیاق بیشتر برای تنها بودن و حاضر نشدن در جمع و شرکت در گروه های سایبری که خود عاملی برای ایجاد افسردگی های مزمن و بیماری های روحی روانی است، این روزها بدجور در کشور شایع شده است. حالا آمار طلاق، صرفا در جدایی های ثبت شده در دفاتر خلاصه نمی‌شود. همین شبکه های اجتماعی مجازی، آمار پایه ای طلاق‌های عاطفی را تا جایی پیش برده اند که امروز به عنوان دومین عامل از هم گسیختگی بنیان خانواده از آن یاد می‌شود.
این تفریط و افراط ما البته، دامنه اش تنها به همین موضوع خلاصه نمی شود. تقریبا در هر مسیر از استفاده از تکنولوژی‌های وارداتی راه به زیاده روی برده ایم و مواهب و موهبت های آن دستاورد بشری را به ضدخودش تبدیل ساخته ایم. غافل از آن که هر مصنوع فرنگ را باید ابتدا باید بومی سازی کرد تا امکان بهره بردن از راستی ها و درستی هایش فراهم آید.
کسی نمی داند خط پایان برای کاربری این شبکه ها کجاست؟ جایگزین آنها چیست؟ و انسان تا چه زمان به آن دست خواهدیافت؟ هرچه هست آینده ای پر از فناوری های دیجیتال در خدمت مردمان است تا کمی بیشتر از قبل به زندگی های ماشینی این روزها، رنگ و تحرک بدهد. آیا حدی برای این همه پیشرفت می توان تصور کرد؟