«۳ نون» که رابطه شما و همسرتان را آشفته میکند
بی اعتنایی زوجین نسبت به هم آن هم در ابتدای ازدواج علل بسیاری دارد که تا زمانی که به علت آن پی نبرید توانایی حل و مدیریت مشکل را نخواهید داشت. از سوی دیگر کشف کم و کیف علل مورد نظر، شیوه درمان رابطه را برای متخصص و مهارتهای مورد نیاز زوجین را برای تصحیح روابط مشخص میکند. به گزارش سلامت نیوز اگر مشکل را در نحوه ارتباط بدانیم، تحلیل موضوع به شرح زیر است: در ازدواجهای نسبتا پایدار و بدون تنشهای ویرانکننده، زوجین به حل تنش و اختلاف میپردازند نه افزایش تنش، اما چطور این کار را میکنند؟ به زبان ساده دراین ازدواجها زوجین اینگونه فکر میکنند: «چرا اینطور شد، علتش چه بود، نقش من چه بود؟ آیا ممکن است اشکال از من باشد؟»اما برعکس زوجین تنش زا با پر حرفی و متهم کردن و تخریب یکدیگر و کشاندن موضوعات و اشخاص بیربط به ماجرا، مشکل را چند برابر میکنند.
بی اعتنایی زوجین نسبت به هم آن هم در ابتدای ازدواج علل بسیاری دارد که تا زمانی که به علت آن پی نبرید توانایی حل و مدیریت مشکل را نخواهید داشت. از سوی دیگر کشف کم و کیف علل مورد نظر، شیوه درمان رابطه را برای متخصص و مهارتهای مورد نیاز زوجین را برای تصحیح روابط مشخص میکند. به گزارش سلامت نیوز اگر مشکل را در نحوه ارتباط بدانیم، تحلیل موضوع به شرح زیر است: در ازدواجهای نسبتا پایدار و بدون تنشهای ویرانکننده، زوجین به حل تنش و اختلاف میپردازند نه افزایش تنش، اما چطور این کار را میکنند؟ به زبان ساده دراین ازدواجها زوجین اینگونه فکر میکنند: «چرا اینطور شد، علتش چه بود، نقش من چه بود؟ آیا ممکن است اشکال از من باشد؟»اما برعکس زوجین تنش زا با پر حرفی و متهم کردن و تخریب یکدیگر و کشاندن موضوعات و اشخاص بیربط به ماجرا، مشکل را چند برابر میکنند. یکی از نشانههای بارز آشفتگی روابط زوجین که حتی برای دیگران نیز قابل رویت است بیاعتنایی به هم و فاصله گرفتن از یکدیگر است، همان موضوعی که شما در پرسش خود از آن شاکی بودید، اما علت ایجاد این مشکل در کجاست؟ چرا زوجین نسبت به انتظارهای متقابل یکدیگر بیتفاوت میشوند؟ ن
مثل ناآگاهی ناآگاهی؛ بسته به سطح هوشی، تحصیلی، تربیتی و فرهنگی هر یک از زوجین، بیتردید میزان آگاهی و ادراکشان از نیازهای یکدیگر متفاوت است. بدین معنا که عمدی در کار نیست بلکه سهوا و از روی بیاطلاعی از کنار نیازهای هم عبور میکنند. شاید نیازها و انتظارهای خود را بارها به همسرتان گفتهاید، ولی نتیجه خوبی نگرفتهاید، اما دلیل بیانگیزه بودن در انجام دادن کارها و تامین کردن نیازها چیست؟ آیا با مهارتهای کلامی به طور شایستهای توقعات خود را مطرح کردهاید؟ آیا اصلا انتظارهای طرح شده منطقی و عملیاتی است و... پاسخ به این سوالات و همچنین تحلیل و بررسی و واکاوی موضوع میتواند به شما کمک شایانی کند، پس بدانیم که صرف دانستن یا طرح کردن انتظارها همیشه نتیجه خوبی در پی ندارد. ن مثل ناتوانی در طرح خواستهها ناتوانی در طرح درست و کارآمد انتظارها و نیازها؛ اگر شما معتقد باشید که طرف مقابل شما از روی عمد به شما بیتوجه است، خشم، محرک رفتار کلامی و هیجانی شما برای ابراز خود خواهد بود که معمولا در این شرایط با خشم هم پاسخ میگیرید، ولی اگر معتقد باشید که او نمیداند چون بیتجربه است، او نمیداند چون من تا به حال به او
نگفتهام، او نمیداند چون علم غیب ندارد و... بیتردید با آرامش و بدون هیجانهای مخرب به طرف مقابل انتظارهای خود را منتقل میکنید. بخش زیادی از استنباطها و تحلیلهای من و شما از پدیدههای رفتاری یکدیگر، ناقص و اشتباه است که متاسفانه بر پایه آنها رفتار هم میکنیم. درست فکر کنید تا درست رفتار کنید! چقدر مطمئن هستید درست استنباط کردهاید، معمولا افرادی که خیلی بر صحت دریافتهای خود تاکید میکنند و از آنها دفاع میکنند دچار آشفتگیهای بیشتری در روابط خود هستند. این باوری منعطف و منطقی است که ما انسانیم و بیتردید دچار اشتباه و خطای شناختی و فکری خواهیم شد، پس احتیاط کنیم. باور غیرمنطقی مقابل آن را خودتان میتوانید حدس بزنید. یکی از خصوصیات بسیار آسیبزا و مخل شکلگیری رابطه گرم در زوجین نپذیرفتن باور یاد شده است: «من اشتباه نکردم او اشتباه کرده، او مقصر است، او رفتارش را درست کند تا من هم رفتارم را درست کنم و...» دور باطلی که جز جر و بحث و قهر و کدورت نتیجه دیگری ندارد. پس نداشتن آگاهی و ناتوانی در طرح درست خواستهها که معمولا ریشه در خطاهای شناختی ما دارد یکی از چندین عاملی است که به ناکام ماندن زوجین در
برآورده کردن نیازها، خواستهها و انتظارهای طرف مقابل هم منجر میشود. ن مثل نبود علاقه نبود علاقهمندی زوجین نسبت به هم. اگر یکی از زوجین به دیگری علاقهای نداشته باشد، بیتوجهی هم پیامد آن است. دلایل زیادی وجود دارد که موجب بیعلاقهگی میشود. تجانس فرهنگی، شخصیتی، مذهبی، شکلی، اقتصادی و به زبان ساده هم کفو نبودن دختر و پسر، آماده نبودن دختر و پسر برای شروع یک زندگی مشترک، شخصیتهای شکل نیافته و ناپخته با کلی توقعات و انتظارهای غیرواقعی و خیالی و دلایل دیگری که مجالی دیگر برای پرداختن به آنها نیاز است، همگی میتواند موجب بیعلاقهگی زوجین به هم شود. درمان این امر نیازمند این است که زوج (هر دو نفر) قلبا و از روی میل باطنی بخواهند در رابطه بمانند و به آن شکلی جدید بدهند، با چنین انگیزه قوی، کار درمانگر و مشاور نتیجه خوبی خواهد داشت، ولی در صورتی که یکی از طرفین رابطه را ترک کرده است و نمیخواهد بماند، کار بسیار دشوار و گاه نشدنی است، البته اظهارنظر قطعی به بررسی و واکاوی حرفهای نیاز دارد. امید اینکه زوجین و حتی آنها که در آستانه ازدواج هستند با تامل در آنچه گفته شد، بر کیفیت رابطه کنونی و آینده خود بیفزایند.
ارسال نظر