«دنیای اقتصاد» تبعات حاشیهنشینی بر زندگی کودکان را بررسی میکند؛
آینده از دست رفته؟
دنیای اقتصاد، ضحی زردکانلو- در هرجامعهای پرورش و تربیت نیروی انسانی از اهمیت بسزایی برخوردار است، چراکه پایههای یک نهاد اجتماعی را اشخاص آن جامعه تشکیل میدهند، جدا از شناسایی و حفظ نخبگان فکری و ابزاری، توجه به افرادی که تشکیلدهنده آن اجتماع هستند، نیز نباید نادیده گرفته شود. میدانیم که دوران کودکی و مراحل رشد فکری و فیزیکی کودکان در جامعه تحتتأثیر عامل مهمی چون محیط است. فضایی که کودکان در آن بزرگ میشوند و هویت و شخصیتشان شکل میگیرد. در این گزارش جامعه هدف کودکانی هستند که در مناطق کمبرخوردار و حاشیه شهرها زندگی میکنند و نه تنها به لحاظ اقتصادی که به لحاظ اجتماعی، فرهنگی و تربیتی شاید بیآنکه بدانند در رنج و در معرض آسیبهای شدیدی قرار دارند.
دنیای اقتصاد، ضحی زردکانلو- در هرجامعهای پرورش و تربیت نیروی انسانی از اهمیت بسزایی برخوردار است، چراکه پایههای یک نهاد اجتماعی را اشخاص آن جامعه تشکیل میدهند، جدا از شناسایی و حفظ نخبگان فکری و ابزاری، توجه به افرادی که تشکیلدهنده آن اجتماع هستند، نیز نباید نادیده گرفته شود. میدانیم که دوران کودکی و مراحل رشد فکری و فیزیکی کودکان در جامعه تحتتأثیر عامل مهمی چون محیط است. فضایی که کودکان در آن بزرگ میشوند و هویت و شخصیتشان شکل میگیرد. در این گزارش جامعه هدف کودکانی هستند که در مناطق کمبرخوردار و حاشیه شهرها زندگی میکنند و نه تنها به لحاظ اقتصادی که به لحاظ اجتماعی، فرهنگی و تربیتی شاید بیآنکه بدانند در رنج و در معرض آسیبهای شدیدی قرار دارند.
سوالی که شاید همچون فردای این کودکان پاسخی تاریک دارد اینجاست که چه آیندهای در انتظار این کودکان بدسرپرست خواهد بود و آیا کمکهای مردمی و موسسات خیریه میتوانند آینده این کودکان را بهعنوان نیروی مولد انسانی تضمین کنند؟ یا اینکه این کودکان پدران و مادران امروزی خود خواهند شد؟ بهسراغ مدیران موسسات خیریه مردمنهاد در مشهد رفتم. مشهدی که طبق آخرین آمارها دارای یک میلیون و دویست هزار نفر جمعیت حاشیهنشین است، یعنی بیشترین تعداد حاشیهنشین در سطح کشور و شاید بیشترین آمار فقر و اعتیاد و نابرابری اجتماعی، نابرابری درآمدی و نابرابری تحصیلی در سطح کشور! با دونفر از نمایندگان این موسسات صحبت کردم، آنان که گویی تنها امیدشان مردم خیّر هستند، میگویند با شناسایی افراد نیازمند و اثبات نیازمندیشان آنان را تحتحمایت قرار میدهیم. اما این حمایت تا کجای کار ادامه دارد و تا کجای این قصه راوی خواهد داشت؟ هرچند کارشناسان معتقدند راهحل برخورد با پدیده حاشیهنشینی که تنها در همین یک کلمه خلاصه نمیشود و همچون واگن نخست قطار دهها آسیب اجتماعی دیگر را بهدنبال خواهد داشت، کنترل جمعیت و کنترل مهاجرت این قشر آسیبپذیر است. به گونهای که خانهها و زادگاهشان جایی باشد برای ماندن،که قطعا ایفای این نقش به عهده موسسات خیریه نیست و همت مقامهای مسئول را میطلبد. در این گزارش با نقش این مراکز خیریه بیشتر آشنا خواهید شد.
کودکانی که شناسایی میشوند
زهرا امیر، دبیر جمعیت دانشجویی امام علی (ع) در مشهد است، او درباره مرحله نخست کارشان به «دنیای اقتصاد» اینگونه توضیح میدهد: ما در جمعیت امام علی تیمهای شناسایی افراد نیازمند را داریم که بهطورمشخص از طریق فاکتورهایی که داریم به صورت خانه به خانه و انجام تحقیقات میدانی اطلاعات مربوط به خانوادهها را کسب میکنند. او با بیان اینکه به صورت خاص تمرکز ما بر روی بلوار دوم طبرسی و منطقه قلعه ساختمان است، میگوید: ما وارد خانههای حاشیهنشینها میشویم و با آنان ارتباط برقرار میکنیم و با کسب اطلاعات از مشکلاتشان، اعتمادسازی میکنیم و بعد از بررسی شرایط، آنان را تحتحمایتهای مادی در حد بضاعت موسسه قرار میدهیم.
حمایتهایی که دولتی است
امیر معتقد است که نهادهای دولتی خیلی دیدگاه عمیق و کاربردی نسبت به این معضل ندارند حتی نهادهایی که متولی این قضیه هستند، نگاه جامعی به پدیده حاشیهنشینی ندارند. وی میگوید: ما در جلساتی که بهمنظور حمایت از این قشر آسیبپذیر با نهادهای دولتی شرکت میکردیم، آنان بیشتر دغدغه ترمیم زیرساختهای فیزیکی و ساختار شهری را داشته و دارند و خیلی توجه و رویکردی به مسائل اجتماعی و فرهنگی این قشر ندارند، که به نظر من لازم است دولت این معضلات را شناسایی کند. چه بسیار کودکان بیهویتی که در شهر با مشکلات بسیار مواجهاند. امیر میگوید: اگر قرار است به بحث حاشیهنشینی پرداخته شود، بودجههایی که درنظرگرفته میشود باید به آموزش و فرهنگسازی درست این قشر اختصاص داده شود، اما بیشتر این بودجه هزینه زیرساختهای شهری آن مناطق میشود.
تحصیل حق همه کودکان یا کودکان مستعد؟
مریم تقوی، سرپرست موسسه فرهنگی دارالکرام به این سوال «دنیای اقتصاد» از منظر دیگری پاسخ میدهد. او معتقد است دولت با در اختیار گذاشتن امکانات شهری میتواند یک موسسه غیردولتی و مردمنهاد را حمایت کند. وی در پاسخ به این سوال که اگر این حمایتها شکل گرفته به چه نحو بوده است، میگوید: شهرداری در قسمت ایاب و ذهاب و در اختیار گذاشتن فرهنگسراها برای برگزاری مراسم و اخیرا آموزش و پرورش در معرفی دانشآموزان نیازمند به ما کمک کرده است.تقوی با بیان اینکه به صورت مستمر جلسات هیأت مدیره این موسسه فرهنگی با رویکرد بررسی مشکلات و برطرف کردن آن برگزار میشود، میگوید: این جلسه هفته گذشته در شعبه مشهد برگزار شد و ضمن ارائه گزارش فعالیتهای شعبه و بررسی چالشها و موانع، مصوبههایی برای رفع این مشکلات تدوین شد.به سرپرست موسسه دارالاکرام در مشهد گفتم شما شعار میدهید «تحصیل حق همه کودکان است». این یعنی توجه به آینده بچهها. برنامهها و حمایتهایتان چقدر در راستای این شعار است و فکر میکنید چقدر موفق عمل کردهاید؟ او در پاسخ میگوید: تلاش ما این است که کودکان توانمند شوند و خویشتن خویش را پیدا کنند، کودکی که با تلاش و کوشش بتواند آینده خود را تغییر دهد.اولین حق یک کودک تحصیل کردن است که اگر از این حق اولیه خود محروم باشد قطعا نمیتواند به موفقیتهایی در آینده دست پیدا کند. وی با اشاره به شناسایی کودکانی که باهوش هستند، میگوید: ما بچههایی را که مستعد باشند، شناسایی میکنیم و پس از جمعآوری مدارک و مستندات، خدمات آموزشی، فرهنگی، اقتصادی، بهداشتی و معیشتی را در اختیارشان قرار میدهیم. تقوی معتقد است که وقتی از تحصیل یک کودک حمایت شود از تضمین آینده روشنتر آن کودک حمایت شده است. او با بیان اینکه در این مسیر توانمندسازی کودکان و آموزشهای مهارتهای فنی و حرفهای و اشتغالزایی را در برنامههایمان داریم میگوید: امیدواریم با حمایت خیرّان نسلی توانمند و کارا پرورش دهیم.
یک میلیون حاشیه نشین به چند موسسه حامی دیگر نیازمند است؟
تقوی در ادامه و در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه در حال حاضر شعبه مشهد ۳۰۸ دانش آموز را از طریق بورس تحصیلی حمایت میکند، فکر میکنید این چند درصد از کل بچههای نیازمند است، میگوید: امکانات مادی و منابع زیرساختی ما محدود است و با توجه به حمایتهای خیّران میتوانیم تعداد این دانشآموزان را افزایش دهیم. از تقوی سوال میکنم، فکر میکنید چه تعداد کودک دیگر هستند که تحتپوشش هیچ موسسهای نباشند؟ ما به چند دارالاکرام و جمعیت امام علی دیگر احتیاج داریم تا دستکم کودک نیازمندی که تحتحمایت نباشد را نداشته باشیم؟ که در پاسخ میگوید: ما زیرساختها و منابع لازم را برای توسعه داریم، اگر حمایتهای مالی لازم صورت بگیرد قطعا میتوانیم افراد بیشتر را تحتپوشش قرار دهیم. وی همچنین با اشاره به آسیبهایی که کودکان حاشیهنشین در معرض آن قرار دارند، میگوید: متاسفانه با توجه به گسترش فقر و حاشیهنشینی، بروز آسیبی به نام کودکان کار و کودکان خیابانی مطرح است که این کودکان در معرض اعتیاد، بزهکاری و سوءاستفادههای مختلف قرار دارند. وقتی از خانم تقوی ارائه راهکار بلندمدتی را برای مقابله با این آسیبها جویا می شوم، می گوید: راهکارها عبارت است از حمایتهای آموزشی، فرهنگی، حرفه آموزی و ارائه خدمات بهداشتی به این کودکان.این گزارش به همینجا ختم نخواهد شد.
سوالی که شاید همچون فردای این کودکان پاسخی تاریک دارد اینجاست که چه آیندهای در انتظار این کودکان بدسرپرست خواهد بود و آیا کمکهای مردمی و موسسات خیریه میتوانند آینده این کودکان را بهعنوان نیروی مولد انسانی تضمین کنند؟ یا اینکه این کودکان پدران و مادران امروزی خود خواهند شد؟ بهسراغ مدیران موسسات خیریه مردمنهاد در مشهد رفتم. مشهدی که طبق آخرین آمارها دارای یک میلیون و دویست هزار نفر جمعیت حاشیهنشین است، یعنی بیشترین تعداد حاشیهنشین در سطح کشور و شاید بیشترین آمار فقر و اعتیاد و نابرابری اجتماعی، نابرابری درآمدی و نابرابری تحصیلی در سطح کشور! با دونفر از نمایندگان این موسسات صحبت کردم، آنان که گویی تنها امیدشان مردم خیّر هستند، میگویند با شناسایی افراد نیازمند و اثبات نیازمندیشان آنان را تحتحمایت قرار میدهیم. اما این حمایت تا کجای کار ادامه دارد و تا کجای این قصه راوی خواهد داشت؟ هرچند کارشناسان معتقدند راهحل برخورد با پدیده حاشیهنشینی که تنها در همین یک کلمه خلاصه نمیشود و همچون واگن نخست قطار دهها آسیب اجتماعی دیگر را بهدنبال خواهد داشت، کنترل جمعیت و کنترل مهاجرت این قشر آسیبپذیر است. به گونهای که خانهها و زادگاهشان جایی باشد برای ماندن،که قطعا ایفای این نقش به عهده موسسات خیریه نیست و همت مقامهای مسئول را میطلبد. در این گزارش با نقش این مراکز خیریه بیشتر آشنا خواهید شد.
کودکانی که شناسایی میشوند
زهرا امیر، دبیر جمعیت دانشجویی امام علی (ع) در مشهد است، او درباره مرحله نخست کارشان به «دنیای اقتصاد» اینگونه توضیح میدهد: ما در جمعیت امام علی تیمهای شناسایی افراد نیازمند را داریم که بهطورمشخص از طریق فاکتورهایی که داریم به صورت خانه به خانه و انجام تحقیقات میدانی اطلاعات مربوط به خانوادهها را کسب میکنند. او با بیان اینکه به صورت خاص تمرکز ما بر روی بلوار دوم طبرسی و منطقه قلعه ساختمان است، میگوید: ما وارد خانههای حاشیهنشینها میشویم و با آنان ارتباط برقرار میکنیم و با کسب اطلاعات از مشکلاتشان، اعتمادسازی میکنیم و بعد از بررسی شرایط، آنان را تحتحمایتهای مادی در حد بضاعت موسسه قرار میدهیم.
حمایتهایی که دولتی است
امیر معتقد است که نهادهای دولتی خیلی دیدگاه عمیق و کاربردی نسبت به این معضل ندارند حتی نهادهایی که متولی این قضیه هستند، نگاه جامعی به پدیده حاشیهنشینی ندارند. وی میگوید: ما در جلساتی که بهمنظور حمایت از این قشر آسیبپذیر با نهادهای دولتی شرکت میکردیم، آنان بیشتر دغدغه ترمیم زیرساختهای فیزیکی و ساختار شهری را داشته و دارند و خیلی توجه و رویکردی به مسائل اجتماعی و فرهنگی این قشر ندارند، که به نظر من لازم است دولت این معضلات را شناسایی کند. چه بسیار کودکان بیهویتی که در شهر با مشکلات بسیار مواجهاند. امیر میگوید: اگر قرار است به بحث حاشیهنشینی پرداخته شود، بودجههایی که درنظرگرفته میشود باید به آموزش و فرهنگسازی درست این قشر اختصاص داده شود، اما بیشتر این بودجه هزینه زیرساختهای شهری آن مناطق میشود.
تحصیل حق همه کودکان یا کودکان مستعد؟
مریم تقوی، سرپرست موسسه فرهنگی دارالکرام به این سوال «دنیای اقتصاد» از منظر دیگری پاسخ میدهد. او معتقد است دولت با در اختیار گذاشتن امکانات شهری میتواند یک موسسه غیردولتی و مردمنهاد را حمایت کند. وی در پاسخ به این سوال که اگر این حمایتها شکل گرفته به چه نحو بوده است، میگوید: شهرداری در قسمت ایاب و ذهاب و در اختیار گذاشتن فرهنگسراها برای برگزاری مراسم و اخیرا آموزش و پرورش در معرفی دانشآموزان نیازمند به ما کمک کرده است.تقوی با بیان اینکه به صورت مستمر جلسات هیأت مدیره این موسسه فرهنگی با رویکرد بررسی مشکلات و برطرف کردن آن برگزار میشود، میگوید: این جلسه هفته گذشته در شعبه مشهد برگزار شد و ضمن ارائه گزارش فعالیتهای شعبه و بررسی چالشها و موانع، مصوبههایی برای رفع این مشکلات تدوین شد.به سرپرست موسسه دارالاکرام در مشهد گفتم شما شعار میدهید «تحصیل حق همه کودکان است». این یعنی توجه به آینده بچهها. برنامهها و حمایتهایتان چقدر در راستای این شعار است و فکر میکنید چقدر موفق عمل کردهاید؟ او در پاسخ میگوید: تلاش ما این است که کودکان توانمند شوند و خویشتن خویش را پیدا کنند، کودکی که با تلاش و کوشش بتواند آینده خود را تغییر دهد.اولین حق یک کودک تحصیل کردن است که اگر از این حق اولیه خود محروم باشد قطعا نمیتواند به موفقیتهایی در آینده دست پیدا کند. وی با اشاره به شناسایی کودکانی که باهوش هستند، میگوید: ما بچههایی را که مستعد باشند، شناسایی میکنیم و پس از جمعآوری مدارک و مستندات، خدمات آموزشی، فرهنگی، اقتصادی، بهداشتی و معیشتی را در اختیارشان قرار میدهیم. تقوی معتقد است که وقتی از تحصیل یک کودک حمایت شود از تضمین آینده روشنتر آن کودک حمایت شده است. او با بیان اینکه در این مسیر توانمندسازی کودکان و آموزشهای مهارتهای فنی و حرفهای و اشتغالزایی را در برنامههایمان داریم میگوید: امیدواریم با حمایت خیرّان نسلی توانمند و کارا پرورش دهیم.
یک میلیون حاشیه نشین به چند موسسه حامی دیگر نیازمند است؟
تقوی در ادامه و در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه در حال حاضر شعبه مشهد ۳۰۸ دانش آموز را از طریق بورس تحصیلی حمایت میکند، فکر میکنید این چند درصد از کل بچههای نیازمند است، میگوید: امکانات مادی و منابع زیرساختی ما محدود است و با توجه به حمایتهای خیّران میتوانیم تعداد این دانشآموزان را افزایش دهیم. از تقوی سوال میکنم، فکر میکنید چه تعداد کودک دیگر هستند که تحتپوشش هیچ موسسهای نباشند؟ ما به چند دارالاکرام و جمعیت امام علی دیگر احتیاج داریم تا دستکم کودک نیازمندی که تحتحمایت نباشد را نداشته باشیم؟ که در پاسخ میگوید: ما زیرساختها و منابع لازم را برای توسعه داریم، اگر حمایتهای مالی لازم صورت بگیرد قطعا میتوانیم افراد بیشتر را تحتپوشش قرار دهیم. وی همچنین با اشاره به آسیبهایی که کودکان حاشیهنشین در معرض آن قرار دارند، میگوید: متاسفانه با توجه به گسترش فقر و حاشیهنشینی، بروز آسیبی به نام کودکان کار و کودکان خیابانی مطرح است که این کودکان در معرض اعتیاد، بزهکاری و سوءاستفادههای مختلف قرار دارند. وقتی از خانم تقوی ارائه راهکار بلندمدتی را برای مقابله با این آسیبها جویا می شوم، می گوید: راهکارها عبارت است از حمایتهای آموزشی، فرهنگی، حرفه آموزی و ارائه خدمات بهداشتی به این کودکان.این گزارش به همینجا ختم نخواهد شد.
ارسال نظر